confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
جز (←پایبندی به سنتهای اسلامی ایرانی: ویکیسازی) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در ۱۲۱۵، امیرحیدر از قبیله مَنْغیتْ، خاندان اَشْترخانی را که بر بخارا حکمرانی داشتند و از [[سادات]] بودند، برانداخت و خود به حکومت بخارا رسید.<ref>عالم خان، ص۳۷</ref> در ۱۲۲۳، در دوره [[فتحعلی شاه]]، حکمران بخارا با یک هزار خانوار از اهالی مرو به سبب اختلافات داخلی به ایران پناهنده شد و برادرش امیرحیدر به دنبال وی به مرو آمد و بند مرو را ویران کرد.<ref>هدایت، ۱۳۳۹ ش، ج ۹، ص۴۴۲-۴۴۳</ref> در دوره [[محمد شاه قاجار|محمدشاه]] (۱۲۵۰ ۱۲۶۴) امیر بخارا با خان خوارزم و والی سیستان پیاپی تحفه و هدیه به دربار ایران میفرستادند.<ref>هدایت، ۱۳۳۹ ش، ج ۱۰، ص۲۳۴</ref> در ۱۲۶۸، دوره [[ناصرالدین شاه]] (۱۲۶۴۱۳۱۳) نماینده وقت امیر بخارا، امیر نصرالله، در بازگشت از روم (عثمانی) در تهران به خدمت [[امیر کبیر]] رسید.<ref>هدایت، ۱۳۵۶ ش، ص۶</ref> پس از امیر نصرالله، بخارا دستخوش اختلافات داخلی شد تااینکه در ۱۲۸۵/ ۱۸۶۸ [[روسیه|روسها]] پس از قشون کشی و تسخیر قسمتی از ولایت بخارا، طبق معاهدهای با امیرمظفر، امارت بخارا را تحت الحمایه خود قرار دادند<ref>عالم خان، ص۱</ref> و به دنبال آن در ۱۳۰۴ ۱۳۰۵/۱۸۸۷ راه آهن آسیای مرکزی احداث شد و در امتداد آن در سواحل رود جیحون مهاجرنشینهای روسی پدید آمدند.<ref>ایرانیکا، ذیل «بخارا»، ج ۴، ص۵۱۹</ref> به نوشته میرزاخورف، در ۱۳۱۹/۱۹۰۲، از ایستگاه راه آهن کماکان نزدیک بخارا تا کراسنووُدْسْک ۱۵۰ فرسنگ فاصله بود. در ۱۳۱۳/۱۸۹۵، ولایت بخارا گسترش یافت، به طوری که پس از تقسیم ولایت بدخشان بین روسیه و [[افغانستان]]، قسمتی از آن نیز به ولایت بخارا منضم شد.<ref>بارتولد، ۱۳۵۸ ش، ص۳۳۲</ref> | در ۱۲۱۵، امیرحیدر از قبیله مَنْغیتْ، خاندان اَشْترخانی را که بر بخارا حکمرانی داشتند و از [[سادات]] بودند، برانداخت و خود به حکومت بخارا رسید.<ref>عالم خان، ص۳۷</ref> در ۱۲۲۳، در دوره [[فتحعلی شاه]]، حکمران بخارا با یک هزار خانوار از اهالی مرو به سبب اختلافات داخلی به ایران پناهنده شد و برادرش امیرحیدر به دنبال وی به مرو آمد و بند مرو را ویران کرد.<ref>هدایت، ۱۳۳۹ ش، ج ۹، ص۴۴۲-۴۴۳</ref> در دوره [[محمد شاه قاجار|محمدشاه]] (۱۲۵۰ ۱۲۶۴) امیر بخارا با خان خوارزم و والی سیستان پیاپی تحفه و هدیه به دربار ایران میفرستادند.<ref>هدایت، ۱۳۳۹ ش، ج ۱۰، ص۲۳۴</ref> در ۱۲۶۸، دوره [[ناصرالدین شاه]] (۱۲۶۴۱۳۱۳) نماینده وقت امیر بخارا، امیر نصرالله، در بازگشت از روم (عثمانی) در تهران به خدمت [[امیر کبیر]] رسید.<ref>هدایت، ۱۳۵۶ ش، ص۶</ref> پس از امیر نصرالله، بخارا دستخوش اختلافات داخلی شد تااینکه در ۱۲۸۵/ ۱۸۶۸ [[روسیه|روسها]] پس از قشون کشی و تسخیر قسمتی از ولایت بخارا، طبق معاهدهای با امیرمظفر، امارت بخارا را تحت الحمایه خود قرار دادند<ref>عالم خان، ص۱</ref> و به دنبال آن در ۱۳۰۴ ۱۳۰۵/۱۸۸۷ راه آهن آسیای مرکزی احداث شد و در امتداد آن در سواحل رود جیحون مهاجرنشینهای روسی پدید آمدند.<ref>ایرانیکا، ذیل «بخارا»، ج ۴، ص۵۱۹</ref> به نوشته میرزاخورف، در ۱۳۱۹/۱۹۰۲، از ایستگاه راه آهن کماکان نزدیک بخارا تا کراسنووُدْسْک ۱۵۰ فرسنگ فاصله بود. در ۱۳۱۳/۱۸۹۵، ولایت بخارا گسترش یافت، به طوری که پس از تقسیم ولایت بدخشان بین روسیه و [[افغانستان]]، قسمتی از آن نیز به ولایت بخارا منضم شد.<ref>بارتولد، ۱۳۵۸ ش، ص۳۳۲</ref> | ||
پس از استقرار قوای روس در ماوراءالنهر، براثر رونق تجارت و برقراری امنیت، شهرهای آن رو به توسعه گذاشت به طوری که در دوره ناصرالدین شاه شهر بخارا یازده دروازه، دویست مدرسه بزرگ و کوچک، و هفت [[مسجد جامع]] بزرگ و چهل گرمابه و یکصد و پنجاه سرای تجاری داشت، و دور ارگ آن به نیم فرسنگ میرسید و «دو صد هزار تومان یک مثقالی، از نفس شهر بخارا حاصل میگردید».<ref>هدایت، ۱۳۵۶ ش، ص۱۰۳</ref> در ۱۲۹۹ش /۱۹۲۰ به دنبال گسترش انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به ماوراءالنهر، امیرنشین بخارا در جنگ با ارتش سرخ شکست خورد و عالم خان که در ۱۳۲۹/۱۹۱۱ امیر بخارا شده بود.<ref>عالم خان، ص۱۹</ref> به افغانستان گریخت و خان نشین بخارا به طور رسمی منحل و جمهوری شوروی مردمی بخارا تشکیل و شهر بخارا مرکز آن تعیین شد.<ref>همان، ص۴، ۳۵؛ د. ازبکستان، ذیل «بخارا»</ref> پس از فرار عالم خان (۱۳۰۱ش /۱۹۲۳) سراسر ماوراءالنهر، و ولایت بخارا را شورش باسماچیان فراگرفت، آنچنانکه نیروی بزرگی از آنان در نزدیکی بخارا مستقر شد. در ۱۳۱۶ش /۱۹۳۸ جمهوری شوروی [[ازبکستان]] تشکیل و به دنبال آن جمهوری شوروی مردمی بخارا منحل شد و شهرهای بخارا و [[سمرقند]] و قسمتهایی دیگر از آن جزو جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان و بخشهای دیگری از آن در جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] قرار گرفت. | پس از استقرار قوای روس در ماوراءالنهر، براثر رونق تجارت و برقراری امنیت، شهرهای آن رو به توسعه گذاشت به طوری که در دوره [[ناصرالدین شاه]] شهر بخارا یازده دروازه، دویست مدرسه بزرگ و کوچک، و هفت [[مسجد جامع]] بزرگ و چهل گرمابه و یکصد و پنجاه سرای تجاری داشت، و دور ارگ آن به نیم فرسنگ میرسید و «دو صد هزار تومان یک مثقالی، از نفس شهر بخارا حاصل میگردید».<ref>هدایت، ۱۳۵۶ ش، ص۱۰۳</ref> در ۱۲۹۹ش /۱۹۲۰ به دنبال گسترش انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به ماوراءالنهر، امیرنشین بخارا در جنگ با ارتش سرخ شکست خورد و عالم خان که در ۱۳۲۹/۱۹۱۱ امیر بخارا شده بود.<ref>عالم خان، ص۱۹</ref> به افغانستان گریخت و خان نشین بخارا به طور رسمی منحل و جمهوری شوروی مردمی بخارا تشکیل و شهر بخارا مرکز آن تعیین شد.<ref>همان، ص۴، ۳۵؛ د. ازبکستان، ذیل «بخارا»</ref> پس از فرار عالم خان (۱۳۰۱ش /۱۹۲۳) سراسر ماوراءالنهر، و ولایت بخارا را شورش باسماچیان فراگرفت، آنچنانکه نیروی بزرگی از آنان در نزدیکی بخارا مستقر شد. در ۱۳۱۶ش /۱۹۳۸ جمهوری شوروی [[ازبکستان]] تشکیل و به دنبال آن جمهوری شوروی مردمی بخارا منحل شد و شهرهای بخارا و [[سمرقند]] و قسمتهایی دیگر از آن جزو جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان و بخشهای دیگری از آن در جمهوری شوروی سوسیالیستی [[تاجیکستان]] قرار گرفت. | ||
==پایبندی به سنتهای اسلامی ایرانی== | ==پایبندی به سنتهای اسلامی ایرانی== |