پرش به محتوا

بهائیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۲۷۲: خط ۲۷۲:
==دیدگاه مراجع شیعه==
==دیدگاه مراجع شیعه==
[[پرونده:فتوای امام خمینی درباره بهائیت.jpg|بندانگشتی|[[استفتاء]] از [[امام خمینی]] درباره بهائیت.]]
[[پرونده:فتوای امام خمینی درباره بهائیت.jpg|بندانگشتی|[[استفتاء]] از [[امام خمینی]] درباره بهائیت.]]
[[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید شیعه]] اعتقاد به بهائیت را [[کفر]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به گلپایگانی،‌ مجمع المسائل، ۱۴۱۳ق، ج۳،‌ص۲۱۵؛ تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹؛ بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، استفتاءات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۵۰۳.</ref> و بهائیان را [[نجس]]<ref>بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۱۰؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۵ و۶۶.</ref> می‌دانند و از هر گونه معاشرت با آنان برحذر می‌دارند.<ref>تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹ و۳۲۷؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۶.</ref>
[[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید شیعه]] اعتقاد به بهائیت را [[کفر]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به گلپایگانی،‌ مجمع المسائل، ۱۴۱۳ق، ج۳،‌ص۲۱۵؛ تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹؛ بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، استفتاءات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۵۰۳.</ref> و بهائیان را [[نجس]]<ref>بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۱۰؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۵ و۶۶.</ref> می‌دانند و از هر گونه معاشرت با آنان برحذر می‌دارند.<ref>تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹ و۳۲۷؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۶.</ref> از نظر آنان، بهائیان دشمن دین و [[ایمان]]<ref>خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۶.</ref> و کافر [[محاربه|مُحارِب]]<ref>مکارم شیرازی، استفتاءات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۴۹ وج۲، ص۵۰۳.</ref> هستند، [[ازدواج]] با آنان [[حرام]] و باطل است،<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲،‌ ص۸۱۲ و۸۷۲؛ تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۳۲۷ و۳۴۸.</ref> تصرف در اموال آنان حرام نیست<ref>بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۴، ص۳۱۵.</ref> و هر کاری که تقویت و ترویج این فرقه محسوب شود، جایز نیست.<ref>تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹و۲۰۰؛ بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۳، ص۲۳۸.</ref>
از نظر آنان، بهائیان دشمن دین و [[ایمان]]<ref>خامنه‌ای، اجوبة الاستفتاءات، ۱۴۲۴ق، ص۶۶.</ref> و کافر محارب<ref>مکارم شیرازی، استفتاءات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۴۹ وج۲، ص۵۰۳.</ref> هستند؛ [[ازدواج]] با آنان [[حرام]] و باطل است؛<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲،‌ ص۸۱۲ و۸۷۲؛ تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۳۲۷ و۳۴۸.</ref> تصرف در اموال آنان حرام نیست<ref>بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۴، ص۳۱۵.</ref> و هر کاری که تقویت و ترویج این فرقه محسوب شود، جایز نیست.<ref>تبریزی، استفتاءات جدید، قم، ج۲، ص۱۹۹و۲۰۰؛ بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۳، ص۲۳۸.</ref>


[[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] (۱۲۹۲ق-۱۳۸۰ق/ ۱۲۵۴ش-۱۳۴۰ش)،‌ از مراجع تقلید شیعه، بهائیت را ضد [[شیعه]] و استقلال کشور ایران می‌دانست.<ref> نگاه کنید به رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۴.</ref> مبارزه با بهائیت از دغدغه‌های مهم وی بود<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۶.</ref> و او سعی داشت از اقدامات بهائیان در حذف و آزار [[اسلام|مسلمانان]] جلوگیری کند؛ به همین جهت پیام‌های خود را از طریق [[محمدتقی فلسفی]] به شاه و مسئولان وقت ابلاغ می‌کرد.<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۳۸.</ref>
[[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] (۱۲۹۲ق-۱۳۸۰ق/ ۱۲۵۴ش-۱۳۴۰ش)،‌ از مراجع تقلید شیعه، بهائیت را ضد [[شیعه]] و استقلال کشور ایران می‌دانست.<ref> نگاه کنید به رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۴.</ref> او خطر بهائیت را جدی می‌دانست و گفته شده مبارزه با بهائیت توسط او آغاز شد. او برای این منظور، برخی از علما همچون [[حسینعلی منتظری|آیت الله منتظری]]، [[ابراهیم امینی]] و احمدی شاهرودی را به شهرهای دیگر می‌فرستاد.<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۱.</ref> اقدامات سید حسین بروجردی باعث شد به دستور شاه حظیرة‌القدس، ساختمان مرکز اداری بهائیان در [[تهران]]، در سال [[سال ۱۳۳۴ هجری شمسی|۱۳۳۴ش]] بسته شود.<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۳ و۳۴۴.</ref>
آیت الله بروجردی خطر بهائیت را جدی می‌دانست و گفته شده مبارزه با بهائیت توسط او آغاز شد. او برای این منظور، برخی از علما همچون [[حسینعلی منتظری|آیت الله منتظری]]، [[ابراهیم امینی]] و احمدی شاهرودی را به شهرهای دیگر می‌فرستاد.<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۱.</ref> اقدامات سید حسین بروجردی باعث شد به دستور شاه حظیرة‌القدس، ساختمان مرکز اداری بهائیان در [[تهران]]، در سال [[سال ۱۳۳۴ هجری شمسی|۱۳۳۴ش]] بسته شد.<ref>رجبی، «نگران از نفوذ؛ آیت الله بروجردی و بهائیان»، ص۳۴۳ و۳۴۴.</ref>


[[امام خمینی]] بهائیان را عمال اسرائیل<ref>رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۱ و ۳۵۲.</ref> و جاسوس اسرائیل و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] می‌دانست.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۲۶۷ و ۴۶۱؛ رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۲و۳۵۵.</ref> از دیدگاه او بهائیت برای شکستن مذهب شیعه به وجود آمده بود.<ref>رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۲.</ref> از نظر امام، صهیونیست‌ها در ایران به صورت حزب بهائی ظاهر شدند و درصددند استقلال و اقتصاد ایران را در دست گیرند.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱،‌ ص۱۱۰ و۲۱۶.</ref> امام بهائیت را مذهب نمی‌دانست؛ بلکه آن را یک حزب می‌دانست که نخست مورد حمایت [[انگلیس]] بودند و سپس مورد حمایت آمریکا قرار گرفتند.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۲۶۷ و ۴۶۰.</ref>
[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] بهائیان را عُمّال اسرائیل<ref>رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۱ و ۳۵۲.</ref> و جاسوسان اسرائیل و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] می‌دانست.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۲۶۷ و ۴۶۱؛ رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۲و۳۵۵.</ref> از دیدگاه او بهائیت برای شکستن مذهب شیعه به وجود آمده است.<ref>رفیعی، «خروش بر توطئه‌ها؛ امام خمینی و بهائیت»، ص۳۵۲.</ref> از نظر امام، صهیونیست‌ها در ایران به صورت حزب بهائی ظاهر شدند و درصددند استقلال و اقتصاد ایران را در دست گیرند.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱،‌ ص۱۱۰ و۲۱۶.</ref>


در سال ۲۰۰۳م، مجمع تحقیقات اسلامی در [[دانشگاه الازهر ]]، [[مصر]]، بهائیت را [[بدعت]] دانست و اعلام کرد این فرقه ارتباطی با ادیان آسمانی ندارد. محمد سید طنطاوی، شیخ الازهر، نیز بهائیت را با [[اسلام]] در تضاد کامل می‌دانست و برآن بود نباید آن را به عنوان یک دین مستقل به رسمیت شناخت. از نظر وی، بهائیت، یک دین ابداعی است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی، توسط استعمارگران انگلیسی جهت زیرسؤال بردن اسلام و تفرقه میان مسلمانان به وجود آمد.<ref>[https://fa.abna24.com/cultural/archive/2009/06/16/114819/story.html «شیخ الازهر: به رسمیت شناختن بهائیت، خروج از اسلام است»، خبرگزاری ابنا.]</ref>
در سال ۲۰۰۳م، مجمع تحقیقات اسلامی در دانشگاه الازهرِ [[مصر]]، بهائیت را [[بدعت]] دانست و اعلام کرد این فرقه ارتباطی با ادیان آسمانی ندارد. محمد سید طنطاوی، شیخ الازهر، نیز بهائیت را با [[اسلام]] در تضاد کامل می‌دانست و بر آن بود نباید آن را به عنوان دینی مستقل، به رسمیت شناخت. از نظر وی، بهائیت یک دین ابداعی است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی، توسط استعمارگران انگلیسی جهت زیرسؤال بردن اسلام و تفرقه میان مسلمانان به وجود آمده است.<ref>[https://fa.abna24.com/cultural/archive/2009/06/16/114819/story.html «شیخ الازهر: به رسمیت شناختن بهائیت، خروج از اسلام است»، خبرگزاری ابنا.]</ref>


==انتقادات==
==انتقادات==
گفته شده هرچند پیشوایان بهائیت، در ابتدا [[شیعه]] بودند و حرکت ابتدایی آنها براساس آموزه‌های شیعی بود، ولی با ادعای دین و شریعت جدید که لازمه آن انکار [[خاتمیت |خاتمیت پیامبر(ص)]] است، نمی‌توان این فرقه را صورت جدیدی از شیعه به شمار آورد. از همین‌رو، علمای شیعه و مسلمان، بهائیت را خارج از [[اسلام|دین اسلام]] دانسته‌اند<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ج۱، ص۷۳۱(پاورقی مترجم).</ref> و آیین بهائی در میان مسلمانان به عنوان یک انحراف اعتقادی و فرقه ضاله شناخته شده است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref> با این حال، بی. تاد. لاوسون نویسنده مقاله «بهائیت» در «دایرة‌المعارف جهان نوین اسلام»، بهائیت را گونه‌ای جدید از [[توحید]] اسلام و شیعه قلمداد کرده است.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۰.</ref>  
گفته شده هرچند پیشوایان بهائیت، در ابتدا [[شیعه]] بودند و حرکت ابتدایی آنها براساس آموزه‌های شیعی بود، ولی با ادعای دین و شریعت جدید که لازمه آن انکار [[خاتمیت |خاتمیت پیامبر(ص)]] است، نمی‌توان این فرقه را صورت جدیدی از شیعه به شمار آورد. از همین رو، علمای شیعه و مسلمان، بهائیت را خارج از [[اسلام|دین اسلام]] می‌دانند<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ج۱، ص۷۳۱(پاورقی مترجم).</ref> و آیین بهائی در میان مسلمانان، انحرافی اعتقادی و فرقه ضاله شناخته می‌شود.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref> با این حال، بی. تاد. لاوسون نویسنده مقاله «بهائیت» در «دایرة‌المعارف جهان نوین اسلام»، بهائیت را گونه‌ای جدید از [[توحید]] اسلام و شیعه قلمداد کرده است.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۰.</ref>  


[[حسن مصطفوی]]،‌ [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه]] شیعی قرن پانزدهم قمری، در کتاب «محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء» ده اصل کلی و اساسی [[اسلام]] را نام می‌برد و می‌گوید هر یک از این ده اصل، در بطلان و بی‌پایه و جعلی بودن [[بابیه|بابیت]] و بهائیت کافی است.<ref> مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۱۳.</ref> این ده اصل عبارتند از: [[خاتمیت]] و باقی بودن دین اسلام تا [[قیامت|روز قیامت]]، [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(عج)]] امام دوازدهم، [[نبوت]]، [[توحید]] و [[الوهیت]]، توقیفی بودن [[عبادت|عبادات]]، قیامت، نبوت و [[پیامبر امی|امی بودن]]، نبوت و درستی، کتاب آسمانی و عدم تناقض در دین.<ref>نگاه کنید به مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۱۴-۲۰۵.</ref>  
[[حسن مصطفوی]]،‌ [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه]] شیعهٔ قرن پانزدهم قمری، در کتاب «محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء» ده اصل کلی و اساسی [[اسلام]] را نام می‌برد و می‌گوید هریک از این ده اصل، در بطلان و بی‌پایه و جعلی بودن [[بابیه|بابیت]] و بهائیت کافی است.<ref> مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۱۳.</ref> برخی از این ده اصل عبارت‌اند از: [[خاتمیت]] و باقی بودن دین اسلام تا [[قیامت|روز قیامت]]؛ امامتِ [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(عج)]] امام دوازدهم؛ [[نبوت]]، [[توحید]]، توقیفی بودن [[عبادت|عبادات]] و عدم تناقض در دین.<ref>نگاه کنید به مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۱۴-۲۰۵.</ref> از نظر علامه مصطفوی، اگر دین اسلام و [[قرآن]] و [[احکام شرعی|احکام]] و آداب اسلامی با کتاب پر از غلط‌های لفظی، ادبی و معنویِ کتاب بیان و اقدس و مطالب و احکام آنها مقایسه شود، پاینده و همیشگی بودن دین اسلام ثابت خواهد شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۳۲.</ref>
از نظر علامه مصطفوی، اگر دین اسلام و [[قرآن]] و [[احکام شرعی|احکام]] و آداب اسلامی با کتاب پر از غلط‌های لفظی، ادبی و معنویِ کتاب بیان و اقدس و مطالب و احکام آنها مقایسه شود، پاینده و همیشگی بودن دین اسلام ثابت خواهد شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۳۲.</ref>


{{جعبه نقل قول
{{جعبه نقل قول
خط ۳۰۷: خط ۳۰۴:
  |شکل‌بندی منبع =
  |شکل‌بندی منبع =
}}
}}
برخی از انتقاداتی که به بهائیت وارد شده است عبارتند از:
شرح برخی انتقادات به بهائیت بدین ترتیب است:
* '''ادعای الوهیت''': به گفته عبدالبهاء در کتاب مکاتیب،‌ بهاءالله، فراوان اظهار الوهیت و ربوبیت کرده است و یک کتاب نیز در تفسیر صمد نوشته است که از عنوان کتاب تا پایانش، «إنی أنا الله» است.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۲، ص۲۵۴.</ref> میرزا حسینعلی نوری نیز در موارد مختلف ادعای الوهیت کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷.</ref> ادعای الوهیت برخلاف آموزه‌های اسلام و به نوعی دعوت به بت‌پرستی و خرافه‌پرستی و جهالت و نادانی دانسته شده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۷۶-۷۹.</ref> همچنین در بهائیت،‌ برخلاف آموزه‌های صریح اسلام، میرزا حسینعلی نوری معبود خوانده شده و [[عبادت]] او،‌ جزو وظایف بهائیان شمرده شده است.<ref> نگاه کنید به مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۸۵.</ref>
* '''ادعای الوهیت''': به گفته عبدالبهاء در کتاب مکاتیب،‌ بهاءالله، فراوان اظهار الوهیت و ربوبیت کرده است و یک کتاب نیز در تفسیر صمد نوشته است که از عنوان کتاب تا پایانش، «إنی أنا الله» (من خدا هستم) است.<ref>عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۲، ص۲۵۴.</ref> میرزا حسینعلی نوری نیز در موارد مختلف ادعای الوهیت کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷.</ref> ادعای الوهیت برخلاف آموزه‌های اسلام و به‌نوعی دعوت به بت‌پرستی و خرافه‌پرستی و جهالت و نادانی دانسته شده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۷۶-۷۹.</ref> همچنین در بهائیت،‌ برخلاف آموزه‌های صریح اسلام، میرزا حسینعلی نوری معبود خوانده شده و [[عبادت]] او،‌ جزو وظایف بهائیان شمرده شده است.<ref> نگاه کنید به مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۸۵.</ref>
* '''ادعای نبوت''': از آنجا که تشخیص مقام نبوت و صدق ادعای پیامبری، دشوار است، پیامبران برای اثبات نبوت خود باید [[معجزه]] ارائه کنند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۵۹.</ref> میرزا حسینعلی با اینکه ادعای مقام نبوت داشت، اما از نظر او نبوت تنها نیازمند نزول آیات است. ازاین‌رو،‌ وی مطالب کتاب اقدس و دیگر الواح را که با ترکیب خاص کلمات و جملات و به تقلید از [[قرآن]] و پر از غلط‌های لفظی و معنوی و ادبی بسیار است، آیات آسمانی و به نوعی معجزه خواند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۰-۶۷.</ref> در نقد آیات بهائیت،‌ گفته شده در این صورت هر شخص عربی که با فصاحت و بلاغت صحبت می‌کند نیز می‌تواند ادعای پیامبری کند! همچنین کسانی همچون میرزا یحیی صبح ازل که آیاتی نظیر آیات بهاءالله صادر و ادعای نبوت کرده‌اند، مقام نبوت آنان نیز ثابت می‌شود.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۲-۶۷.</ref>
* '''ادعای نبوت''': از آنجا که تشخیص مقام نبوت و صدق ادعای پیامبری، دشوار است، پیامبران برای اثبات نبوت خود باید [[معجزه]] ارائه کنند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۵۹.</ref> میرزا حسینعلی با اینکه ادعای مقام نبوت داشت، نبوت را تنها نیازمند نزول آیات می‌دانست. ازاین‌رو،‌ وی مطالب کتاب اقدس و دیگر الواح را که با ترکیب خاص کلمات و جملات و به تقلید از [[قرآن]]، اما پر از غلط‌های لفظی و معنوی و ادبی بسیار است، آیات آسمانی و به نوعی معجزه خواند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۰-۶۷.</ref> در نقد آیات بهائیت،‌ گفته شده در این صورت هر شخص عربی که با فصاحت و بلاغت صحبت کند نیز می‌تواند ادعای پیامبری کند. همچنین مقام نبوت کسانی همچون میرزا یحیی صبح ازل که آیاتی نظیر آیات بهاءالله صادر و ادعای نبوت کرده‌اند نیز ثابت می‌شود.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۲-۶۷.</ref>
* '''خاتمیت''': از جمله انتقادات به بهائیت، خاتمیت پیامبر(ص)‌است. از نظر مسلمانان، هر ادعایی که با این اعتقاد سازگار نباشد، مردود و باطل است و هر فرقه‌ای این اصل را نپذیرد،‌ از اسلام خارج است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref> میرزا حسینعلی، خود را من یظهر الله نامید و ادعای شریعت مستقل کرد.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref>
* '''خاتمیت''': از جمله انتقادات به بهائیت، خاتمیت پیامبر(ص)‌ است. از نظر مسلمانان، هر ادعایی که با این اعتقاد سازگار نباشد، مردود و باطل است و هر فرقه‌ای این اصل را نپذیرد،‌ از اسلام خارج است.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref> میرزا حسینعلی، خود را «مَن یَظهَرُهُ الله» نامید و ادعای شریعت مستقل کرد.<ref>صدری، «بهائیت»، ص۷۴۳.</ref>
* '''ادعای موعود بودن''': میرزا حسینعلی نوری، با اینکه نبوت خود را مسلم گرفته بود، خود را موعود و [[انتظار|منتظَر]] نیز می‌خواند و در عین حال روایات مربوط به [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] و [[ظهور]] و امام منتظر را ضعیف و موهوم معرفی می‌کرد؛‌ در حالی که اگر این روایات ضعیف باشند، زمینه‌ای برای ادعای موعود و منتظَر بودن باقی نمی‌ماند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۴۹ - ۵۱.</ref> افزون بر این، با توجه به روایات و گفته علما و محدثین، ویژگی‌ها و علائم و اسم و نسب موعود و منتظَر واقعی با میرزا حسینعلی منطبق نیست.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۵۶.</ref> من یظهره الله و موعود باب نیز با حسینعلی مطابقت ندارد؛ زیرا براساس اظهارات باب در کتاب بیان، نام او محمد،‌ لقبش [[قائم]] و محل ظهورش [[مسجد الحرام]] است و این شرایط هیچ‌کدام در بهاء‌الله نیست.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۸ و ۱۰۹.</ref> همچنین براساس اظهارات علی‌محمد باب، ظهور من یظهره الله ۱۵۱۱ یا ۲۰۰۱ سال پس از ظهور باب است.<ref> نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۸.</ref>
* '''ادعای موعود بودن''': میرزا حسینعلی نوری، با اینکه نبوت خود را مسلم گرفته بود، خود را موعود و [[انتظار|منتظَر]] نیز می‌خواند و در عین‌حال روایات مربوط به [[غیبت امام مهدی(عج)|غیبت]] و [[ظهور امام زمان|ظهور]] و امام منتظر را ضعیف و موهوم معرفی می‌کرد؛‌ در حالی که اگر این روایات ضعیف باشند، زمینه‌ای برای ادعای موعود و منتظَر بودن باقی نمی‌ماند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۴۹ - ۵۱.</ref> افزون بر این، با توجه به روایات و گفته علما و محدثین، ویژگی‌ها و علائم و اسم و نسب موعود و منتظَرِ واقعی با میرزا حسینعلی منطبق نیست.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۵۶.</ref> من یظهره الله و موعود باب نیز با حسینعلی مطابقت ندارد؛ زیرا براساس اظهارات باب در کتاب بیان، نام او محمد،‌ لقبش [[قائم آل محمد|قائم]] و محل ظهورش [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] است و این شرایط هیچ‌کدام در بهاء‌الله نیست.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۸ و ۱۰۹.</ref> همچنین براساس اظهارات علی‌محمد باب، ظهور من یظهره الله ۱۵۱۱ یا ۲۰۰۱ سال پس از ظهور باب است.<ref> نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۸.</ref>
* '''تناقضات''': در دین و کتاب آسمانی نباید مطالب ضد و نقیض وجود داشته باشد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۲۰۵.</ref> اما به گفته سیدمحمدباقر نجفی نویسنده کتاب «بهائیان»، آثار بهائیت در مسائل مهم عقیدتی، متناقض است و باید برخی باورها و عقاید را با رد برخی دیگر بپذیریم و نمی‌توان همه آنها را باهم پذیرفت.<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۱.</ref> حسن مصطفوی نیز نوشته‌ها و سخنان میرزا حسینعلی را پر از تناقض و ضد و نقیض می‌داند و به برخی از آنها اشاره می‌کند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۲۱۲-۲۲۴.</ref> برای نمونه براساس منابع مهم بهائیان، [[عدم تحریف قرآن|قرآن تحریف نشده]]، اما در عین حال معتقدند که قرآن به دلیل تحریف، توسط کتاب بیان منسوخ شد.<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۴. </ref>
* '''تناقضات''': در دین و کتاب آسمانی نباید مطالب ضدونقیض وجود داشته باشد؛<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۲۰۵.</ref> اما به گفته سیدمحمدباقر نجفی نویسنده کتاب «بهائیان»، آثار بهائیت در مسائل مهم عقیدتی، متناقض است و باید برخی باورها و عقاید را با رد برخی دیگر بپذیریم و نمی‌توان همه آنها را با هم پذیرفت.<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۱.</ref> حسن مصطفوی نیز نوشته‌ها و سخنان میرزا حسینعلی را پر از تناقض می‌داند و برخی از آنها بیان می‌کند.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۲۱۲-۲۲۴.</ref> برای نمونه، براساس منابع مهم بهائیان، [[عدم تحریف قرآن|قرآن تحریف نشده]]، اما در عین‌حال معتقدند که قرآن به دلیل تحریف، توسط کتاب بیان منسوخ شد.<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۴. </ref>
* '''اختلاف و نزاع در بهائیت''': از دیدگاه حسن مصطفوی، تا به حال در هیچ دین و مسلکی به اندازه بهائیت، اختلاف و نزاع و تکفیر نبوده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> پس از درگذشت باب، میرزا بهاء با برادرش صبح ازل اختلاف پیدا کرد و در طعن همدیگر کتاب نوشتند؛ پس از فوت بهاء، میان غصن اعظم (عبدالبهاء) و غصن اکبر (محمدعلی) اختلاف شدید پیدا شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> عبدالبهاء، میرزا محمدعلی را ناقض اکبر خواند و محمدعلی نیز پیروان عباس و شوقی را [[شرک|مشرک]] خواند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۱۵۲.</ref> پس از شوقی افندی نیز اختلافات به اوج رسید و باعث انشعابات متعدد در این فرقه شد.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref>
* '''اختلاف و نزاع در بهائیت''': از دیدگاه حسن مصطفوی، تا به حال در هیچ دین و مسلکی، به اندازه بهائیت، اختلاف و نزاع و تکفیر نبوده است.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> پس از درگذشت باب، میرزا بهاء با برادرش صبح‌ازل اختلاف پیدا کرد و در طعن همدیگر کتاب نوشتند. پس از فوت بهاء، میان غَصن اعظم (عبدالبهاء) و غَصن اکبر (محمدعلی) اختلاف شدید پیدا شد.<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۳۲.</ref> عبدالبهاء، میرزا محمدعلی را ناقض اکبر خواند و محمدعلی نیز پیروان عباس و شوقی را [[شرک|مشرک]] می‌دانست.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۱۵۲.</ref> پس از شوقی افندی نیز اختلافات به اوج رسید و باعث انشعابات متعدد در این فرقه شد.<ref>نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۷۳.</ref>


* '''بهائیت یک حزب سیاسی:''' منتقدان بهائیت، این فرقه را یک حزب و فرقه سیاسی می‌دانند<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۵۵؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> که مانند یک سازمان سیاسی همه طرفداران خود را کنترل می‌کند و از آنها بهره می‌گیرد<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> و  مورد حمایت [[روسیه]]،<ref>موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۹-۲۳۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۷-۱۳۹.</ref> [[انگلیس]]، اسرائیل و [[آمریکا]] است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> گفته شده حمایت این کشورها از بهائیت، به این خاطر است که نشر عقائد بهائیت، یکی از راه‌های مهم مقابله با حرکت‌های اسلامی به ویژه در خاورمیانه است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> از نظر علیرضا روزبهانی، بهائی‌پژوه، روابط بسیار نزدیک بهائیت با دولت‌های استعماری، چنان آشکار است که تاریخ‌نگاران تاریخ معاصر ایران، بهائیت را دست‌ساخته سیاست‌های استعماری غربی جهت تغییر بنیان فکری و اجتماعی جوامع اسلامی می‌دانند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۳۶.</ref>  بهائیت امروزه یک تشکیلات بین المللی است که مقر آن در اسرائیل است و بیشترین پیروان آن در آمریکا ساکن هستند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶ و۲۹۳.</ref>
* '''بهائیت، حزبی سیاسی:''' منتقدانِ بهائیت این فرقه را حزب و فرقه‌ای سیاسی می‌دانند<ref>مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۲، ص۵۵؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> که مانند یک سازمان سیاسی، همه طرفداران خود را کنترل می‌کند و از آنها بهره می‌گیرد<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۹.</ref> و  تحت حمایت [[روسیه]]،<ref>موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۹-۲۳۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۷-۱۳۹.</ref> [[بریتانیا|انگلیس]]، اسرائیل و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> گفته شده حمایت این کشورها از بهائیت، به این خاطر است که نشر عقاید بهائیت یکی از راه‌های مهم مقابله با حرکت‌های اسلامی، به‌ویژه در خاورمیانه است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref> از نظر علیرضا روزبهانی، بهائی‌پژوه، روابط بسیار نزدیک بهائیت با دولت‌های استعماری چنان آشکار است که تاریخ‌نگاران تاریخ معاصر ایران، بهائیت را دست‌ساخته سیاست‌های استعماری غربی جهت تغییر بنیان فکری و اجتماعی جوامع اسلامی می‌دانند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۳۶.</ref>  بهائیت امروزه تشکیلاتی بین المللی است که مقر آن در اسرائیل است و بیشترین پیروان آن در آمریکا ساکن هستند.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۸۶ و۲۹۳.</ref>


سید سعید زاهدزاهدانی، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب «بهائیت در ایران»، بهائیت را ابزار قدرت‌های استعماری برای شکستن اقتدار دینی در [[ایران]] دانسته است؛ زیرا هرجا موضوع دین‌زدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده است، بهائیان نقش فعالی داشته‌اند. هم در دوران انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوی، همکاری بیگانگان و بهائیان برای مقابله با دیانت و روحانیت به روشنی به چشم می‌خورد. این جنبش،‌ هم اکنون نیز در خاورمیانه و شمال آفریقا،‌ یکی از ابزارهای فرهنگیِ در اختیار قدرت‌های بزرگ جهان برای مقابله با جنبش‌های اسلامی است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref>
سید سعید زاهدزاهدانی، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب بهائیت در ایران، بهائیت را ابزار قدرت‌های استعماری برای شکستن اقتدار دینی در [[ایران]] دانسته است؛ زیرا هرجا موضوع دین‌زدایی از نهاد سیاست یا جامعه مطرح بوده است، بهائیان نقش فعالی داشته‌اند. هم در دوران انقلاب مشروطه و هم در دوران پهلوی، همکاری بیگانگان و بهائیان برای مقابله با دیانت و روحانیت، به‌روشنی به چشم می‌خورد. این جنبش،‌ هم‌اکنون نیز در خاورمیانه و شمال آفریقا،‌ یکی از ابزارهای فرهنگیِ در اختیار قدرت‌های بزرگ جهان برای مقابله با جنبش‌های اسلامی است.<ref>زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۲۹۴.</ref>


به گفته روزبهانی، هیچ از یک دولت‌های اسلامی، بهائیت را به رسمیت نشناخته‌اند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۴.</ref>
به گفته روزبهانی، هیچ از یک دولت‌های اسلامی، بهائیت را به رسمیت نشناخته‌اند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۴.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش