پرش به محتوا

اسیران کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۱
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
در روایاتی منسوب به امام سجاد(ع)، شیوه رفتار مأموران ابن زیاد این‌گونه نقل شده است: علی بن حسین(ع) را بر شتری لاغر و لَنگ که جهاز آن چوبی و بدون زیرانداز بوده، سوار کرده‌اند؛ در حالی‌که سر [[امام حسین(ع)]] بر نیزه، زنان پشت سر و نیزه‌ها گرداگرد آنها بودند. اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری می‌شد، با نیزه بر سرش می‌زدند تا زمانی که وارد شام شدند.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۹.</ref>
در روایاتی منسوب به امام سجاد(ع)، شیوه رفتار مأموران ابن زیاد این‌گونه نقل شده است: علی بن حسین(ع) را بر شتری لاغر و لَنگ که جهاز آن چوبی و بدون زیرانداز بوده، سوار کرده‌اند؛ در حالی‌که سر [[امام حسین(ع)]] بر نیزه، زنان پشت سر و نیزه‌ها گرداگرد آنها بودند. اگر اشکی از چشم یکی از آنها جاری می‌شد، با نیزه بر سرش می‌زدند تا زمانی که وارد شام شدند.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۹.</ref>
== حضور اسرا در شام==
== حضور اسرا در شام==
درباره رخدادهای ورود اسرا به شام، چگونگی برخورد با آنها، محل اقامت و خطبه‌خوانی برخی از اسیران، گزارش‌هایی در منابع تاریخی وجود دارد. بنا بر این گزارش‌ها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز [[۱ صفر|اول صفر]] بوده‌ است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷.</ref> در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «[[باب الساعات|ساعات]]» وارد شهر کرده و بنا به نقل [[سهل بن سعد ساعدی|سهل بن سعد]]، شهر را به دستور یزید، آذین‌بندی کرده بودند.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰.</ref>
درباره رخدادهای ورود اسرا به شام، چگونگی برخورد با آنها، محل اقامت و خطبه‌خوانی برخی از اسیران، گزارش‌هایی در منابع تاریخی وجود دارد. بنا بر این گزارش‌ها، ورود سرهای شهیدان به شام در روز [[۱ صفر|اول صفر]] بوده‌ است.<ref>ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۷.</ref> در این روز اسیران را از دروازه «توما» یا «[[باب الساعات|ساعات]]» وارد شهر کرده و بنا به نقل [[سهل بن سعد ساعدی|سهل بن سعد]]، شهر را به دستور یزید، آذین‌بندی کرده بودند.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰.</ref>و پانصد هزار نفر ازمردم در حالی  که جامه نو پوشیده ودف وطبل وبوق ودهل می‌زدند به تماشای اسیران آمده بودند.{{مدرک}}


پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی [[مسجد جامع اموی (دمشق)|مسجد جامع اموی]]، بر سکویی جای دادند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref> امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نرده‌های چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. <ref>[http://iqna.ir/fa/news/1406744 «محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی»،] خبرگزاری بین المللی قرآن.</ref>
پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی [[مسجد جامع اموی (دمشق)|مسجد جامع اموی]]، بر سکویی جای دادند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref> امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نرده‌های چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. <ref>[http://iqna.ir/fa/news/1406744 «محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی»،] خبرگزاری بین المللی قرآن.</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:
*'''برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوب‌دستی به آن می‌زد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویه بن ابوسفیان]] شروع به گریه کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که شیخ صدوق نقل کرده، یزید سر امام حسین را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفته‌اند او هنگامی که در بازی می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین می‌ریخت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref>
*'''برخورد یزید با سر امام در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوب‌دستی به آن می‌زد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویه بن ابوسفیان]] شروع به گریه کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که شیخ صدوق نقل کرده، یزید سر امام حسین را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفته‌اند او هنگامی که در بازی می‌برد، جام آب‌جو را گرفته می‌نوشید و ته‌مانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین می‌ریخت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref>
*'''اعتراض حاضران:''' عده‌ای از حاضران، به رفتار یزید در مجلس اعتراض کردند؛ از جمله [[یحیی بن حکم]]، برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۵.</ref> [[ابوبرزه اسلمی|اَبوبَرْزه اَسْلَمی]] نیز اعتراض کرد و به دستور یزید از مجلس اخراج شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.</ref>
*'''اعتراض حاضران:''' عده‌ای از حاضران، به رفتار یزید در مجلس اعتراض کردند؛ از جمله [[یحیی بن حکم]]، برادر مروان بن حکم که یزید با مشت به سینه وی زد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۵.</ref> [[ابوبرزه اسلمی|اَبوبَرْزه اَسْلَمی]] نیز اعتراض کرد و به دستور یزید از مجلس اخراج شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۶.</ref>
==خطبه‌خوانی اسرا==
==خطبه‌خوانی اسرا==
پس از ورود اسیران کربلا به [[کوفه]]، [[خطبه امام سجاد در کوفه|امام سجاد(ع)]]<ref>ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰.</ref>، و [[خطبه حضرت زینب در کوفه|حضرت زینب(س)]] با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کرده‌اند.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.</ref> [[سید جعفر شهیدی]]، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبه‌هایی را در کوفه دشوار دانسته است.<ref>شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.</ref> خطبه‌هایی نیز به [[فاطمه دختر امام حسین(ع)|فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)]]<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.</ref> و [[ام‌کلثوم دختر امام علی(ع)]] نسبت داده شده است.<ref>ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.</ref>
پس از ورود اسیران کربلا به [[کوفه]]، [[خطبه امام سجاد در کوفه|امام سجاد(ع)]]<ref>ابن‌نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰.</ref>، و [[خطبه حضرت زینب در کوفه|حضرت زینب(س)]] با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کرده‌اند.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.</ref> [[سید جعفر شهیدی]]، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبه‌هایی را در کوفه دشوار دانسته است.<ref>شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.</ref> خطبه‌هایی نیز به [[فاطمه دختر امام حسین(ع)|فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)]]<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.</ref> و [[ام‌کلثوم دختر امام علی(ع)]] نسبت داده شده است.<ref>ابن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.</ref>
۱۸٬۵۴۶

ویرایش