۱۷٬۰۰۰
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←منابع: افزودن منبع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | {{اعتقادات شیعه}} | ||
'''ولایت فقیه،''' نظریهای است در فقه شیعه که طبق آن در زمان [[غیبت امام زمان (عج)|غیبتِ]] امام زمان(ع)، حکومت برعهده [[مجتهد|فقیه]] جامعالشرایط است. [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید | '''ولایت فقیه،''' نظریهای است در [[فقه شیعه]] که طبق آن در زمان [[غیبت امام زمان (عج)|غیبتِ]] امام زمان(ع)، حکومت برعهده [[مجتهد|فقیه]] جامعالشرایط است. [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] در قرن سیزدهم قمری را نخستین فقیهی دانستهاند که ولایتفقیه را بهعنوان یک مسئله [[فقه|فقهی]] مطرح و از آن دفاع کرد. | ||
طبق نظریه ولایت فقیه، اختیار همه امور جامعه اسلامی دست ولیفقیه است.[[جعفر کاشفالغطاء|کاشفالغطا]]، [[محمدحسن نجفی|صاحبْجواهر]] و [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] از موافقان این دیدگاه و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] از مخالفان آن هستند. | طبق نظریه ولایت فقیه، اختیار همه امور جامعه اسلامی دست ولیفقیه است. [[جعفر کاشفالغطاء|کاشفالغطا]]، [[محمدحسن نجفی|صاحبْجواهر]] و [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] از موافقان این دیدگاه و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خویی]] از مخالفان آن هستند. | ||
[[مقبوله عمر بن حنظلة|مقبوله عمر بن حَنظَله]] از دلایل نقلیِ طرفداران نظریه ولایت فقیه است. طبق این حدیث، در منازعات تنها کسی را باید بهعنوان حَکَم (داور) انتخاب کرد که از [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت]] حدیث نقل میکند و با احکام اسلامی آشنا است. ضرورت وجود حاکمی عالم و عادل برای اجرای احکام الهی در جامعه هم از دلایل عقلی موافقان ولایت فقیه است. | [[مقبوله عمر بن حنظلة|مقبوله عمر بن حَنظَله]] از دلایل نقلیِ طرفداران نظریه ولایت فقیه است. طبق این حدیث، در منازعات تنها کسی را باید بهعنوان حَکَم (داور) انتخاب کرد که از [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت]] حدیث نقل میکند و با احکام اسلامی آشنا است. ضرورت وجود حاکمی عالم و عادل برای اجرای احکام الهی در جامعه هم از دلایل عقلی موافقان ولایت فقیه است. | ||
کتابها و مقالات متعددی درباره ولایت فقیه نوشته شده است | کتابها و مقالات متعددی درباره ولایت فقیه نوشته شده است. [[ولایت فقیه (کتاب)|ولایت فقیه]]، نوشته [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، دراساتٌ في ولاية الفقيه و فقه الدولة الإسلامية، نوشته [[حسینعلی منتظری]]، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، نوشته [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] و ولایت فقیه، حکومت صالحان، نوشته [[نعمتالله صالحی نجفآبادی|صالحی نجفآبادی]] است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[ملا احمد نراقی]] (درگذشت [[سال ۱۲۴۵ هجری قمری|۱۲۴۵ق]]) را نخستین فقیهی دانستهاند که ولایت فقیه را بهصورت یک مسئله فقهی تبیین و برای اثبات آن از ادله نقلی و عقلی استفاده کرد.<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۱۷.</ref> او برای اولین بار تمام وظایف و اختیارات حاکم اسلامی و ولایت فقیه را یکجا در کتاب [[کتاب عوائد الایام|عوائد الایام]] جمعآوری کرد.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۲۹.</ref> | [[ملا احمد نراقی]] (درگذشت [[سال ۱۲۴۵ هجری قمری|۱۲۴۵ق]]) را نخستین فقیهی دانستهاند که ولایت فقیه را بهصورت یک مسئله فقهی تبیین و برای اثبات آن از ادله نقلی و عقلی استفاده کرد.<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۱۷.</ref> او برای اولین بار تمام وظایف و اختیارات حاکم اسلامی و ولایت فقیه را یکجا در کتاب [[کتاب عوائد الایام|عوائد الایام]] جمعآوری کرد.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۲۹.</ref> | ||
البته پیش از او برخی از علمای شیعه از عهدهداری بعضی از | البته پیش از او برخی از علمای شیعه از عهدهداری بعضی از اختیارات [[امامان]] توسط فقیهان سخن گفته بودند. برای مثال [[شیخ مفید]] از علمای قرنهای چهارم و پنجم قمری، در کتاب [[المقنعه|المُقنِعه]] نوشته بود: [[امامان شیعه(ع)|ائمه(ع)]] اجرای [[حدود]] را به فقهای شیعه تفویض کردهاند.<ref>مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۸۱۰.</ref> همچنین بهگفته رسول جعفریان تاریخنگار معاصر، [[محقق کرکی|محقق کَرکَی]] از علمای قرن دهم قمری، بر این باور بود که فقیهان اختیارات حکومتی امامان معصوم را برعهده دارند. <ref>جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، ۱۳۷۰ش، ص۳۲، ص۳۱۲.</ref> | ||
پس از ملا احمد نراقی، [[جعفر کاشفالغطاء|جعفر کاشف الغطا]]<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۰۷؛ فیرحی، قدرت دانش مشروعیت در اسلام، ۱۳۹۴ش، ص۳۱۳.</ref> و شاگردش [[محمدحسن نجفی]]، نیز [[نظریه نصب]] فقها و ولایت و اختیارات آنان را تبیین کردند.<ref>نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۹۵-۳۹۶؛ ج۲۲، ص۱۵۵، ص۱۹۵.</ref> آنان حکومت پادشاه یا سلطانی را که از جانب [[مجتهد|فقها]] اجازه نداشته باشد، مشروع نمیدانستند و معتقد بودند اگر شرایط برای فقیهی آماده باشد، [[واجب]] است حکومت تشکیل دهد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷-۴۸.</ref> | پس از ملا احمد نراقی، [[جعفر کاشفالغطاء|جعفر کاشف الغطا]]<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۰۷؛ فیرحی، قدرت دانش مشروعیت در اسلام، ۱۳۹۴ش، ص۳۱۳.</ref> و شاگردش [[محمدحسن نجفی]]، نیز [[نظریه نصب]] فقها و ولایت و اختیارات آنان را تبیین کردند.<ref>نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۹۵-۳۹۶؛ ج۲۲، ص۱۵۵، ص۱۹۵.</ref> آنان حکومت پادشاه یا سلطانی را که از جانب [[مجتهد|فقها]] اجازه نداشته باشد، مشروع نمیدانستند و معتقد بودند اگر شرایط برای فقیهی آماده باشد، [[واجب]] است حکومت تشکیل دهد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷-۴۸.</ref> | ||
توسعه مباحث درباره ولایت و اختیارات فقها، با تردید [[شیخ مرتضی انصاری]] ([[سال ۱۲۱۴ هجری قمری|۱۲۱۴]]-[[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]]) درباره ولایت سیاسی فقها متوقف شد؛<ref>علیمحمدی، سیر تحول اندیشه ولایت فقیه در فقه سیاسی شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۶۳-۲۷۲.</ref> تا اینکه در سال ۱۳۴۸ش [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] در | توسعه مباحث درباره ولایت و اختیارات فقها، با تردید [[شیخ مرتضی انصاری]] ([[سال ۱۲۱۴ هجری قمری|۱۲۱۴]]-[[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]]) درباره ولایت سیاسی فقها متوقف شد؛<ref>علیمحمدی، سیر تحول اندیشه ولایت فقیه در فقه سیاسی شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۶۳-۲۷۲.</ref> تا اینکه در سال ۱۳۴۸ش [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] در [[درس خارج]] فقهش در [[حوزه علمیه نجف]]، نظریه ولایت فقیه را مطرح <ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۱و۲۲.</ref> و بر لزوم تأسیس حکومت اسلامی تأکید کرد.<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴.</ref> مطالب او در این زمینه در سال ۱۳۴۹ش در کتابی به نام [[ولایت فقیه (کتاب)|ولایت فقیه]] منتشر شد.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۲۱ق، ص۱.</ref> | ||
==دلایل موافقان== | ==دلایل موافقان== | ||
هواداران نظریه ولایت فقیه برای اثبات آن به دلایل عقلی و نقلی متعددی استناد کردهاند.<ref>منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳، ص ۱۶۶؛ جوادی آملی، ولایت فقیه ۱۳۷۸ش، ص۱۵۰؛ کدیور، حکومت ولایی، ۱۳۷۸ش، ص۳۸۹ـ۳۹۲.</ref> [[مقبوله عمر بن حنظله|مَقبوله عُمر بن حَنظَله]] و [[توقیع امام زمان]] از دلایل نقلیاند. برپایه | هواداران نظریه ولایت فقیه برای اثبات آن به دلایل عقلی و نقلی متعددی استناد کردهاند.<ref>منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۳، ص ۱۶۶؛ جوادی آملی، ولایت فقیه ۱۳۷۸ش، ص۱۵۰؛ کدیور، حکومت ولایی، ۱۳۷۸ش، ص۳۸۹ـ۳۹۲.</ref> [[مقبوله عمر بن حنظله|مَقبوله عُمر بن حَنظَله]] و [[توقیع امام زمان]] از دلایل نقلیاند. برپایه مقبوله عمر بن حنظله که حدیثی از [[امام صادق(ع)]] است، کسی را باید بهعنوان حَکَم انتخاب کرد که حدیث [[اهل بیت(ع)]] را روایت میکند و احکام دینی را میشناسد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۹.</ref> [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] با استناد به این روایت، اجرای حکم در جامعه را نیازمند قدرت و حکومت میداند. براساس نظر او، حکومت باید بهدست فقیه باشد تا بتواند قضاوت کند و حکم را اجرا کند.<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۳۸-۶۴۲.</ref> | ||
در [[توقیعات امام زمان (عج)|توقیع امام زمان]]، از «الحَوادثُ الواقِعَة» (پیشامدها) سخن آمده و بیان شده است که باید هنگام پیشامدها به راویان حدیثِ اهلبیت رجوع کرد.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۴.</ref> امام خمینی با استناد به این [[توقیع]]، نتیجه گرفته است که همه امور جامعه اسلامی را باید به فقها سپرد.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۶۳۵؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۷۴ش، ص۷۸-۸۲.</ref> | در [[توقیعات امام زمان (عج)|توقیع امام زمان]]، از «الحَوادثُ الواقِعَة» (پیشامدها) سخن آمده و بیان شده است که باید هنگام پیشامدها به راویان حدیثِ اهلبیت رجوع کرد.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۴.</ref> امام خمینی با استناد به این [[توقیع]]، نتیجه گرفته است که همه امور جامعه اسلامی را باید به فقها سپرد.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۶۳۵؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۷۴ش، ص۷۸-۸۲.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
====ولایت مطلقه فقیه==== | ====ولایت مطلقه فقیه==== | ||
برخی از قائلان این دیدگاه، به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارند؛ یعنی معتقدند [[فقیه]] از همه اختیارات [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان معصوم]] در امور حکومت و سیاست، برخوردار است؛ چراکه هدفْ اجرای احکام شریعت است و در این زمینه هیچ فرقی بین حاکم، معقول نیست.<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۲۶.</ref> همچنین مشروعیت قوانین بشری مشروط به تنفیذ ولیِّ فقیه است و قانون نمیتواند ولی فقیه را محدود و مقید کند و اوامر ولی فقیه در حکم قانون است.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۷.</ref> | برخی از قائلان این دیدگاه، به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارند؛ یعنی معتقدند [[فقیه]] از همه اختیارات [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان معصوم]] در امور حکومت و سیاست، برخوردار است؛ چراکه هدفْ اجرای احکام شریعت است و در این زمینه هیچ فرقی بین حاکم، معقول نیست.<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۶۲۶.</ref> همچنین مشروعیت قوانین بشری مشروط به تنفیذ ولیِّ فقیه است و قانون نمیتواند ولی فقیه را محدود و مقید کند و اوامر ولی فقیه در حکم قانون است.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۷.</ref> | ||
میگویند این دیدگاه را نخستین بار [[امام خمینی]] مطرح کرده است.<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۲۴.</ref> | |||
===انتخابی بودن ولایت فقیه=== | ===انتخابی بودن ولایت فقیه=== | ||
این دیدگاه رأی مردم را بهعنوان بخشی از علت مشروعیت ولایت فقیه لازم میشمارد؛ یعنی حاکم مشروع را حاکمی میداند که فقیه، عادل، آگاه به زمان، مدیر و مدبر باشد و | این دیدگاه رأی مردم را بهعنوان بخشی از علت مشروعیت ولایت فقیه لازم میشمارد؛ یعنی حاکم مشروع را حاکمی میداند که فقیه، عادل، آگاه به زمان، مدیر و مدبر باشد و همه یا اکثر مردم نیز او را به رهبری انتخاب کنند.<ref>منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۶-۱۶۹؛ صالحی نجفآبادی، ولایت فقیه، ۱۳۷۸ش، ص۶۸، ۷۲.</ref> در این دیدگاه به مطلقبودن ولایت فقیه خدشه میشود.<ref>مطهری، پیرامون جمهوری اسلامی، ۱۳۶۸ش، ص ۱۴۹-۱۵۶؛ منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۴-۲۲۴.</ref> [[شهید بهشتی]]، [[شهید مطهری]]، [[حسینعلی منتظری]] و [[نعمت الله صالحی نجفآبادی|نعمتالله صالحی نجفآبادی]] از طرفدارن این نظریه هستند.<ref>فیرحی، فقه و سیاست در ایران معاصر، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۳۸۰؛ کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۱.</ref> | ||
==مخالفان== | ==مخالفان== | ||
[[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]،<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۶.</ref> [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خوئی]]<ref> کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۶.</ref> را از مخالفان ولایت فقیه شمردهاند.<ref> فیرحی، «شیعه و دموکراسی مشورتی در ایران»، ص۱۳۹و۱۴۱.</ref> [[فتوا|بهفتوای]] شیخ انصاری، در دوره [[غیبت امام زمان|غیبت]] اموری همچون فتوادادن و [[قضاوت]] برعهده [[فقیه|فقیهان]] است،<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۵.</ref> اما ولایت بر مال و جان مردم ویژه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر]] و [[امامان شیعه|امامان]] است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۶.</ref> | [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]،<ref>کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۶.</ref> [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خوئی]]<ref> کدیور، نظریههای دولت در فقه شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۶.</ref> را از مخالفان ولایت فقیه شمردهاند.<ref> فیرحی، «شیعه و دموکراسی مشورتی در ایران»، ص۱۳۹و۱۴۱.</ref> [[فتوا|بهفتوای]] شیخ انصاری، در دوره [[غیبت امام زمان|غیبت]] اموری همچون فتوادادن و [[قضاوت]] برعهده [[فقیه|فقیهان]] است،<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۵.</ref> اما ولایت بر مال و جان مردم ویژه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان]] است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۶.</ref> | ||
او ادلهای را که برای اثبات ولایت فقیه مطرح شده است، ازجمله استناد به [[مقبوله عمر بن حنظلة|مقبوله عُمَر بن حَنظَله]] و [[توقیع امام زمان]] را درست نمیداند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵۱تا۵۵۳.</ref> بهباور او این روایات صرفاً بیانکننده وظیفه فقیه درخصوص بیان [[احکام شرعی]] برای مردم است و بر ولایت آنها حتی در اموری چون [[خمس]] و [[زکات]] دلالت ندارد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵۳.</ref> | او ادلهای را که برای اثبات ولایت فقیه مطرح شده است، ازجمله استناد به [[مقبوله عمر بن حنظلة|مقبوله عُمَر بن حَنظَله]] و [[توقیع امام زمان]] را درست نمیداند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵۱تا۵۵۳.</ref> بهباور او این روایات صرفاً بیانکننده وظیفه فقیه درخصوص بیان [[احکام شرعی]] برای مردم است و بر ولایت آنها حتی در اموری چون [[خمس]] و [[زکات]] دلالت ندارد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵۳.</ref> | ||
==مسئله کلامی یا فقهی== | ==مسئله کلامی یا فقهی== | ||
برخی بر این باورند که ولایت فقیه مسئلهای کلامی است و عدهای دیگر بر فقهیبودن آن تأکید دارند.<ref>مؤمن قمی، جایگاه احکام حکومتی و اختیارات ولی فقیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۵.</ref> [[جوادی آملی]] ولایت فقیه را | برخی بر این باورند که ولایت فقیه مسئلهای کلامی است و عدهای دیگر بر فقهیبودن آن تأکید دارند.<ref>مؤمن قمی، جایگاه احکام حکومتی و اختیارات ولی فقیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۵.</ref> [[جوادی آملی]] ولایت فقیه را مربوط به [[دانش کلام]] میداند. دلیل او این است که موضوع علم کلام، فعل خداوند است و ولایت فقیه هم با فعل خداوند ارتباط دارد؛ زیرا خداوند تعیین کرده است که در [[عصر غیبت]] فقیه در جامعه ولایت داشته باشد.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> در مقابل [[حسینعلی منتظری]]، بحث از ولایت فقیه را در چارچوب [[فقه]] اسلامی دانسته و شاهد آورده است که بسیاری از [[مجتهد|فقیهان]] این مسئله را در کتابهای فقهی بررسی کردهاند.<ref>منتظری، نظام الحکم فی الاسلام، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.</ref> | ||
==ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران== | ==ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران== | ||
پس از | پس از [[انقلاب اسلامی ایران]] در سال ۱۳۵۷ش، ولایت فقیه به قانون اساسی [[جمهوری اسلامی ایران]] افزوده شد. در اصل ۵۷ این قانون آمده است: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال میگردند.»<ref>[https://rc.majlis.ir/fa/content/iran_constitution «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، وبگاه مرکز پژوهشهای مجلس شواری اسلامی، تاریخ بازدید ۳ شهرویر ۱۳۹۸.]</ref> | ||
در جمهوری اسلامی ایران [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و پس از او [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] بهعنوان ولی فقیه، رهبری را در اختیار داشتهاند.<ref>ولایتی، «خامنهای، آیتالله سیدعلی»، ص۶۸۹.</ref> | |||
== کتابشناسی== | == کتابشناسی== | ||
[[پرونده:تصویر کتاب دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه اثر حسینعلی منتظری.jpg|بندانگشتی|تصویر کتاب دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه اثر حسینعلی منتظری|356x356px]] | [[پرونده:تصویر کتاب دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه اثر حسینعلی منتظری.jpg|بندانگشتی|تصویر کتاب دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه اثر حسینعلی منتظری|356x356px]] | ||
کاظم استادی در کتاب «کتابشناسی حکومت و ولایت فقیه» بیش از هفتصد کتاب در زمینه حکومت اسلامی و ولایت فقیه معرفی کرده است که بیشتر آنها پس از انقلاب اسلامی نوشته شده است.<ref>استادی، کتابشناسی حکومت و ولایت فقیه، مقدمه.</ref> برخی از مهمترین آثار در موضوع ولایت فقیه عبارتاند از: | کاظم استادی در کتاب «کتابشناسی حکومت و ولایت فقیه» بیش از هفتصد کتاب در زمینه حکومت اسلامی و ولایت فقیه معرفی کرده است که بیشتر آنها پس از انقلاب اسلامی نوشته شده است.<ref> استادی، کتابشناسی حکومت و ولایت فقیه، مقدمه.</ref> برخی از مهمترین آثار در موضوع ولایت فقیه عبارتاند از: | ||
* [[کتاب ولایت فقیه|ولایت فقیه]]: مجموعهای است از سیزده درسگفتار امام خمینی در [[حوزه علمیه نجف]] درباره «ولایت فقیه» که در بهمن ۱۳۴۸ بیان شدهاند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ق برای | * [[کتاب ولایت فقیه|ولایت فقیه]]: مجموعهای است از سیزده درسگفتار امام خمینی در [[حوزه علمیه نجف]] درباره «ولایت فقیه» که در بهمن ۱۳۴۸ بیان شدهاند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ق برای نخستینبار در بیروت چاپ شد. | ||
* دراساتٌ في ولاية الفقيه و فقه الدولة الإسلامية: درسها و تحقيقات [[حسینعلی منتظری]] است. این کتاب در کتاب نظام الحکم فی الاسلام خلاصه شده است. کتاب دراسات را محمود صلواتی و ابوالفضل شکوری با عنوان مبانی فقه حکومت اسلامی ترجمه کردهاند. | * دراساتٌ في ولاية الفقيه و فقه الدولة الإسلامية: درسها و تحقيقات [[حسینعلی منتظری]] است. این کتاب در کتاب نظام الحکم فی الاسلام خلاصه شده است. کتاب دراسات را محمود صلواتی و ابوالفضل شکوری با عنوان مبانی فقه حکومت اسلامی ترجمه کردهاند. | ||
* ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، تألیف [[عبدالله جوادی آملی]]، | * ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، تألیف [[عبدالله جوادی آملی]]، |
ویرایش