پرش به محتوا

قنبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ مارس ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


==جایگاه==
==جایگاه==
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref> التنبیه و الاشراف، ص۲۵۸</ref> نام او در کنار [[اویس قرنی]]، [[میثم تمار]]، [[کمیل]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[مالک اشتر]] و… در [[شرطة الخمیس]] آمده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵; کشی، ج۱؛ خویی، ج۵،۶</ref> وی همچنین دربان [[امام حسن مجتبی(ع)]] بوده است.<ref> تنبیه والاشراف، ص261</ref>
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref> مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۵۸</ref> نام او در کنار [[اویس قرنی]]، [[میثم تمار]]، [[کمیل]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[مالک اشتر]] و… در [[شرطة الخمیس]] آمده است.<ref> البرقی، الرجال، ص4</ref> وی همچنین دربان [[امام حسن مجتبی(ع)]] بوده است.<ref> مسعودی، تنبیه والاشراف، ص261</ref>


[[امام صادق (ع)]] می‌فرماید:
[[امام صادق (ع)]] می‌فرماید:
خط ۳۲: خط ۳۲:


==دوران امام علی(ع)==
==دوران امام علی(ع)==
درباره قنبر در دوران امام علی (ع) اطلاعاتی و گزارش‌هایی در منابع تاریخی آمده است؛ از جمله اینکه [[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی (ع) یاد می‌کند.<ref> طوسی، ص۷۹</ref>، به گفته ابن قتیبه و ذهبی او در شورش بر علیه [[عثمان]]، در کنار امام حسن (ع) و در دفاع از خلیفه زخمی شد.<ref> ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۵۹؛ ابن قتیبه، ج۱، ص۶۲</ref><ref> مسعودی، مروج‌الذهب، ج۲، ص۳۴۵</ref>
درباره قنبر در دوران امام علی (ع) اطلاعاتی و گزارش‌هایی در منابع تاریخی آمده است؛ از جمله اینکه [[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی (ع) یاد می‌کند.<ref> طوسی، رجال، ص۷۹</ref>، به گفته ابن قتیبه و ذهبی او در شورش بر علیه [[عثمان]]، در کنار امام حسن (ع) و در دفاع از خلیفه زخمی شد.<ref> ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۵۹؛ ابن قتیبه، الإمامة و السیاسة، ج۱، ص۶۲</ref><ref> مسعودی، مروج‌الذهب، ج۲، ص۳۴۵</ref>


در [[جنگ صفین]]، علی (ع) در برابر غلام عمرو بن عاص -که پرچمی فراز آورده بود-، پرچمی به او داد تا برافرازد.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۶۳</ref><ref> ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۲۷۹</ref> وی در این جنگ [[حرب غلام معاویه]] را کشت. <ref> ابن اعثم كوفى، الفتوح، ص610 </ref>
در [[جنگ صفین]]، علی (ع) در برابر غلام عمرو بن عاص -که پرچمی فراز آورده بود-، پرچمی به او داد تا برافرازد.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۶۳</ref><ref> ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۲۷۹</ref> وی در این جنگ [[حرب غلام معاویه]] را کشت. <ref> ابن اعثم كوفى، الفتوح، ص610 </ref>


پس از آنکه امام علی (ع) زره خود را ب ر تن مردی یهودی دید، به دادخواهی نزد [[شریح قاضی]] رفت، قاضی از او گواه خواست، حضرت [[امام حسن]](ع) و قنبر را با خود برد.<ref> شذرات الذهب، ج۱، ص۳۲۰؛ الغارات، ج۲، ص۷۲۲</ref>
پس از آنکه امام علی (ع) زره خود را بر تن مردی یهودی دید، به دادخواهی نزد [[شریح قاضی]] رفت، قاضی از او گواه خواست، حضرت [[امام حسن]](ع) و قنبر را با خود برد.<ref> ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۳۲۰؛ ثقفی کوفی،الغارات، ج۲، ص۷۲۲</ref>


روزی به قنبر دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر از روی احساسات، او را سه تازیانه بیشتر زد. علی (ع) آن مرد را وادار کرد تا سه تازیانه به قنبر بزند.<ref> کلینی، کافی، ج۷، ص۲۶۰</ref>
روزی به قنبر دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر از روی احساسات، او را سه تازیانه بیشتر زد. علی (ع) آن مرد را وادار کرد تا سه تازیانه به قنبر بزند.<ref> کلینی، کافی، ج۷، ص۲۶۰</ref>
خط ۴۷: خط ۴۷:
:«مَهْلًا یا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا...؛ آرام باش ای قنبر، به کسی که به تو توهین کرده، اهانت نکن...<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۲۴؛ مستدرک، ج۱۱، ص۲۹۱؛ مفید، امالی، ص۱۱۱</ref>
:«مَهْلًا یا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا...؛ آرام باش ای قنبر، به کسی که به تو توهین کرده، اهانت نکن...<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۶۴، ص۴۲۴؛ مستدرک، ج۱۱، ص۲۹۱؛ مفید، امالی، ص۱۱۱</ref>


قنبر مقداری از [[بیت المال]] که کیسه‌هایی پر از ظروف طلا و نقره بود را پنهان نمود تا حضرت علی (ع) آنها را تقسیم نکند. پس از پایان تقسیم، حضرت علی(ع) را آگاه کرد، وقتی حضرت علی(ع) علت این کار را از او جویا شد قنبر گفت: یا امیرالمومنین شما همه را تقسیم کردید و چیزی برای خود بر نداشتید. من اینها را برای شما ذخیره کرده‌ام. حضرت علی(ع) آنها را به بیت‌المال برگرداند و تقسیم کرد.<ref>الغارات، ترجمه، ص45</ref>
قنبر مقداری از [[بیت المال]] که کیسه‌هایی پر از ظروف طلا و نقره بود را پنهان نمود تا حضرت علی (ع) آنها را تقسیم نکند. پس از پایان تقسیم، حضرت علی(ع) را آگاه کرد، وقتی حضرت علی(ع) علت این کار را از او جویا شد قنبر گفت: یا امیرالمومنین شما همه را تقسیم کردید و چیزی برای خود بر نداشتید. من اینها را برای شما ذخیره کرده‌ام. حضرت علی(ع) آنها را به بیت‌المال برگرداند و تقسیم کرد.<ref> ثقفی کوفی، الغارات(ترجمه)، ص45</ref>


==شهادت==
==شهادت==
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref> کشی، رجال، ص۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ مفید، اختصاص، ص۷۲</ref><ref> مفید، ارشاد، ج۱، ص۳۲۸</ref> در یکی از روایات درباره نحوه کشته‌شدن او چنین است:
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref> کشی، رجال، ص۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ مفید، اختصاص، ص۷۲؛ مفید، ارشاد، ج۱، ص۳۲۸</ref> در یکی از روایات درباره نحوه کشته‌شدن او چنین است:


:::وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: شما نزد على چكار می‌كردى. قنبر گفت: من آب وضوء براى او فراهم می‌كردم. حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه می‌گفت؟ قنبر گفت: او هنگامى كه از [[وضو|وضوى]] خود فارغ می‌شد آیه 44 و 45 [[سوره انعام]] را می‌خواند. حجاج گفت: گمان می‌كنم وى اين [[آيه]] را درباره ما تأويل می‌كرد. قنبر گفت: آرى. حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهى كرد؟ گفت: در اين صورت من خوشبخت می‌شوم و تو بدبخت خواهى شد، حجاج امر كرد گردن او را زدند.<ref> الغارات، ترجمه، ص535</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref> حموی، معجم ‏البلدان، ج‏2، ص303</ref>
:::وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: شما نزد على چكار می‌كردى. قنبر گفت: من آب وضوء براى او فراهم می‌كردم. حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه می‌گفت؟ قنبر گفت: او هنگامى كه از [[وضو|وضوى]] خود فارغ می‌شد آیه 44 و 45 [[سوره انعام]] را می‌خواند. حجاج گفت: گمان می‌كنم وى اين [[آيه]] را درباره ما تأويل می‌كرد. قنبر گفت: آرى. حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهى كرد؟ گفت: در اين صورت من خوشبخت می‌شوم و تو بدبخت خواهى شد، حجاج امر كرد گردن او را زدند.<ref> ثقفی کوفی، الغارات (ترجمه) ص535</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref> حموی، معجم ‏البلدان، ج‏2، ص303</ref>


مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref> حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳</ref>
مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref> حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
==نوادگان==
==نوادگان==
نام برخی از نوادگان او در شمار روایان آمده است:
نام برخی از نوادگان او در شمار روایان آمده است:
* ابی جبیر پسر قنبر که از پدرش روایت نیز نقل کرده است. <ref>الإصابة،ج‏8، ص113</ref>
* ابی جبیر پسر قنبر که از پدرش روایت نیز نقل کرده است.<ref> ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ج‏8، ص113</ref>
* سالم بن قنبر <ref> حموی، معجم البدان، ج1، 310</ref>
* سالم بن قنبر<ref> حموی، معجم البدان، ج1، 310</ref>
* ابوالفضل العباس بن الحسن بن خشیش القنبری<ref> انساب، ج۱۰، ص۴۹۲</ref>
* ابوالفضل العباس بن الحسن بن خشیش القنبری<ref> سمعانی، انساب، ج۱۰، ص۴۹۲</ref>
* نعیم بن سالم بن قنبر مولی علی ابن أبی طالب ‏(ع)<ref> حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۱۰</ref>
* نعیم بن سالم بن قنبر مولی علی ابن أبی طالب ‏(ع)<ref> حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۱۰</ref>
* شاعری به نام محمد بن علی قنبری که در همدان سکونت داشت.<ref> سمعانی، انساب، ج۱۰، ص۴۹۱</ref>
* شاعری به نام محمد بن علی قنبری که در همدان سکونت داشت.<ref> سمعانی، انساب، ج۱۰، ص۴۹۱</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
=== قنبرخوانی ===
=== قنبرخوانی ===
{{اصلی|قنبرخوانی}}
{{اصلی|قنبرخوانی}}
در ایامی نه چندان دور، در بیشتر شهرهای ایران به ویژه در خراسان در ایام شهادت حضرت علی(ع)، مراسم «قنبر خوانی» در ظهر و شب 21 رمضان انجام می‌شد.
در ایامی نه چندان دور، در بیشتر شهرهای ایران به ویژه در خراسان در ایام شهادت حضرت علی(ع)، مراسم «قنبر خوانی» در ظهر و شب 21 [[رمضان]] انجام می‌شد.


در این آیین منبعث شده از شیوه نمایش «شبیه خوانی» از شاخه‌های هنر «نقالی»، مردی در نقش «قنبر» غلام وفادار حضرت علی(ع)، با لباسی سفید، کشکول و تبرزین، طی مراسم خاصی با خواندن اشعار و ذکر دعای «نادعلی» از حضرت کمک می‌طلبد و به اجرای آیین نمایشی می‌پردازد در حین اجرای این سنت نمایشی، مرم [[نذر|نذورات]] خود را پخش کرده و حاجات خود را طلب می‌کنند.<ref>http://irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=80751773</ref>
در این آیین منبعث شده از شیوه نمایش «شبیه خوانی» از شاخه‌های هنر «نقالی»، مردی در نقش «قنبر» غلام وفادار حضرت علی(ع)، با لباسی سفید، کشکول و تبرزین، طی مراسم خاصی با خواندن اشعار و ذکر دعای «نادعلی» از حضرت کمک می‌طلبد و به اجرای آیین نمایشی می‌پردازد در حین اجرای این سنت نمایشی، مرم [[نذر|نذورات]] خود را پخش کرده و حاجات خود را طلب می‌کنند.<ref>http://irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=80751773</ref>
خط ۷۶: خط ۷۶:
===اشعار===
===اشعار===
در اشعار نیز بارها به نام قنبر در کنار امام علی (ع) آمده است:
در اشعار نیز بارها به نام قنبر در کنار امام علی (ع) آمده است:
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|علی دیدم علی در خواب دیدم| علی در مسجد و محراب دیدم}}{{ب|علی دیدم سوار دُلدُلَش بود|چو قنبر در کنارش می دویدم<ref> پناهی، ص۷۵؛ بختیاری، ص۳۷۶.</ref>}}
{{شعر|نستعلیق}}{{ب|علی دیدم علی در خواب دیدم| علی در مسجد و محراب دیدم}}{{ب|علی دیدم سوار دُلدُلَش بود|چو قنبر در کنارش می دویدم<ref> پناهی، علی در ترانه‌های عامه، ص۷۵؛ بختیاری، سیرجان در آینه زمان، ص۳۷۶.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
* بختیاری، علی اکبر، سیرجان در آینه زمان، کرمان، ۱۳۷۸ش.
* بختیاری، علی اکبر، سیرجان در آینه زمان، کرمان، ۱۳۷۸ش.
* بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالكتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالكتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* پناهی سمنانی، محمد-احمد، علی درترانه های عامه، کتاب ماه وهنر، ۱۳۸۳ش.
* پناهی سمنانی، محمد-احمد، علی در ترانه‌های عامه، کتاب ماه وهنر، ۱۳۸۳ش.
* ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
* ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش.
* ثقفی کوفی، الغارات و شرح حال اعلام آن، ترجمه عزيز الله عطاردى، انتشارات عطارد، 1373ش.
* ثقفی کوفی، الغارات و شرح حال اعلام آن، ترجمه عزيز الله عطاردى، انتشارات عطارد، 1373ش.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
* مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبد الله اسماعیل الصاوی، القاهرة، دارالصاوی، بی تا(افست قم: مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة).
* مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبد الله اسماعیل الصاوی، القاهرة، دارالصاوی، بی تا(افست قم: مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة).
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چ دوم، ۱۴۰۹ق.
* البرقی، احمد بن محمد بن خالد، الرجال، تهران: دانشگاه تهران، بی‌تا.
{{پایان}}
{{پایان}}