۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|لقب = قائد اعظم | |لقب = قائد اعظم | ||
|نسب = | |نسب = | ||
|زادروز = ۸ | |زادروز = ۸ ذیحجه ۱۲۹۳ق/ ۲۵ دسامبر ۱۸۷۶م | ||
|شهر تولد = کراچی | |شهر تولد = [[کراچی]] | ||
|کشور تولد = | |کشور تولد = | ||
|تاریخ درگذشت = ۲۰ شهریور | |تاریخ درگذشت = ۲۰ شهریور ۱۳۲۷ش / ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۸م | ||
|شهر درگذشت = | |شهر درگذشت = | ||
|کشور درگذشت = | |کشور درگذشت = | ||
|آرامگاه = | |آرامگاه = کراچی | ||
|نام همسر = راتان بای | |نام همسر = راتان بای | ||
|فرزندان = | |فرزندان = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== زندگینامه و خاندان == | == زندگینامه و خاندان == | ||
[[پرونده:مزار قائد.JPEG|بندانگشتی|مزار قائد یا آرامگاه محمد علی جناح]] | [[پرونده:مزار قائد.JPEG|بندانگشتی|مزار قائد یا آرامگاه محمد علی جناح]] | ||
محمدعلی جناح در ۸ ذیحجه | محمدعلی جناح در ۸ ذیحجه ۱۲۹۳ق برابر با ۲۵ دسامبر ۱۸۷۶ در [[کراچی]] به دنیا آمد.<ref> احمد، ص۳؛ برکو قریشی، ص۳۲؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ د. اردو، ج۱۹، ص۶۱.</ref> او در ۲۰ شهریور ۱۳۲۷ق برابر با ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۸م بر اثر بیماری درگذشت. در سوگش، ۴۰ روز عزای عمومی اعلام شد.<ref> برک و قریشی، ص۲۳ـ۲۶؛ احمد، ص۱۰ـ ۱۱؛ گریوال، ص۲۲ـ۲۳؛ لودی، ص۱۵ـ۱۶</ref> مراسم تدفینش را سید انیس الحسنین بر اساس سنت شیعیان اثناعشری انجام داد.<ref>عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص۳۶۱.</ref> جنازه او را در کراچی به خاک سپردند. آرامگاهش به مزار قائد معروف است. | ||
پدر و مادر جناح، پیش از تولد محمدعلی، از روستای | پدر و مادر جناح، پیش از تولد محمدعلی، از روستای پانلی در کاتیاوار ایالت [[گجرات]] به بندر کراچی مهاجرت کردند. پدر جناح بازرگان و [[خوجه|خوجه اسماعیلی]] بود. پدربزرگ او اهل پنجاب بود و با دختری از خوجههای اسماعیلی [[ازدواج]] کرده بود. فاطمه جناح، خواهر کوچک محمدعلی، خاندان خود را ایرانیتبار دانسته است.<ref> برک و قریشی، ص۳۲؛ احمد، ص۳ـ۴.</ref> | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
محمدعلی جناح در ۱۳۰۵ برابر با دسامبر۱۸۸۷م در مدرسه الاسلام سند،{{یادداشت| نخستن مدرسه در سند است که از تلفیق آموزشهای غربی(انگلیسی) با آموزشهای سنتی (عربی و دینی) شیوه جدیدی در آموزش اتخاذ کرده بود.}} تحصیل را آغاز کرد. او به آموزش رسمی علاقه نشان نمیداند پدرش به این امید که تغییر محیط سبب علاقمندی او به درس شود، مدتی او را به مدرسه انجمن اسلام در بمبئی فرستاد.<ref> برک و قریشی، ص۳۴.</ref> | |||
محمدعلی در ۱۳۰۸/ ژانویه ۱۸۹۱ مدرسه را ترک کرد و نزد پدرش به بازرگانی پرداخت. ولی اندکی بعد این کار را رها کرد و به | محمدعلی در ۱۳۰۸/ ژانویه ۱۸۹۱ مدرسه را ترک کرد و نزد پدرش به بازرگانی پرداخت. ولی اندکی بعد این کار را رها کرد و به مدرسه بازگشت. سال بعد، پدرش او را برای تکمیل زبان انگلیسی به مدرسه تبلیغی کلیسا فرستاد. جناح تا پایان اکتبر آن سال در این مدرسه درس خواند و در ربیعالآخر ۱۳۱۰ قمری برابر با آغاز نوامبر ۱۸۹۲ راهی [[لندن]] شد. او مدتی در شرکت تجاری گراهام کارآموزی کرد اما چون موافق طبع او نبود، آنجا را رها کرد و به تحصیل در رشته حقوق و فراگیری وکالت در کانون وکلای لندن (کانون لینکلن)، روی آورد و تا شوال ۱۳۱۲ق برابر با آوریل ۱۸۹۵ تحصیلات خود را به پایان رساند. در این سالها، او عضو فعال جامعه مسلمانان نیز انگلستان بود.<ref> برک و قریشی، ص۳۴ـ۳۵، ۳۷ـ۳۸، ۴۲؛ احمد، ص۴.</ref> | ||
جناح در ۱۳۱۴/۱۸۹۶، در بیست سالگی، به عنوان جوانترین فارغالتحصیل هندی، به مقام وکالت دست یافت<ref>احمد، ص۴؛ اقبال لاهوری، مقدمه سروش، صسیوسه.</ref> وی در همان سال به [[هند]] بازگشت و در کراچی اقامت کرد و در ۱۴ ربیعالاول ۱۳۱۴/ ۲۴ اوت ۱۸۹۶، به عنوان تنها وکیل مدافع مسلمان، همکاری با دادگاه عالی بمبئی را آغاز کرد. او به سبب شایستگیهایش در حرفه وکالت، در ۱۳۱۸/ ۱۹۰۰ به عنوان قاضی عالیرتبه دیوان عالی بمبئی انتخاب شد، اما این سِمَت را نپذیرفت و به وکالت ادامه داد.<ref> برک و قریشی، ص۴۲ـ۴۳؛ منصوری، ص۱۱۸.</ref> | جناح در ۱۳۱۴/۱۸۹۶، در بیست سالگی، به عنوان جوانترین فارغالتحصیل هندی، به مقام وکالت دست یافت<ref>احمد، ص۴؛ اقبال لاهوری، مقدمه سروش، صسیوسه.</ref> وی در همان سال به [[هند]] بازگشت و در کراچی اقامت کرد و در ۱۴ ربیعالاول ۱۳۱۴/ ۲۴ اوت ۱۸۹۶، به عنوان تنها وکیل مدافع مسلمان، همکاری با دادگاه عالی بمبئی را آغاز کرد. او به سبب شایستگیهایش در حرفه وکالت، در ۱۳۱۸/ ۱۹۰۰ به عنوان قاضی عالیرتبه دیوان عالی بمبئی انتخاب شد، اما این سِمَت را نپذیرفت و به وکالت ادامه داد.<ref> برک و قریشی، ص۴۲ـ۴۳؛ منصوری، ص۱۱۸.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
جناح، هم زمان با بازگشت به هند، عضو کنگره ملی شد و بدین ترتیب به عرصه سیاست هند راه یافت. او در ۱۳۲۴/۱۹۰۶ نخستین بار به عنوان منشی مخصوص رئیس کنگره ملی هند (دادا بهای ناروجی) در نشست سالانه کنگره در کلکته شرکت کرد<ref>احمد، ص۶؛ برک و قریشی، ص۵۲</ref> در <small>۱۳۲۷/۱۹۰۹</small> و به نمایندگی از طرف شورای مسلمانان بمبئی در شورای قانونگذاری [[هند]] انتخاب شد.<ref> منصوری، ص۱۱۸</ref> | جناح، هم زمان با بازگشت به هند، عضو کنگره ملی شد و بدین ترتیب به عرصه سیاست هند راه یافت. او در ۱۳۲۴/۱۹۰۶ نخستین بار به عنوان منشی مخصوص رئیس کنگره ملی هند (دادا بهای ناروجی) در نشست سالانه کنگره در کلکته شرکت کرد<ref>احمد، ص۶؛ برک و قریشی، ص۵۲</ref> در <small>۱۳۲۷/۱۹۰۹</small> و به نمایندگی از طرف شورای مسلمانان بمبئی در شورای قانونگذاری [[هند]] انتخاب شد.<ref> منصوری، ص۱۱۸</ref> | ||
جناح در | جناح در جمادیالآخره ۱۳۳۱ق برابر با اکتبر ۱۹۱۳م، با حفظ عضویت و نفوذ خود در کنگره، به جامعه مسلمانان سراسر هند (مسلملیگ) پیوست و در رده بالای این حزب فعالیت کرد. و از آن پس، با ایفای نقش میانجی، به برقراری سازش میان هندوها و مسلمانان پرداخت. در ۱۹۱۴م وی در رأس هیئت نمایندگی کنگره عازم انگلستان شد و پس از بازگشت، چند سالی برای ایجاد حسنتفاهم و همکاری بین حزب مسلملیگ و کنگره کوشش بسیار کرد و در مذاکراتی که بین مسلملیگ و کنگره در جریان بود و به پیمان لکهنو انجامید، نقش مؤثری ایفا کرد و با تلاش او برنامه اصلاح قانون اساسی، که شامل ضمانتهایی برای حقوق جامعه مسلمانان بود، پذیرفته شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷؛ اظهر، ص۱۱۵؛ منصوری، ص۱۱۸؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند </ref> این پیمان ازآنرو که رهبران هندو، مسلمانان را به عنوان موجودیتی سیاسی به رسمیت شناختند، برای مسلمانان شبهقاره نقطه عطفی بود<ref> گریوال، ص۱۹</ref> در نتیجه تلاشهای جناح برای اتحاد هندوها و مسلمانان، به او لقبِ سفیر وحدت هندو ـ مسلمانداده شد.<ref> احمد، ص۶ـ۷</ref> | ||
جناح در | جناح در ۱۹۱۹م در اعتراض به تصویب لایحه رولات در شورای قانونگذاری، دایر بر محاکمه شورشیان بدون دادرسی، از این شورا استعفا کرد. در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰م، شاخص سیاست هند، خشونت و تندروی میان هندوها و مسلمانان بود. اما جناح میکوشید با پرهیز از آمیختگی مسائل سیاسی با مذهب، بین هندوها و مسلمانان تفاهم ایجاد کند. در ۱۹۲۰م جناح با انتقاد از تصویب قطعنامه گاندی، به نام «عدم همکاری» با دولت، جلسه عمومی کنگره را، که رهبری آن به دست هندوهای تندرو افتاده بود، ترک کرد و از حزب کنگره کناره گرفت.<ref> رجوع کنید به کامران مقدّم، ص۲۰ـ ۲۸؛ برک و قریشی، ص۱۶۶ـ۱۶۷، ۲۰۳ـ۲۰۴؛ عایشه جلال، ص۱۰ـ۱۱</ref> | ||
در | در ۱۹۳۱م او بر آن شد چند سال در لندن اقامت کند.<ref> برک و قریشی، ص۱۹۸</ref> جناح از ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴م در لندن به وکالت اشتغال داشت. در این مدت، سفرهای کوتاهی نیز به هند کرد. در ۱۹۳۵م او به اصرار و تشویق اقبال لاهوری و لیاقت علیخان، به هند بازگشت و رهبری مسلملیگ را، که دچار ضعف و اختلافات درونی شده بود، بر عهده گرفت. با وجود تلاش برای بازسازی و ساماندهی مسلملیگ، این حزب نتوانست در انتخابات مجلس قانونگذاری در دی ۱۳۱۵/ دسامبر ۱۹۳۶ ـ ژانویه ۱۹۳۷، اکثریت کرسیهای مسلمانان را به دست آورد و عملاً کنگره قدرت را به دست گرفت و هیچیک از اعضای مسلملیگ را به هیئت دولت راه نداد.<ref> رجوع کنید به احمد، ص۹؛ عایشه جلال، ص۱۵ـ۴۰؛ کامران مقدّم، ص۲۹</ref> | ||
خشونت و درگیری بین هندوها و مسلمانان در سالهای ۱۳۱۶ـ ۱۳۱۸ ش/۱۹۳۷ـ۱۹۳۹ شدت یافت. همزمان تجربه ناخوشایند مسلمانان از حکومت هندوها در ایالتهایی که کنگره ملی هند قدرت را در دست داشت، جناح را به پذیرش «نظریه دو ملت» اقبال لاهوری مجاب کرد و به این نتیجه رساند که اگر مسلمانان بخواهند بر پایه دین و فرهنگ خود آزادانه زندگی کنند، ناگزیرند کشوری مستقل داشته باشند<ref> رجوع کنید به برک و قریشی، ص۵۸، ۲۲۲ـ ۲۳۵</ref> اقبال در ۳۱ خرداد ۱۳۱۶/ ۲۱ ژوئن ۱۹۳۷ در نامهای، جناح را تنها مصداق رهبری مسلمانان شبهقاره خواند. سرانجام نظریه دو ملت در قالب «قطعنامه پاکستان» در ۳ فروردین ۱۳۱۹/ ۲۳ مارس ۱۹۴۰ در نشست مسلملیگ به تصویب رسید. از آن پس درخواست قطعنامه برای تشکیل کشور مستقل پاکستان هدف اصلی و علنی وی شد و او همه تلاش خود را صرف تحقق آن کرد<ref>اقبال لاهوری، همان مقدمه، ص چهلوشش؛ برک و قریشی، ص۱۸۵؛ احمد، ص۱۰؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند</ref> | خشونت و درگیری بین هندوها و مسلمانان در سالهای ۱۳۱۶ـ ۱۳۱۸ ش/۱۹۳۷ـ۱۹۳۹ شدت یافت. همزمان تجربه ناخوشایند مسلمانان از حکومت هندوها در ایالتهایی که کنگره ملی هند قدرت را در دست داشت، جناح را به پذیرش «نظریه دو ملت» اقبال لاهوری مجاب کرد و به این نتیجه رساند که اگر مسلمانان بخواهند بر پایه دین و فرهنگ خود آزادانه زندگی کنند، ناگزیرند کشوری مستقل داشته باشند<ref> رجوع کنید به برک و قریشی، ص۵۸، ۲۲۲ـ ۲۳۵</ref> اقبال در ۳۱ خرداد ۱۳۱۶/ ۲۱ ژوئن ۱۹۳۷ در نامهای، جناح را تنها مصداق رهبری مسلمانان شبهقاره خواند. سرانجام نظریه دو ملت در قالب «قطعنامه پاکستان» در ۳ فروردین ۱۳۱۹/ ۲۳ مارس ۱۹۴۰ در نشست مسلملیگ به تصویب رسید. از آن پس درخواست قطعنامه برای تشکیل کشور مستقل پاکستان هدف اصلی و علنی وی شد و او همه تلاش خود را صرف تحقق آن کرد<ref>اقبال لاهوری، همان مقدمه، ص چهلوشش؛ برک و قریشی، ص۱۸۵؛ احمد، ص۱۰؛ نیز رجوع کنید به جامعه مسلمانان سراسر هند</ref> |
ویرایش