۱۷٬۱۲۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش مطلب) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
زهد به معنای پشت کردن به [[دنیا]]، توجه به [[آخرت]]، بریدن و قطع نظر کردن از غیر [[خدا]] و رویآوری به اوست.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه زهد، ج۴، ص۳۱۱.</ref> ضد آن رغبت و [[حرص]] به دنیا است.<ref>ابن منظور، لسان العرب ج۵، ص۹۷.</ref> [[امام علی(ع)]] با استناد به آیه ۲۳ [[سوره حدید]]، زهد را به معنای تأسف نخوردن بر آنچه که از دست رفته و شادی نکردن بر آنچه به دست آمده میداند.<ref>فیض الاسلام، شرح و ترجمه نهج البلاغه، ج۶، صفحه۱۲۹۱.</ref> <br /> | زهد به معنای پشت کردن به [[دنیا]]، توجه به [[آخرت]]، بریدن و قطع نظر کردن از غیر [[خدا]] و رویآوری به اوست.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه زهد، ج۴، ص۳۱۱.</ref> ضد آن رغبت و [[حرص]] به دنیا است.<ref>ابن منظور، لسان العرب ج۵، ص۹۷.</ref> [[امام علی(ع)]] با استناد به آیه ۲۳ [[سوره حدید]]، زهد را به معنای تأسف نخوردن بر آنچه که از دست رفته و شادی نکردن بر آنچه به دست آمده میداند.<ref>فیض الاسلام، شرح و ترجمه نهج البلاغه، ج۶، صفحه۱۲۹۱.</ref> <br /> | ||
در [[روایات]] زهد ناظر به دلبسته نبودن به دنیا، [[اسراف]] نکردن، استفاده صحیح از نعمتها، [[شکر]] بر [[نعمت]]، کوتاهی آرزوها، پرهیز از [[حرام|محرمات]]، غرور و [[تکبر]] تعریف شده است.<ref>ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش، ج۵، ص۲۲۲۸و۲۲۲۷.</ref> <br /> | در [[روایات]] زهد ناظر به دلبسته نبودن به دنیا، [[اسراف]] نکردن، استفاده صحیح از نعمتها، [[شکر]] بر [[نعمت]]، کوتاهی آرزوها، پرهیز از [[حرام|محرمات]]، غرور و [[تکبر]] تعریف شده است.<ref>ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش، ج۵، ص۲۲۲۸و۲۲۲۷.</ref> <br /> | ||
===تفاوت با رهبانیت=== | ===تفاوت با رهبانیت=== | ||
زهد در [[اسلام]] با [[رهبانیت]] در مسیحیت متفاوت است. رهبانیت به معنای بریدن از مردم و نعمتهای خداوند است اما زهد به معنای جدا شدن از مردم و دنیا نیست بلکه به معنای بیرغبتی و دلنبستن به آنها است. بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]]، زاهد، حلال خدا را بر خود حرام نمیکند اما اعتمادش به مال دنیا بیشتر از اعتمادش به خدا نیست.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۱۰.</ref> به گفته[[مرتضی مطهری]]، زاهد بر خلاف راهب، اجتماع و مسئولیتهای مدنی خود را ترک نمیکند و از نعمتهای خداوند مانند داشتن همسر و فرزند، سلامت و نظافت دوری نمیجوید.<ref>مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص۲۲۱.</ref> <br /> | زهد در [[اسلام]] با [[رهبانیت]] در مسیحیت متفاوت است. رهبانیت به معنای بریدن از مردم و نعمتهای خداوند است اما زهد به معنای جدا شدن از مردم و دنیا نیست بلکه به معنای بیرغبتی و دلنبستن به آنها است. بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]]، زاهد، حلال خدا را بر خود حرام نمیکند اما اعتمادش به مال دنیا بیشتر از اعتمادش به خدا نیست.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۱۰.</ref> به گفته[[مرتضی مطهری]]، زاهد بر خلاف راهب، اجتماع و مسئولیتهای مدنی خود را ترک نمیکند و از نعمتهای خداوند مانند داشتن همسر و فرزند، سلامت و نظافت دوری نمیجوید.<ref>مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص۲۲۱.</ref> <br /> | ||
==اهمیت == | ==اهمیت == | ||
زهد از مفاهیم اخلاقی و عرفانی است و در آموزههای دینی بسیار به آن سفارش شده است. از آن در [[فقه]] نیز بحث میشود و از نظر برخی از فقیهان زهد [[مستحب]] است. فقها در پرداخت [[زکات]]، زاهدان مستحق را در اولویت قرار میدهند.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۸.</ref> در برخی از متون فقهی، زاهد بودن از شرایط [[قاضی]] نیز قرار داده شده است.<ref>حلی، السرائر، ج۳، ص۵۳۸.</ref> همچنین گفته شده، حکم فقیهی که [[اعلمیت|عالمتر]] و زاهدتر است، در صورت اختلاف بر حکم فقیه دیگر مقدم است.<ref>حلی، تحریرالأحکام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۱۹.</ref> | زهد از مفاهیم اخلاقی و عرفانی است و در آموزههای دینی بسیار به آن سفارش شده است. از آن در [[فقه]] نیز بحث میشود و از نظر برخی از فقیهان زهد [[مستحب]] است. فقها در پرداخت [[زکات]]، زاهدان مستحق را در اولویت قرار میدهند.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۸.</ref> در برخی از متون فقهی، زاهد بودن از شرایط [[قاضی]] نیز قرار داده شده است.<ref>حلی، السرائر، ج۳، ص۵۳۸.</ref> همچنین گفته شده، حکم فقیهی که [[اعلمیت|عالمتر]] و زاهدتر است، در صورت اختلاف بر حکم فقیه دیگر مقدم است.<ref>حلی، تحریرالأحکام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۱۹.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۵: | ||
از [[امام صادق(ع)]] نیز نقل است که همه خوبیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن زهد و بیرغبتی به دنیا است.»<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۰۴.</ref> | از [[امام صادق(ع)]] نیز نقل است که همه خوبیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن زهد و بیرغبتی به دنیا است.»<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۰۴.</ref> | ||
=== زهد در تصوف=== | === زهد در تصوف=== | ||
زهد را، از | زهد را، از ارکان [[تصوف]] و عرفان و از مراحل [[سیر و سلوک]] دانستهاند{{مدرک}}گفته شده زهد در آراء و نظرات متصوفه در دورههای نخستین تأثیرگذار بوده است. البته تفسیری که متصوفه از زهد ارائه میدهند با نظر مشهور مسلمانان تفاوتهایی دارد. در نظر آنان، زهد به ترک دنیا و دشمن داشتن آن تفسیر شده است. آنان برای تأمین مخارج زندگی از زهد دست برنمیداشتند، اما [[اهل بیت]] دنیا داشتن و توجه به تأمین معاش را منافی با زهد ندانستهاند بلکه از نظر آنان دلبستگی و تعلق به دنیا با زهد منافات دارد. | ||
زهد متصوفه با عزلت ارتباط نزدیکی دارد و در زمان حکومت حضرت علی برخی به بهانه زهد ورزی از ورود در حکومت و سیاست خودداری کردند. | |||
==آثار و نشانهها== | ==آثار و نشانهها== |
ویرایش