پرش به محتوا

اسناد: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadpur
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:


==تدوین احادیث==
==تدوین احادیث==
در اواخر سدهٔ ۱ق، لزوم ذکر اسناد به هنگام روایت به شدت احساس می‌شد. به گفته ابن سیرین (د ۱۱۰ق)، پیش‌تر از اسانید پرسیده نمی‌شد و با ظهور فتنه گران نیاز به ذکر اسانید به عنوان عاملی بازدارنده از رواج احادیث ساختگی احساس گردید<ref>نک: مسلم، صحیح، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>ترمذی، سنن، ج۵، ص۷۴۰.</ref><ref>دارمی، سنن، ج۱، ص۱۱۲.</ref> در همین دوره، زُهری کسانی چون اسحاق بن ابیفروه را به سبب بازگو نکردن «اسناد»هایی که به زبان آوردن آن‌ها می‌توانست اعتبار حدیث را مخدوش سازد، به سختی مورد عتاب قرار داده است<ref>نک: حاکم، معرفة علوم الحدیث، ص۶.</ref><ref>ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۳۶۵.</ref> با این همه وجود انبوهی از احادیث بدون اسناد (اصطلاحاً [[حدیث مرسل|مرسل]]) از [[تابعین|تابعین]] نامدار چون ابن سیرین، زهری، سعید بن مسیب، [[حسن بصری]]، شعبی و ابراهیم نخعی در آثار گردآورندگان حدیث، به روشنی حکایت از آن دارد که در آن روزگار روایت بی‌اسناد از پیامبر(ص)، شاید در مورد آنان که به قوت اسانیدشان شهره بودند، چندان هم نکوهیده نبوده است. یکی از عواملی که به تصریح زهری، موجب روا داشتن تسامح در یادکرد اسانید بود، همانا شهرت و مقبولیت مضمون آن نزد اهل دانش بود<ref>نک: صنعانی، المصنف، ج۱، ص۳۳۲.</ref>.
در اواخر سدهٔ ۱ق، لزوم ذکر اسناد به هنگام روایت به شدت احساس می‌شد. به گفته ابن سیرین (د ۱۱۰ق)، پیش‌تر از اسانید پرسیده نمی‌شد و با ظهور فتنه گران نیاز به ذکر اسانید به عنوان عاملی بازدارنده از رواج احادیث ساختگی احساس گردید<ref>نک: مسلم، صحیح، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>ترمذی، سنن، ج۵، ص۷۴۰.</ref><ref>دارمی، سنن، ج۱، ص۱۱۲.</ref> در همین دوره، زُهری کسانی چون اسحاق بن ابیفروه را به سبب بازگو نکردن «اسناد»هایی که به زبان آوردن آن‌ها می‌توانست اعتبار حدیث را مخدوش سازد، به سختی مورد عتاب قرار داده است<ref>نک: حاکم، معرفة علوم الحدیث، ص۶.</ref><ref>ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۳، ص۳۶۵.</ref> با این همه وجود انبوهی از احادیث بدون اسناد (اصطلاحاً [[حدیث مرسل|مرسل]]) از [[تابعین|تابعین]] نامدار چون ابن سیرین، زهری، سعید بن مسیب، [[حسن بصری]]، شعبی و ابراهیم نخعی در آثار گردآورندگان حدیث، به روشنی حکایت از آن دارد که در آن روزگار روایت بی‌اسناد از پیامبر(ص)، شاید در مورد آنان که به قوت اسانیدشان شهره بودند، چندان هم نکوهیده نبوده است. یکی از عواملی که به تصریح زهری، موجب روا داشتن تسامح در یادکرد اسانید بود، همانا شهرت و مقبولیت مضمون آن نزد اهل دانش بود.<ref>نک: صنعانی، المصنف، ج۱، ص۳۳۲.</ref>


===لزوم ذکر سند===
===لزوم ذکر سند===
خط ۲۸: خط ۲۸:


===سلسلۀ سند===
===سلسلۀ سند===
همزمان با تدوین [[حدیث]] و نقد احادیث بی‌اسناد، گونه‌ای دیگر از نقد سندی نیز به شدت از سوی محدثان مورد توجه قرار داشت. در حقیقت اسناد به خودی خود اعتباری برای روایت تحصیل نمی‌کرد و تنها ارزش آن از آنجا بود که نقادان حدیث را قادر ساخت تا [[محدثان|راویان]] گرفته در سلسلهٔ اسناد را مورد بررسی رجالی قرار داده، اعتبار سند را بیازمایند. سخن از نقد رجالی، یا به اصطلاح «[[جرح]]‌ و [[تعدیل|تعدیلِ]]» آنان به‌اندازهٔ خود اسناد پیشینه دارد، اما گفتوگوهای جزئی‌تر، چون سخن از رده‌بندی احادیث از حیث اعتبار اسانید آنها به [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث حسن|حسن]] [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، یا سخن از انواع خلل در اسانید روایات، با قدری تأخیر به میان آمده است.
همزمان با تدوین [[حدیث]] و نقد احادیث بی‌اسناد، گونه‌ای دیگر از نقد سندی نیز به شدت از سوی محدثان مورد توجه قرار داشت. در حقیقت اسناد به خودی خود اعتباری برای روایت تحصیل نمی‌کرد و تنها ارزش آن از آنجا بود که نقادان حدیث را قادر ساخت تا [[محدثان|راویان]] گرفته در سلسلهٔ اسناد را مورد بررسی رجالی قرار داده، اعتبار سند را بیازمایند. سخن از نقد رجالی، یا به اصطلاح «[[جرح]]‌ و [[تعدیل|تعدیلِ]]» آنان به‌اندازهٔ خود اسناد پیشینه دارد، اما گفتوگوهای جزئی‌تر، چون سخن از رده‌بندی احادیث از حیث اعتبار اسانید آنها به [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث حسن|حسن]] [[حدیث ضعیف|ضعیف]]، یا سخن از انواع خلل در اسانید روایات، با قدری تأخیر به میان آمده است.{{مدرک}}


===اعتبار سند===
===اعتبار سند===
خط ۳۴: خط ۳۴:


==اسناد عالی و نازل==
==اسناد عالی و نازل==
برخی از مباحث درباره اسناد، چون بحث از عالی یا نازل بودن آن، اگر چه نزد [[حدیث|محدثان]] ارزش فنی خاصی برخوردار بود، اما عملاً در اعتبار سندی تأثیری نمی‌گذارد. ارائهٔ اسنادی که با کم‌ترین واسطه‌ها و با کوتاه‌ترین سلسلهٔ اسناد به [[پیامبر(ص)]] ختم گردد و در اصطلاح «اسناد عالی» خوانده می‌شود، در واقع نشان می‌دهد که چگونه محدث با تحمل رنج سفر و درک محضر مشایخ پرشمار و شیوخ کهن‌سال، راه خود را برای اسناد حدیث به پیامبر(ص) کوتاه کرده است؛ حال آنکه برای محدثی در همان عصر، ارائه اسنادی پر واسطه با سلسله‌ای بلند که اصطلاحاً «اسناد نازل» خوانده می‌شود، نشانی از ضعف او در فن حدیث بود.
برخی از مباحث درباره اسناد، چون بحث از عالی یا نازل بودن آن، اگر چه نزد [[حدیث|محدثان]] ارزش فنی خاصی برخوردار بود، اما عملاً در اعتبار سندی تأثیری نمی‌گذارد. ارائهٔ اسنادی که با کم‌ترین واسطه‌ها و با کوتاه‌ترین سلسلهٔ اسناد به [[پیامبر(ص)]] ختم گردد و در اصطلاح «اسناد عالی» خوانده می‌شود، در واقع نشان می‌دهد که چگونه محدث با تحمل رنج سفر و درک محضر مشایخ پرشمار و شیوخ کهن‌سال، راه خود را برای اسناد حدیث به پیامبر(ص) کوتاه کرده است؛ حال آنکه برای محدثی در همان عصر، ارائه اسنادی پر واسطه با سلسله‌ای بلند که اصطلاحاً «اسناد نازل» خوانده می‌شود، نشانی از ضعف او در فن حدیث بود.{{مدرک}}


==تفاوت متن و سند==
==تفاوت متن و سند==
هر حدیث ضبط شده در آثار روایی، معمولاً از یک بخش آغازین «سند» و در دنباله آن «متن» حدیث تشکیل شده است.
هر حدیث ضبط شده در آثار روایی، معمولاً از یک بخش آغازین «سند» و در دنباله آن «متن» حدیث تشکیل شده است.{{مدرک}}


==جدایی بین دو اسناد==
==جدایی بین دو اسناد==
خط ۴۳: خط ۴۳:


==اسناد معلق==
==اسناد معلق==
آنجا که احادیثی با سند همسان در کتابی کنار هم آورده شده باشند، گاه با اتکا به سند نخستین سند مشترک یا بخش مشترک سندها حذف می‌گردد و به اصطلاح اسناد حدیث‌های بعدی به اسناد نخستین «تعلیق» می‌شوند. چنین احادیث را «[[حدیث معلق|حدیث‌ معلق‌]]] گویند.
آنجا که احادیثی با سند همسان در کتابی کنار هم آورده شده باشند، گاه با اتکا به سند نخستین سند مشترک یا بخش مشترک سندها حذف می‌گردد و به اصطلاح اسناد حدیث‌های بعدی به اسناد نخستین «تعلیق» می‌شوند. چنین احادیث را «[[حدیث معلق|حدیث‌ معلق‌]]] گویند.{{مدرک}}


==تأخر سند==
==تأخر سند==
خط ۵۱: خط ۵۱:
نزد [[شیعه اثنی عشری|امامیه]]، ذکر اسانید تا پیامبر(ص) از سوی [[ائمه(ع)|ائمه(ع)]] چندان معمول نبوده و غالباً روایت آنان از پیامبر(ص) یا حضرت [[علی بن ابیطالب(ع)|علی(ع)]] با حذف سلسلهٔ اسناد صورت گرفته است، اما گاه برخی از امامان(ع) به صراحت بیان داشته‌اند که آنچه از حدیث بر زبان می‌آورند، روایت پدر از نیاکان تا علی(ع) و او از پیامبر(ص) است<ref>مثلاً نک: مفید، الامالی، ص۴۲.</ref><ref>نیز برای پژوهش در مورد اصطلاح تکرارشوندهٔ «اسند عنه» در رجال طوسی، نک: حسینی، المصطلح الرجالی اسند عنه، ص۹۸ -۱۵۴.</ref> به هر تقدیر در منابع امامیه گاه در تداوم اسناد ائمه(ع) تا پیامبر(ص)، سلسلهٔ اسناد تا خداوند نیز مذکور می‌گردد؛ دراین‌باره گاه به اسناد پیامبر(ص) از طریق [[جبرئیل|جبرئیل]]‌(ع) به خداوند<ref>مثلاً ابن بابویه، التوحید، ص۲۵.</ref><ref>مفید، الامالی، ص۴۲.</ref> و گاه از طریق جبرئیل با واسطه چند تن‌ دیگر از فرشتگان<ref>مثلاً نک: الاختصاص، ص۴۵.</ref> اشاره شده است.
نزد [[شیعه اثنی عشری|امامیه]]، ذکر اسانید تا پیامبر(ص) از سوی [[ائمه(ع)|ائمه(ع)]] چندان معمول نبوده و غالباً روایت آنان از پیامبر(ص) یا حضرت [[علی بن ابیطالب(ع)|علی(ع)]] با حذف سلسلهٔ اسناد صورت گرفته است، اما گاه برخی از امامان(ع) به صراحت بیان داشته‌اند که آنچه از حدیث بر زبان می‌آورند، روایت پدر از نیاکان تا علی(ع) و او از پیامبر(ص) است<ref>مثلاً نک: مفید، الامالی، ص۴۲.</ref><ref>نیز برای پژوهش در مورد اصطلاح تکرارشوندهٔ «اسند عنه» در رجال طوسی، نک: حسینی، المصطلح الرجالی اسند عنه، ص۹۸ -۱۵۴.</ref> به هر تقدیر در منابع امامیه گاه در تداوم اسناد ائمه(ع) تا پیامبر(ص)، سلسلهٔ اسناد تا خداوند نیز مذکور می‌گردد؛ دراین‌باره گاه به اسناد پیامبر(ص) از طریق [[جبرئیل|جبرئیل]]‌(ع) به خداوند<ref>مثلاً ابن بابویه، التوحید، ص۲۵.</ref><ref>مفید، الامالی، ص۴۲.</ref> و گاه از طریق جبرئیل با واسطه چند تن‌ دیگر از فرشتگان<ref>مثلاً نک: الاختصاص، ص۴۵.</ref> اشاره شده است.
===اسناد در احادیث شیعه و کتب اربعه ایشان===
===اسناد در احادیث شیعه و کتب اربعه ایشان===
ذکر اسانید در آثار حدیث امامیه عموماً و در [[کتب اربعه|کتب اربعه]] دیده می‌شود، اما گاه اسانید مشترک حذف گردیده، به بخش مختص به اسانید در پایان کتاب موکول شده است. این شیوه در [[من لا یحضره الفقیه|من لایحضره الفقیه]]‌ [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] و در کتاب [[تهذیب الأحکام|تهذیب]] تألیف [[شیخ طوسی]]، از کتب اربعهٔ امامیه دیده می‌شود.
ذکر اسانید در آثار حدیث امامیه عموماً و در [[کتب اربعه|کتب اربعه]] دیده می‌شود، اما گاه اسانید مشترک حذف گردیده، به بخش مختص به اسانید در پایان کتاب موکول شده است. این شیوه در [[من لا یحضره الفقیه|من لایحضره الفقیه]]‌ [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] و در کتاب [[تهذیب الأحکام|تهذیب]] تألیف [[شیخ طوسی]]، از کتب اربعهٔ امامیه دیده می‌شود.{{مدرک}}


===قرب الاسناد===
===قرب الاسناد===
علاوه بر اعتبار استنادی حدیث، نزد محدثان [[شیعه اثنی عشری|امامیه]] عنایت ویژه‌ای به دستیابی و گردآوری احادیث برخوردار از اسناد عالی دیده می‌شد و همین امر برخی از آنان را به تألیف کتب با اسانید کوتاه تا [[ائمه شیعه(ع)|ائمه(ع)]] با عنوان مشترک «قُرب‌ الاسناد» واداشته است؛ از آن جمله است: قرب الاسناد عبدالله بن جعفر حمیری<ref>چاپ تهران، ۱۳۶۹ق.</ref> و آثاری با همین نام از [[محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین|محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۳۴.</ref>، [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۷.</ref><ref>طوسی، الفهرست، ص۱۱۵.</ref><ref>نجاشی، رجال، ص۲۶۰.</ref>، [[ابوالحسین ابن معمر کوفی|ابوالحسین ابن معمر کوفی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۸.</ref><ref>طوسی، الفهرست، ص۲۲۰</ref>، [[علی بن حسین بن موسی بن بابویه|علی بن حسین ابن بابویه قمی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۲۶۱.</ref><ref>طوسی، رجال، ص۱۱۹.</ref><ref> برای موارد نقل از آن در آثار متأخر، نک: آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۷، صص۶۹ -۷۰.</ref>، [[محمد بن جعفر بن به طه قمی|محمد بن جعفر ابن بطة قمی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۷۳.</ref> و [[ابوالفرج محمد بن ابی عمران قزوینی|ابوالفرج محمد بن ابی عمران قزوینی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۹۷.</ref>.
علاوه بر اعتبار استنادی حدیث، نزد محدثان [[شیعه اثنی عشری|امامیه]] عنایت ویژه‌ای به دستیابی و گردآوری احادیث برخوردار از اسناد عالی دیده می‌شد و همین امر برخی از آنان را به تألیف کتب با اسانید کوتاه تا [[ائمه شیعه(ع)|ائمه(ع)]] با عنوان مشترک «قُرب‌ الاسناد» واداشته است؛ از آن جمله است: قرب الاسناد عبدالله بن جعفر حمیری<ref>چاپ تهران، ۱۳۶۹ق.</ref> و آثاری با همین نام از [[محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین|محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۳۴.</ref>، [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم قمی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۷.</ref><ref>طوسی، الفهرست، ص۱۱۵.</ref><ref>نجاشی، رجال، ص۲۶۰.</ref>، [[ابوالحسین ابن معمر کوفی|ابوالحسین ابن معمر کوفی]]<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۷۸.</ref><ref>طوسی، الفهرست، ص۲۲۰</ref>، [[علی بن حسین بن موسی بن بابویه|علی بن حسین ابن بابویه قمی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۲۶۱.</ref><ref>طوسی، رجال، ص۱۱۹.</ref><ref> برای موارد نقل از آن در آثار متأخر، نک: آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۷، صص۶۹ -۷۰.</ref>، [[محمد بن جعفر بن به طه قمی|محمد بن جعفر ابن بطة قمی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۷۳.</ref> و [[ابوالفرج محمد بن ابی عمران قزوینی|ابوالفرج محمد بن ابی عمران قزوینی]]<ref>نجاشی، رجال، ص۳۹۷.</ref>


===اصل و اجازه===
===اصل و اجازه===
اسانید امامیه به مؤلفان کتب متقدمان مذهب مسمی به «اصول»، در فهرست‌هایی ثبت گردید که از مهم‌ترین آن‌ها دو کتاب الفهرست طوسی و رجال نجاشی برجای مانده است. اسانید مربوط به دوره‌های بعد را می‌توان علاوه بر منابع پراکنده، به طور گسترده‌ای از «اجازات» به دست آورد.
اسانید امامیه به مؤلفان کتب متقدمان مذهب مسمی به «اصول»، در فهرست‌هایی ثبت گردید که از مهم‌ترین آن‌ها دو کتاب الفهرست طوسی و رجال نجاشی برجای مانده است. اسانید مربوط به دوره‌های بعد را می‌توان علاوه بر منابع پراکنده، به طور گسترده‌ای از «اجازات» به دست آورد.{{مدرک}}


==رویکرد فِرَق==
==رویکرد فِرَق==
خط ۶۳: خط ۶۳:


==اسناد در علوم دیگر==
==اسناد در علوم دیگر==
اسناد به معنی ارائه دادن سیر انتقال یک سلسله از تعالیم در خلال نسل‌ها، نه تنها در حدیث، بلکه به طور عام در همه علوم نقلی کمابیش تداول داشته است.
اسناد به معنی ارائه دادن سیر انتقال یک سلسله از تعالیم در خلال نسل‌ها، نه تنها در حدیث، بلکه به طور عام در همه علوم نقلی کمابیش تداول داشته است.{{مدرک}}


===علم قرائت===
===علم قرائت===
خط ۶۹: خط ۶۹:


===تاریخ و قصص===
===تاریخ و قصص===
سلسله‌های اسناد، مشابه با حدیث در کتب مشتمل بر اخبار تاریخی و قصص، چون [[تاریخ طبری|تاریخ طبری]]‌، مغازی واقدی و صدها متن دیگر، و نیز در آثار ادبی در روایت شعر و لغت و غیر آن قابل مشاهده است.
سلسله‌های اسناد، مشابه با حدیث در کتب مشتمل بر اخبار تاریخی و قصص، چون [[تاریخ طبری|تاریخ طبری]]‌، مغازی واقدی و صدها متن دیگر، و نیز در آثار ادبی در روایت شعر و لغت و غیر آن قابل مشاهده است.{{مدرک}}


===علوم اسلامی===
===علوم اسلامی===
کاربر ناشناس