۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
بنا بر نقلی هاجر دختر پادشاه [[مصر]] بوده که پس از شورش گروهی از مردم عینالشمس بر پادشاه مصر، او را به بردگی گرفتند و به پادشاه جدید مصر فروختند.<ref>تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۰۳.</ref> [[پیامبر(ص)]] از [[صحابه|اصحابش]] خواسته بود تا با مردم مصر به نرمی رفتار کنند چرا که هاجر از آنان بوده است.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> | بنا بر نقلی هاجر دختر پادشاه [[مصر]] بوده که پس از شورش گروهی از مردم عینالشمس بر پادشاه مصر، او را به بردگی گرفتند و به پادشاه جدید مصر فروختند.<ref>تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۰۳.</ref> [[پیامبر(ص)]] از [[صحابه|اصحابش]] خواسته بود تا با مردم مصر به نرمی رفتار کنند چرا که هاجر از آنان بوده است.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> | ||
هاجر در حجر اسماعیل دفن است.<ref>مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> بنا به برخی روایات به احترام قبر وی است که مسلمانان هنگام طواف کعبه باید دور حجر اسماعیل بگردند و داخل آن نشوند.<ref> مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> | |||
[[پرونده:حجر اسماعیل..jpg|250px|بندانگشتی|تصویر [[حجر اسماعیل]] و محل دفن هاجر.]] | |||
==هدیه پادشاه مصر به ساره== | ==هدیه پادشاه مصر به ساره== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۶: | ||
بعدها که ابراهیم از [[ساره]] صاحب فرزندی نشد، ساره هاجر را به ابراهیم بخشید تا شاید ابراهیم از او صاحب فرزند شود. مدتی بعد [[اسماعیل]] از وی متولد شد<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> زمانیکه هاجر اسماعیل را به دنیا آورد، ساره چون فرزندی نداشت، ناراحت شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> | بعدها که ابراهیم از [[ساره]] صاحب فرزندی نشد، ساره هاجر را به ابراهیم بخشید تا شاید ابراهیم از او صاحب فرزند شود. مدتی بعد [[اسماعیل]] از وی متولد شد<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> زمانیکه هاجر اسماعیل را به دنیا آورد، ساره چون فرزندی نداشت، ناراحت شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> | ||
==هجرت از شام== | ==ماجرای هجرت هاجر از شام== | ||
پس از تولد اسماعیل، ابراهیم به دستور خدا هاجر و فرزندش را به [[مکه]] که در آن روز بیابانی خشک و بدون سکنه بود منتقل کرد، ابراهیم آنها را در محلی که بعدها خانه خدا در آنجا بازسازی شد، در نزدیکی [[چاه زمزم]] فعلی پیاده کرد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> بر پایه روایتی که از امام صادق نقل شده، زمانی که ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در اطراف [[کعبه]] گذاشت و برگشت، اسماعیل تشنه شد و هاجر برای یافتن آب، هفت بار میان دو کوه [[صفا و مروه]] رفت و برگشت ولی آب پیدا نکرد. بعد از تلاشهای هاجر، وقتی نزدیک اسماعیل آمد، دید او از تشنگی پا بر زمین کشیده و آب از زیر پای کودک شروع به جوشیدن کرده است، این همان چشمه زمزم است که در [[مسجدالحرام]] وجود دارد. این واقعه سبب شد خداوند سعی بین صفا و مروه را جزو اعمال [[حج]] قرار دهد تا مردم تسلیم ابراهیم(ع) نسبت به خداوند را متوجه شوند.<ref>مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۵.</ref> درباره چرایی این نقل مکان دلایلی بیان شده | پس از تولد اسماعیل، ابراهیم به دستور خدا هاجر و فرزندش را به [[مکه]] که در آن روز بیابانی خشک و بدون سکنه بود منتقل کرد، ابراهیم آنها را در محلی که بعدها خانه خدا در آنجا بازسازی شد، در نزدیکی [[چاه زمزم]] فعلی پیاده کرد.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> بر پایه روایتی که از امام صادق نقل شده، زمانی که ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در اطراف [[کعبه]] گذاشت و برگشت، اسماعیل تشنه شد و هاجر برای یافتن آب، هفت بار میان دو کوه [[صفا و مروه]] رفت و برگشت ولی آب پیدا نکرد. بعد از تلاشهای هاجر، وقتی نزدیک اسماعیل آمد، دید او از تشنگی پا بر زمین کشیده و آب از زیر پای کودک شروع به جوشیدن کرده است، این همان چشمه زمزم است که در [[مسجدالحرام]] وجود دارد. این واقعه سبب شد خداوند سعی بین صفا و مروه را جزو اعمال [[حج]] قرار دهد تا مردم تسلیم ابراهیم(ع) نسبت به خداوند را متوجه شوند.<ref>مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۵.</ref> | ||
===تفاوت گزارش قرآن و تورات در دلیل هجرت=== | |||
[[محمدحسین طباطبایی]] در المیزان گفته است ابراهیم در شام زندگی میکرد، بعد از ناراحتی [[ساره]] از فرزنددار شدن هاجر، خداوند به وی دستور داد تا اسماعیل و مادرش را از شام به سرزمین مکه منتقل کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> | درباره چرایی این نقل مکان دلایلی بیان شده است: | ||
* ناراحتی ساره؛ [[محمدحسین طباطبایی]] در المیزان گفته است ابراهیم در شام زندگی میکرد، بعد از ناراحتی [[ساره]] از فرزنددار شدن هاجر، خداوند به وی دستور داد تا اسماعیل و مادرش را از شام به سرزمین مکه منتقل کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۸۸.</ref> | |||
* کنیز بودن هاجر؛ به نقل از تورات دلیل دستور خدا به ابراهیم برای انتقال هاجر و اسماعیل از شام به [[مکه]] این بود که ساره گفت هاجر کنیز بوده و فرزند او نمیتواند در کنار فرزند من، [[اسحاق]]، قرار گیرد. همچنین در تورات تداوم نسل ابراهیم از طریق اسحاق دانسته شده نه اسماعیل.<ref>[http://maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,6741، محمد مهدیفیروزمهر، قصهاسماعیل]</ref> | |||
به نقل از تورات دلیل دستور خدا به ابراهیم برای انتقال هاجر و اسماعیل از شام به [[مکه]] این بود که ساره گفت هاجر کنیز بوده و فرزند او نمیتواند در کنار فرزند من، [[اسحاق]]، قرار گیرد. همچنین در تورات تداوم نسل ابراهیم از طریق اسحاق دانسته شده نه اسماعیل.<ref>[http://maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,6741، محمد مهدیفیروزمهر، قصهاسماعیل] | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش