پرش به محتوا

عرفان نظری: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جز (←‏مفهوم شناسی: اصلاح)
خط ۶: خط ۶:


== مفهوم شناسی ==
== مفهوم شناسی ==
عرفان نظری {{یادداشت|یا به تعبیر گذشتگان: مکاشفه، مشاهده، علم حقایق، علم بالله. (فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.)}} به جنبه معرفتی و تعقلی [[عرفان]] گفته می‌شود<ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹ش، ص۶۳-۸۳.</ref> که مواجهه مستقیم و بی‌واسطه [[عارف]] با حقایق غیبی و باطنی مرتبط با [[عالم قدس]] را تعبیر و تفسیر کرده<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref> و در یافته‌های سلوکی و شهودی عرفا تامل می‌کند.<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  
عرفان نظری {{یادداشت|یا به تعبیر گذشتگان: مکاشفه، مشاهده، علم حقایق، علم بالله. (فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.)}} جنبه معرفتی و عقلی [[عرفان]] است<ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹ش، ص۶۳-۸۳.</ref> که مواجهه مستقیم و بی‌واسطه [[عارف]] با حقایق غیبی و باطنی مرتبط با [[عالم قدس]] را تفسیر کرده<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref> و در یافته‌های سلوکی و شهودی عارفان تأمل می‌کند.<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  
<br />
<br />[[سید حیدر آملی]] از عارفان قرن هشتم هجری، عرفان نظری را نوعی روش فلسفی در عرفان نویسی می‌داند که [[عارف]] مشاهدات و کشفیات خود در قالب برهان تبیین و با استناد به [[قرآن]] و [[حدیث]] اثبات می‌کند؛ <ref>آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۸۷.</ref> به عبارتی دیگر علم عرفان نظری کاوش عقلانی در یافته‌های شهودی عرفا است. <ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>
برای عرفان نظری، تعاریف گوناگونی از سوی عرفا و عرفان نویسان، ارائه شده است. [[سید حیدر آملی]] از عارفان قرن هشتم هجری، عرفان نظری را نوعی روش فلسفی در عرفان نویسی می‌داند که [[عارف]] مشاهدات و کشفیات خود در قالب برهان تبیین و با استناد به [[قرآن]] و [[حدیث]] اثبات می‌کند؛ <ref>آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۸۷.</ref> به عبارتی دیگر علم عرفان نظری کاوش عقلانی در یافته‌های شهودی عرفا است. <ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>
<br />
<br />
عرفان نظری مختص به فرهنگ اسلامی نیست و در فرهنگ‌های دیگر نیز نظام‌های عرفانی متفاوتی وجود داشته است. به یک معنا می‌توان گفت هر جا کشف و شهودی بوده است، معمولا توصیف و تفسیر نیز در رابطه با آن [[کشف و شهود]] وجود داشته است؛ همچنان‌که این موضوع در مکاتبی چون [[هندویسم]]، [[بودیسم]] و [[تائویسم]] نیز قابل مشاهده است.<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  
عرفان نظری مختص به فرهنگ اسلامی نیست و در فرهنگ‌های دیگر نیز نظام‌های عرفانی متفاوتی وجود داشته است. به یک معنا می‌توان گفت هر جا کشف و شهودی بوده است، معمولا توصیف و تفسیر نیز در رابطه با آن [[کشف و شهود]] وجود داشته است؛ همچنان‌که این موضوع در مکاتبی چون [[هندویسم]]، [[بودیسم]] و [[تائویسم]] نیز قابل مشاهده است.<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  
<br />
 
کارکردها و وظایف عرفان نظری را در مواردی از جمله ۱. بیان و وصف یافته‌های عرفانی؛ ۲. تحلیل و تفسیر یافته‌ها؛ ۳. استدلال بر اثبات دعاوی عرفانی و ۴. ارائه نظامند جهان‌بینی عرفانی دانسته‌اند.<ref> فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  
=== کارکردها و مسائل عرفان نظری ===
کارکردها و وظایف عرفان نظری را در مواردی چون ۱. بیان و وصف یافته‌های عرفانی؛ ۲. تحلیل و تفسیر یافته‌ها؛ ۳. استدلال بر اثبات دعاوی عرفانی و ۴. ارائه نظامند جهان‌بینی عرفانی دانسته‌اند.<ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>  


[[خداوند]] به عنوان تنها حقیقت موجود در سراسر جهان هستی،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۷۶-۷۸.</ref>نشأت گرفتن کثرت از وحدت و نیز بازگشت آن کثرت به وحدت،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۷۶-۷۸.</ref> ظهور و بطون حق تعالی،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۴.</ref> مسئله [[ولایت]]،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۴.</ref>مقام واحدیت و احدیت،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.</ref>[[شهود]]، [[فنا]]، [[ریاضت]]، [[عشق]]<ref>یثربی، عرفان نظری، ۱۳۸۰ش، ص۳۸-۵۳.</ref> از جمله مسائل عرفان نظری است.
[[خداوند]] به عنوان تنها حقیقت موجود در سراسر جهان هستی،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۷۶-۷۸.</ref>نشأت گرفتن کثرت از وحدت و نیز بازگشت آن کثرت به وحدت،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۷۶-۷۸.</ref> ظهور و بطون حق تعالی،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۴.</ref> مسئله [[ولایت]]،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۴.</ref>مقام واحدیت و احدیت،<ref> طباطبایی، مجموعه رسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.</ref>[[شهود]]، [[فنا]]، [[ریاضت]]، [[عشق]]<ref>یثربی، عرفان نظری، ۱۳۸۰ش، ص۳۸-۵۳.</ref> از جمله مسائل عرفان نظری است.


===ارتباط عرفان نظری با عرفان عملی===
==ارتباط عرفان نظری با عرفان عملی==
عارفان قائل به رابطه‌ای دو سویه میان [[عرفان عملی]] و عرفان نظری هستند و هر دو را در یکدیگر تاثیر گذار می‌دانند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶.</ref> حقیقت به عنوان هدف نهایی عرفان نظری، نتیجه طریقت و سیر و سلوک و کسب تجربه در زمینه عرفان عملی است،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶.</ref> از سویی دیگر عرفان نظری معرفتی به سالک می‌دهد که به کمک آن می‌تواند مفهوم شهود خویش را دریابد و بداند که در کدامین مرحله قرار گرفته است.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶-۷۲.</ref>  
عارفان به رابطه‌ای دو سویه میان [[عرفان عملی]] و عرفان نظری معتقدند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶.</ref> حقیقت به‌عنوان هدف نهایی عرفان نظری، نتیجه طریقت و سیر و سلوک و کسب تجربه در زمینه عرفان عملی است،<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶.</ref> از سویی دیگر عرفان نظری معرفتی به سالک می‌دهد که به کمک آن می‌تواند مفهوم شهود خود را دریافته و بداند که در کدامین مرحله قرار گرفته است.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۶۶-۷۲.</ref> <br />برخی در فرق بین عرفان عملی و نظری می‌گویند: معرفت عرفانی به عنوان معرفت بی‌واسطه شهودی، از سنخ علم حضوری است و مشمول احکام علم حصولی نیست. اما عرفان نظری که بازتاب شهود عرفانی و از سنخ علم حصولی است، علمی نظام‌یافته و دارای حدود و ضوابط خاص است. <ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>
<br />
برخی در فرق بین عرفان عملی و نظری می‌گویند: معرفت عرفانی به عنوان معرفت بی‌واسطه شهودی، از سنخ علم حضوری است و مشمول احکام علم حصولی نیست. اما عرفان نظری که بازتاب شهود عرفانی و از سنخ علم حصولی است، علمی نظام‌یافته و دارای حدود و ضوابط خاص است. <ref>فنایی اشکوری، فلسفه عرفان نظری، پاییز ۱۳۸۹، ص۶۳-۸۳.</ref>


===ارتباط عرفان نظری با فلسفه===
==تفاوت عرفان نظری با فلسفه==
درک مطالب عرفان نظری را به مراتب سخت‌تر از [[فلسفه]]، [[حکمت مشا]] و [[اشراق]] دانسته‌اند.<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۳۲. </ref> عرفان همانند فلسفه در مقام تفسیر و توضیح هستی است و برای خود موضوع، مبادی و مسائل معرفی کرده است؛ ولی در مقام استدلال فلسفه به مبادی و اصول عقلی تکیه می‌کند، در حالی که عرفان نظری با مبادی و اصول کشفی به استدلال پرداخته و با زبان عقل آن را توضیح می‌دهد؛ به عبارتی ابزار فیلسوفان، عقل و [[منطق]] و استدلال است ولی ابزار عرفان، دل، [[مجاهده]]، تصفیه، و [[تهذیب]] در باطن است.<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۳۰.</ref><ref>برای اطلاعات بیشتر در ارتباط با رابطه عرفان نظری با فلسفه رجوع کن به: جوادی آملی، مرزهای میان عرفان نظری و فلسفه، ۱۳۹۰ش.</ref>
عرفان همانند فلسفه در مقام تفسیر و توضیح هستی است و برای خود موضوع، مبادی و مسائل معرفی می‌کند؛ ولی در مقام استدلال فلسفه به مبادی و اصول عقلی تکیه می‌کند، در حالی که عرفان نظری با مبادی و اصول کشفی به استدلال پرداخته و با زبان عقل آن را توضیح می‌دهد؛ به عبارتی ابزار فیلسوفان، عقل و [[منطق]] و استدلال است ولی ابزار عرفان، دل، [[مجاهده]]، تصفیه، و [[تهذیب]] در باطن است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۳۰.</ref><ref>برای اطلاعات بیشتر در ارتباط با رابطه عرفان نظری با فلسفه رجوع کن به: جوادی آملی، مرزهای میان عرفان نظری و فلسفه، ۱۳۹۰ش.</ref> لذا برخی درک مطالب عرفان نظری را به مراتب سخت‌تر از [[فلسفه]]، [[حکمت مشا]] و [[اشراق]] می‌دانند.<ref>فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۳۲. </ref>  


برای عرفان نظری در این زمینه، فوائدی بیان شده است؛ از جمله آنکه حکیم و عارف به هم نزدیک شده و حکمت و عرفان به هم آمیخته می‌شود. دیگر آنکه سبک و روش جمع بین برهان، [[عرفان]] و [[قرآن]] یعنی عقل و حکمت و [[وحی]] به دست آمده و سبب می‌شود که حکمت و عرفان در خدمت [[قرآن]] قرار گرفته، حقایق و معارف قرآن بهتر کشف گردد و شناخت تازه‌ای را نصیب انسان گرداند.<ref> آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۸۷.</ref>
برخی معتقدند که استفاده از عرفان نظری و فلسفه، سبب نزدیکی حکیم و عارف شده و حکمت و عرفان به هم آمیخته می‌شود و سبک و روش جمع بین برهان، [[عرفان]] و [[قرآن]] یعنی عقل و حکمت و [[وحی]] به دست آمده و حکمت و عرفان در خدمت [[قرآن]] قرار می‌گیرد، و این سبب خواهد شد تا حقایق و معارف قرآن بهتر کشف شده و شناخت تازه‌ای نصیب انسان شود.<ref>آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۸۷.</ref>


== دوره‌های تاریخی ==
== تاریخچه عرفان نظری ==
تحولات عرفان نظری را می‌توان به سه دوره اساسی تاریخی تقسیم نمود:
تحولات عرفان نظری را می‌توان به سه دوره تاریخی تقسیم نمود:


* '''دوره اول:''' آغاز ظهور عرفان به عنوان یک جریان از اواخر [[قرن دوم هجری قمری]] تا ظهور [[محی الدین بن عربی]]: در این دوره عرفان به عنوان یک جریان مستقل تنها در قالب [[عرفان عملی]] مطرح است و اثر مستقلی با موضوع عرفان نظری وجود ندارد. در این بازه زمانی درباره عرفان عملی آثار فراوانی نگاشته شده که از جمله می‌توان به کتاب [[منازل السائرین]] اثر [[خواجه عبدالله انصاری]] (م ۳۹۶-۴۸۱ ق) اشاره نمود.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>
* '''دوره اول:''' آغاز ظهور عرفان به عنوان یک جریان از اواخر [[قرن دوم هجری قمری]] تا ظهور [[محی الدین بن عربی]]: در این دوره عرفان به عنوان یک جریان مستقل تنها در قالب [[عرفان عملی]] مطرح است و اثر مستقلی با موضوع عرفان نظری وجود ندارد. در این بازه زمانی درباره عرفان عملی آثار فراوانی نگاشته شده که از جمله می‌توان به کتاب [[منازل السائرین]] اثر [[خواجه عبدالله انصاری]] (م ۳۹۶-۴۸۱ ق) اشاره نمود.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>


* '''دوره دوم:''' از [[محی الدین ابن عربی]] (م۵۶۰-۶۳۸) تا ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین شیرازی]]: در این دوره با ظهور ابن عربی معروف به شیخ اکبر،<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۵؛ فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸. </ref> عرفان نظری به عنوان یک علم مستقل مطرح و آثاری در این زمینه نگاشته شد.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> ابن عربی را اولین شخصی معرفی کرده‌اند که در زمینه عرفان نظری به نظریه‌پردازی پرداخت.<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه ویلیام چیتیک، ۱۳۷۰ش، ص۳۰.</ref> {{یادداشت|در این که ابن عربی بنیان‌گذار یا تکمیل کننده عرفان نظری است اختلاف وجود دارد (جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۷.) برخی ابن عربی را موسس عرفان نظری ندانسته بلکه او تکمیل کننده آن می‌دانند و حتی قونوی را در این زمینه محقق‌تر دانسته‌اند. (فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۴.)}} ابن عربی در آثار خود فروع، لوازم و مبانی مکتب هستی شناسی عرفانی را مورد بررسی قرار داد و به استخراج مبانی معرفتی مکتب وحدت وجود پرداخت؛ به گونه‌ای که شامل یک نظام منسجم هستی‌شناختی بر پایه شهود می‌باشد. شاگردان ابن عربی در دوره‌های بعد این نظام را به ظهور کامل رساندند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> وی شهود را برتر از [[عقل]] و [[فلسفه]] معرفی کرده است. شکوفایی این نوع از هستی شناختی زمینه را برای امتزاج فلسفه و [[عرفان]] در [[حکمت صدرایی]] فراهم آورد.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref>
* '''دوره دوم:''' از [[محی الدین ابن عربی]] (م۵۶۰-۶۳۸) تا ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین شیرازی]]: در این دوره با ظهور ابن عربی معروف به شیخ اکبر،<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۵؛ فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸. </ref> عرفان نظری به عنوان یک علم مستقل مطرح و آثاری در این زمینه نگاشته شد.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref> ابن عربی را اولین شخصی معرفی کرده‌اند که در زمینه عرفان نظری به نظریه‌پردازی پرداخت.<ref> جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه ویلیام چیتیک، ۱۳۷۰ش، ص۳۰.</ref> {{یادداشت|در این که ابن عربی بنیان‌گذار یا تکمیل کننده عرفان نظری است اختلاف وجود دارد (جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۷.) برخی ابن عربی را موسس عرفان نظری ندانسته بلکه او تکمیل کننده آن می‌دانند و حتی قونوی را در این زمینه محقق‌تر دانسته‌اند. (فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۴.)}} وی در آثار خود فروع، لوازم و مبانی مکتب هستی شناسی عرفانی را مورد بررسی قرار داد و به استخراج مبانی معرفتی مکتب وحدت وجود پرداخت. شاگردان ابن عربی در دوره‌های بعد این نظام را به ظهور کامل رساندند.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref> ابن عربی شهود را برتر از [[عقل]] و [[فلسفه]] معرفی کرده است. برخی معتقدند که شکوفایی این نوع از هستی شناختی زمینه را برای امتزاج فلسفه و [[عرفان]] در [[حکمت صدرایی]] فراهم آورد.<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۳۴-۳۷.</ref>


:::[[صدر الدین قونوی]] (۶۰۷-۶۷۳ق)، از مهمترین شاگردان ابن عربی، صاحب کتاب‌های [[مفتاح الغیب]] و [[رساله النصوص]] است که در گسترش، شرح و تنظیم مباحث عرفان نظری نقش به سزایی داشت.<ref> قونوی، النصوص، مقدمه، ۱۳۷۱ش، ص۲.</ref> آثار قونوی را در عرفان نظری از جهت استحکام مبانی عرفانی در درجه اول می‌دانند.<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸.</ref> و برخی او را دارای استقلال فکری از استاد خود می‌دانند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم القیصری، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref>  
:::[[صدر الدین قونوی]] (۶۰۷-۶۷۳ق)، از مهمترین شاگردان ابن عربی، صاحب کتاب‌های [[مفتاح الغیب]] و [[رساله النصوص]] است که در گسترش، شرح و تنظیم مباحث عرفان نظری نقش به سزایی داشت.<ref> قونوی، النصوص، مقدمه، ۱۳۷۱ش، ص۲.</ref> آثار قونوی را در عرفان نظری از جهت استحکام مبانی عرفانی در درجه اول دانسته<ref> فرغانی، مشارق الدراری شرح تائیه ابن فارض، ۱۳۷۹ش، ص۱۸.</ref> و برخی او را دارای استقلال فکری از استاد خود می‌دانند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم القیصری، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref>  
:::از دیگر عالمان در زمینه عرفان نظری می‌توان به افرادی چون مؤیدالدین جندی (م۶۹۰ق)، [[سعید الدین فرغانی]] (م۷۰۰ق)، {{یادداشت|شرح فرغانی را برترین کتاب در زمینه عرفان نظری به زبان فارسی دانسته‌اند. (ابن ترکه، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۵۸.)}} [[ملاعبدالرزاق کاشانی]] (م۷۳۵ق)، {{یادداشت| کاشانی در زمینه‌های عرفان عملی، اصطلاحات صوفیه، تأویل آیات الهی، تفسیر روایات، شرح منابع عرفان نظری، آثاری نگاشته که مهمترین آنها عبارتند از: اصطلاحات الصوفیة، شرح منازل السائرین، شرح فصوص الحکم و تأویلات القرآن الکریم. (طارمی، انیس العارفین، تحریر فارسی شرح منازل السائرین، ۱۳۷۷ش، ص۲۰.)}} [[داوود بن محمود قیصری]] (م۷۵۱ق)، [[سیدحیدر آملی]] (م ۷۸۷ق)، {{یادداشت|کتاب جامع الاسرار سید حیدر آملی را از دقیق‌ترین کتابها در زمینه عرفان نظری معرفی کرده‌اند. (مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.)}} [[صائن الدین علی بن محمد ترکه]] (م۸۳۰ق)،<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> محمد بن حمزه فناری (م۸۳۴ق)،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> [[شاه نعمت الله ولی]] (م۷۱۳-۸۳۴ق)<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.</ref> و [[ملا عبدالرحمن جامی]] (م ۸۹۸ق)<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>اشاره نمود که تحقیقات عرفانی را به صورت علمی، ارائه دادند.<ref>ابن ترکه، چهارده رساله فارسی، مقدمه، ۱۳۵۱ش، ص۸.</ref>
:::از دیگر عالمان این دوره می‌توان به افرادی چون مؤیدالدین جندی (م۶۹۰ق)، [[سعید الدین فرغانی]] (م۷۰۰ق)، {{یادداشت|شرح فرغانی را برترین کتاب در زمینه عرفان نظری به زبان فارسی دانسته‌اند. (ابن ترکه، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۵۸.)}} [[ملاعبدالرزاق کاشانی]] (م۷۳۵ق)، {{یادداشت| کاشانی در زمینه‌های عرفان عملی، اصطلاحات صوفیه، تأویل آیات الهی، تفسیر روایات، شرح منابع عرفان نظری، آثاری نگاشته که مهمترین آنها عبارتند از: اصطلاحات الصوفیة، شرح منازل السائرین، شرح فصوص الحکم و تأویلات القرآن الکریم. (طارمی، انیس العارفین، تحریر فارسی شرح منازل السائرین، ۱۳۷۷ش، ص۲۰.)}} [[داوود بن محمود قیصری]] (م۷۵۱ق)، [[سیدحیدر آملی]] (م ۷۸۷ق)، {{یادداشت|کتاب جامع الاسرار سید حیدر آملی را از دقیق‌ترین کتابها در زمینه عرفان نظری معرفی کرده‌اند. (مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.)}} [[صائن الدین علی بن محمد ترکه]] (م۸۳۰ق)،<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> محمد بن حمزه فناری (م۸۳۴ق)،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.</ref> [[شاه نعمت الله ولی]] (م۷۱۳-۸۳۴ق)<ref> مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۶۳.</ref> و [[ملا عبدالرحمن جامی]] (م ۸۹۸ق)<ref>یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>اشاره نمود که تحقیقات عرفانی را به صورت علمی، ارائه دادند.<ref>ابن ترکه، چهارده رساله فارسی، مقدمه، ۱۳۵۱ش، ص۸.</ref>


* '''دوره سوم:''' از زمان [[ملاصدرا]] به عنوان تلفیق کننده [[فلسفه]] و [[عرفان]] تا عصر حاضر: در قرن یازدهم، عرفان نظری با ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین محمد شیرازی]] (م۹۷۹-۱۰۵۰ق) به مرحله جدیدی پای می‌گذارد و [[فلسفه اسلامی]] و عرفان نظری به انطباق کامل می‌رسند.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>
* '''دوره سوم:''' از زمان [[ملاصدرا]] به عنوان تلفیق کننده [[فلسفه]] و [[عرفان]] تا عصر حاضر: در قرن یازدهم، عرفان نظری با ظهور [[ملاصدرای شیرازی|صدر الدین محمد شیرازی]] (م۹۷۹-۱۰۵۰ق) به مرحله جدیدی پای می‌گذارد و [[فلسفه اسلامی]] و عرفان نظری به انطباق کامل می‌رسند.<ref> یزدان پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۹۱ش، ص۲۹-۳۰.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۱۱

ویرایش