Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۸۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویرایش شناسه و مفهوم شناسی غیرت) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اخلاق-عمودی}} | {{اخلاق-عمودی}} | ||
'''غیرت''' به معنای حمیت و غضب، صفتی است [[اخلاق|اخلاقی]] که انسان را به دفاع از [[دین]] و آیین، [[آبرو]] و ناموس، مال و [[وطن]] خود برمیانگیزد و از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه میگیرد. واژه غیرت به صورت مستقیم در [[قرآن]] ذکر نشده اما برخی [[آیات]] به صورت ضمنی به آن اشاره دارد. غیرت در [[روایات]] زیادی بکار رفته و از مضمون آنها برمیآید که غیرت ریشه در [[فطرت]] آدمی دارد و انسان، غیور آفریده شده است. غیرت از جمله فضائل اخلاقی است که صاحب نظران در مورد آن به بخث پرداختهاند و بر انواع مختلفی از جمله دینی، ملی و ناموسی تقسیم میشود. برای غیرت آثاری مانند تکلمیل | '''غیرت''' به معنای حمیت و غضب، صفتی است [[اخلاق|اخلاقی]] که انسان را به دفاع از [[دین]] و آیین، [[آبرو]] و ناموس، مال و [[وطن]] خود برمیانگیزد و از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه میگیرد. واژه غیرت به صورت مستقیم در [[قرآن]] ذکر نشده اما برخی [[آیات]] به صورت ضمنی به آن اشاره دارد. غیرت در [[روایات]] زیادی بکار رفته و از مضمون آنها برمیآید که غیرت ریشه در [[فطرت]] آدمی دارد و انسان، غیور آفریده شده است. غیرت از جمله فضائل اخلاقی است که صاحب نظران در مورد آن به بخث پرداختهاند و بر انواع مختلفی از جمله دینی، ملی و ناموسی تقسیم میشود. برای غیرت آثاری مانند تکلمیل [[دین]]، عفت و پاکدامنی، تامین امینت اخلاقی جامعه، مدیریت صحیح خانواده و ... ذکر شده است. برای بیغیرتی دلائلی از جمله اختلاط محرم و نامحرم، نگاه به نامحرم و خوردن گوشت خوک ذکر شده است. در روایات از زیادهروی در غیرت نهی شده و میان آن و تعصب و [[حسد]] تفاوت گذاشته شده است. غیرت در مسائل [[فقه|فقهی]] و حقوقی نیز کاربرد پیدا کرده و در اشعار فارسی در مدح آن سرودههایی وارد شده است. | ||
==مفهوم شناسی== | ==مفهوم شناسی== | ||
غیرت به معنای حمیت، غضب و رَشک بردن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۱۵۶و۳۴۸</ref>، و به صفتی انسانی اشاره دارد که انسان را وادار به دفاع از دین و آیین، آبرو و ناموس، مال و کشور خود میکند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۴۳۱.</ref> به انسانهای غیرتمند غیور میگویند.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۳۶۳ش، ص۸۹۶.</ref> <br /> | غیرت به معنای حمیت، غضب و رَشک بردن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۱۵۶و۳۴۸</ref>، و به صفتی انسانی اشاره دارد که انسان را وادار به دفاع از دین و آیین، آبرو و ناموس، مال و کشور خود میکند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۴۳۱.</ref> به انسانهای غیرتمند غیور میگویند.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۳۶۳ش، ص۸۹۶.</ref> <br /> | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[پیامبر]](ع): {{حدیث|اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ.|ترجمه=آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتیها را حرام کرده است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[بحارالانوار]]، ج۷۳، ص:۳۳۲</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[پیامبر]](ع): {{حدیث|اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ.|ترجمه=آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتیها را حرام کرده است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[بحارالانوار]]، ج۷۳، ص:۳۳۲</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
در [[روایات]] [[شیعه]] غیرت از صفات [[خداوند]] قرار داده شده، خدایی که بیغیرتی را نمیپسندد.<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۱، ج۸، ص۳۷۲.</ref> در این روایات غیرت همراه با کرامت و عزت آمده؛ به این معنا که میزان [[کرامت]] و [[عزت]] انسان به میزان بهرهمندی او از غیرت بستگی دارد.<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۰۵.</ref> در روایات مردان بیغیرت [[لعن]] شده،<ref>شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۲۰، ص۲۳۵.</ref> [[بهشت]] را بر آنها [[حرام]] دانسته<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۲۴۹.</ref> و [[نماز]]آنها را مورد قبول نمیداند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷۶، ص۱۱۵.</ref> همچنین گفته شده، مردی که در مورد رفتار ناسالم همسرش بیتفاوت باشد، از سوی [[فرشته|فرشتگان]] بیغیرت نام گرفته، از او به عنوان «منکوس القلب» (کجسرشت و وارونهدل) یاد شده که روح [[ایمان]] از او گرفته شده و خداوند از او بیزار است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۳۵۵.</ref> <br /> | در [[روایات]] [[شیعه]] غیرت از صفات [[خداوند]] قرار داده شده، خدایی که بیغیرتی را نمیپسندد.<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۱، ج۸، ص۳۷۲.</ref> در این روایات غیرت همراه با کرامت و عزت آمده؛ به این معنا که میزان [[کرامت]] و [[عزت]] انسان به میزان بهرهمندی او از غیرت بستگی دارد.<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۰۵.</ref> در روایات مردان بیغیرت [[لعن]] شده،<ref>شیخ حرعاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۲۰، ص۲۳۵.</ref> [[بهشت]] را بر آنها [[حرام]] دانسته<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۲۴۹.</ref> و [[نماز]]آنها را مورد قبول نمیداند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷۶، ص۱۱۵.</ref> همچنین گفته شده، مردی که در مورد رفتار ناسالم همسرش بیتفاوت باشد، از سوی [[فرشته|فرشتگان]] بیغیرت نام گرفته، از او به عنوان «منکوس القلب» (کجسرشت و وارونهدل) یاد شده که روح [[ایمان]] از او گرفته شده و خداوند از او بیزار است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۳۵۵.</ref> <br /> | ||
'''تفاوت غیرت، تعصب، حسد''' | '''تفاوت غیرت، تعصب، حسد'''<br /> | ||
غیرت، تعصب و [[حسد]] در عین حال که مرز باریکی دارند، اما اوصاف کاملاً متفاوت از هماند. غیرت، یک حس اجتماعی و نوعی، در امور مثبت و سازنده است و فایده و هدفش متوجه دیگران است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۱۵.</ref> اما تعصّب به معنی جانبداری، حمایت و یاری از کسی یا چیزی (خواه آن کس یا چیز مثبت باشد یا منفی) همراه با دلبستگی به آن است.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۳۶۳ش، ص۴۰۴و۴۰۳.</ref> حسادت هم از [[گناهان کبیره]] است که ریشه در خودخواهی، غرایز و احساسات شخصی و فردی (و نه بیرونی و اجتماعی) دارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> لازم به توضیح که هر سه واژه ریشه در خشم و غضب دارند، غیرت تعدیل قوه خشم است و جنبه افراط آن نزاع و خونریزی است و جنبه تفریط آن هم بیغیرتی است.<ref>فیض کاشانی، اخلاق حسنه، ۱۳۷۵ش، ص۵۳و۵۶.</ref> <br /> | غیرت، تعصب و [[حسد]] در عین حال که مرز باریکی دارند، اما اوصاف کاملاً متفاوت از هماند. غیرت، یک حس اجتماعی و نوعی، در امور مثبت و سازنده است و فایده و هدفش متوجه دیگران است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۱۵.</ref> اما تعصّب به معنی جانبداری، حمایت و یاری از کسی یا چیزی (خواه آن کس یا چیز مثبت باشد یا منفی) همراه با دلبستگی به آن است.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۳۶۳ش، ص۴۰۴و۴۰۳.</ref> حسادت هم از [[گناهان کبیره]] است که ریشه در خودخواهی، غرایز و احساسات شخصی و فردی (و نه بیرونی و اجتماعی) دارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> لازم به توضیح که هر سه واژه ریشه در خشم و غضب دارند، غیرت تعدیل قوه خشم است و جنبه افراط آن نزاع و خونریزی است و جنبه تفریط آن هم بیغیرتی است.<ref>فیض کاشانی، اخلاق حسنه، ۱۳۷۵ش، ص۵۳و۵۶.</ref> <br /> | ||
'''غیرت در ادبیات فارسی''' | '''غیرت در ادبیات فارسی'''<br /> | ||
غیرت از جمله مفاهیمی است که در ادبیات فارسی و اشعار شعرایی چون [[حافظ شیرازی|حافظ]] و [[سعدی]]<ref>[http://ganjoor.net/saadi/divan/ghazals/sh77/ گنجور سعدی، غزل شماره۷۷]</ref> به کار رفته است. ابیات زیر از حافظ نمونهای از آن است: | غیرت از جمله مفاهیمی است که در ادبیات فارسی و اشعار شعرایی چون [[حافظ شیرازی|حافظ]] و [[سعدی]]<ref>[http://ganjoor.net/saadi/divan/ghazals/sh77/ گنجور سعدی، غزل شماره۷۷]</ref> به کار رفته است. ابیات زیر از حافظ نمونهای از آن است: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت|عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد | |جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت|عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد | ||
|عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد|برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد<ref>[http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh152/ گنجور حافظ، غزل شماره۱۵۲]</ref>}} | |عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد|برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد<ref>[http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh152/ گنجور حافظ، غزل شماره۱۵۲]</ref>}} | ||
==فضیلت اخلاقی== | ==فضیلت اخلاقی== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۲: | ||
==زیادهروی در غیرت== | ==زیادهروی در غیرت== | ||
در روایات شیعه از زیادهروی در غیرت برحذر داشته شده است. در این روایات گفته شده غیرت نابجا ریشه در بدگمانی دارد و در نهایت به کج روی و انحراف منجر میگردد. امام علی(ع) به فرزند خود [[امام حسن]](ع) فرمود: از غیرت نابجا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری میکشاند و پاکدامن را به بدگمانی، بلکه درباره آنان محکم کاری کن.<ref>إیاکَ و التَّغایرَ فی غیرِ مَوضِعِ الغَیرَةِ، فإنَّ ذلکَ یدعُو الصَّحیحَةَ مِنهُنَّ إلَی السَّقَمِ، و لکن أحکمْ أمرَهُنَّ. نهج البلاغه، نامه۵۳.</ref> در نقلی دیگر [[امام صادق]](ع) فرمودند: در حلال، غیرت نیست.<ref>لا غَیرَةَ فی الحَلالِ، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۵۳۷.</ref> در توصیههای حضرت سلیمان به پسرش نیز آمده، درباره خانوادهات، زیاد غیرت به خرج نده که با بدگمانی او را مورد هدف قرار دهی، هر چند بیگناه باشد.<ref>یا بُنَی لا تُکثِرِ الغَیرَةَ عَلیأهلِک فَتُرمی بِالسّوءِ مِن أجلِک وإن کانَت بَریئَةً، سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۲۶.</ref> | در روایات شیعه از زیادهروی در غیرت برحذر داشته شده است. در این روایات گفته شده غیرت نابجا ریشه در بدگمانی دارد و در نهایت به کج روی و انحراف منجر میگردد. امام علی(ع) به فرزند خود [[امام حسن]](ع) فرمود: از غیرت نابجا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری میکشاند و پاکدامن را به بدگمانی، بلکه درباره آنان محکم کاری کن.<ref>إیاکَ و التَّغایرَ فی غیرِ مَوضِعِ الغَیرَةِ، فإنَّ ذلکَ یدعُو الصَّحیحَةَ مِنهُنَّ إلَی السَّقَمِ، و لکن أحکمْ أمرَهُنَّ. نهج البلاغه، نامه۵۳.</ref> در نقلی دیگر [[امام صادق]](ع) فرمودند: در حلال، غیرت نیست.<ref>لا غَیرَةَ فی الحَلالِ، کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۵۳۷.</ref> در توصیههای حضرت سلیمان به پسرش نیز آمده، درباره خانوادهات، زیاد غیرت به خرج نده که با بدگمانی او را مورد هدف قرار دهی، هر چند بیگناه باشد.<ref>یا بُنَی لا تُکثِرِ الغَیرَةَ عَلیأهلِک فَتُرمی بِالسّوءِ مِن أجلِک وإن کانَت بَریئَةً، سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۲۶.</ref> | ||
== دلائل بی غیرتی == | |||
در روایات برای بیغیرتی دلایلی ذکر شده است از جمله: | |||
*اختلاط [[محارم|محرم]] و نامحرم.<ref>امام علی(ع): نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرّجال فی الطّریق، اما تستحیون؟ لعن اللّه من لایغار.ترجمه= به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راهها به مردان تنه میزنند، آیا حیاء نمیکنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمیورزد. منبع: شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۷۴.</ref> | |||
*موسیقی حرام.<ref>إنّ شَیطاناً یقال له القَفَندَرُ إذا ضَربَ فی مَنزل الرَّجلِ أَربعینَ صباحاً بالبَربَطِ و دَخلَ الرّجالُ وَضع ذلک.. فلا یغار بعدَها. ترجمه=کسی که چهل روز در خانهاش بربط نوازند و مردمان بر او وارد شوند.. پس غیرت از آن مرد برداشته میشود. حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب تجارت، باب۱۰۰، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۲۳۲، ح۱. و کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۶۵۵، ح۱۴.</ref> | |||
*نگاه به نامحرم.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۲۶۸.</ref> | |||
*[[خمر|شراب خواری]].<ref>مفضل از امام صادق(ع) میپرسد: چرا خداوند، شراب را حرام کرده است؟ فرمود: چون شراب معتاد به آن را، به ارتعاش مبتلا میسازد. روشنی و بینش را از او میگیرد، شرف و «غیرت» و جوانمردیاش را زایل میکند و او را به گناهکاری و به کشتن بیگناهان و ارتکاب زنا، دلیر میسازد. منبع: شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۷، ص۲۵۳.</ref> | |||
*خوردن گوشت خوک.<ref>مردی از امام صادق(ع) سوال نمود چرا خداوند گوشت خوک حرام نموده است؟ امام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی چیزی را حلال ننموده و چیزی را حرام نکرده مگر برای حفظ مصالح خود مردم. گوشت خوک را حرام نموده، زیرا سبب «بیغیرتی» و بیتعصبی و فساد اخلاق میشود. منبع: بروجردی، تفسیر جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۱۵۶.</ref> | |||
==در فقه و حقوق== | ==در فقه و حقوق== | ||
در کتاب [[تحریرالوسیله]] ([[امام خمینی]]) چنین آمده: | در کتاب [[تحریرالوسیله]] ([[امام خمینی]]) چنین آمده: | ||
اگر به ناموس کسی خواه همسرش باشد یا دیگران به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسیله ممکن آن را دفع کند گرچه به کشتن مهاجم بیانجامد، بلکه اگر قصد آبروریزی به کمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حکمش همین است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۷.</ref> | اگر به ناموس کسی خواه همسرش باشد یا دیگران به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسیله ممکن آن را دفع کند گرچه به کشتن مهاجم بیانجامد، بلکه اگر قصد آبروریزی به کمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حکمش همین است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۷.</ref> <br /> | ||
همچنین بر اساس مادهٔ ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکرَه باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.» مبنای این اصل قانونی فتاوای [[مجتهد|فقهای]] شیعه است که مبتنی بر روایاتی در این زمینه است. البته در این وضعیت هرچند شخص گناه و جرمی مرتکب نشده اما باید واقعه را در دادگاه اثبات کند. همچنین نظر مخالفی نیز در بین اقلیتی از فقها، همچون [[سید ابوالقاسم خویی|ابوالقاسم خویی]]، مطرح شدهاست که روایات مربوط به این حکم را غیر معتبر یا مربوط به حالت دفاع میدانند.<ref>صادقی، حقوق جزای اختصاصی، جرایم علیه اشخاص، ۱۳۸۸ش، ص۵۵و۵۶.</ref> | همچنین بر اساس مادهٔ ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکرَه باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.» مبنای این اصل قانونی فتاوای [[مجتهد|فقهای]] شیعه است که مبتنی بر روایاتی در این زمینه است. البته در این وضعیت هرچند شخص گناه و جرمی مرتکب نشده اما باید واقعه را در دادگاه اثبات کند. همچنین نظر مخالفی نیز در بین اقلیتی از فقها، همچون [[سید ابوالقاسم خویی|ابوالقاسم خویی]]، مطرح شدهاست که روایات مربوط به این حکم را غیر معتبر یا مربوط به حالت دفاع میدانند.<ref>صادقی، حقوق جزای اختصاصی، جرایم علیه اشخاص، ۱۳۸۸ش، ص۵۵و۵۶.</ref> | ||
==تک نگاری ها== | ==تک نگاری ها== | ||
کتابها و تکنگارههایی در موضوع غیرت منتشر شده که برخی از آنها عبارتند از: | کتابها و تکنگارههایی در موضوع غیرت منتشر شده که برخی از آنها عبارتند از: | ||
*گوهر غیرت، فاطمه اعظمی، مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، اصفهان، ۱۳۹۰ش. | *گوهر غیرت، فاطمه اعظمی، مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، اصفهان، ۱۳۹۰ش. | ||
*مقام غیرت در اخلاق و عرفان اسلامی، علیاکبر افتخاریفر، ناشر، عصر مدرن، ۱۳۹۴ش. | *مقام غیرت در اخلاق و عرفان اسلامی، علیاکبر افتخاریفر، ناشر، عصر مدرن، ۱۳۹۴ش. |