پرش به محتوا

حزب جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
حزب جمهوری اسلامی با همه گسترش و قدرت و موفقیتی که داشت با مشکلات و موانع فراوانی روبه‌رو بود. نفس تأسیس حزب، عملا به این معنا بود که از میان فعالان سیاسی و دست‌اندرکاران انقلاب، عده‌ای، که‌ همان رهبران و مدیران ارشد حزب بودند، بر عده‌ای دیگر اولویت و ارجحیت یافته‌اند و این امر به خودی خود موجب نارضایی و گله‌مندی و ابراز مخالفت می‌شد. طیف متنوع مخالفان انقلاب نیز همه انتقادات و فشار‌ها و تهدیدهای خود را به سوی حزب متوجه کرده بودند. همه کسانی که با شخص امام خمینی و مبانی او مخالف بودند و از ترس مردم جرأت علنی کردن این مخالفت را نداشتند حملات خود را متوجه حزب و رهبران آن کرده بودند.
حزب جمهوری اسلامی با همه گسترش و قدرت و موفقیتی که داشت با مشکلات و موانع فراوانی روبه‌رو بود. نفس تأسیس حزب، عملا به این معنا بود که از میان فعالان سیاسی و دست‌اندرکاران انقلاب، عده‌ای، که‌ همان رهبران و مدیران ارشد حزب بودند، بر عده‌ای دیگر اولویت و ارجحیت یافته‌اند و این امر به خودی خود موجب نارضایی و گله‌مندی و ابراز مخالفت می‌شد. طیف متنوع مخالفان انقلاب نیز همه انتقادات و فشار‌ها و تهدیدهای خود را به سوی حزب متوجه کرده بودند. همه کسانی که با شخص امام خمینی و مبانی او مخالف بودند و از ترس مردم جرأت علنی کردن این مخالفت را نداشتند حملات خود را متوجه حزب و رهبران آن کرده بودند.


سازمان مجاهدین خلق (منافقان) و ابوالحسن بنی صدر و هواداران گوناگون او و نیز فعالان حزب خلق مسلمان همواره حزب را با عناوینی از قبیل انحصارگرایی و قدرت‌طلبی متهم می‌ساختند. این مخالفت‌ها از شایعه‌پراکنی علیه رهبران حزب و ترور شخصیت آن‌ها به ترور شخص آن‌ها کشیده شد. [[هاشمی رفسنجانی]] در بهار ۱۳۵۸ مورد سوء قصد اعضای گروه فرقان قرار گرفت؛ [[سیدعلی خامنه‌ای]] بر اثر انفجار بمبی که اعضای سازمان مجاهدین خلق آن را در محل سخنرانی وی کار گذاشته شده بود (۶ تیر ۱۳۶۰) از ناحیه دست به‌شدت مجروح شد. در بمب‌گذاری ۷ تیر ۱۳۶۰، سیدمحمد بهشتی و عده‌ای از اعضای شورای مرکزی و مدیران و هواداران درجه‌اول حزب (حدود ۸۰ نفر)، در ساختمان مرکزی حزب به [[شهادت]] رسیدند. اندکی بعد در ۸ شهریور‌ همان سال [[محمد جواد باهنر]] (دومین دبیرکل حزب و نخست‌وزیر وقت) همراه با [[محمدعلی رجائی]] (رئیس‌جمهور وقت) بر اثر انفجار بمب در دفتر کارشان به [[شهادت]] رسیدند. مسببان این دو انفجار هم منافقان بودند. دو نفر از اعضای شورای مرکزی نیز در حملات تروریستی جان خود را از دست دادند.
سازمان مجاهدین خلق (منافقان) و ابوالحسن بنی صدر و هواداران گوناگون او و نیز فعالان حزب خلق مسلمان همواره حزب را با عناوینی از قبیل انحصارگرایی و قدرت‌طلبی متهم می‌ساختند. این مخالفت‌ها از شایعه‌پراکنی علیه رهبران حزب و ترور شخصیت آن‌ها به [[ترور]] شخص آن‌ها کشیده شد. [[هاشمی رفسنجانی]] در بهار ۱۳۵۸ مورد سوء قصد اعضای گروه فرقان قرار گرفت؛ [[سیدعلی خامنه‌ای]] بر اثر انفجار بمبی که اعضای سازمان مجاهدین خلق آن را در محل سخنرانی وی کار گذاشته شده بود (۶ تیر ۱۳۶۰) از ناحیه دست به‌شدت مجروح شد. در بمب‌گذاری ۷ تیر ۱۳۶۰، سیدمحمد بهشتی و عده‌ای از اعضای شورای مرکزی و مدیران و هواداران درجه‌اول حزب (حدود ۸۰ نفر)، در ساختمان مرکزی حزب به [[شهادت]] رسیدند. اندکی بعد در ۸ شهریور‌ همان سال [[محمد جواد باهنر]] (دومین دبیرکل حزب و نخست‌وزیر وقت) همراه با [[محمدعلی رجائی]] (رئیس‌جمهور وقت) بر اثر انفجار بمب در دفتر کارشان به [[شهادت]] رسیدند. مسببان این دو انفجار هم منافقان بودند. دو نفر از اعضای شورای مرکزی نیز در حملات تروریستی جان خود را از دست دادند.


در کنار قوّت‌ها و توفیقات حزب، ضعف‌هایی نیز در فرایند فعالیت‌های حزب وجود داشت و حزب با اشکالات و مشکلاتی از بیرون و درون به چالش کشیده می‌شد. از جمله ضعف‌ها:
در کنار قوّت‌ها و توفیقات حزب، ضعف‌هایی نیز در فرایند فعالیت‌های حزب وجود داشت و حزب با اشکالات و مشکلاتی از بیرون و درون به چالش کشیده می‌شد. از جمله ضعف‌ها:
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱

ویرایش