Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۳۸
ویرایش
جز (←منابع) |
جز (←شبهات) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[ناصر مکارم شیرازی|آیت الله مکارم شیرازی]] در پاسخ به اینکه عصمت در ملائکه معنا ندارد، گفته است هرچند انگیزههای گناه مانند شهوت و غضب در ملائکه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است، اما آنها فاعل مختارند و قدرت بر مخالفت دارند. بنابراین آنها در عین قدرت بر گناه، معصوم و پاک هستند و روایات دلالت کننده بر کندی بعضی از فرشتگان در اطاعت از فرمان خدا یا تنبیه آنان، حمل بر [[ترک اولی]] میشود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیر المؤمنین(ع)،۱۳۸۶ش، ج۱، ص۱۶۷ و ۱۶۸.</ref> | [[ناصر مکارم شیرازی|آیت الله مکارم شیرازی]] در پاسخ به اینکه عصمت در ملائکه معنا ندارد، گفته است هرچند انگیزههای گناه مانند شهوت و غضب در ملائکه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است، اما آنها فاعل مختارند و قدرت بر مخالفت دارند. بنابراین آنها در عین قدرت بر گناه، معصوم و پاک هستند و روایات دلالت کننده بر کندی بعضی از فرشتگان در اطاعت از فرمان خدا یا تنبیه آنان، حمل بر [[ترک اولی]] میشود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیر المؤمنین(ع)،۱۳۸۶ش، ج۱، ص۱۶۷ و ۱۶۸.</ref> | ||
== | ==اشکالات و پاسخها== | ||
اشکالاتی از سوی منکران عصمت ایراد شده است که برخی از آنها از این قرار است: | |||
*'''ناسازگاری عصمت با طبیعت بشری''': | *'''ناسازگاری عصمت با طبیعت بشری''': | ||
احمد | احمد امین، نویسنده معاصر [[مصر|مصری]]، برآن است که عصمت با طبیعت و ماهیت انسان ناسازگار است؛ زیرا انسان دارای نیروهای مختلف شهوانی و نفسانی است. هم میل به خوبیها در او هست هم میل به بدیها. اگر این امیال از او گرفته شود، گویا انسانیت انسان از او سلب شده است. ازاینرو، هیچ انسانی از [[معصیت]] در امان نیست حتی [[پیامبران(ع)]].<ref>امین، ضحی الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۳، ص۲۲۹و۲۳۰.</ref> | ||
[[آیت الله جوادی آملی]] در پاسخ به این شبهه با اشاره به گوهر انسان که همان [[نفس]] اوست، معتقد است که گوهر انسان به گونهای آفریده شده است که توان عروج به قله عصمت را دارد؛ زیرا نفس انسان در سیر صعودی خود، توانایی مصون ماندن از سهو و نسیان و غفلت و جهالت را مییابد. از نظر او اگر نفس کسی به وادی عقل ناب و [[کشف و شهود |کشف و شهود]] تام و صحیح وارد شد، فقط حق و حقیقت را درک خواهد کرد و از هرگونه شک و تردید و سهو و نسیان و غفلت در امان خواهد ماند. بنابراین چنین شخصی که از عالم ماده و وهم و خیال عبور کرده و به سرچشمه حقایق رسیده است، امکان عصمت مییاید.<ref>جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۱-۲۰۳.</ref> | [[آیت الله جوادی آملی]] در پاسخ به این شبهه با اشاره به گوهر انسان که همان [[نفس]] اوست، معتقد است که گوهر انسان به گونهای آفریده شده است که توان عروج به قله عصمت را دارد؛ زیرا نفس انسان در سیر صعودی خود، توانایی مصون ماندن از سهو و نسیان و غفلت و جهالت را مییابد. از نظر او اگر نفس کسی به وادی عقل ناب و [[کشف و شهود |کشف و شهود]] تام و صحیح وارد شد، فقط حق و حقیقت را درک خواهد کرد و از هرگونه شک و تردید و سهو و نسیان و غفلت در امان خواهد ماند. بنابراین چنین شخصی که از عالم ماده و وهم و خیال عبور کرده و به سرچشمه حقایق رسیده است، امکان عصمت مییاید.<ref>جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۱-۲۰۳.</ref> | ||
اشتباه منکران عصمت این است که وجود امیال و غرایز نفسانی و شهوانی را ملازم با انجام [[گناه]] پنداشتهاند در حالی که وجود چنین امیالی فقط مقتضی و زمینهساز آلودگی به گناه است و نه ضرورت تحقق گناه؛ زیرا ممکن است موانعی مانند علم و اراده از تأثیر آن امیال جلوگیری کنند | اشتباه منکران عصمت این است که وجود امیال و غرایز نفسانی و شهوانی را ملازم با انجام [[گناه]] پنداشتهاند در حالی که وجود چنین امیالی فقط مقتضی و زمینهساز آلودگی به گناه است و نه ضرورت تحقق گناه؛ زیرا ممکن است موانعی مانند علم و اراده از تأثیر آن امیال جلوگیری کنند.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۳۴و۳۵.</ref> | ||
*'''مبدأ اندیشه عصمت''': | *'''مبدأ اندیشه عصمت''': | ||
از نظر گروهی، اندیشه عصمت در منابع اولیه اسلامی وجود نداشت و بدعتی است که از [[اهل کتاب]]، [[ایران]] باستان، [[تصوف]] یا آموزههای [[زرتشت|زرتشتی]] وارد تعالیم اسلامی شده است.<ref>نگاه کنید به: شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۷۹-۸۵.</ref><br> | از نظر گروهی، اندیشه عصمت در منابع اولیه اسلامی وجود نداشت و [[بدعت|بدعتی]] است که از [[اهل کتاب]]، [[ایران]] باستان، [[تصوف]] یا آموزههای [[زرتشت|زرتشتی]] وارد تعالیم اسلامی شده است.<ref>نگاه کنید به: شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۷۹-۸۵.</ref><br> | ||
در پاسخ گفته شده اعتقاد به [[عصمت پیامبران]] در میان مسلمانان صدر [[اسلام]] رایج بوده و ریشه در تعالیم [[قرآن]] و [[پیامبر اسلام(ص)]] دارد.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰و۸۲.</ref> اهل کتاب نمیتوانند مبدع اندیشه عصمت باشند؛ زیرا در [[تورات]] بدترین [[گناهان]] و زشتیها به [[پیامبران]] نسبت داده شده است.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰و۸۱.</ref> | در پاسخ گفته شده اعتقاد به [[عصمت پیامبران]] در میان مسلمانان صدر [[اسلام]] رایج بوده و ریشه در تعالیم [[قرآن]] و [[پیامبر اسلام(ص)]] دارد.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰و۸۲.</ref> اهل کتاب نمیتوانند مبدع اندیشه عصمت باشند؛ زیرا در [[تورات]] بدترین [[گناهان]] و زشتیها به [[پیامبران]] نسبت داده شده است.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۰و۸۱.</ref> هنگامی که هنوز تصوف شکل نگرفته بود، اندیشه عصمت در میان [[شیعیان]] رواج داشت. ازاینرو، تصوف نیز نمیتواند منشأ اندیشه عصمت باشد.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۳.</ref> برفرض اشتراک آموزه عصمت در اسلام و زرتشت، این مطلب دلیل بر تأثیرپذیری یکی از دیگری نیست؛ بلکه بدین خاطر است که اساس و جوهره تمامی [[ادیان الهی |ادیان الهی]] مشترک است و در اصول با یکدیگر تطابق دارند.<ref>شریفی و یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، ۱۳۸۸، ص۸۶.</ref> | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== |