پرش به محتوا

وقف: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
لینک
جز (لینک)
خط ۱: خط ۱:
{{احکام}}
{{احکام}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
'''وَقف'''، از عقود اسلامی است که در آن، مالی بخشیده می‌شود تا تنها از منافع آن استفاده شود. در وقف، نه واقف و نه آن‌ها که برایشان وقف شده است، حق فروش یا بخشیدن مال را ندارند. در [[قرآن]] به‌صورت صریح، از وقف سخن نیامده است. می‌گویند در [[حدیث|روایات]]، با عنوان «صدقه جاریه» بر آن تأکید شده است.
'''وَقف'''، از عقود اسلامی است که در آن، مالی بخشیده می‌شود تا تنها از منافع آن استفاده شود. در وقف، نه واقف و نه آن‌ها که برایشان وقف شده است، حق فروش یا بخشیدن مال را ندارند. در [[قرآن]] به‌صورت صریح، از وقف سخن نیامده است. در [[حدیث|روایات]]، با عنوان «صدقه جاریه» بر آن تأکید شده است.


وقف از [[ابواب فقه]] است و در کتاب‌های [[فقه|فقهی]]، از شرایطِ صحت و احکام آن، به‌طور مفصل سخن می‌آید. وقف به دو قسم [[وقف خاص]] و [[وقف عام]] تقسیم شده است.
وقف از [[ابواب فقه]] است و در کتاب‌های [[فقه|فقهی]]، از شرایطِ صحت و احکام آن، به‌طور مفصل سخن می‌آید. وقف به دو قسم [[وقف خاص]] و [[وقف عام]] تقسیم شده است.
خط ۸: خط ۸:
وقف در اصطلاح [[فقیهان]] عقدی است که در آن، مالی بخشیده می‌شود تا تنها از منافعش استفاده ‌شود.<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۵؛ علامه حلی، تحریر الاحکام الشریعه، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۸۹.</ref> برای مثال، مکانی به فقرا اختصاص داده می‌شود تا فقرا از منافع آن بهر ببرند، بدون اینکه آن مکان قابل خرید و فروش باشد.<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷.</ref> در وقف، مال از ملکیت واقف خارج می‌شود<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و نه او و نه آن‌ها که مال برایشان وقف شده است، حق فروش یا بخشیدن آن را ندارند.<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷.</ref>
وقف در اصطلاح [[فقیهان]] عقدی است که در آن، مالی بخشیده می‌شود تا تنها از منافعش استفاده ‌شود.<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۵؛ علامه حلی، تحریر الاحکام الشریعه، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۸۹.</ref> برای مثال، مکانی به فقرا اختصاص داده می‌شود تا فقرا از منافع آن بهر ببرند، بدون اینکه آن مکان قابل خرید و فروش باشد.<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷.</ref> در وقف، مال از ملکیت واقف خارج می‌شود<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۷۱.</ref> و نه او و نه آن‌ها که مال برایشان وقف شده است، حق فروش یا بخشیدن آن را ندارند.<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷.</ref>


برخی وقف را همان «صدقه جاریه» دانسته‌اند<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷؛ نگاه کنید به طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref> که در [[حدیث|احادیث]] به کار رفته است؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۷.</ref> چرا که منافع آن پیوسته باقی می‌ماند.<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
وقف همان «صدقه جاریه» دانسته شده<ref>مشکینی، مصطلحات‌الفقه، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۷؛ نگاه کنید به طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref> که در [[حدیث|احادیث]] به کار رفته است؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۷.</ref> چرا که منافع آن پیوسته باقی می‌ماند.<ref> طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
وقف از [[ابواب فقه]] است و در کتاب‌های فقهی، از شرایطِ صحت و احکام آن بحث می‌شود.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۵-۱۷۶؛ طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴-۲۷۴.</ref> در کتاب‌های روایی، وقف در کنار [[صدقه]] و [[هبه]] و مانند آن آمده است.<ref>نگاه کنید به صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰.</ref>
وقف از [[ابواب فقه]] است و در کتاب‌های فقهی، از شرایطِ صحت و احکام آن بحث می‌شود.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۵-۱۷۶؛ طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴-۲۷۴.</ref> در کتاب‌های روایی، وقف در کنار [[صدقه]] و [[هبه]] و مانند آن آمده است.<ref>نگاه کنید به صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰.</ref>


در [[قرآن]]، آیه صریحی که بر عنوان وقف دلالت داشته باشد، بیان نشده است؛ اما در کتاب‌های [[آیات الاحکام|آیات‌الاحکام]]، وقف در ردیف سُکنیٰ (استفاده از منافع یک مال برای مدت معین) و [[صدقه]] و هبه معرفی شده و تحت عنوان کلی عطایای مُنجّزه (مالی که بدون دریافت عوض به دیگری پرداخت می‌شود) جای گرفته و مصداق برخی مفاهیم آیات قرآن همچون [[انفاق]] و بخشیدن مال شمرده شده است.<ref>نگاه کنید به فاضل مقداد، کنزالعرفان، مکتبةالمرتضویة، ج۲، ص۱۱۳.</ref>
در [[قرآن]]، عنوان وقف نیامده است؛ اما در کتاب‌های [[آیات الاحکام|آیات‌الاحکام]]، وقف در ردیف سُکنیٰ (استفاده از منافع یک مال برای مدت معین) و [[صدقه]] و هبه معرفی شده و تحت عنوان کلی عطایای مُنجّزه (مالی که بدون دریافت عوض به دیگری پرداخت می‌شود) جای گرفته و مصداق برخی مفاهیم آیات قرآن همچون [[انفاق]] و بخشیدن مال شمرده شده است.<ref>نگاه کنید به فاضل مقداد، کنزالعرفان، مکتبةالمرتضویة، ج۲، ص۱۱۳.</ref>


می‌گویند در [[احادیث]]، بر وقف تأکید شده است. بنابر روایات، یکی از چیزهایی است که پس از مرگ مؤمن ادامه می‌یابد و به او ملحق می‌شود.<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref> البته در این روایات، واژه وقف کمتر استفاده شده و تعبیر [[صدقه]] رایج‌تر است؛<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۹.</ref> اما در روایات مربوط به احکام وقف، واژه وقف به کار رفته است.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۳۷-۲۴۳؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵-۳۸.</ref>
می‌گویند در [[احادیث]]، بر وقف تأکید شده است. بنابر روایات، یکی از چیزهایی است که پس از مرگ مؤمن ادامه می‌یابد و به او ملحق می‌شود.<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۴.</ref> البته در این روایات، واژه وقف کمتر استفاده شده و تعبیر [[صدقه]] رایج‌تر است؛<ref> طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، کتابفروشی داوری، ج۱، ص۱۸۹.</ref> اما در روایات مربوط به احکام وقف، واژه وقف به کار رفته است.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۳۷-۲۴۳؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵-۳۸.</ref>


مسئله وقف از موضوعات پربحث میان مسلمانان بوده و به‌جز نوشته‌های فقهی، کتاب‌های مستقل و همچنین مقالات بسیاری در این زمینه نوشته شده است. در کتاب مأخذشناسی وقف، نوشته سیداحمد سجادی، ۶۲۳۹ نوشته در زمینه وقف، شامل کتاب، مقاله، پایان‌نامه، نسخه خطی، خبر و گزارش مجلات معرفی شده است.<ref>طالعی، «معرفی و نقد "مأخذشناسی وقف"»، ص۲۵.</ref>
وقف از موضوعات پربحث میان مسلمانان بوده و به‌جز نوشته‌های فقهی، کتاب‌های مستقل و همچنین مقالات بسیاری در این زمینه نوشته شده است. در کتاب مأخذشناسی وقف، نوشته سیداحمد سجادی، ۶۲۳۹ نوشته در زمینه وقف، شامل کتاب، مقاله، پایان‌نامه، نسخه خطی، خبر و گزارش مجلات معرفی شده است.<ref>طالعی، «معرفی و نقد "مأخذشناسی وقف"»، ص۲۵.</ref>


==تاریخچه وقف==
==تاریخچه وقف==
[[پرونده:وقف‌نامه شاه سلطان حسین.jpg|بندانگشتی|صفحه نخست وقف‌نامه [[شاه سلطان حسین صفوی|شاه‌سلطان حسین]]، به‌خط [[احمد نیریزی]]، خوش‌نویس بنام قرن دوازدهم قمری که در آن مزرعه‌ای به نام ایزدخواست، موسوم به علی‌آباد، وقف شده است.]]
[[پرونده:وقف‌نامه شاه سلطان حسین.jpg|بندانگشتی|صفحه نخست وقف‌نامه [[شاه سلطان حسین صفوی|شاه‌سلطان حسین]]، به‌خط [[احمد نیریزی]]، خوش‌نویس بنام قرن دوازدهم قمری که در آن مزرعه‌ای به نام ایزدخواست، موسوم به علی‌آباد، وقف شده است.]]
وقف را دارای پیشینه‌ای دراز دانسته‌اند و گفته‌اند پیش از اسلام هم وجود داشته است.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۷.</ref> اما پس از اسلام، از همان زمانِ پیامبر(ص)، به امری رایج میان مسلمانان تبدیل شد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۷، ۶۶.</ref> نخستین بار، خود پیامبر زمینی را برای استفاده ابن‌السبیل وقف کرد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۵.</ref> همچنین از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند که از میان صحابه کسی نبود که به‌لحاظ مالی توانایی داشته باشد، اما چیزی وقف نکند.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۶.</ref>
وقف را دارای پیشینه‌ای دراز دانسته‌اند و گفته‌اند پیش از اسلام هم وجود داشته است.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۷.</ref> اما پس از [[اسلام]]، از همان زمانِ [[پیامبر(ص)]]، به امری رایج میان مسلمانان تبدیل شد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۷، ۶۶.</ref> نخستین بار، خود پیامبر زمینی را برای استفاده [[ابن سبیل|ابن‌السبیل]] وقف کرد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۵.</ref> همچنین از [[جابر بن عبدالله انصاری]] نقل شده که از میان [[صحابه]] کسی نبود که به‌لحاظ مالی توانایی داشته باشد، اما چیزی وقف نکند.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۶.</ref>


از میان ائمه، امام علی(ع) بیشتری موقوفات را داشته است.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۹.</ref> به‌گفته ابن‌شهرآشوب، امام علی(ع) صد چشمه در [[ینبع|یَنبَع]] احداث و برای حاجیان وقف کرد. همچنین چاه‌هایی در مسیر کوفه و مکه حفر کرد و  مساجدی در مدینه و میقات و کوفه و بصره ساخت و وقف نمود.<ref>نگاه کنید به ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ۱۲۳.</ref>
از میان [[ائمه]]، [[امام علی(ع)]] بیشترین موقوفات را داشته است.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۵۹.</ref> به‌گفته [[ابن‌شهرآشوب]]، امام علی(ع) صد چشمه در [[ینبع|یَنبَع]] احداث و برای حاجیان وقف کرد. همچنین چاه‌هایی در مسیر [[کوفه]] و [[مکه]] حفر کرد و  مساجدی در مدینه و [[میقات]] و کوفه و [[بصره]] ساخت و وقف نمود.<ref>نگاه کنید به ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ۱۲۳.</ref>


سپس موقوفات مسلمانان چنان گسترش یافت که در دوره بنی‌امیه، تشکیلاتی برای اداره آن تأسیس شد و از این دوره به بعد، دولت عهده‌دار اداره موقوفات شد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۹-۷۰.</ref>
سپس موقوفات مسلمانان چنان گسترش یافت که در دوره [[بنی‌امیه]]، تشکیلاتی برای اداره آن تأسیس شد و از این دوره به بعد، دولت عهده‌دار اداره موقوفات شد.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۹-۷۰.</ref>


==کارکردهای وقف==
==کارکردهای وقف==
در برخی از نوشته‌ها درباره وقف، از آثار اقتصادی و اجتماعی وقف هم سخن آمده است.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به قحف، الوقف الاسلامی، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م، ص۶۶-۷۲؛ سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴-۱۵۸.</ref> بر اساس گزارش‌های تاریخی، برخی از موارد وقف و مصارف ‌آن‌ها عبارت بوده است از: احداث مساجد، مدارس، کتابخانه‌ها و بیمارستان‌ها، تیمارستان‌ها، آب‌انبارها، قنات‌ها و رسیدگی به فقرا و ایتام و معلولان و زندانیان و تأمین مخارج زندگی علما.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref> ازاین‌رو گفته‌اند وقف در حوزه‌های تأمین اجتماعی، بهداشت و درمان و گسترش علوم و فنون نقش داشته است.<ref> نگاه کنید به سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴-۱۵۸.</ref>
در برخی از نوشته‌ها درباره وقف، از آثار اقتصادی و اجتماعی وقف هم سخن آمده است.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به قحف، الوقف الاسلامی، ۱۴۲۱ق، ص۶۶-۷۲؛ سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴-۱۵۸.</ref> بر اساس گزارش‌های تاریخی، برخی از موارد وقف و مصارف ‌آن‌ها عبارت بوده است از: احداث مساجد، مدارس، کتابخانه‌ها و بیمارستان‌ها، تیمارستان‌ها، آب‌انبارها، قنات‌ها و رسیدگی به [[فقرا]] و [[ایتام]] و معلولان و زندانیان و تأمین مخارج زندگی علما.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref> ازاین‌رو گفته‌اند وقف در حوزه‌های تأمین اجتماعی، بهداشت و درمان و گسترش علوم و فنون نقش داشته است.<ref> نگاه کنید به سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴-۱۵۸.</ref>


برخی برپایه بررسی‌های تاریخی، کارکردهای وقف را به چهار زمینه زیر تقسیم کرده‌اند:
برخی برپایه بررسی‌های تاریخی، کارکردهای وقف را به چهار زمینه زیر تقسیم کرده‌اند:
* امور فرهنگی؛ مانند تأسیس مدارس و کتاب‌ها و کتابخانه‌ها
* امور فرهنگی؛ مانند تأسیس مدارس و کتاب‌ها و کتابخانه‌ها
* امور بهداشتی؛ مانند تأسیس بیمارستان، تیمارستان و حمام
* امور بهداشتی؛ مانند تأسیس بیمارستان، تیمارستان و حمام
* امور اجتماعی و رفاهی؛ مانند احداث کاروان‌سرا، پل، رباط، آب‌انبار، قنات و کارخانه
* امور اجتماعی و رفاهی؛ مانند احداث کاروان‌سرا، پل، رباط، آب‌انبار، قنات و کارخانه
* امور مذهبی؛ مانند ساختن مساجد و زیارتگاه‌ها.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۸.</ref>
* امور مذهبی؛ مانند ساختن مساجد و زیارتگاه‌ها.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۸.</ref>
 
امروزه، اماکن مذهبی مانند [[حرم امامان]]، [[مسجد|مساجد]]، [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] عمدتاً از طریق درآمد حاصل از موقوفات اداره می‌شوند.{{مدرک}}
امروزه، اماکن مذهبی مانند حرم امامان، مساجد، حوزه‌های علمیه عمدتاً از طریق درآمد حاصل از موقوفات اداره می‌شوند.{{مدرک}}


==اداره موقوفات==
==اداره موقوفات==
[[پرونده:وقف‌نامه کتاب تذکرةالفقها.jpg|بندانگشتی|وقف‌نامه کتاب [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|تذکرةالفقها]] برای [[حوزه علمیه|حوزه علمیه‌ای]] در اصفهان]]
[[پرونده:وقف‌نامه کتاب تذکرةالفقها.jpg|بندانگشتی|وقف‌نامه کتاب [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|تذکرةالفقها]] برای [[حوزه علمیه|حوزه علمیه‌ای]] در اصفهان]]
گسترش موقوفات در سرزمین‌های اسلامی، سبب تأسیس سازمان‌های دولتی در کشورهای مسلمان شده است. این مسئله پیشینه‌ای دراز دارد و بنا به گزارش‌های تاریخی، به عصر امویان برمی‌گردد. در این دوره، توبة بن نَمِر، قاضی شهر بصره، دستور داد موقوفات  ثبت شوند. او همچنین دیوان اوقاف را در این شهر راه انداخت.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۹.</ref>
گسترش موقوفات در سرزمین‌های اسلامی، سبب تأسیس سازمان‌های دولتی در کشورهای مسلمان شده است. این مسئله پیشینه‌ای دراز دارد و بنا به گزارش‌های تاریخی، به عصر [[امویان]] برمی‌گردد. در این دوره، توبة بن نَمِر، قاضی شهر بصره، دستور داد موقوفات  ثبت شوند. او همچنین دیوان اوقاف را در این شهر راه انداخت.<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ۶۹.</ref>


در دروه ایلخانان، تشکیلاتی به نام «حکومت موقوفات» وجود داشت که زیر نظر قاضی‌القضات فعالیت می‌کرد؛<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۷.</ref> در ایران، اولین بار در ایرانِ دوره صفویه، تشکیلاتی مستقل برای اداره اوقاف تأسیس شد. این اداره در شهرهای بزرگ نمایندگانی داشت که «وزیر اوقاف» نامیده می‌شدند.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۸.</ref>
در دروه [[ایلخانان]]، تشکیلاتی به نام «حکومت موقوفات» وجود داشت که زیر نظر قاضی‌القضات فعالیت می‌کرد؛<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۷.</ref> در ایران، اولین بار در ایرانِ دوره [[صفویه]]، تشکیلاتی مستقل برای اداره اوقاف تأسیس شد. این اداره در شهرهای بزرگ نمایندگانی داشت که «وزیر اوقاف» نامیده می‌شدند.<ref>اصیلی، «کتابشناسی وقف»، ص۱۰۸.</ref>


‌هم‌اکنون در کشورهای اسلامی، سازمان‌های مخصوصی برای اداره اوقاف وجود دارد که از جمله آن‌ها سازمان اوقاف و امور خیریه ایران،<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۹۴-۹۵.</ref>  
‌هم‌اکنون در کشورهای اسلامی، سازمان‌های مخصوصی برای اداره اوقاف وجود دارد که از جمله آن‌ها سازمان اوقاف و امور خیریه ایران،<ref>سلیمی‌فر، نگاهی به وقف و آثار اقتصادی‌-اجتماعی آن، ۱۳۷۰ش، ص۹۴-۹۵.</ref>  
خط ۶۱: خط ۵۹:
مالی که وقف می‌شود، باید چهار شرط داشته باشد:
مالی که وقف می‌شود، باید چهار شرط داشته باشد:
* وجود خارجی مشخص داشته باشد. طبق این شرط، نمی‌توانیم مالی را که پیش کسی داریم، وقف کنیم یا خانه‌ای را وقف کنیم، بدون اینکه مشخص کنیم کدام خانه مدنظر است.
* وجود خارجی مشخص داشته باشد. طبق این شرط، نمی‌توانیم مالی را که پیش کسی داریم، وقف کنیم یا خانه‌ای را وقف کنیم، بدون اینکه مشخص کنیم کدام خانه مدنظر است.
* قابلیت ملکیت داشته باشد. بر اساس این شرط، برای نمونه، خوک را نمی‌توان وقف کرد؛ چون به ملکیت مسلمان در نمی‌آید.
* قابلیت ملکیت داشته باشد. بر اساس این شرط، برای نمونه، خوک را نمی‌توان وقف کرد؛ چون به ملکیت [[مسلمان]] در نمی‌آید.
* بشود از منافع آن استفاده کرد و با این کار، اصل مال از بین نرود. بر پایه این شرط، پول را نمی‌توان وقف کرد؛ چون استفاده از منافع آن، مستلزم از بین رفتن اصل آن است.  
* بشود از منافع آن استفاده کرد و با این کار، اصل مال از بین نرود. بر پایه این شرط، پول را نمی‌توان وقف کرد؛ چون استفاده از منافع آن، مستلزم از بین رفتن اصل آن است.  
* گرفتن مال وقفی از واقف، جایز باشد. بنابراین واقف نمی‌تواند مالی را که از آنِ دیگری است، وقف کند؛ چون گرفتن آن مال جایز نیست.<ref> محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref>
* گرفتن مال وقفی از واقف، جایز باشد. بنابراین واقف نمی‌تواند مالی را که از آنِ دیگری است، وقف کند؛ چون گرفتن آن مال جایز نیست.<ref> محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸، ج۲، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref>