کاربر ناشناس
صحابه: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== تعریف صحابه == | == تعریف صحابه == | ||
===واژهشناسی=== | ===واژهشناسی=== | ||
«الصحابه» کلمهای عربی و جمع «الصاحب» از ماده «ص - ح - ب» است و این ماده در معنای همنشینی، رفاقت، دوستی و یاری به کار میرود. الصاحب به معنای یار، همنشین و دوست است. <ref>فرهنگ ابجدی، | «الصحابه» کلمهای عربی و جمع «الصاحب» از ماده «ص - ح - ب» است و این ماده در معنای همنشینی، رفاقت، دوستی و یاری به کار میرود. الصاحب به معنای یار، همنشین و دوست است. <ref>بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۵۴۴.</ref> | ||
===معنای اصطلاحی=== | ===معنای اصطلاحی=== | ||
تعاریف متعددی برای این اصطلاح ذکر شده است.<ref>درباره این | تعاریف متعددی برای این اصطلاح ذکر شده است.<ref>درباره این تعریفها رجوع کنید به: ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷-۹.</ref> بنابر تعریف مشهور، صحابی کسی است که با [[پیامبر اسلام]](ص) ملاقات کرده و هنگامی که از دنیا رفته، همچنان به او [[ایمان]] داشته و [[مسلمان]] بوده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref> منظور از ملاقات، اعم از دیدار، همنشینی، همراهی، و رسیدن یکی به دیگری است، هر چند با هم سخن نگفته باشند و مثلا به واسطه نابینایی، پیامبر(ص) را ندیده باشد.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۳۹.</ref> برخی، قیدها و شروطی به تعریف مذکور افزودهاند؛ از جمله طولانی بودن همنشینی با پیامبر(ص)، حفظ روایت او، جنگیدن همراه وی، و [[شهادت]] در رکاب پیامبر. ولی آنچه نزد علما پذیرفته شده، همان تعریف نخست است.<ref>رجوع کنید به: ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> | ||
بنابر برخی منابع، هنگام وفات پیامبر(ص)، شمار صحابه وی ۱۱۴ هزار نفر بوده است.<ref> | بنابر برخی منابع، هنگام وفات پیامبر(ص)، شمار صحابه وی ۱۱۴ هزار نفر بوده است.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۵.</ref> تشخیص صحابی بودن شخص، از طریق [[تواتر]]، [[خبر واحد#خبر مُستَفیض|استفاضه]]، [[شهرت]]، و [[خبر ثقه]] است.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، صص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
کسانی را که در سن کودکی توفیق درک پیامبر(ص) را داشتهاند، صحابه صغار(کوچک و کم سن) میگویند. برای زنان نیز از تعبیر صحابیات استفاده می شود.<ref> | کسانی را که در سن کودکی توفیق درک پیامبر(ص) را داشتهاند، صحابه صغار(کوچک و کم سن) میگویند. برای زنان نیز از تعبیر صحابیات استفاده می شود.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۶۷۹؛ ج۸، ص۱۱۳.</ref> | ||
== دوره صحابه == | == دوره صحابه == | ||
با توجه به اینکه برخی از صحابه تا حدود سال ۱۰۰ قمری زیستهاند، دوره صحابه را از زمان رحلت پیامبر(ص) تا حدود پایان [[قرن اول هجری قمری|قرن اول]] دانستهاند.<ref>شهابی، ادوار فقه، ج۱، ص۳۹۲.</ref> آخرين صحابیای که در [[کوفه]] از دنیا رفته، [[عبدالله بن ابی اوفی]] ([[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶ق]])، و آخرين كسى كه در [[مدینه]] وفات يافته، [[سهل بن سعد ساعدی]] ([[سال ۹۱ هجری قمری|۹۱ق]].) در ۱۰۰ سالگی، و آخرين كس كه در [[بصره]] درگذشته، [[انس بن مالک]] در سال [[سال ۹۱ هجری قمری|۹۱ق]] يا [[سال ۹۳ هجری قمری|۹۳ق]] بوده است. آخرين صحابی كه در [[شام]] وفات کرده نیز [[عبدالله بن یسر]] در سال ۸۸ قمری بوده است.<ref>شهابی، ادوار فقه، ج۱، ص۳۹۳.</ref> | با توجه به اینکه برخی از صحابه تا حدود سال ۱۰۰ قمری زیستهاند، دوره صحابه را از زمان رحلت پیامبر(ص) تا حدود پایان [[قرن اول هجری قمری|قرن اول]] دانستهاند.<ref>شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۲.</ref> آخرين صحابیای که در [[کوفه]] از دنیا رفته، [[عبدالله بن ابی اوفی]] ([[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶ق]])، و آخرين كسى كه در [[مدینه]] وفات يافته، [[سهل بن سعد ساعدی]] ([[سال ۹۱ هجری قمری|۹۱ق]].) در ۱۰۰ سالگی، و آخرين كس كه در [[بصره]] درگذشته، [[انس بن مالک]] در سال [[سال ۹۱ هجری قمری|۹۱ق]] يا [[سال ۹۳ هجری قمری|۹۳ق]] بوده است. آخرين صحابی كه در [[شام]] وفات کرده نیز [[عبدالله بن یسر]] در سال ۸۸ قمری بوده است.<ref>شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۳.</ref> | ||
در بین افرادی كه پيامبر(ص) را دیدهاند، آخرین تاریخ درگذشت برای [[عامر بن واثله]] ثبت شده است.<ref> | در بین افرادی كه پيامبر(ص) را دیدهاند، آخرین تاریخ درگذشت برای [[عامر بن واثله]] ثبت شده است.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۴۳.</ref> او در دولت [[مختار بن ابی عبید ثقفی]] پرچمدار بوده و بعد از سال ۱۰۰ قمری درگذشته است.<ref>شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۳.</ref> | ||
== صحابهنگاری == | == صحابهنگاری == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== نظریه عدالت صحابه == | == نظریه عدالت صحابه == | ||
{{اصلی|نظریه عدالت صحابه}} | {{اصلی|نظریه عدالت صحابه}} | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = پیامبر(ص):{{سخ}}'''«'''[در روز قیامت] مردانی از امتم آورده و به دوزخ برده میشوند. من میگویم: پروردگارا! [اینان] اصحاب منند. پس گفته میشود: تو نمیدانی که پس از تو چه کردند. پس من همان را میگویم که بنده نیکوکار [یعنی حضرت عیسی(ع)] گفت: «و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم. پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. اگر عذابشان كنى، آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى.» ([[سوره مائده]]، آیات ۱۱۸-۱۱۷). پس به من گفته میشود: از هنگامی که تو از آنها جدا شدی دائما به عقب برگشتند.'''»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>الحمیدی، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ج۲، صص ۵۰-۵۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = پیامبر(ص):{{سخ}}'''«'''[در روز قیامت] مردانی از امتم آورده و به دوزخ برده میشوند. من میگویم: پروردگارا! [اینان] اصحاب منند. پس گفته میشود: تو نمیدانی که پس از تو چه کردند. پس من همان را میگویم که بنده نیکوکار [یعنی حضرت عیسی(ع)] گفت: «و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم. پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. اگر عذابشان كنى، آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى.» ([[سوره مائده]]، آیات ۱۱۸-۱۱۷). پس به من گفته میشود: از هنگامی که تو از آنها جدا شدی دائما به عقب برگشتند.'''»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>الحمیدی، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، ۱۴۱۹ق، ج۲، صص ۵۰-۵۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
اهل سنت (جز عدهای اندک که ابنحجر آنها را [[بدعت|مبتدعه]] خوانده) بر این باورند که همه صحابه عادل هستند.<ref> | اهل سنت (جز عدهای اندک که ابنحجر آنها را [[بدعت|مبتدعه]] خوانده) بر این باورند که همه صحابه عادل هستند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۲.</ref> به ظاهر برخی از علمای اهل سنت این نظریه را نپذیرفتهاند. بنابراین نمیتوان گفت همه اهل سنت قائل به این نظریه هستند.<ref>امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۳.</ref> مثلا [[ابن ابی الحدید]] (سنی معتزلی) راجع به برپاکنندگان [[جنگ جمل]] میگوید: | ||
::«همه اینها از نظر یاران [[معتزله|معتزلی]] ما نابودند به جز [[عائشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]]؛ زیرا این سه نفر [[توبه]] کردند و بدون توبه، حکم اینها نیز به خاطر اصرارشان بر [[بغی]]، دوزخ است.» | ::«همه اینها از نظر یاران [[معتزله|معتزلی]] ما نابودند به جز [[عائشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر]]؛ زیرا این سه نفر [[توبه]] کردند و بدون توبه، حکم اینها نیز به خاطر اصرارشان بر [[بغی]]، دوزخ است.» | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
همچنین درباره [[خوارج]] چنین مینویسد: | همچنین درباره [[خوارج]] چنین مینویسد: | ||
::«آنها از نظر یاران معتزلی ما بدون اختلاف نظر در دوزخند. به طور کلی، یاران ما هر [[فاسق]]ی را که در حال فسق بمیرد دوزخی میدانند و شکی نیست که [[یاغی]] و خروج کننده بر امام حق، فاسق است.»<ref>ابن ابی | ::«آنها از نظر یاران معتزلی ما بدون اختلاف نظر در دوزخند. به طور کلی، یاران ما هر [[فاسق]]ی را که در حال فسق بمیرد دوزخی میدانند و شکی نیست که [[یاغی]] و خروج کننده بر امام حق، فاسق است.»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، قاهره، ج۱، ص۹.</ref> | ||
برای عادل بودن صحابه، به برخی از آیات قرآن استناد شده است؛ از جمله <ref> | برای عادل بودن صحابه، به برخی از آیات قرآن استناد شده است؛ از جمله <ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۲.</ref> {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ|ترجمه=و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=[http://tanzil.net/#۹:۱۰۰ ۱۰۰]}} | ||
::اما به باور برخی عالمان مسلمان این آیه دلالتی بر عادل بودن همه صحابه ندارد، چرا که اولا در خود قرآن آمده است که در دلهای برخی از آنها مرض است،<ref> | ::اما به باور برخی عالمان مسلمان این آیه دلالتی بر عادل بودن همه صحابه ندارد، چرا که اولا در خود قرآن آمده است که در دلهای برخی از آنها مرض است،<ref>رجوع کنید به: سوره انفال، آیه ۴۹.</ref> برخی از آنها برای منافقان جاسوسی میکنند، برخی از آنها فاسقند، پیامبر(ص) از کارهای برخی از آنها بیزاری جسته است، و درست نیست که خداوند از چنین افرادی خشنود باشد؛ چرا که {{متن قرآن|فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ |ترجمه=قطعا خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد. |سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=[http://tanzil.net/#۹:۹۶ ۹۶]}} ثانیا برتری و رضایت خدا از آنها، مقید به ایمان و عمل صالح است، چرا که مدح مؤمنین در این آیه، در سیاقی است که منافقان را به سبب کفر و کارهای بدشان سرزنش میکند. علاوه بر این، سایر مواردی که خدا آنها را مدح کرده است، مقید به ایمان و عمل صالح است؛ در غیر این صورت، تکذیب صریح آیه ۹۶ همین سوره است که خداوند از فاسقان ناخشنود است و نیز آیه ۱۲۳ سوره نساء که میگوید: «هر كس بدى كند، در برابر آن كيفر مىبيند» و نیز بسیاری آیات دیگر.<ref>الطباطبائی، المیزان، جماعة المدرسین، ج۹، ص۳۷۵-۳۷۴.</ref> | ||
آیه دیگری که برای عدالت صحابه بدان استناد شده این است:<ref> | آیه دیگری که برای عدالت صحابه بدان استناد شده این است:<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۲.</ref> {{متن قرآن| كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ|ترجمه= شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد|سوره=[[سوره آل عمران|آل عمران]]|آیه=[http://tanzil.net/#۳:۱۱۰ ۱۱۰]}} | ||
::به گفته برخی عالمان دینی٬ این آیه نیز هیچ دلالتی بر نظریه مذکور ندارد؛ چرا که برای بهترین امت بودن کافی است که گروهی «بهترین» در آنها باشد که در دیگر امتها نبوده باشد. به علاوه اگر بر عدالت همه امت اسلامی دلالت کند، نباید در میانشان منافق و مرتد یافت شود، در حالی که قطعا چنین نیست.<ref> | ::به گفته برخی عالمان دینی٬ این آیه نیز هیچ دلالتی بر نظریه مذکور ندارد؛ چرا که برای بهترین امت بودن کافی است که گروهی «بهترین» در آنها باشد که در دیگر امتها نبوده باشد. به علاوه اگر بر عدالت همه امت اسلامی دلالت کند، نباید در میانشان منافق و مرتد یافت شود، در حالی که قطعا چنین نیست.<ref>امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref> | ||
=== نظر شیعه === | === نظر شیعه === | ||
از نظر [[شیعه]]، صحابه [[پیامبر(ص)]] مانند دیگر انسانها هستند و عدالت هیچکس به صرف صحابه پیامبر بودن، ثابت نمیشود.<ref> | از نظر [[شیعه]]، صحابه [[پیامبر(ص)]] مانند دیگر انسانها هستند و عدالت هیچکس به صرف صحابه پیامبر بودن، ثابت نمیشود.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۳؛ امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۳.</ref> با توجه به اینکه شمار صحابه پیامبر(ص) حدود ۱۱۴ هزار نفر یاد شده است، عادتا محال است به صرف ملاقات با پیامبر(ص) و ایمان به وی، این شمار انسان با توجه به اینکه علائق گوناگونی دارند، در مدت زمان اندکی دارای چنان درجه تقوایی شده باشند که گناه کبیرهای انجام ندهند یا اینکه بر گناه صغیره پافشاری نکنند؛ در حالی که برخی از آنها به دلخواه خویش مسلمان شده و برخی از روی ترس و ناچاری و برخی از باب [[تألیف قلوب]].<ref>امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۳.</ref> | ||
نکته دیگری که در نقد نظریه عدالت صحابه گفته شده، این است که اگر صحابی بودن مانع گناه میشود، پس چگونه برخی از صحابه مانند [[عبدالله بن جحش]] و [[عبدالله بن خطل]] و [[ربیعه بن امیه]] و [[اشعث بن قیس]]، [[مرتد]] شدند.<ref> | نکته دیگری که در نقد نظریه عدالت صحابه گفته شده، این است که اگر صحابی بودن مانع گناه میشود، پس چگونه برخی از صحابه مانند [[عبدالله بن جحش]] و [[عبدالله بن خطل]] و [[ربیعه بن امیه]] و [[اشعث بن قیس]]، [[مرتد]] شدند.<ref>امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref> | ||
علاوه بر اینها، کارهایی که از برخی صحابه سر زده، با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند، انسانهای بیگناه را کشتند، اموالی را به ناحق ربودند و سبّ و ناسزاگویی (بنگرید: [[سب علی|سب امیرالمؤمنین(ع)]]) میکردند. برخی از آنها جنگ با مسلمانان به راه انداختند، مسلمانان را فریفتند، سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند؛ منابع تاریخی بسیاری از اینها را گزارش کردهاند: اعمال [[خالد بن ولید]] که حتی موجب اعتراض شدید خلیفه دوم شد، اعمال [[مروان بن حکم]] در زمان [[عثمان]]، و نیز کارهای [[بسر بن ارطاه]] و [[مغیره بن شعبه]]، و [[ولید بن عقبه]] که همه اینها از صحابه بودهاند.<ref> | علاوه بر اینها، کارهایی که از برخی صحابه سر زده، با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند، انسانهای بیگناه را کشتند، اموالی را به ناحق ربودند و سبّ و ناسزاگویی (بنگرید: [[سب علی|سب امیرالمؤمنین(ع)]]) میکردند. برخی از آنها جنگ با مسلمانان به راه انداختند، مسلمانان را فریفتند، سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند؛ منابع تاریخی بسیاری از اینها را گزارش کردهاند: اعمال [[خالد بن ولید]] که حتی موجب اعتراض شدید خلیفه دوم شد، اعمال [[مروان بن حکم]] در زمان [[عثمان]]، و نیز کارهای [[بسر بن ارطاه]] و [[مغیره بن شعبه]]، و [[ولید بن عقبه]] که همه اینها از صحابه بودهاند.<ref>امین، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۱، ص۱۱۴.</ref> | ||
برترین صحابه از نظر شیعه، [[امیرالمؤمنین]](ع) بعد از آن دو فرزندش ([[امام حسن مجتبی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]) هستند.<ref> | برترین صحابه از نظر شیعه، [[امیرالمؤمنین]](ع) بعد از آن دو فرزندش ([[امام حسن مجتبی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]]) هستند.<ref>شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۴.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹-۱۹۶۴م. | * ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، بینا، ۱۳۷۸-۱۳۸۴ق/۱۹۵۹-۱۹۶۴م. | ||
* | * امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، تحقیق وتخریج حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، بیتا. | ||
* ابن | * ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۸ق. | ||
* شهابی، محمود، ادوار فقه، | * شهابی، محمود، ادوار فقه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۶ش. | ||
* الحمیدی، محمد بن فتوح، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، تحقیق | * الحمیدی، محمد بن فتوح، الجمع بین الصحیحین البخاری و مسلم، تحقیق علی حسین البواب، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م. | ||
* الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت: دارالعلم للملایین، افست تهران، انتشارات امیری، ۱۳۶۸ش. | * الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت: دارالعلم للملایین، افست تهران، انتشارات امیری، ۱۳۶۸ش. | ||
* | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، بیتا. | ||
* معلوف، لویس، المنجد فی اللغة والاعلام، ترجمه محمد بندرریگی، تهران: انتشارات اسلامی، ۱۳۸۷ش. | * معلوف، لویس، المنجد فی اللغة والاعلام، ترجمه محمد بندرریگی، تهران: انتشارات اسلامی، ۱۳۸۷ش. | ||
* هدایت پناه، محمدرضا، دانش صحابه نگاری، در دانشنامه سیره نبوی (ص)، ج۱، | * هدایت پناه، محمدرضا، دانش صحابه نگاری، در دانشنامه سیره نبوی (ص)، ج۱، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۹ش. | ||
* یعقوب، احمد حسین، نظریه عدالت صحابه و رهبری سیاسی در اسلام، ترجمه مسلم صاحبی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش. | * یعقوب، احمد حسین، نظریه عدالت صحابه و رهبری سیاسی در اسلام، ترجمه مسلم صاحبی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش. | ||
*بستانی، فواد | *بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل |