پرش به محتوا

هدایت عامه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
imported>H.S
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''هدایت عامه''' رساندن هر موجودی به نهایت کمال وجودی و غایت از خلقت او معنا شده است که شامل تمام موجودات عالم از انسان و غیر انسان خواهد شد. آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه]] ۵۰ [[سوره طه]] و آیه ۳ [[سوره اعلی]] را ناظر بر این نوع از هدایت دانسته‌اند.<br />
'''هدایت عامه''' رساندن هر موجودی به نهایت کمال وجودی و غایت از خلقت او معنا شده است که شامل تمام موجودات عالم از انسان و غیر انسان خواهد شد. آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه]] ۵۰ [[سوره طه]] و آیه ۳ [[سوره اعلی]] را ناظر به این نوع از هدایت دانسته‌ شده است.<br />
درباره ماهیت هدایت عامه نظرات مختلفی ارائه شده است؛ برخی آن را همان [[هدایت تکوینی]]، عده‌ای آن را فقط مخصوص انسان و برخی آن را شامل هدایت خاصه و هدایت دینی نیز دانسته‌اند. هدایت عامه با مسأله [[جبر و اختیار]] در ارتباط است؛ با این بیان که ممکن است با استناد به آیاتی که هدایت و ضلالت را در اختیار [[خداوند]] می‌دانند، بر اجباری بودن طی مسیر هدایت یا ضلالت درباره انسان استدلال گردد؛ مطلبی که با وجود [[هدایت تشریعی]] آن را امکان‌پذیر نمی‌دانند.
درباره ماهیت هدایت عامه نظرات مختلفی ارائه شده است؛ برخی آن را همان [[هدایت تکوینی]]، عده‌ای آن را فقط مخصوص انسان و برخی آن را شامل هدایت خاصه و هدایت دینی نیز دانسته‌اند. هدایت عامه با مسئله [[جبر و اختیار]] ارتباط دارد؛ با این بیان که ممکن است با استناد به آیاتی که هدایت و ضلالت را در اختیار [[خداوند]] بیان می‌کند، بر اجباری بودن طیّ مسیر هدایت یا ضلالت درباره انسان استدلال گردد؛ البته این مطلب با [[هدایت تشریعی]] انسان منافات داشته و آن را امکان‌پذیر نمی‌دانند.
== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
هدایت عامه را به هدایت به سوی همه منافع و کمالات دنیوی و اخروی<ref>قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴.</ref> یا به رساندن هر موجودی به نهایت کمال وجودی و غایت از خلقت او<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲؛ ج۱۵، ص۱۴۰.</ref> تعبیر کرده‌اند. اصل هدایت عامه را لازمه جهان‌بینی توحیدی اسلامی دانسته‌اند؛ به این بیان که این نوع از هدایت [[خداوند]]، به دلیل فیاض علی الاطلاق بودن خداوند، شامل همه موجودات از کوچک‌ترین ذره‌ها تا بزرگ‌ترین ستاره‌ها و از پست‌ترین موجودات بی‌جان تا عالی‌ترین جان‌دارها یعنی انسان در حدی که برای آن موجود امکان‌پذیر و شایسته است، می‌شود و موجودات در مسیر کمالشان از آن برخوردار می‌گردند؛ به همین دلیل [[قرآن]] همانگونه که واژه [[وحی]] را برای هدایت انسان استفاده می‌کند برای هدایت سایر موجودات نیز به کار برده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۵.</ref>
هدایت عامه به هدایت به‌سوی همه منافع و کمالات دنیوی و اخروی معنا شده است؛<ref>قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴.</ref> افزون‌بر این، به رساندن هر موجودی به نهایت کمال وجودی و غایت از خلقت او نیز تعبیر شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲؛ ج۱۵، ص۱۴۰.</ref> اصل هدایت عامه را لازمه جهان‌بینی توحیدی اسلامی دانسته‌اند؛ به این بیان که این نوع از هدایت [[خداوند]]، به‌دلیل فیاض علی الاطلاق بودن خداوند، شامل همه موجودات از کوچک‌ترین ذره‌ها تا بزرگ‌ترین ستاره‌ها و از پست‌ترین موجودات بی‌جان تا عالی‌ترین جاندارها یعنی انسان، در حدی که برای آن موجود امکان‌پذیر و شایسته است، می‌شود و موجودات در مسیر کمالشان از آن برخوردار می‌گردند؛ به همین دلیل [[قرآن]] همان‌گونه که واژه [[وحی]] را برای هدایت انسان استفاده می‌کند برای هدایت سایر موجودات نیز به‌کار برده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۱۵۵.</ref>
<br />
<br />
[[مفسران]] آیاتی از [[قرآن]] را ناظر بر این نوع از هدایت الهی می‌دانند که از جمله می‌توان به [[آیه]] ۵۰ [[سوره طه]] «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کلُ شیءٍ خَلْقَهُ ثمُ هَدَی»، آیه ۳ [[سوره اعلی]] «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی» و آیه ۷۸ [[سوره شعراء]] «الَّذِی خَلَقَنی فَهُوَ یهَْدِین» اشاره کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۱۶۶؛ ج۱۵، ص۲۸۴؛ ج۱۶، ص۱۹۰؛ قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۴۳.</ref>
[[مفسران]]، آیاتی از [[قرآن]] را ناظر بر این نوع از هدایت الهی می‌دانند؛ از جمله می‌توان به [[آیه]] ۵۰ [[سوره طه]]: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کلُ شیءٍ خَلْقَهُ ثمُ هَدَی»، آیه ۳ [[سوره اعلی]]: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی» و آیه ۷۸ [[سوره شعراء]]: «الَّذِی خَلَقَنی فَهُوَ یهَْدِین» اشاره کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۱۶۶؛ ج۱۵، ص۲۸۴؛ ج۱۶، ص۱۹۰؛ قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۴۳.</ref>


== نگرش‌ها درباره هدایت عامه ==
== نگرش‌ها درباره هدایت عامه ==
درباره هدایت عامه میان اندیشمندان نظرات مختلفی ارائه شده است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود:
درباره هدایت عامه میان اندیشمندان نظرات مختلفی ارائه شده است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود:
* بسیاری از [[مفسران]] هدایت عامه را همان [[هدایت تکوینی]] می‌دانند که تمام موجودات عالم زیر پوشش نظام آفرینش و قانون‌مندی‌های جهان هستی به وسیله [[پروردگار]] به سمت کمال و هدف نهایی از خلقت خود رهبری می‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۹۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۶۷؛ خرمشاهی، «هدایت»، ص۲۳۴۰.</ref> در این دیدگاه هدایت عامه در مقابل [[هدایت خاصه]] که همان [[هدایت تشریعی]] است قرار داده می‌شود.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۴۵.</ref>
* بسیاری از [[مفسران]] هدایت عامه را همان [[هدایت تکوینی]] می‌دانند که تمام موجودات عالم زیر پوشش نظام آفرینش و قانون‌مندی‌های جهان هستی به‌وسیله [[پروردگار]] به‌سوی کمال و هدف نهایی از خلقت خود رهبری می‌شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۹۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۶۷؛ خرمشاهی، «هدایت»، ص۲۳۴۰.</ref> در این دیدگاه، هدایت عامه در مقابل [[هدایت خاصه]] که همان [[هدایت تشریعی]] است قرار داده شده است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۴۵.</ref>
* برخی هدایت عامه را فقط مخصوص انسان می‌دانند و معتقدند این نوع از هدایت به هر [[مکلف|مکلفی]] که دارای [[عقل]] و هوش است، تعلق می‌گیرد. در این دیدگاه که هدایت عامه را هدایت فطری نیز نامیده‌اند با استناد به آیاتی<ref>سوره انسان، آیه ۳؛ سوره فصلت، آیه ۱۷.</ref> این نوع هدایت را شامل همه انسان‌ها از [[مؤمن]] و [[کافر]] می‌دانند؛ اگرچه بسیاری از آن چشم می‌پوشند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه «هدی».</ref>
* برخی هدایت عامه را فقط مخصوص انسان می‌دانند و معتقدند این نوع از هدایت به هر [[مکلف|مکلفی]] که دارای [[عقل]] و هوش است، تعلق می‌گیرد. در این دیدگاه که هدایت عامه را هدایت فطری نیز نامیده‌اند با استناد به آیاتی<ref>سوره انسان، آیه ۳؛ سوره فصلت، آیه ۱۷.</ref> این نوع هدایت را شامل همه انسان‌ها از [[مؤمن]] و [[کافر]] می‌دانند؛ اگرچه بسیاری از آن چشم می‌پوشند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه «هدی».</ref>
* عده‌ای از مفسران با گسترش مفهوم هدایت عامه، آن را شامل هدایت خاصه و هدایت دینی نیز می‌دانند.<ref>قرشی بنایی، احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴.</ref>
* عده‌ای از مفسران با گسترش مفهوم هدایت عامه، آن را شامل هدایت خاصه و هدایت دینی نیز می‌دانند.<ref>قرشی بنایی، احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۳۶۴.</ref>
* [[فخر رازی]] هدایت عامه را به معنای دعوت و روشن کردن دلائل برای همه مردم دانسته است<ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۶۱۵.</ref> و برخی دیگر آن را به معنای ارشاد و راهنمایی به خیر و مشخص کردن شر از خیر تعریف کرده‌اند.<ref>طوفی، الإشارات الالهیة، ۱۴۲۶ق، ص۶۸۲.</ref>
* [[فخر رازی]] هدایت عامه را به‌معنای دعوت و روشن کردن دلائل برای همه مردم دانسته است<ref>فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۶۱۵.</ref> و برخی دیگر آن را به‌معنای ارشاد و راهنمایی به خیر و مشخص کردن شر از خیر تعریف کرده‌اند.<ref>طوفی، الإشارات الالهیة، ۱۴۲۶ق، ص۶۸۲.</ref>


== ارتباط هدایت عامه با مسأله جبر و اختیار ==
== ارتباط هدایت عامه با مسئله جبر و اختیار ==
ممکن است با استناد به آیاتی از [[قرآن]] که هدایت و ضلالت انسان را در دست خدا و به [[مشیت]] پیوند داده است<ref>سوره نحل، آیه۹۳؛ سوره فاطر، آیه ۸؛ سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> استدلال شود انسان [[جبر و اختیار|اختیاری]] در هدایت و ضلالت خود ندارد؛ اگر کسی طریق هدایت را بپیماید، یا معصیت کند و دچار ضلالت گردد به خواست و [[اراده خداوند]] بوده و هیچ اختیاری برای انسان در این تقدیر وجود ندارد.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۵۰۰.</ref>
ممکن است با استناد به آیاتی از [[قرآن]] که هدایت و ضلالت انسان را در دست خدا و به [[مشیت]] پیوند داده است<ref>سوره نحل، آیه۹۳؛ سوره فاطر، آیه ۸؛ سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> گفته شود انسان [[جبر و اختیار|اختیاری]] در هدایت و ضلالت خود ندارد؛ اگر کسی طریق هدایت را بپیماید، یا معصیت کند و به ضلالت دچار گردد، به خواست و [[اراده خداوند]] بوده و هیچ اختیاری برای انسان در این تقدیر وجود ندارد.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۵۰۰.</ref>
در جواب این شبهه گفته شده است چنین برداشتی از این آیات به دلیل عدم بررسی تمام آیاتی است که درباره هدایت نازل شده است؛ درحالی که با وجود [[هدایت تشریعی|هدایت تشریعی عامه الهی]] که توسط [[پیامبران]] و با ارسال [[کتب آسمانی]] برای همه موجودات عاقلِ صاحب درک و شعور فرستاده شده و آنان را به خیر دعوت و از شر برحذر می‌دارد، دیگر جبری در هدایت یا ضلالت انسان‌ها متصور نخواهد بود؛ چراکه انسان به وسیله عقل خود مسیر هدایت یا ضلالت را برمی‌گزیند.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۵۰۲-۵۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۶۴-۴۶۵.</ref>
در جواب این شبهه گفته شده است منشأ چنین برداشتی از این آیات، عدم بررسی تمام آیاتی است که درباره هدایت نازل شده است؛ در حالی که با وجود [[هدایت تشریعی|هدایت تشریعی عامه الهی]] که توسط [[پیامبران]] و با ارسال [[کتب آسمانی]] برای همه موجوداتِ عاقلِ صاحب درک و شعور فرستاده شده و آنان را به خیر دعوت کرده و از شر برحذر داشته، دیگر جبری در هدایت یا ضلالت انسان‌ها متصور نخواهد بود؛ چراکه انسان به‌وسیله عقل خود مسیر هدایت یا ضلالت را برمی‌گزیند.<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۵۰۲-۵۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۶۴-۴۶۵.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
کاربر ناشناس