پرش به محتوا

کن فیکون: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ نوامبر ۲۰۱۹
جز
imported>Shadpoor
imported>Shadpoor
خط ۷: خط ۷:
عبارت «کُنْ فَیکونُ» به معنای «باش. پس موجود می‌شود»، در هشت آیه [[قرآن]] درباره موضوعاتی چون تولد غیرعادی [[حضرت عیسی(ع)]]، [[آفرینش]] و وقوع [[قیامت]] به کار رفته است.<ref>نگاه کنید به سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ سوره آل عمران، آیات ۴۷و۵۹؛ سوره انعام، آیه ۷۳؛ سوره نحل، آیه ۴۰؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ سوره یس، آیه ۸۲؛ سوره غافر، آیه۶۸.</ref>: «إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ»<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷</ref>؛ یعنی: «[خداوند] هنگامی که چیزی را مقرّر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن می‌گوید: موجود باش! آن نیز فوراً موجود می‌شود.»<ref>ترجمه فولادوند.</ref><br />
عبارت «کُنْ فَیکونُ» به معنای «باش. پس موجود می‌شود»، در هشت آیه [[قرآن]] درباره موضوعاتی چون تولد غیرعادی [[حضرت عیسی(ع)]]، [[آفرینش]] و وقوع [[قیامت]] به کار رفته است.<ref>نگاه کنید به سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ سوره آل عمران، آیات ۴۷و۵۹؛ سوره انعام، آیه ۷۳؛ سوره نحل، آیه ۴۰؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ سوره یس، آیه ۸۲؛ سوره غافر، آیه۶۸.</ref>: «إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ»<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷</ref>؛ یعنی: «[خداوند] هنگامی که چیزی را مقرّر دارد (و فرمان هستی آن را صادر کند)، فقط به آن می‌گوید: موجود باش! آن نیز فوراً موجود می‌شود.»<ref>ترجمه فولادوند.</ref><br />


==تفسیر و معنای «کُنْ فَیکونُ»==
اکثر مفسران [[شیعه امامیه]] این آیه را بیان تمثیلی از این حقیقت می دانند که خداوند همین‌که اراده کند چیزی موجود شود، آن چیز موجود می‌شود؛ بی آن که حقیقتاً نیازی به امر لفظی «کُن» در خطاب به آن شیء باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۶۸؛طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۲۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۲۳۳.</ref> چون استفاده از لفظ «کُن» برای خلق چیزی، هم مستلزم [[تسلسل|تَسَلسُل]] است و هم بی‌فایده. از آن رو مستلزم تسلسل است که برای ایجاد همین «کُنْ»، به «کُنْ» دیگر نیاز هست و برای ایجاد «کُنْ» اخیر نیز به «کُنْ» دیگر و همین‌طور تا بی‌نهایت. بی‌فایده‌بودن آن هم به این دلیل است که هنوز آن شیء، موجود نیست که مخاطب «کُنْ» قرار بگیرد، و اگر آن شیء موجود باشد دیگر نیازی به لفظ «کن» ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۱۵.</ref> <br />
اکثر مفسران [[شیعه امامیه]] این آیه را بیان تمثیلی از این حقیقت می دانند که خداوند همین‌که اراده کند چیزی موجود شود، آن چیز موجود می‌شود؛ بی آن که حقیقتاً نیازی به امر لفظی «کُن» در خطاب به آن شیء باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۶۸؛طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۲۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۲۳۳.</ref> چون استفاده از لفظ «کُن» برای خلق چیزی، هم مستلزم [[تسلسل|تَسَلسُل]] است و هم بی‌فایده. از آن رو مستلزم تسلسل است که برای ایجاد همین «کُنْ»، به «کُنْ» دیگر نیاز هست و برای ایجاد «کُنْ» اخیر نیز به «کُنْ» دیگر و همین‌طور تا بی‌نهایت. بی‌فایده‌بودن آن هم به این دلیل است که هنوز آن شیء، موجود نیست که مخاطب «کُنْ» قرار بگیرد، و اگر آن شیء موجود باشد دیگر نیازی به لفظ «کن» ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۱۵.</ref> <br />


کاربر ناشناس