Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
imported>M.r.seifi (منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع) |
(لینک دهی) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | {{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
قصی مناصب مکه را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که سقایت و رفادت از آنِ عبد مناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، دارالصاوی، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۱۹۰.</ref> | قصی مناصب مکه را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که [[سقایت]] و رفادت از آنِ عبد مناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، دارالصاوی، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۱۹۰.</ref> | ||
پس از وفات عبدمناف، هاشم و برادرانش (عبدشمس، مطلّب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخواستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۹۳.</ref> | پس از وفات عبدمناف، هاشم و برادرانش (عبدشمس، مطلّب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخواستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۹۳.</ref> |