confirmed، templateeditor
۱۱٬۷۲۹
ویرایش
imported>Lohrasbi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←پانویس) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|شخصیت های برجسته= ملا قادر حسین{{سخ}}حاجی غلامعلی حاجی اسماعیل{{سخ}}محمدجعفر شریف دوجی | |شخصیت های برجسته= ملا قادر حسین{{سخ}}حاجی غلامعلی حاجی اسماعیل{{سخ}}محمدجعفر شریف دوجی | ||
}} | }} | ||
'''خوجه''' عنوان گروهی است که در هند شکل گرفت. این گروه در ابتدا [[اسماعیلیه نزاری]] بودند، اما پس از مدتی، افرادی از این گروه جدا شده، به دیگر مکتبهای اسلامی پیوستند. امروزه، خوجههای [[اثناعشری]] به اقلیتی قدرتمند در برخی از نقاط جهان (از جمله قاره آفریقا) تبدیل شدهاند. | '''خوجه''' عنوان گروهی است که در [[هند]] شکل گرفت. این گروه در ابتدا [[اسماعیلیه نزاری]] بودند، اما پس از مدتی، افرادی از این گروه جدا شده، به دیگر مکتبهای اسلامی پیوستند. امروزه، خوجههای [[اثناعشری]] به اقلیتی قدرتمند در برخی از نقاط جهان (از جمله قاره آفریقا) تبدیل شدهاند. | ||
ششصد سال پیش، مبلّغی به نام [[پیر صدرالدین]] به شهر سند هند وارد شد. در پی فعالیتهای تبلیغی پیر صدرالدین و گروهی دیگر از مبلغان که پس از وارد هند شدند، به تدریج فرقۀ اسماعیلی نزاری در بین مردم جا افتاد. | ششصد سال پیش، مبلّغی به نام [[پیر صدرالدین]] به شهر سند هند وارد شد. در پی فعالیتهای تبلیغی پیر صدرالدین و گروهی دیگر از مبلغان که پس از وارد هند شدند، به تدریج فرقۀ اسماعیلی نزاری در بین مردم جا افتاد. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
خوجه، عنوان طبقهای است که در [[هند]] شکل گرفت و مشتمل بود بر [[اسماعیلیه نزاری|اسماعیلیان نزاری]] و نیز گروهی از [[اهل سنت|سنّیان]] و [[شیعه|شیعیان]] [[اثناعشری]] که از آنان جدا شدند. این واژه که از واژۀ فارسی خواجه<ref>به معنای بزرگ و سرور؛ فرهنگ فارسی معین</ref>گرفته شده است، همچنین با مسامحه برای تمام نزاریان هند به کار میرود که جوامع کوچک تری چون شَمسیان در منطقۀ مُلتان و برخی از مومناها در شمال گُجَرات را هم در برمی گیرد. | خوجه، عنوان طبقهای است که در [[هند]] شکل گرفت و مشتمل بود بر [[اسماعیلیه نزاری|اسماعیلیان نزاری]] و نیز گروهی از [[اهل سنت|سنّیان]] و [[شیعه|شیعیان]] [[اثناعشری]] که از آنان جدا شدند. این واژه که از واژۀ فارسی خواجه<ref>به معنای بزرگ و سرور؛ فرهنگ فارسی معین</ref>گرفته شده است، همچنین با مسامحه برای تمام نزاریان هند به کار میرود که جوامع کوچک تری چون شَمسیان در منطقۀ مُلتان و برخی از مومناها در شمال گُجَرات را هم در برمی گیرد. | ||
=== خوجههای اسماعیلی === | === خوجههای اسماعیلی === | ||
==== پیر صدر الدین ==== | |||
۶۰۰ سال پیش مبلّغی به نام '''پیر صدرالدین''' به شهر سند هند وارد شد. پیر صدرالدین مدتها در بین ملاکین متمول هند به نام عمومی '''تاکرس''' زندگی میکرد و در زمینۀ زندگی و اعتقادات آنها مطالعه میکرد. تاکرسها معتقد بودند که خدا ([[ویشنو]]) در ۹ حالت در این جهان ظاهر شده است. این گروه منتظر ظهور حالت دهم بودند. پیر صدرالدین کوشید آنان را قانع کند که [[حضرت علی(ع)]] دهمین تجسم از ویشنو است.<ref>روغنی، ص یازده؛ عرب احمدی، ص۱۵</ref> او موفق شد بسیاری از پیروان تاکرس را به آیینی به نام '''Satpanth''' یا '''مسیر حقیقت''' که آمیختهای از اعتقادات [[هندو|هندوها]] و [[صوفیه|صوفیان]] بود، گرایش دهد. این نوگرایان توسط پیر صدرالدین به لقب «خوجه» مفتخر شدند. | |||
==== مبلغانی با عنوان پیر ==== | |||
پس از صدرالدین افرادی دیگر، که خود را «پیر» مینامیدند، به فعالیتهای تبلیغاتی مشابهی دست زدند و به تدریج [[اسماعیلیه نزاری|فرقۀ اسماعیلیۀ نزاری]] در بین مردم جا افتاد. در نیمه اول قرن ۱۹ با مهاجرت [[آقاخان]] اول از ایران به هند، فرقۀ اسماعیلیۀ نزاری پیشرفت بیشتری کرد و در بین مردم محبوبیت یافت.<ref>روغنی، ص یازده</ref> | پس از صدرالدین افرادی دیگر، که خود را «پیر» مینامیدند، به فعالیتهای تبلیغاتی مشابهی دست زدند و به تدریج [[اسماعیلیه نزاری|فرقۀ اسماعیلیۀ نزاری]] در بین مردم جا افتاد. در نیمه اول قرن ۱۹ با مهاجرت [[آقاخان]] اول از ایران به هند، فرقۀ اسماعیلیۀ نزاری پیشرفت بیشتری کرد و در بین مردم محبوبیت یافت.<ref>روغنی، ص یازده</ref> | ||
==== گرایش به اسماعیلیه ==== | |||
طبق اسنادی که از سال ۱۸۴۷م باقی مانده است، خوجهها در گذشته از اختلاف بین [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] آگاه نبودند، از این روی، هنگامی که آقاخان اول (آقا حسنعلی شاه) در سال ۱۸۶۱ از آنها خواست تا به مذهب [[تشیع]] بگروند، بدون هیچ مقاومتی این امر را پذیرفتند. از آن پس خوجهها به امامت آقاخان نماز جماعت برگزار میکردند و در مراسم [[عزاداری]] [[امام حسین|شهید کربلا]] که در جماعت خانههای [[اسماعیلیه]] برگزار میشد شرکت میجستند. | طبق اسنادی که از سال ۱۸۴۷م باقی مانده است، خوجهها در گذشته از اختلاف بین [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] آگاه نبودند، از این روی، هنگامی که آقاخان اول (آقا حسنعلی شاه) در سال ۱۸۶۱ از آنها خواست تا به مذهب [[تشیع]] بگروند، بدون هیچ مقاومتی این امر را پذیرفتند. از آن پس خوجهها به امامت آقاخان نماز جماعت برگزار میکردند و در مراسم [[عزاداری]] [[امام حسین|شهید کربلا]] که در جماعت خانههای [[اسماعیلیه]] برگزار میشد شرکت میجستند. | ||
در این زمان خوجهها در ایالات کوچ و گجرات هند پراکنده بودند و تعدادی نیز به شهرهای [[مسقط]] و [[بمبئی]] مهاجرت کرده بودند، و در عین حال مقرری خود را به جماعت خانههای اسماعیلی که مرکز اصلی عبادی و گردهمایی اجتماعی آنان به شمار میرفت، پرداخت میکردند. | در این زمان خوجهها در ایالات کوچ و گجرات هند پراکنده بودند و تعدادی نیز به شهرهای [[مسقط]] و [[بمبئی]] مهاجرت کرده بودند، و در عین حال مقرری خود را به جماعت خانههای اسماعیلی که مرکز اصلی عبادی و گردهمایی اجتماعی آنان به شمار میرفت، پرداخت میکردند. | ||
==== انشعاب ==== | |||
اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که آقاخان اول در سال ۱۸۳۹ کنترل و نظارت بیشتری بر جامعه اعمال کرد که در نهایت به انشعاب تعدادی از اعضای این جماعت منجر شد. جداییطلبان حاضر به اطاعت از فرامین دیکتاتوری آقاخان به ویژه در زمینۀ تعلق کلیۀ اموال و داراییها به شخص آقاخان نبودند. این افراد که تحت تأثیر چند عالم سنی قرار گرفته بودند، به مذهب تسنن روی آوردند که موجب ایجاد آشوب در جماعت شد.<ref>روغنی، ص یازده و دوازده</ref> | اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که آقاخان اول در سال ۱۸۳۹ کنترل و نظارت بیشتری بر جامعه اعمال کرد که در نهایت به انشعاب تعدادی از اعضای این جماعت منجر شد. جداییطلبان حاضر به اطاعت از فرامین دیکتاتوری آقاخان به ویژه در زمینۀ تعلق کلیۀ اموال و داراییها به شخص آقاخان نبودند. این افراد که تحت تأثیر چند عالم سنی قرار گرفته بودند، به مذهب تسنن روی آوردند که موجب ایجاد آشوب در جماعت شد.<ref>روغنی، ص یازده و دوازده</ref> | ||
== خوجههای اثناعشری == | |||
=== ملا قادر حسین === | |||
در اوایل دهه ۱۸۷۰ تعدادی از خوجهها به هنگام زیارت در [[نجف]] با یکی از مجتهدین به نام شیخ زین العابدین مازندرانی ملاقات کرده، بر لزوم اعزام مدرّس به هند و آموزش تعلیمات [[اسلام|اسلامی]] به آنان تأکید ورزیدند. در پی این ملاقات، در سال ۱۸۷۳ [[ملا قادر حسین]] از طرف مازندرانی به هند عزیمت کرد. وی پس از استقرار، مدرسهای ساخت و به تدریس اصول اسلامی و عقاید تشیع مشغول شد.<ref>روغنی، ص۱؛ عرب احمدی، ص۱۸</ref> | در اوایل دهه ۱۸۷۰ تعدادی از خوجهها به هنگام زیارت در [[نجف]] با یکی از مجتهدین به نام شیخ زین العابدین مازندرانی ملاقات کرده، بر لزوم اعزام مدرّس به هند و آموزش تعلیمات [[اسلام|اسلامی]] به آنان تأکید ورزیدند. در پی این ملاقات، در سال ۱۸۷۳ [[ملا قادر حسین]] از طرف مازندرانی به هند عزیمت کرد. وی پس از استقرار، مدرسهای ساخت و به تدریس اصول اسلامی و عقاید تشیع مشغول شد.<ref>روغنی، ص۱؛ عرب احمدی، ص۱۸</ref> | ||
=== شیخ ابوالقاسم نجفی === | |||
در اواخر دهۀ ۱۸۸۰، روحانی دیگری به نام [[شیخ ابوالقاسم نجفی]]، با هدف گسترش مذهب شیعۀ [[اثناعشری]] از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثناعشری ارتباط داشتند، برای نخستین بار [[نماز جمعه]] برگزار کرد. وی سپس به تبلیغ [[تشیع]] اثناعشری میان خوجههای آقاخانی پرداخت. این در حالی بود که شیعیان خوجۀ اثناعشری بمبئی از هر گونه مسجد یا مکانی برای انجام مراسم عبادی خود محروم بودند. | در اواخر دهۀ ۱۸۸۰، روحانی دیگری به نام [[شیخ ابوالقاسم نجفی]]، با هدف گسترش مذهب شیعۀ [[اثناعشری]] از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثناعشری ارتباط داشتند، برای نخستین بار [[نماز جمعه]] برگزار کرد. وی سپس به تبلیغ [[تشیع]] اثناعشری میان خوجههای آقاخانی پرداخت. این در حالی بود که شیعیان خوجۀ اثناعشری بمبئی از هر گونه مسجد یا مکانی برای انجام مراسم عبادی خود محروم بودند. | ||
=== اختلاف با اسماعیلیه === | |||
فعالیتهای مذهبی مخفیانۀ خوجههای اثناعشری چند سال به طول انجامید. آنان برای معرفی خود و انجام آزادانۀ اعمال مذهبی خویش به جماعتی مستقل و گورستانی ویژه نیاز داشتند، ولی بنا بر قانون دولت بریتانیا، دریافت زمین برای انجام امور مذهبی به ۱۰۰ نفر عضو رسمی احتیاج داشت. آنان از یک ایرانی که صاحب یک کشتی تجاری بود در خواست کمک کردند و سرانجام زمینی برای احداث قبرستان به آنان اهدا شد. نخستین مسجد ایشان نیز در بمبئی بنیان نهاده شد. شیعیان خوجۀ اثناعشری در سال ۱۸۹۹ جماعت خود را به طور رسمی در بمبئی پایه گذاری کردند. در پی آن، [[آقاخان]] و یارانش کوشیدند با افزایش رعب و وحشت و حملههای فیزیکی به این افراد، آنان را به انحلال این جماعت مجبور کنند.<ref>عرب احمدی، ص۲۰ - ۲۱</ref> | فعالیتهای مذهبی مخفیانۀ خوجههای اثناعشری چند سال به طول انجامید. آنان برای معرفی خود و انجام آزادانۀ اعمال مذهبی خویش به جماعتی مستقل و گورستانی ویژه نیاز داشتند، ولی بنا بر قانون دولت بریتانیا، دریافت زمین برای انجام امور مذهبی به ۱۰۰ نفر عضو رسمی احتیاج داشت. آنان از یک ایرانی که صاحب یک کشتی تجاری بود در خواست کمک کردند و سرانجام زمینی برای احداث قبرستان به آنان اهدا شد. نخستین مسجد ایشان نیز در بمبئی بنیان نهاده شد. شیعیان خوجۀ اثناعشری در سال ۱۸۹۹ جماعت خود را به طور رسمی در بمبئی پایه گذاری کردند. در پی آن، [[آقاخان]] و یارانش کوشیدند با افزایش رعب و وحشت و حملههای فیزیکی به این افراد، آنان را به انحلال این جماعت مجبور کنند.<ref>عرب احمدی، ص۲۰ - ۲۱</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۵۳: | ||
علاوه بر ستمهایی که آقاخان و پیروان او به خوجههای [[دوازده امامی]] وارد کردند، بروز قحطی و خشکسالی نیز شرایط اقتصادی نامناسبی برای این عده پدید آورد و از این روی آنها تصمیم گرفتند برای یافتن فرصتهای بهتر و زیستن در شرایط مناسبتر به شرق آفریقا مهاجرت کنند.<ref>روغنی، ص دوازده - سیزده</ref> | علاوه بر ستمهایی که آقاخان و پیروان او به خوجههای [[دوازده امامی]] وارد کردند، بروز قحطی و خشکسالی نیز شرایط اقتصادی نامناسبی برای این عده پدید آورد و از این روی آنها تصمیم گرفتند برای یافتن فرصتهای بهتر و زیستن در شرایط مناسبتر به شرق آفریقا مهاجرت کنند.<ref>روغنی، ص دوازده - سیزده</ref> | ||
== خوجههای اثناعشری در آفریقا == | === خوجههای اثناعشری در آفریقا === | ||
تحقیقات پروفسور کینگ از دانشگاه ماکارر در شهر کامپالا حاکی از آن است که شیعیان خوجه اثناعشری در سال ۱۸۴۰ به سواحل شرقی آفریقا وارد شدند. شیعیان اهل پنجاب اکثراً به عنوان کارگر ساده در پروژۀ احداث راه آهن در شرق آفریقا به کار گرفته شدند و بحرینیها و ایرانیان مهاجر نیز در مقر سلطان زنگبار در سال ۱۸۳۲ شاغل شدند.<ref>روغنی، ص۷</ref> | تحقیقات پروفسور کینگ از دانشگاه ماکارر در شهر کامپالا حاکی از آن است که شیعیان خوجه اثناعشری در سال ۱۸۴۰ به سواحل شرقی آفریقا وارد شدند. شیعیان اهل پنجاب اکثراً به عنوان کارگر ساده در پروژۀ احداث راه آهن در شرق آفریقا به کار گرفته شدند و بحرینیها و ایرانیان مهاجر نیز در مقر سلطان زنگبار در سال ۱۸۳۲ شاغل شدند.<ref>روغنی، ص۷</ref> | ||
=== تأسیس جماعت === | ==== تأسیس جماعت ==== | ||
[[شیعیان]] مهاجر برای پیشبرد اهدافشان، نیاز به همکاری و تفاهم با یکدیگر و برنامه ریزی و تعیین خط سیاسی مشخصی داشتند. لذا به تدریج زمینههای تأسیس اجتماعاتی که خوجهها آن را «جماعت» مینامیدند احساس شد. آنان ضمن راهنمایی و یاری کردن اعضای جماعت از اقوام خود در هند نیز دعوت میکردند که به آفریقا مهاجرت کنند و از امکانات بینظیر منطقه بهره برند.<ref>روغنی، ص۸</ref> | [[شیعیان]] مهاجر برای پیشبرد اهدافشان، نیاز به همکاری و تفاهم با یکدیگر و برنامه ریزی و تعیین خط سیاسی مشخصی داشتند. لذا به تدریج زمینههای تأسیس اجتماعاتی که خوجهها آن را «جماعت» مینامیدند احساس شد. آنان ضمن راهنمایی و یاری کردن اعضای جماعت از اقوام خود در هند نیز دعوت میکردند که به آفریقا مهاجرت کنند و از امکانات بینظیر منطقه بهره برند.<ref>روغنی، ص۸</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۶۳: | ||
جماعات بر پایۀ قوانین و مقررات دموکراتیک اداره میشدند و به دلیل وجود ارتباطات تنگاتنگ خویشاوندی بین اعضاء، این قوانین به سهولت به اجرا درمیآمدند.<ref>روغنی، ص۹</ref> | جماعات بر پایۀ قوانین و مقررات دموکراتیک اداره میشدند و به دلیل وجود ارتباطات تنگاتنگ خویشاوندی بین اعضاء، این قوانین به سهولت به اجرا درمیآمدند.<ref>روغنی، ص۹</ref> | ||
=== ساخت مساجد و حسینیهها === | ==== ساخت مساجد و حسینیهها ==== | ||
شیعیان اثناعشری در ابتدای ورود به منطقه، مراسم مذهبی و گردهماییهای اجتماعی خود را در منازل شخصی یا سالنهای اجارهای برگزار میکردند. با بهتر شدن اوضاع، در اوایل قرن بیستم شروع به ساخت مساجد و [[حسینیه|حسینیهها]] کردند. در سال ۱۸۹۰ ناصر دوجی اولین مسجد شیعیان اثناعشری را در سواحل شهر لامو احداث کرد که هنوز هم پابرجاست. | شیعیان اثناعشری در ابتدای ورود به منطقه، مراسم مذهبی و گردهماییهای اجتماعی خود را در منازل شخصی یا سالنهای اجارهای برگزار میکردند. با بهتر شدن اوضاع، در اوایل قرن بیستم شروع به ساخت مساجد و [[حسینیه|حسینیهها]] کردند. در سال ۱۸۹۰ ناصر دوجی اولین مسجد شیعیان اثناعشری را در سواحل شهر لامو احداث کرد که هنوز هم پابرجاست. | ||
خط ۶۷: | خط ۷۳: | ||
در سال ۱۹۳۸ جماعت نایروبی با جمع آوری یک ماه درآمد هر خانواده و کمک قابل توجه خانوادۀ داتو، موفق شد یک حسینیه و یک استراحتگاه تأسیس کند. داتو به مدت ۲۵ سال ریاست جماعت را بر عهده داشت. در سال ۱۹۴۵ نیزی مسجدی در نایروبی احداث شد.<ref>روغنی، ص۸</ref> | در سال ۱۹۳۸ جماعت نایروبی با جمع آوری یک ماه درآمد هر خانواده و کمک قابل توجه خانوادۀ داتو، موفق شد یک حسینیه و یک استراحتگاه تأسیس کند. داتو به مدت ۲۵ سال ریاست جماعت را بر عهده داشت. در سال ۱۹۴۵ نیزی مسجدی در نایروبی احداث شد.<ref>روغنی، ص۸</ref> | ||
=== علماء و مبلغان === | ==== علماء و مبلغان ==== | ||
خدمات خوجهها در رشتههای مختلف ولی با ماهیتی مذهبی بود. نفوذ علامه حاجی غلامعلی حاجی اسماعیل در جماعات خوجهها زیاد بود. او با نگارش ۳۰۰ جلد کتاب در زمینۀ آداب نماز و اخلاقیات و همچنین ترجمۀ کتاب معراج السعادة، زندگی بسیاری از آنان را متحول ساخت. از بین بومیان، مبلغان و سخنورانی برخاستند که به تدریس و تبلیغ مشغول شدند. نویسندگانی چون غلامحسین محمد ولی درسی و محمدجعفر شریف دوجی از نظر سطح معلومات مذهبی و تبحر در مسائل دینی حتی در هند نیز مشهور بودند. سید آقا حسن مجتهد بزرگ شهر لکنو، در سال ۱۹۱۰ به غلامحسین محمد ولی درسی لقب «حامی اسلام» اعطا کرد. در آن دوره محمدجعفر شریف دوجی نیز در مورد مسائل مذهبی و اجتماعی قلم میزد. وی ۲۰ جلد کتاب تألیف کرد. او به غیر از نوشتن به زبان گجراتی، به تبلیغات مذهبی نیز میپرداخت.<ref>روغنی، ص۹</ref> | خدمات خوجهها در رشتههای مختلف ولی با ماهیتی مذهبی بود. نفوذ علامه حاجی غلامعلی حاجی اسماعیل در جماعات خوجهها زیاد بود. او با نگارش ۳۰۰ جلد کتاب در زمینۀ آداب نماز و اخلاقیات و همچنین ترجمۀ کتاب معراج السعادة، زندگی بسیاری از آنان را متحول ساخت. از بین بومیان، مبلغان و سخنورانی برخاستند که به تدریس و تبلیغ مشغول شدند. نویسندگانی چون غلامحسین محمد ولی درسی و محمدجعفر شریف دوجی از نظر سطح معلومات مذهبی و تبحر در مسائل دینی حتی در هند نیز مشهور بودند. سید آقا حسن مجتهد بزرگ شهر لکنو، در سال ۱۹۱۰ به غلامحسین محمد ولی درسی لقب «حامی اسلام» اعطا کرد. در آن دوره محمدجعفر شریف دوجی نیز در مورد مسائل مذهبی و اجتماعی قلم میزد. وی ۲۰ جلد کتاب تألیف کرد. او به غیر از نوشتن به زبان گجراتی، به تبلیغات مذهبی نیز میپرداخت.<ref>روغنی، ص۹</ref> | ||
=== تشکیل فدراسیون شیعیان خوجۀ اثناعشری آفریقا === | ==== تشکیل فدراسیون شیعیان خوجۀ اثناعشری آفریقا ==== | ||
اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که تا سال ۱۹۲۰ کلیۀ جماعات مقیم آفریقا که هم اکنون نیز فعالند، شکل گرفته بودند. رشد کمی و کیفی جماعات و گسترش ابعاد فعالیتها، رهبران خوجه را در دهۀ ۱۹۳۰ بر آن داشت که سازمانی تأسیس کنند که امور کلیۀ جماعات ساکن شرق آفریقا را بر عهده داشته باشد. | اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که تا سال ۱۹۲۰ کلیۀ جماعات مقیم آفریقا که هم اکنون نیز فعالند، شکل گرفته بودند. رشد کمی و کیفی جماعات و گسترش ابعاد فعالیتها، رهبران خوجه را در دهۀ ۱۹۳۰ بر آن داشت که سازمانی تأسیس کنند که امور کلیۀ جماعات ساکن شرق آفریقا را بر عهده داشته باشد. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۹: | ||
از جمله اهداف اصلی که در قانون اساسی فدراسیون آفریقا بر آن تدکید شده است، ایجاد جماعات باسواد و آگاه است.<ref>روغنی، ص۱۱ - ۱۳</ref> | از جمله اهداف اصلی که در قانون اساسی فدراسیون آفریقا بر آن تدکید شده است، ایجاد جماعات باسواد و آگاه است.<ref>روغنی، ص۱۱ - ۱۳</ref> | ||
=== فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثناعشری === | ==== فدراسیون جهانی شیعیان خوجه اثناعشری ==== | ||
ناآرامیهای سیاسی و مشکلات اجتماعی و خسارات عمدۀ مالی که برای خوجههای مقیم شرق آفریقا به وجود آمد، موجب شد گروه زیادی از آنها به سایر کشورها مهاجرت کنند و در بسیاری از نقاط جهان پراکنده شوند. | ناآرامیهای سیاسی و مشکلات اجتماعی و خسارات عمدۀ مالی که برای خوجههای مقیم شرق آفریقا به وجود آمد، موجب شد گروه زیادی از آنها به سایر کشورها مهاجرت کنند و در بسیاری از نقاط جهان پراکنده شوند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۱۰: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|3}} | |||
{{پانویس| | |||
== منابع == | == منابع == | ||
* روغنی زهرا، شیعیان خوجه در آئینۀ تاریخ، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۱۳۸۷ش. | * روغنی زهرا، شیعیان خوجه در آئینۀ تاریخ، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۱۳۸۷ش. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۲۳: | ||
* [http://www.kpsiaj.org/kpsiaj/index.aspx جماعت شیعیان خوجه اثناعشری] | * [http://www.kpsiaj.org/kpsiaj/index.aspx جماعت شیعیان خوجه اثناعشری] | ||
[[رده: | [[رده:فرقههای شیعه]] | ||
[[رده:شاخههای اسماعیلیه]] |