confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مفسران غالباً ذیل آیه ۲۶۹ [[سوره بقره]] به تفصیل مراد از حکمت را بیان کردهاند. وجوه ذکر شده برای معنای حکمت از این قرار است: علم قرآن، شامل شناخت [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدّم و مؤخر، [[حلال]] و [[حرام]] و مانند آن؛ دستیابی به حقیقت در گفتار و کردار؛ علم دین؛ نبوت؛ شناخت خدا؛ فهم؛ [[خشیت]] و [[تقوا|پروای الهی]]؛ قرآن و [[فقه]]؛ [[سنت|سنّت]]؛<ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی؛ طبرسی؛ قرطبی؛ ابنکثیر، ذیل آیه </ref> آنچه خدا به پیامبران و امتهایشان عطا کرده است، از قبیل کتاب و نشانههای پیامبران، که آنان را به شناخت خدا و دینش راهنمایی میکند و لطفی است از جانب او که به هرکس بخواهد عطا میکند؛ علم و عمل به آن؛ و علم نافعی که به عمل بینجامد<ref> رجوع کنید به طوسی؛ زمخشری؛ طبرسی؛ سیوطی، ذیل آیه </ref> به اعتقاد طباطبائی،<ref> ذیل بقره: ۲۶۹ </ref> گزارههای حق و مطابق با واقع، از آنرو که به گونهای مشتمل بر [[سعادت]] انسان است، حکمت خوانده میشود، مانند معارف حقه الهیه درباره مبدأ و [[معاد]]. همچنین معارفی که حقایق عالم طبیعی را توضیح میدهد، از آنرو که با سعادت انسان مرتبط است، حکمت است، زیرا حقایق فطری، اساس تشریعات دینی است. | مفسران غالباً ذیل آیه ۲۶۹ [[سوره بقره]] به تفصیل مراد از حکمت را بیان کردهاند. وجوه ذکر شده برای معنای حکمت از این قرار است: علم قرآن، شامل شناخت [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدّم و مؤخر، [[حلال]] و [[حرام]] و مانند آن؛ دستیابی به حقیقت در گفتار و کردار؛ علم دین؛ نبوت؛ شناخت خدا؛ فهم؛ [[خشیت]] و [[تقوا|پروای الهی]]؛ قرآن و [[فقه]]؛ [[سنت|سنّت]]؛<ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی؛ طبرسی؛ قرطبی؛ ابنکثیر، ذیل آیه </ref> آنچه خدا به پیامبران و امتهایشان عطا کرده است، از قبیل کتاب و نشانههای پیامبران، که آنان را به شناخت خدا و دینش راهنمایی میکند و لطفی است از جانب او که به هرکس بخواهد عطا میکند؛ علم و عمل به آن؛ و علم نافعی که به عمل بینجامد<ref> رجوع کنید به طوسی؛ زمخشری؛ طبرسی؛ سیوطی، ذیل آیه </ref> به اعتقاد طباطبائی،<ref> ذیل بقره: ۲۶۹ </ref> گزارههای حق و مطابق با واقع، از آنرو که به گونهای مشتمل بر [[سعادت]] انسان است، حکمت خوانده میشود، مانند معارف حقه الهیه درباره مبدأ و [[معاد]]. همچنین معارفی که حقایق عالم طبیعی را توضیح میدهد، از آنرو که با سعادت انسان مرتبط است، حکمت است، زیرا حقایق فطری، اساس تشریعات دینی است. | ||
در تمام این معانی، یک معیار کلی وجود دارد و آن بازداشتن از نادرستی و ناراستی است و چون قرآن، سنّت، عقل، علم، شریعت، خشیت و | در تمام این معانی، یک معیار کلی وجود دارد و آن بازداشتن از نادرستی و ناراستی است و چون قرآن، سنّت، عقل، علم، شریعت، [[خشیت]] و [[ورع]]، همه، از مصادیق بازدارنده از خطا و ناراستیاند، حکمت خوانده شدهاند، لذا حکمت منحصر به هیچیک از آنها نیست. همچنین حکمت در روایات نوعی ثبات و استواری رأی خوانده شده<ref> برای نمونه رجوع کنید به مجلسی، ج ۱، ص۲۱۶ </ref> که صفتی نفسانی است و دیگر موارد، یا وسایل و مقدمات ایجاد و تقویت آن است یا از جمله مصادیق و ثمرههای آن. | ||
در آیه پنجم [[سوره قمر]]، تعبیر «حکمة بالغة» بهکار رفته که در فرهنگ اسلامی پرکاربرد است. در این آیه و آیات پیش از آن، سخن از نزدیک شدن [[قیامت]] و شکافتن ماه است و اینکه [[کافر|کافران]] چون آیت و نشانهای ببینند، روی بگردانند و تکذیب کنند و هوسهای خویش را دنبال کنند، در حالی که اَخبار مردمان گذشته به عنوان حکمت بالغهای که هشدارهایشان به کافران سود نبخشد، به آنان رسیده است. | در آیه پنجم [[سوره قمر]]، تعبیر «حکمة بالغة» بهکار رفته که در فرهنگ اسلامی پرکاربرد است. در این آیه و آیات پیش از آن، سخن از نزدیک شدن [[قیامت]] و شکافتن ماه است و اینکه [[کافر|کافران]] چون آیت و نشانهای ببینند، روی بگردانند و تکذیب کنند و هوسهای خویش را دنبال کنند، در حالی که اَخبار مردمان گذشته به عنوان حکمت بالغهای که هشدارهایشان به کافران سود نبخشد، به آنان رسیده است. |