confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| رهبر ۱ نام = | | رهبر ۱ نام = | ||
| آرمان = | | آرمان = | ||
| تأسیس = [[۲۰ مهر]] ۱۳۳۶ | | تأسیس = [[۲۰ مهر]] [[سال ۱۳۳۶ هجری شمسی|۱۳۳۶]] | ||
| انحلال = | | انحلال = | ||
| ادغام = | | ادغام = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
| پانوشت = | | پانوشت = | ||
}} | }} | ||
'''حزبُ الدّعوَةِ الاسلامیّة'''، از احزاب [[شیعه]] در [[عراق]] است که در سال ۱۳۳۶ش در [[نجف]] تاسیس شد. [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمدباقر حکیم]] و محمدصادق قاموسی از بنیانگذاران این حزب بودند. | '''حزبُ الدّعوَةِ الاسلامیّة'''، از احزاب [[شیعه]] در [[عراق]] است که در [[سال ۱۳۳۶ش]] در [[نجف]] تاسیس شد. [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمدباقر حکیم]] و محمدصادق قاموسی از بنیانگذاران این حزب بودند. | ||
این حزب با هدف محوریتبخشی به احکام اسلام در مسائل اجتماعی، مقابله با جریانهای غیراسلامی مانند [[لائیک]] و [[کمونیسم]] و برپایی [[حکومت اسلامی]] تاسیس شده است.<ref>عاملی، ج۱، ص۲۴۰-۲۴۲؛ خرسان، ص۴۸، ۵۰، ۵۳؛ حسینی، ص۶۸.</ref> | این حزب با هدف محوریتبخشی به احکام اسلام در مسائل اجتماعی، مقابله با جریانهای غیراسلامی مانند [[لائیک]] و [[کمونیسم]] و برپایی [[حکومت اسلامی]] تاسیس شده است.<ref>عاملی، ج۱، ص۲۴۰-۲۴۲؛ خرسان، ص۴۸، ۵۰، ۵۳؛ حسینی، ص۶۸.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سالهای ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م تا ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹م، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانستهاند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را [[۲۰ مهر]] ۱۳۳۶ش/ ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷م اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمدباقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م به توصیۀ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ش/۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸م، در کربلا برگزار شد، که در آن [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید محمدمهدی حکیم]] و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref> | منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سالهای ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م تا ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹م، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانستهاند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را [[۲۰ مهر]] ۱۳۳۶ش/ ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷م اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمدباقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م به توصیۀ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ش/۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸م، در کربلا برگزار شد، که در آن [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید محمدمهدی حکیم]] و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref> | ||
=== نامگذاری === | === نامگذاری === | ||
در اوایل ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را به صورت محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمدباقر صدر]] این حزب را الدعوة الاسلامیة نام نهاد.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۳۳۱؛ ویلی، ص۵۴</ref> | در اوایل [[۱۳۳۸ش]]/ ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را به صورت محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمدباقر صدر]] این حزب را الدعوة الاسلامیة نام نهاد.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۳۳۱؛ ویلی، ص۵۴</ref> | ||
== اهداف == | == اهداف == | ||
بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا [[واجب]] شرعی است و ایجاد جامعهای اسلامی با همۀ ویژگیهای آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزههای اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشههای غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمهای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمینهای اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق مییابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref> | بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که در [[سال ۱۳۶۰ش]]/۱۹۸۱م تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا [[واجب]] شرعی است و ایجاد جامعهای اسلامی با همۀ ویژگیهای آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزههای اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشههای غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمهای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمینهای اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق مییابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref> | ||
حزب الدعوة در اساسنامهاش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست: | حزب الدعوة در اساسنامهاش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
==تحولات و اقدامات برجسته== | ==تحولات و اقدامات برجسته== | ||
===کنارهگیری سید محمدباقر صدر=== | ===کنارهگیری سید محمدباقر صدر=== | ||
در ۱۳۳۹ش/۱۹۶۰م، دولت عراق از فعالیتهای حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. آیت الله حکیم از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. از این رو آنان از حزبالدعوة کنارهگیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کنارهگیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزبالدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش/۱۹۶۳م [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد ازاینرو وی از عضویت در حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref> | در [[۱۳۳۹ش]]/۱۹۶۰م، دولت عراق از فعالیتهای حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. [[آیت الله حکیم]] از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. از این رو آنان از حزبالدعوة کنارهگیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کنارهگیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزبالدعوة شد، اما در [[۱۳۴۲ش]]/۱۹۶۳م [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد ازاینرو وی از عضویت در حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref> | ||
=== حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران === | === حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران === | ||
حزبالدعوه با صدور بیانیهای از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ش در ایران حمایت کرد و هنگامی که [[امام خمینی]] به عراق تبعید شد و در [[۱۳ مهر]] ۱۳۴۴ش/۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ از [[ترکیه]] وارد [[کاظمین]] شد مورد استقبال برخی از اعضای حزب قرار گرفت.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۶؛ شبّر، ج۳، ص۳۲۵ - ۳۲۸</ref> | حزبالدعوه با صدور بیانیهای از [[قیام پانزده خرداد]] [[۱۳۴۲ش]] در [[ایران]] حمایت کرد و هنگامی که [[امام خمینی]] به عراق تبعید شد و در [[۱۳ مهر]] [[۱۳۴۴ش]]/۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ از [[ترکیه]] وارد [[کاظمین]] شد مورد استقبال برخی از اعضای حزب قرار گرفت.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۶؛ شبّر، ج۳، ص۳۲۵ - ۳۲۸</ref> | ||
=== دستگیری اعضاء حزب === | === دستگیری اعضاء حزب === | ||
پس از ریاستجمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش/۱۹۶۶م، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاهها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاستجمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش/۱۹۶۸م، فعالیت احزاب و گروههای شیعه، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ش/ سپتامبر ۱۹۷۱م، رژیم بعث، عبدالصاحب دخیل، نفر دوم حزب را دستگیر کرد، دخیل پس از شکنجه، کشته شد. سال بعد، محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ کربلا و چند تن دیگر نیز دستگیر شدند و محمدهادی سبیتی و محمدمهدی آصفی، مسئول شاخۀ نجف، از عراق گریختند.<ref>عادل رؤوف، ص۲۵؛ خرسان، ص۱۷۷ – ۱۷۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹-۱۴۲</ref> | پس از ریاستجمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش/۱۹۶۶م، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاهها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاستجمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش/۱۹۶۸م، فعالیت احزاب و گروههای شیعه، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ش/ سپتامبر ۱۹۷۱م، رژیم بعث، عبدالصاحب دخیل، نفر دوم حزب را دستگیر کرد، دخیل پس از شکنجه، کشته شد. سال بعد، محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ کربلا و چند تن دیگر نیز دستگیر شدند و محمدهادی سبیتی و محمدمهدی آصفی، مسئول شاخۀ نجف، از عراق گریختند.<ref>عادل رؤوف، ص۲۵؛ خرسان، ص۱۷۷ – ۱۷۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹-۱۴۲</ref> | ||
اعضای برجستۀ حزب در [[عراق]] و [[لبنان]] برای فعالیت مجدد، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در [[۲۶ تیر]] ۱۳۵۳ش/ ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴م شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر و اعدام و برخی دیگر به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref> | اعضای برجستۀ حزب در [[عراق]] و [[لبنان]] برای فعالیت مجدد، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در [[۲۶ تیر]] [[۱۳۵۳ش]]/ ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴م شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر و اعدام و برخی دیگر به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref> | ||
===رهبری جدید=== | ===رهبری جدید=== | ||
در ۱۳۵۴ش / ۱۹۵۷م، رهبری جدید حزب شامل عدنان سلمان کعبی، مهدی عبدمهدی و ابراهیم مالک دوباره در عراق شکل گرفت، که به کمیتۀ عراق (لجنة العراق) معروف شد. این کمیته با رهبر سابق حزب [[محمدهادی سبیتی]] که در [[اردن]] مستقر بود، تماس گرفت. سبیتی شیخ علی کورانی، مسئول شاخۀ حزب در [[لبنان]]، را به عضویت در رهبری کل حزب تعیین کرد. این دو تن در کنار [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید کاظم حائری]] و [[محمدمهدی آصفی]] رهبری کل (القیادة العامة) حزب را تشکیل دادند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۶۱ – ۱۶۲، ۲۰۳؛ خرسان، ص۲۱۱ - ۲۱۷</ref> | در [[۱۳۵۴ش]] / ۱۹۵۷م، رهبری جدید حزب شامل عدنان سلمان کعبی، مهدی عبدمهدی و ابراهیم مالک دوباره در عراق شکل گرفت، که به کمیتۀ عراق (لجنة العراق) معروف شد. این کمیته با رهبر سابق حزب [[محمدهادی سبیتی]] که در [[اردن]] مستقر بود، تماس گرفت. سبیتی شیخ علی کورانی، مسئول شاخۀ حزب در [[لبنان]]، را به عضویت در رهبری کل حزب تعیین کرد. این دو تن در کنار [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید کاظم حائری]] و [[محمدمهدی آصفی]] رهبری کل (القیادة العامة) حزب را تشکیل دادند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۶۱ – ۱۶۲، ۲۰۳؛ خرسان، ص۲۱۱ - ۲۱۷</ref> | ||
=== حمایت از انقلاب اسلامی ایران === | === حمایت از انقلاب اسلامی ایران === | ||
در مهر – آبان ۱۳۵۷ش/ اکتبر ۱۹۷۸م حزب الدعوة طی بیانیهای از [[انقلاب اسلامی ایران]] حمایت کرد. محمدمهدی آصفی در پاریس با [[امام خمینی]] دیدار کرد و پشتیبانی حزب را از او به اطلاع وی رساند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۸۴؛ خرسان، ص۲۵۷</ref> | در مهر – آبان [[۱۳۵۷ش]]/ اکتبر ۱۹۷۸م حزب الدعوة طی بیانیهای از [[انقلاب اسلامی ایران]] حمایت کرد. [[محمدمهدی آصفی]] در پاریس با [[امام خمینی]] دیدار کرد و پشتیبانی حزب را از او به اطلاع وی رساند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۸۴؛ خرسان، ص۲۵۷</ref> | ||
===انتفاضۀ [[۱۷ رجب]]=== | ===انتفاضۀ [[۱۷ رجب]]=== | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
===اختلاف در حزب الدعوة=== | ===اختلاف در حزب الدعوة=== | ||
حزب در ۱۳۶۰ش / ۱۹۸۱ کنگرۀ عمومی را در تهران برگزار کرد. در این کنگره، کمیتهای ۱۲ نفره برای تدوین اساسنامۀ حزب تشکیل شد. این کمیته پیشنویس اساسنامه را تدوین کرد، که به تصویب رهبری حزب رسید. اعضای شاخۀ [[بصره]] که از هواداران محمدهادی سبیتی - رهبر سابق حزب – بودند و با اعضای رهبری حزب در ایران اختلاف داشتند، در این کنگره شرکت نکردند. در نتیجه، اختلافات میان این دو طیف افزایش یافت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۵؛ خرسان، ص۳۹۹</ref>در تیر – مرداد ۱۳۶۱ / ژوئیه ۱۹۸۲ شاخۀ نظامی حزب پس از سوء قصد ناموفق به صدامحسین در شهر دُجَیل، کشف شد و ۱۱۷ تن از اعضای آن اعدام یا زندانی شدند.<ref>زهیر کاظم عبود، ص۱۵ – ۱۶؛ طحّان، ص۳۶۲، ۳۶۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۴۵۱ - ۴۵۳</ref> | حزب در [[۱۳۶۰ش]] / ۱۹۸۱ کنگرۀ عمومی را در [[تهران]] برگزار کرد. در این کنگره، کمیتهای ۱۲ نفره برای تدوین اساسنامۀ حزب تشکیل شد. این کمیته پیشنویس اساسنامه را تدوین کرد، که به تصویب رهبری حزب رسید. اعضای شاخۀ [[بصره]] که از هواداران محمدهادی سبیتی - رهبر سابق حزب – بودند و با اعضای رهبری حزب در ایران اختلاف داشتند، در این کنگره شرکت نکردند. در نتیجه، اختلافات میان این دو طیف افزایش یافت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۵؛ خرسان، ص۳۹۹</ref>در تیر – مرداد ۱۳۶۱ / ژوئیه ۱۹۸۲ شاخۀ نظامی حزب پس از سوء قصد ناموفق به صدامحسین در شهر دُجَیل، کشف شد و ۱۱۷ تن از اعضای آن اعدام یا زندانی شدند.<ref>زهیر کاظم عبود، ص۱۵ – ۱۶؛ طحّان، ص۳۶۲، ۳۶۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۴۵۱ - ۴۵۳</ref> | ||
===پیوستن به مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق=== | ===پیوستن به مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق=== |