confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۴۴
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۹۵: | خط ۴۹۵: | ||
# چون کسی بر کسی وا میدارد ظنون (یعنی نداند آن را خواهد ستد یا نه)، پس از ستدن باید زکات گذشته آن را بدهد. [پس ظنون مالی است بر عهده وامدار که وامده نمیداند آن را از وی خواهد ستد یا نه. گویی بدان گمان دارد، گاه امید ستدن و گاه نومید از گرفتن، و این از فصیحترین سخنهاست و همچنین هر چیز که در پی آنی و رسیدن یا نرسیدن بدان را ندانی «ظنون» بود و از این معنی است گفته أعشی: چاهی که گمان آب بدان برند در بیابان، و دور است از ریزش باران خروشان به رودی نماند که چون پر شد کشتی و شناور ماهر را از این سو بدان سو راند. و جدّ چاه است و ظنون چاهی است که ندانند در آن آب است یا نه.] | # چون کسی بر کسی وا میدارد ظنون (یعنی نداند آن را خواهد ستد یا نه)، پس از ستدن باید زکات گذشته آن را بدهد. [پس ظنون مالی است بر عهده وامدار که وامده نمیداند آن را از وی خواهد ستد یا نه. گویی بدان گمان دارد، گاه امید ستدن و گاه نومید از گرفتن، و این از فصیحترین سخنهاست و همچنین هر چیز که در پی آنی و رسیدن یا نرسیدن بدان را ندانی «ظنون» بود و از این معنی است گفته أعشی: چاهی که گمان آب بدان برند در بیابان، و دور است از ریزش باران خروشان به رودی نماند که چون پر شد کشتی و شناور ماهر را از این سو بدان سو راند. و جدّ چاه است و ظنون چاهی است که ندانند در آن آب است یا نه.] | ||
# [و در حدیث آن حضرت است، چون سپاهی را مشایعت کرد که به جنگشان میفرستاد فرمود:] چندان که طاقت دارید خود را از زنان بازدارید. [و معنی آن این است که یاد زنان را به خاطر میارید، و دل خویش بدانان مشغول مدارید، و به زنان نزدیک مشوید که آن بازوی حمیت را سست گرداند، و پیوندهای عزیمت را بگسلاند و از دویدن - در پی دشمن- بازدارد و روی را از در شدن در میدان کارزار بگرداند. هر چه از چیزی باز دارد إعذاب است. و عاذب و عذوب بازداشته از خوردن و نوشیدن است.] | # [و در حدیث آن حضرت است، چون سپاهی را مشایعت کرد که به جنگشان میفرستاد فرمود:] چندان که طاقت دارید خود را از زنان بازدارید. [و معنی آن این است که یاد زنان را به خاطر میارید، و دل خویش بدانان مشغول مدارید، و به زنان نزدیک مشوید که آن بازوی حمیت را سست گرداند، و پیوندهای عزیمت را بگسلاند و از دویدن - در پی دشمن- بازدارد و روی را از در شدن در میدان کارزار بگرداند. هر چه از چیزی باز دارد إعذاب است. و عاذب و عذوب بازداشته از خوردن و نوشیدن است.] | ||
# همچون قمارباز پیروز که انتظار پیروزی در دست نخستین خود برد. [یأسرون کسانی هستند که تیر قمار بر شتر نحر شده افکنند و فالج چیره پیروز است، گویند قد فلج علیهم - بر آنان پیروز شد- و فلجهم- مغلوبشان گردانید- و راجز گفته است: «چون فالجی- را دیدم که غالب گردید.»] | # همچون قمارباز پیروز که انتظار پیروزی در دست نخستین خود برد. [یأسرون کسانی هستند که تیر [[قمار]] بر شتر نحر شده افکنند و فالج چیره پیروز است، گویند قد فلج علیهم - بر آنان پیروز شد- و فلجهم- مغلوبشان گردانید- و راجز گفته است: «چون فالجی- را دیدم که غالب گردید.»] | ||
# چون کارزار دشوار میشد، ما خود را به رسول خدا(ص) نگاه میداشتیم چنانکه هیچیک ما از وی به دشمن نزدیکتر نبود. [و معنی آن این است که چون بیم از دشمن بسیار میبود و اژدهای جنگ دهان میگشود، مسلمانان به رسول خدا پناه میبردند و از او میخواستند تا خود دست به جنگ بگشاید، این هنگام به برکت پیامبر، خدا پیروزی بر آنان میفرستاد و بیمی را که داشتند با رسول میگشاد]. [و گفته آن حضرت «اذا احمرّ البأس»: کنایت از سختی کارزار است و در معنی این جمله سخنانی گفتهاند، نیکوترین آن این که: امام گرمی کارزار را به گرمی آتش همانند کرده است که گرمی و سرخی را در اثر و رنگ خود فراهم دارد، و آنچه این معنی را تقویت میکند سخن رسول خداست(ص) که چون در روز حنین کارزار مردم را دید، و آن نبرد هوازن بود، فرمود: «حمی الوطیس» وطیس، افروختنگاه آتش است. رسول خدا(ص) گرمی نبرد مردمان را به گرمی آتش و سختی سوزش آن همانند کرد.] | # چون کارزار دشوار میشد، ما خود را به رسول خدا(ص) نگاه میداشتیم چنانکه هیچیک ما از وی به دشمن نزدیکتر نبود. [و معنی آن این است که چون بیم از دشمن بسیار میبود و اژدهای جنگ دهان میگشود، مسلمانان به رسول خدا پناه میبردند و از او میخواستند تا خود دست به جنگ بگشاید، این هنگام به برکت پیامبر، خدا پیروزی بر آنان میفرستاد و بیمی را که داشتند با رسول میگشاد]. [و گفته آن حضرت «اذا احمرّ البأس»: کنایت از سختی کارزار است و در معنی این جمله سخنانی گفتهاند، نیکوترین آن این که: امام گرمی کارزار را به گرمی آتش همانند کرده است که گرمی و سرخی را در اثر و رنگ خود فراهم دارد، و آنچه این معنی را تقویت میکند سخن رسول خداست(ص) که چون در روز حنین کارزار مردم را دید، و آن نبرد هوازن بود، فرمود: «حمی الوطیس» وطیس، افروختنگاه آتش است. رسول خدا(ص) گرمی نبرد مردمان را به گرمی آتش و سختی سوزش آن همانند کرد.] | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |