کاربر ناشناس
ابوالحسن اشعری: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح لینک
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←استدلال از شاهد به غایب: لینککردن قیاس) |
imported>Mohammad.kh جز (اصلاح لینک) |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
=== استدلال از شاهد به غایب === | === استدلال از شاهد به غایب === | ||
از نظر ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند «استدلال از شاهد به غایب» است. یعنی انسان در فرایند استدلال عقلی، احکام مربوط به امور محسوس و اینجهانی را به موارد مشابهی در جهان ناشناخته سریان میدهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref> البته اشعری اعتبار [[قیاس]] را میپذیرد و در برهانهای خویش نیز از برخی مفاهیم عقلی استفاده میکند و نتایج عقلی را مانعی برای التزام به نصوص دینی نمیداند. ولی گستره اعتبار عقل را محدود میکند. از نظر او مواردی که احکام عقلی باعث میشد معتزله دست به تأویل نصوص دینی بزنند، همان حوزههایی است که عقل اعتبار ندارد. با این وجود، توجه اشعری به لوازم منطقی آراء کلامی در مواردی به تفاوت عقیده او با اصحاب حدیث انجامیده است. این ویژگی وی را اغلب در موضعی میان اصحاب حدیث و جریان عقلگرا قرار میدهد.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۴</ref> | از نظر ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند «استدلال از شاهد به غایب» است. یعنی انسان در فرایند استدلال عقلی، احکام مربوط به امور محسوس و اینجهانی را به موارد مشابهی در جهان ناشناخته سریان میدهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref> البته اشعری اعتبار [[قیاس]] را میپذیرد و در برهانهای خویش نیز از برخی مفاهیم عقلی استفاده میکند و نتایج عقلی را مانعی برای التزام به نصوص دینی نمیداند. ولی گستره اعتبار عقل را محدود میکند. از نظر او مواردی که احکام عقلی باعث میشد معتزله دست به تأویل نصوص دینی بزنند، همان حوزههایی است که عقل اعتبار ندارد. با این وجود، توجه اشعری به لوازم منطقی آراء کلامی در مواردی به تفاوت عقیده او با [[اصحاب حدیث]] انجامیده است. این ویژگی وی را اغلب در موضعی میان اصحاب حدیث و جریان عقلگرا قرار میدهد.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۴</ref> | ||
== آراء و عقاید == | == آراء و عقاید == | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
اشعری برای اثبات وجود خدا از [[برهان اتقان صنع]] استفاده میکند. به جز برهان اتقان صنع که مستقیماً مخلوق بودن جهان را ثابت میکند، اشعری برهان دیگری میآورد که نتیجه آن اثبات حادث بودن جهان است.<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۱۱، ابن فورک، ص۲۰۳</ref> اشعری برای اثبات توحید خداوند، از برهان تمانع بهره میبرد. وی برای خداوند هفت صفت ذاتی برمیشمرد و معتقد است که دیگر صفات الهی، همگی به همین هفت صفت بازمیگردد: عالم، قادر، حیّ، مرید، متکلم، سمیع و بصیر.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۵</ref> | اشعری برای اثبات وجود خدا از [[برهان اتقان صنع]] استفاده میکند. به جز برهان اتقان صنع که مستقیماً مخلوق بودن جهان را ثابت میکند، اشعری برهان دیگری میآورد که نتیجه آن اثبات حادث بودن جهان است.<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام، ص۱۱، ابن فورک، ص۲۰۳</ref> اشعری برای اثبات توحید خداوند، از برهان تمانع بهره میبرد. وی برای خداوند هفت صفت ذاتی برمیشمرد و معتقد است که دیگر صفات الهی، همگی به همین هفت صفت بازمیگردد: عالم، قادر، حیّ، مرید، متکلم، سمیع و بصیر.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۵</ref> | ||
=== قرآن و کلام الاهی === | === قرآن و کلام الاهی === | ||
اشعری مانند | اشعری مانند اصحاب حدیث، کلام خداوند را قدیم و قائم به ذات او میداند. به عقیده او کلام و علم، از لوازم صفت حیات خداوند است؛ بنابراین، کلام خدا نیز مانند حیات او ازلی است. نظریه «[[کلام نفسی]]» اشعری از نتایج تأکید او بر وحدت هر یک از صفات ذاتی است. او در این نظریه، میان کلام قدیم الهی (کلام نفسی) و قرآن فرق میگذارد. از نظر او قرآن کتابی است دارای اجزاء که از حروف و کلمات تشکیل شده و نمیتواند ازلی باشد. اشعری، قرآن را ترجمهای از کلام قدیم الهی میداند که بر زبان پیامبر (ص) جاری شده است. اشعری با این تمایز، صورت مسئله دشوار و تاریخی خلق قرآن را تغییر داده است؛ بدین صورت که هر آنچه اصحاب حدیث و [[اهل سنت و جماعت]] درباره «مخلوق نبودن» قرآن گفتهاند، بر کلام نفسی صادق است.<ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، صص۵۷ - ۵۸</ref> | ||
=== رؤیت خداوند === | === رؤیت خداوند === | ||
بر اساس دیدگاه اشعری، نصوص صریح دینی اگر با مبانی توحیدی در تعارض نباشند، نباید تأویل شوند؛ از این رو اعتقاد دارد که به شهادت قرآن، مؤمنان میتوانند خداوند را با همین چشم مادی ببینند. او در این باره سه کتاب و رساله نوشته است.<ref>نک: ابن عساکر، ابن عساکر، ص۱۲۸، ۱۳۱، ۱۳۴</ref><ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۹</ref> | بر اساس دیدگاه اشعری، نصوص صریح دینی اگر با مبانی توحیدی در تعارض نباشند، نباید تأویل شوند؛ از این رو اعتقاد دارد که به شهادت قرآن، مؤمنان میتوانند خداوند را با همین چشم مادی ببینند. او در این باره سه کتاب و رساله نوشته است.<ref>نک: ابن عساکر، ابن عساکر، ص۱۲۸، ۱۳۱، ۱۳۴</ref><ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۹</ref> |