پرش به محتوا

سجیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
ویرایش جزئی
جز (اصلاح پانویس و افزایش منابع)
جز (ویرایش جزئی)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Shamsoddin  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۵]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Shamsoddin  }}
'''سِجِّیل'''، به معنای سنگ‌گِل، جنس سنگ‌هایی بود که خدا  با آنها [[قوم لوط]] و [[اصحاب فیل]] را عذاب کرد.
'''سِجِّیل'''، به معنای سنگ‌گِل، ویژگی سنگ‌هایی بود که خدا  با آنها [[قوم لوط]] و [[اصحاب فیل]] را عذاب کرد.


سِجِّیل، سه بار در قرآن به کار رفته است. یکبار در ماجرای [[اصحاب فیل]]<ref>سوره فیل، ۴ </ref>و دو بار در داستان [[قوم لوط]].<ref>هود ۸۲؛ حجر:۷۴</ref> مفسران آن را به معنای سنگ‌گل دانسته‌اند، که خدا با آن قوم لوط و اصحاب فیل را [[عذاب]] کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۲.</ref> [[علامه طباطبایی]] گفته است سجیل به معنای سنگ‌گِل و اصل آن فارسی بوده که بعدها وارد زبان عربی شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> همچنین علامه طباطبایی نقل کرده، برخی سجیل را به معنای آتش، سنگ و گل با هم آمیخته شده دانسته و گفته شده اصل آن سجل به معنای کتاب بوده است<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> و در هر سنگی که [[ابابیل]] به سوی سپاهیان [[ابرهه]] می‌انداختند، نام یکی از اصحاب فیل نوشته بوده است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۴۱۰.</ref>
سِجِّیل، سه بار در قرآن به کار رفته است. یکبار در ماجرای [[اصحاب فیل]]<ref>سوره فیل، ۴ </ref>و دو بار در داستان [[قوم لوط]].<ref>هود ۸۲؛ حجر:۷۴</ref> مفسران آن را به معنای سنگ‌گل دانسته‌اند، که خدا با آن قوم لوط و اصحاب فیل را [[عذاب]] کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۲.</ref> [[علامه طباطبایی]] گفته است سجیل به معنای سنگ‌گِل و اصل آن فارسی بوده که بعدها وارد زبان عربی شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> همچنین علامه طباطبایی نقل کرده، برخی سجیل را به معنای آتش، سنگ و گل با هم آمیخته شده دانسته و گفته شده اصل آن سجل به معنای کتاب بوده است<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> و در هر سنگی که [[ابابیل]] به سوی سپاهیان [[ابرهه]] می‌انداختند، نام یکی از اصحاب فیل نوشته بوده است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۴۱۰.</ref>