آیه روح: تفاوت میان نسخهها
جز
ویرایش عبارت
جز (←شأن نزول: اصلاح لینک) |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش عبارت) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| جزء = ۱۵ | | جزء = ۱۵ | ||
| شماره صفحه = ۲۹۰ | | شماره صفحه = ۲۹۰ | ||
| شأن نزول = پاسخ به | | شأن نزول = پاسخ به سؤال مشرکان در ارتباط با روح | ||
| مکان نزول = [[مدینه]] یا [[مکه]] | | مکان نزول = [[مدینه]] یا [[مکه]] | ||
| موضوع = [[روح]] | | موضوع = [[روح]] | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| آیات مرتبط= | | آیات مرتبط= | ||
}} | }} | ||
'''آیه روح'''، [[آیه]] ۸۵ [[سوره اسراء]] است و در ارتباط با حقیقت [[روح]] نازل شده است. | '''آیه روح'''، [[آیه]] ۸۵ [[سوره اسراء]] است و در ارتباط با حقیقت [[روح]] نازل شده است. درباره [[شأن نزول]] آیه نقل شده است که [[یهودیان]] یا [[مشرکان مکه]] برای امتحان [[پیامبر(ص)]]، از ایشان در مورد حقیقت روح سؤال کردند. بعد از مدتی آیه نازل شد و در آن به صورت کوتاه و پرمعنا به توضیح روح پرداخته شد. [[خداوند]] در این آیه، شناخت کامل روح را منحصر در خود دانسته و دانش بشر نسبت به آن را بسیار کم توصیف کرده است. | ||
در [[قرآن]] کلمه روح ۲۱ | در [[قرآن]] کلمه روح ۲۱ بار در معانی مختلف، تکرار شده است. [[مفسران]] با استناد به روایات و معانی روح در آیات دیگر، به احتمالاتی چون [[جبرئیل]]، [[حضرت عیسی(ع)]]، قرآن و ... در تفسیر این آیه اشاره کردهاند. بنابر نظر جمهور مفسران، روح در آیه به معنای روح آدمی است؛ چنانکه در روایتی از [[امام باقر(ع)]] نیز، روح به همین معنا لحاظ شده است. روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی قلمداد شده که با توجه به آیه تنها خداوند است که آن را به طور کامل میشناسد. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جملهای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛ <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است. (هی من الملکوت من القدرة، عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴.)}} و در ادامه با رد ادعای [[یهود]] مبنی بر وجود علم همه چیز در کتابهایشان، علم و دانش را در دسترسی به حقیقت آن، کم و ناچیز معرفی میکند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> به هر حال روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی است که با توجه به آیه، تنها خداوند است که آن را میشناسد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> | با توجه به مغایرت روح با جهان ماده و اصول حاکم بر آن، [[پیامبر(ص)]] مأمور شد تا در یک جملهای کوتاه و پر معنا آن را از [[عالم امر]] معرفی کند؛ <ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> {{یادداشت| در حدیثی از معصوم روح، از عالم ملکوت و قدرت خداوند دانسته شده است. (هی من الملکوت من القدرة، عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۷؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۴.)}} و در ادامه با رد ادعای [[یهود]] مبنی بر وجود علم همه چیز در کتابهایشان، علم و دانش را در دسترسی به حقیقت آن، کم و ناچیز معرفی میکند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۵۲.</ref> به هر حال روح بشر امری پیچیده و ناشناخته و دارای بعد آسمانی است که با توجه به آیه، تنها خداوند است که آن را میشناسد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۱۳.</ref> | ||
برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسانها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنانکه قصد | برخی دلیل نبودن [[نص]] کافی و جواب کلی [[آیه]] در ارتباط با روح را به اقتضای مصلحت دانسته تا انسانها را به فکر و تدبر در آن وادار کند؛<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> چنانکه قصد سؤالکنندگان مبنی بر آزار و اذیت و عدم [[ایمان]] در صورت جواب تفصیلی را نیز دلیل دیگر دانستهاند.<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش،</ref> همچنین برخی نیز فهمیدن اینگونه مسائل پیچیده را بیضرورت دانسته و جز وظیفه تبلیغی [[انبیاء]] نمیدانند.<ref> دیوبندی، تفسیر کابلی، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۵۹۱.</ref> | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
درباره [[شأن نزول]] آیه اختلافاتی در بین [[مفسران]] دیده میشود و روایات گوناگونی را در ارتباط با شأن نزول آیه در کتب تفسیری خود نقل کردهاند.<ref> بنگرید: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> | |||
عدهای این آیه را از آیات [[مکی و مدنی|مدنی]] قرآن دانسته<ref> ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> و معتقدند که [[اهل کتاب]]<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> یا [[یهودیان]] در [[مدینه]] از [[پیامبر اسلام(ص)]] در مورد حقیقت روح | عدهای این آیه را از آیات [[مکی و مدنی|مدنی]] قرآن دانسته<ref> ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> و معتقدند که [[اهل کتاب]]<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۵، ص۱۰۴.</ref> یا [[یهودیان]] در [[مدینه]] از [[پیامبر اسلام(ص)]] در مورد حقیقت روح سؤال کردند<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۱۰۴؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۸۳.</ref> و برخی آن را [[مکی و مدنی|مکی]] دانسته{{یادداشت|در ارتباط با مکی یا مدنی بودن سوره رجوع کن به: ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۱۰۵.}} و معتقدند که بعضی از سران [[قریش]]،<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۳.</ref> که [[ابوجهل]] و اصحاب وی<ref> ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۴۷؛ دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۶۲.</ref> و یا [[نضر بن حارث]] و [[عقبه بن ابی معیط]] بودند،<ref> ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> به مدینه رفته و با یهودیان راجع به پیامبر اسلام و ادعای [[نبوت]] او چارهاندیشی کردند. | ||
یهودیان از آنها خواستند تا از پیامبر(ص) در مورد [[روح]] بپرسند و با این | یهودیان از آنها خواستند تا از پیامبر(ص) در مورد [[روح]] بپرسند و با این سؤال او را بیازمایند؛ به گونهای که گفتند که اگر محمد(ص) اطلاعات فراوانی درباره روح در اختیار شما قرار دهد، پیامبر نخواهد بود و دروغگو است؛ زیرا در کتابهایمان چنین آمده است.<ref> طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، </ref> | ||
در شأن نزول دیگر آمده است که یهودیان از قریش خواستند تا سه | در شأن نزول دیگر آمده است که یهودیان از قریش خواستند تا سه سؤال از پیامبر(ص) پرسیده شود که یکی از آن سؤالها در مورد روح بوده است؛<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۸۳.</ref> لذا یهودیان این سؤال را در کنار دو سؤال دیگر در زمینه [[اصحاب کهف]] و [[ذوالقرنین]] مطرح کرده و به مشرکان گفتند که اگر محمد(ص) به هر سه سؤال پاسخ بگوید پیامبر نیست و اگر به سؤال از اصحاب کهف و ذوالقرنین پاسخ بدهد و تنها به سؤال از روح پاسخ کامل ندهد، پیامبر خواهد بود.<ref> ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۱۳.</ref> | ||
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نویسنده کتاب [[مجمع البیان]] در کتاب خود معتقد است که پیامبر(ص) در ابتدای امر به | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نویسنده کتاب [[مجمع البیان]] در کتاب خود معتقد است که پیامبر(ص) در ابتدای امر به سؤال آنها در ارتباط با روح پاسخ نداد؛ علت این امر این بود که قصد آنها از طرح این سؤال مزاحمت و بحث و جدال بود و اگر به آنها جواب میداد بر عناد آنها افزوده میشد؛<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، </ref> لذا بعد از پانزده روز آیه نازل شد<ref> ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> و در آن به صورت کوتاه و پرمعنا، به روح پرداخته شد؛ به گونهای که تعجب و شگفتی همگان را برانگیخت.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> | ||
== تفسیر == | == تفسیر == |