پرش به محتوا

اوس و خزرج: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اوس‌ْ وَ خَزْرَج‌'''، دو [[تيره]] مهم‌ از [[عرب|اعراب]]‌ [[یمن|يمانى]] كه‌ از مدتها پيش‌ از اسلام‌ در شهر [[يثرب]] ([[مدينه]]‌) ساكن‌ شدند و پس‌ از [[هجرت]] آنها را «[[انصار]]»  خواندند. نقش این دو قبیله در تاریخ اسلام مخصوصا در جریان [[هجرت]] [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] وجنگ های مختلف برجسته است عده ای از مورخین می گویند بعضی آیات قرآن در شأن انصار نازل شد.
'''اوس‌ْ وَ خَزْرَج‌'''، دو [[تیره]] مهم‌ از [[عرب|اعراب]]‌ [[یمن|یمانی]] كه‌ از مدتها پیش‌ از اسلام‌ در شهر [[یثرب]] ([[مدینه]]‌) ساكن‌ شدند و پس‌ از [[هجرت]] آنها را «[[انصار]]» خواندند. نقش این دو قبیله در تاریخ اسلام مخصوصا در جریان [[هجرت]] [[پیامبر اکرم (ص) |پیامبر (ص)]] وجنگ های مختلف برجسته است عده ای از مورخین می گویند بعضی آیات قرآن در شأن انصار نازل شد.
[[پرونده:مدینه.jpg|بندانگشتی|شبه جزیره حجاز]]
[[پرونده:مدینه.jpg|بندانگشتی|شبه جزیره حجاز]]


==نسب==
==نسب==
نسب‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ قبيله بزرگ‌ يمانى‌ [[ازد]] مى‌رسيد و بيشتر نسب‌ نگاران‌ و مورخان‌ سده‌هاي‌ نخستين‌ هجري‌ به‌ سلسله‌ نسب‌ اين‌ دو تيره‌ از طريق‌ بنومازن‌ بن‌ ازد اشاره‌ كرده‌اند <ref>مثلاً نك: كلبى‌، جمهره...، 621؛ خليفه‌، 1/175؛ يعقوبى‌، 1/202</ref>
نسب‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ قبیله بزرگ‌ یمانی‌ [[ازد]] می‌رسید و بیشتر نسب‌ نگاران‌ و مورخان‌ سده‌های‌ نخستین‌ هجری‌ به‌ سلسله‌ نسب‌ این‌ دو تیره‌ از طریق‌ بنومازن‌ بن‌ ازد اشاره‌ كرده‌اند <ref>مثلاً نك: كلبی‌، جمهره...، ۶۲۱؛ خلیفه‌، ۱/۱۷۵؛ یعقوبی‌، ۱/۲۰۲</ref>


نياي‌ بزرگ‌ دو تيره‌، عمروبن‌ عامر مشهور به‌ مُزَيقياست‌ و اوس‌ و خزرج‌ دو پسر حارثه بن‌ ثعلبه بن‌ عمروبن‌ عامر بوده‌اند. نسب‌ اين‌ دو، از طريق‌ مادر كه‌ قيله‌ بنت‌ كاهل‌ نام‌ داشت‌، به‌ قبيله [[بنى‌ قضاعه]]‌ مى‌رسيد <ref>(نك: كلبى‌، همانجا، نسب‌...، 1/363-364؛ ابن‌ قتيبه‌، 109؛ ابن‌ حزم‌، 331)</ref> و بدين‌ سبب‌، اوس‌ و خزرج‌ خود را بنى‌ قيله‌ نيز مى‌خوانده‌اند <ref>(على‌، 4/133)</ref>.
نیای‌ بزرگ‌ دو تیره‌، عمروبن‌ عامر مشهور به‌ مُزَیقیاست‌ و اوس‌ و خزرج‌ دو پسر حارثه بن‌ ثعلبه بن‌ عمروبن‌ عامر بوده‌اند. نسب‌ این‌ دو، از طریق‌ مادر كه‌ قیله‌ بنت‌ كاهل‌ نام‌ داشت‌، به‌ قبیله [[بنی‌ قضاعه]]‌ می‌رسید <ref> (نك: كلبی‌، همانجا، نسب‌...، ۱/۳۶۳-۳۶۴؛ ابن‌ قتیبه‌، ۱۰۹؛ ابن‌ حزم‌، ۳۳۱) </ref> و بدین‌ سبب‌، اوس‌ و خزرج‌ خود را بنی‌ قیله‌ نیز می‌خوانده‌اند <ref> (علی‌، ۴/۱۳۳) </ref>.


عنوان‌ اوس‌ مختصر شده «اوس‌ مناه» است‌ كه‌ وابستگى‌ و نسبت‌ ايشان‌ را به‌ يكى‌ از [[ بت |بُتان]]‌ مشهور [[دوره جاهلى]] نشان‌ مى‌دهد <ref>(على‌، 4/135؛ درباره اعتقاد خاص‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ اين‌ بُت‌، نك: كلبى‌، الاصنام‌، 13-14، 27)</ref>. خزرج‌ را به‌ معناي‌ باد تند يا نسيم‌ جنوب‌ آورده‌اند <ref>( ابن‌ منظور، ذيل‌ خزرج‌)</ref>.
عنوان‌ اوس‌ مختصر شده «اوس‌ مناه» است‌ كه‌ وابستگی‌ و نسبت‌ ایشان‌ را به‌ یكی‌ از [[بت |بُتان]]‌ مشهور [[دوره جاهلی]] نشان‌ می‌دهد <ref> (علی‌، ۴/۱۳۵؛ درباره اعتقاد خاص‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ این‌ بُت‌، نك: كلبی‌، الاصنام‌، ۱۳-۱۴، ۲۷) </ref>. خزرج‌ را به‌ معنای‌ باد تند یا نسیم‌ جنوب‌ آورده‌اند <ref> (ابن‌ منظور، ذیل‌ خزرج‌) </ref>.


==تاريخ‌ اقامت‌ اوس‌ و خزرج‌ در شهر يثرب‌==
==تاریخ‌ اقامت‌ اوس‌ و خزرج‌ در شهر یثرب‌==
تاريخ‌ اقامت‌ اوس‌ و خزرج‌ در شهر يثرب‌، با پراكندگى‌ قوم‌ ازد - كه‌ در نواحى‌ [[يمن]]‌ سكنى‌ داشتند - در مناطق‌ گوناگون‌ شبه‌ جزيره‌ و پاره‌اي‌ سرزمينهاي‌ اطراف‌ آن‌ پيوندي‌ نزديك‌ دارد.
تاریخ‌ اقامت‌ اوس‌ و خزرج‌ در شهر یثرب‌، با پراكندگی‌ قوم‌ ازد - كه‌ در نواحی‌ [[یمن]]‌ سكنی‌ داشتند - در مناطق‌ گوناگون‌ شبه‌ جزیره‌ و پاره‌ای‌ سرزمینهای‌ اطراف‌ آن‌ پیوندی‌ نزدیك‌ دارد.


شايع‌ترين‌ روايات‌ در مآخذ كهن‌ حاكى‌ از آن‌ است‌ كه‌ مهاجرت‌ گروهى‌ِ «ازديان»‌ از يمن‌، به‌ سبب‌ ويرانى‌ [[سدّ مأرب]]‌ بر اثر سيل‌ بوده‌ است‌ <ref>(ابن‌ رسته‌، 7/62 -63؛ يعقوبى‌، 1/203)</ref>، اما درباره سبب‌ اصلى‌ مهاجرت‌ ايشان‌ و تاريخ‌ وقوع‌ آن‌ ميان‌ محققان‌ معاصر، اتفاق‌ نظري‌ وجود ندارد <ref>(مثلاً نك: مهران‌، 455- 458؛ شريف‌، 313-316؛ ولفنسون‌، 63)</ref>. از بعضی‌ روايت هاي‌ ديگر چنين‌ برمى‌آيد كه‌ اوس‌ و خزرج‌، پيش‌ از ويرانى‌ سد به‌ يثرب‌ مهاجرت‌ كردند <ref>(ولفنسون‌، 52؛ نيز نك: دنباله مقاله‌)</ref>.
شایع‌ترین‌ روایات‌ در مآخذ كهن‌ حاكی‌ از آن‌ است‌ كه‌ مهاجرت‌ گروهی‌ِ «ازدیان» از یمن‌، به‌ سبب‌ ویرانی‌ [[سدّ مأرب]]‌ بر اثر سیل‌ بوده‌ است‌ <ref> (ابن‌ رسته‌، ۷/۶۲ -۶۳؛ یعقوبی‌، ۱/۲۰۳) </ref>، اما درباره سبب‌ اصلی‌ مهاجرت‌ ایشان‌ و تاریخ‌ وقوع‌ آن‌ میان‌ محققان‌ معاصر، اتفاق‌ نظری‌ وجود ندارد <ref> (مثلاً نك: مهران‌، ۴۵۵- ۴۵۸؛ شریف‌، ۳۱۳-۳۱۶؛ ولفنسون‌، ۶۳) </ref>. از بعضی‌ روایت های‌ دیگر چنین‌ برمی‌آید كه‌ اوس‌ و خزرج‌، پیش‌ از ویرانی‌ سد به‌ یثرب‌ مهاجرت‌ كردند <ref> (ولفنسون‌، ۵۲؛ نیز نك: دنباله مقاله‌) </ref>.
[[پرونده:مارب.jpg|بندانگشتی|مأرب]]
[[پرونده:مارب.jpg|بندانگشتی|مأرب]]


محققان‌ گفته‌اند، هجرت‌ِ ازدیان‌ از یمن‌ یكباره‌ اتفاق‌ نیفتاد <ref> (شریف‌، ۳۱۵) </ref>. بعدها، دسته‌هایی‌ از این‌ مهاجران‌ در شمال‌ [[جزیره العرب]]‌ و در جوار سرزمین‌ [[شام]]‌ دولت‌ كوچك‌ [[غسانی]]‌، و دسته‌هایی‌ دیگر در بخش هایی‌ از [[عراق]] فعلی‌ ([[حیره]]‌) دولت‌ [[آل‌ منذر]] یا [[لخمیان]]‌ را تشكیل‌ دادند و هر یك‌، دست‌ نشانده یكی‌ از دو دولت‌ بزرگ‌ وقت‌، یعنی‌[[ایران]]‌ و [[روم‌]] بودند.


محققان‌ گفته‌اند، هجرت‌ِ ازديان‌ از يمن‌ يكباره‌ اتفاق‌ نيفتاد <ref>(شريف‌، 315)</ref>. بعدها، دسته‌هايى‌ از اين‌ مهاجران‌ در شمال‌ [[جزيره العرب]]‌ و در جوار سرزمين‌ [[شام]]‌ دولت‌ كوچك‌ [[غسانى]]‌، و دسته‌هايى‌ ديگر در بخش هايى‌ از [[عراق]] ‌ فعلى‌ ([[حيره]]‌) دولت‌ [[آل‌ منذر]]  يا [[لخميان]]‌ را تشكيل‌ دادند و هر يك‌، دست‌ نشانده يكى‌ از دو دولت‌ بزرگ‌ وقت‌، يعنى‌[[ ايران]]‌ و [[روم‌]] بودند.
به‌ احتمال‌ بسیار، پس‌ از برپایی‌ این‌ دولتها، هجرت‌ اقوام‌ ازد، از آن‌ جمله‌ اوس‌ و خزرج‌ یا اجداد ایشان‌، به‌ جاهایی‌ از جزیرهالعرب‌ فزونی‌ گرفت‌. به‌ گفته برخی‌ محققان‌، شاید هجرت‌ اوس‌ و خزرج‌ دیرتر از دیگر اقوام‌ ازدی‌ و احتمالاً در اواخر سده ۴م‌ انجام‌ شده‌ باشد <ref> (شریف‌، ۳۱۴-۳۱۶) </ref>. این‌ قوم‌، یثرب‌ را برای‌ اقامت‌ برگزید كه‌ از حیث‌ شرایط اقلیمی‌ برای‌ كشاورزی‌ مناسب‌ به‌ نظر می‌رسید.


به‌ احتمال‌ بسيار، پس‌ از برپايى‌ اين‌ دولتها، هجرت‌ اقوام‌ ازد، از آن‌ جمله‌ اوس‌ و خزرج‌ يا اجداد ايشان‌، به‌ جاهايى‌ از جزيرهالعرب‌ فزونى‌ گرفت‌. به‌ گفته برخى‌ محققان‌، شايد هجرت‌ اوس‌ و خزرج‌ ديرتر از ديگر اقوام‌ ازدي‌ و احتمالاً در اواخر سده 4م‌ انجام‌ شده‌ باشد <ref>(شريف‌، 314-316)</ref>. اين‌ قوم‌، يثرب‌ را براي‌ اقامت‌ برگزيد كه‌ از حيث‌ شرايط اقليمى‌ براي‌ كشاورزي‌ مناسب‌ به‌ نظر مى‌رسيد.
چون‌ این‌ دسته‌ از ازدیان‌ به‌ یثرب‌ رسیدند و در آنجا سكنی‌ گزیدند، گروهی‌ از [[یهود|یهودیان]] در شهر به‌ سر می‌بردند و اداره آنجا از حیث‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ یكسره‌ به‌ دست‌ ایشان‌ بود <ref> (ابن‌ رسته‌، ۷/۶۲؛ نیز نك: بلاذری‌، فتوح‌...، ۱۷) </ref>.


چون‌ اين‌ دسته‌ از ازديان‌ به‌ يثرب‌ رسيدند و در آنجا سكنى‌ گزيدند، گروهى‌ از [[یهود|يهوديان]] ‌ در شهر به‌ سر مى‌بردند و اداره آنجا از حيث‌ سياسى‌ و اقتصادي‌ يكسره‌ به‌ دست‌ ايشان‌ بود <ref>(ابن‌ رسته‌، 7/62؛ نيز نك: بلاذري‌، فتوح‌...، 17)</ref>.
==روابط میان‌ یهودیان‌ و اوس‌ و خزرج‌==
روابط میان‌ یهودیان‌ و اوس‌ و خزرج‌، نخست‌ بر مبنای‌ همكاری‌، به‌ ویژه‌ در كشاورزی‌ شكل‌ گرفت‌، اما اندك‌ اندك‌ با فزونی‌ یافتن‌ شمار مهاجران‌، تسلط یهودیان‌ رو به‌ كاهش‌ نهاد. بعید نیست‌ از همین‌ دوران‌، با تشكیل‌ بطون‌ و شاخه‌های‌ گوناگون‌، روند جدایی‌ دو تیره‌ از یكدیگر آغاز شده‌ باشد.


==روابط ميان‌ يهوديان‌ و اوس‌ و خزرج‌==
تسلط اوس‌ و خزرج‌ بر یثرب‌، موجب پدیده دیگری‌ شد كه‌ در تعلق‌ این‌ شهر به‌ حوزه دو حكومت‌ دست‌ نشانده غسانی‌ و لخمی‌ ارتباط دارد. طبق‌ یك‌ روایت‌، یهودیان‌ به‌ عامل‌ دولت‌ [[ساسانی]] [[خراج]] و مالیات‌ می‌ پرداختند و از سوی‌ ایشان‌، حكمرانی‌ یثرب‌ به‌ یهودیان‌ سپرده‌ شده‌ بود <ref> (ابن‌ رسته‌، ۷/۶۴) </ref>.
روابط ميان‌ يهوديان‌ و اوس‌ و خزرج‌، نخست‌ بر مبناي‌ همكاري‌، به‌ ويژه‌ در كشاورزي‌ شكل‌ گرفت‌، اما اندك‌ اندك‌ با فزونى‌ يافتن‌ شمار مهاجران‌، تسلط يهوديان‌ رو به‌ كاهش‌ نهاد. بعيد نيست‌ از همين‌ دوران‌، با تشكيل‌ بطون‌ و شاخه‌هاي‌ گوناگون‌، روند جدايى‌ دو تيره‌ از يكديگر آغاز شده‌ باشد .


تسلط اوس‌ و خزرج‌ بر يثرب‌، موجب پديده ديگري‌ شد كه‌ در تعلق‌ اين‌ شهر به‌ حوزه دو حكومت‌ دست‌ نشانده غسانى‌ و لخمى‌ ارتباط دارد. طبق‌ يك‌ روايت‌، يهوديان‌ به‌ عامل‌ دولت‌ [[ساسانى]] ‌ [[خراج]] ‌ و ماليات‌ مى‌ پرداختند و از سوي‌ ايشان‌، حكمرانى‌ يثرب‌ به‌ يهوديان‌ سپرده‌ شده‌ بود <ref>(ابن‌ رسته‌، 7/64)</ref>.
بنابر روایت‌ دیگری‌، اوس‌ و خزرج‌ پس‌ از آنكه‌ از ستم‌ فرماندار یهودی‌ شهر به‌ ستوه‌ آمدند، از غسانیان‌ یاری‌ طلبیدند. مالك‌ بن‌ عجلان‌ از بنی‌ غسان‌ به‌ یاری‌ ایشان‌ آمد و از آن‌ پس‌ دوره سیادت‌ اوس‌ و خزرج‌ بر یثرب‌ آغاز شد <ref> (نك: سمهودی‌، ۱/۱۷۸ بب؛ قس‌: مهران‌، ۴۶۲-۴۶۴) </ref>.


بنابر روايت‌ ديگري‌، اوس‌ و خزرج‌ پس‌ از آنكه‌ از ستم‌ فرماندار يهودي‌ شهر به‌ ستوه‌ آمدند، از غسانيان‌ ياري‌ طلبيدند. مالك‌ بن‌ عجلان‌ از بنى‌ غسان‌ به‌ ياري‌ ايشان‌ آمد و از آن‌ پس‌ دوره سيادت‌ اوس‌ و خزرج‌ بر يثرب‌ آغاز شد <ref>(نك: سمهودي‌، 1/178 بب؛ قس‌: مهران‌، 462-464)</ref>.
به‌ هر حال‌، براساس‌ پاره‌ای‌ نشانه‌ها، اوس‌ و خزرج‌ خود را به‌ [[غسانیان‌]] - كه‌ مانند آنها به‌ ازد نسب‌ می‌بردند - نزدیك‌تر احساس‌ می‌كردند <ref> (برای‌ تفصیل‌، نك: علی‌، ۳/۳۹۱) </ref>، و اگر هم‌ تا اواسط سده ۶م‌ - چنانكه‌ برخی‌ محققان‌ حدس‌ زده‌اند <ref> (نك: كستر، ۱۱-۱۴؛ علی‌، ۴/۱۲۹-۱۳۰) </ref> - كارگزاران‌ دولت‌ ساسانی‌ توسط یهودیان‌ بر یثرب‌ تسلط داشتند، از همین‌ زمان‌، با ورود اوس‌ و خزرج‌ به‌ یثرب‌، اوضاع‌ به‌ نفع‌ غسانیان‌ می‌بایست‌ دگرگون‌ شده‌ باشد و در این‌ زمینه‌ روایتهایی‌ نیز در دست‌ است‌ <ref> (نك: ابن‌ حبیب‌، «اسماء...» ، ۱۳۶- ۱۳۷؛ نیز نك: علی‌، ۲/۵۷۸، ۴/۱۳۴؛ ولفنسون‌، ۵۹ -۶۱) </ref>.
 
به‌ هر حال‌، براساس‌ پاره‌اي‌ نشانه‌ها، اوس‌ و خزرج‌ خود را به‌ [[غسانيان‌]] - كه‌ مانند آنها به‌ ازد نسب‌ مى‌بردند - نزديك‌تر احساس‌ مى‌كردند <ref>(براي‌ تفصيل‌، نك: على‌، 3/391)</ref>، و اگر هم‌ تا اواسط سده 6م‌ - چنانكه‌ برخى‌ محققان‌ حدس‌ زده‌اند <ref>(نك: كستر، 11-14؛ على‌، 4/129-130)</ref> - كارگزاران‌ دولت‌ ساسانى‌ توسط يهوديان‌ بر يثرب‌ تسلط داشتند، از همين‌ زمان‌، با ورود اوس‌ و خزرج‌ به‌ يثرب‌، اوضاع‌ به‌ نفع‌ غسانيان‌ مى‌بايست‌ دگرگون‌ شده‌ باشد و در اين‌ زمينه‌ روايتهايى‌ نيز در دست‌ است‌ <ref>(نك: ابن‌ حبيب‌، «اسماء...»، 136- 137؛ نيز نك: على‌، 2/578، 4/134؛ ولفنسون‌، 59 -61)</ref>.


==روابط اوس با خزرج==
==روابط اوس با خزرج==
در مدتى‌ كه‌ اوس‌ و خزرج‌ بر يثرب‌ تسلط داشتند، از چگونگى‌ اداره شهر اطلاع‌ دقيقى‌ در دست‌ نيست‌، به‌ ويژه‌ آنكه‌ ميان‌ دو تيره‌ چنان‌ رقابتى‌ درگرفت‌ كه‌ به‌ جنگها و نزاعهاي‌ خونين‌ و دراز مدت‌ منتهى‌ شد و يهوديان‌ بى‌گمان‌ در افروختن‌ آتش‌ فتنه‌ ميان‌ دو تيره‌ نقش‌ فعال‌ داشتند <ref>(مهران‌، 481؛ وكيل‌، 75)</ref>.
در مدتی‌ كه‌ اوس‌ و خزرج‌ بر یثرب‌ تسلط داشتند، از چگونگی‌ اداره شهر اطلاع‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌، به‌ ویژه‌ آنكه‌ میان‌ دو تیره‌ چنان‌ رقابتی‌ درگرفت‌ كه‌ به‌ جنگها و نزاعهای‌ خونین‌ و دراز مدت‌ منتهی‌ شد و یهودیان‌ بی‌گمان‌ در افروختن‌ آتش‌ فتنه‌ میان‌ دو تیره‌ نقش‌ فعال‌ داشتند <ref> (مهران‌، ۴۸۱؛ وكیل‌، ۷۵) </ref>.


از آنجا كه‌ قدرت‌ دو تيره‌ تقريباً برابر بود، هر يك‌ مى‌كوشيدند با انعقاد پيمان‌ با گروهى‌ از قبايل‌ مشهور يهودي‌ در يثرب‌، بر ديگري‌ تفوق‌ يابند، چنانكه‌ اوسيان‌ با [[بنی‌قریظه|بنى‌ قريظه]] هم‌ پيمان‌ شدند و خزرجيان‌ با [[غزوه بنی نضیر|بنى‌ نضير]] <ref>(مهران‌، 481؛ وكيل‌، 75</ref>.
از آنجا كه‌ قدرت‌ دو تیره‌ تقریباً برابر بود، هر یك‌ می‌كوشیدند با انعقاد پیمان‌ با گروهی‌ از قبایل‌ مشهور یهودی‌ در یثرب‌، بر دیگری‌ تفوق‌ یابند، چنانكه‌ اوسیان‌ با [[بنی‌قریظه|بنی‌ قریظه]] هم‌ پیمان‌ شدند و خزرجیان‌ با [[غزوه بنی نضیر|بنی‌ نضیر]] <ref> (مهران‌، ۴۸۱؛ وكیل‌، ۷۵</ref>.


حاصل‌ این‌ رقابتها، بروز جنگهای‌ خونین‌ میان‌ طوایف‌ این‌ دو تیره‌ بود كه‌ در «[[ایام‌ العرب]]‌» (ه م‌) دوره جاهلی‌، برای‌ هر یك‌ نامی‌ خاص‌ هست‌، ولی‌ روایات‌ مربوط به‌ آن‌، آمیخته‌ با افسانه‌ است‌ <ref> (نك: ه د، ایام‌العرب‌؛ نیز مهران‌، ۴۸۰) </ref>.


حاصل‌ اين‌ رقابتها، بروز جنگهاي‌ خونين‌ ميان‌ طوايف‌ اين‌ دو تيره‌ بود كه‌ در «[[ايام‌ العرب]]‌» (ه م‌) دوره جاهلى‌، براي‌ هر يك‌ نامى‌ خاص‌ هست‌، ولى‌ روايات‌ مربوط به‌ آن‌، آميخته‌ با افسانه‌ است‌ <ref>(نك: ه د، ايام‌العرب‌؛ نيز مهران‌، 480)</ref>.
در نخستین‌ جنگ‌ به‌ نام‌ «حرب‌ سُمیر» ، پیروزی‌ از آن‌ اوس‌ شد، اما در بیشتر جنگهای‌ بعدی‌، خزرجیان‌ تسلط یافتند <ref> (ابن‌ اثیر، ۱/۶۵۸ - ۶۵۹، نیز برای‌ جنگهای‌ دیگر، نك: ۱/۶۶۰ بب) </ref>.


در واپسین‌ جنگ‌ این‌ هر دو تیره‌ به‌ نام‌ «[[حرب‌ بُعاث]]‌» كه‌ اندكی‌ پیش‌ از [[هجرت‌]] [[حضرت‌ محمد (ص‌) |حضرت‌ رسول‌ (ص‌)]] به‌ یثرب‌ اتفاق‌ افتاد، اوسیان‌ برای‌ كسب‌ پیروزی‌ بر رقیب‌، به‌ [[مكه]]‌ آمدند و خواهان‌ انعقاد پیمان‌ با قریش‌ شدند، اما اعتنایی‌ ندیدند. در همین‌ اوقات‌ بود كه‌ میان‌ برخی‌ از ایشان‌ و [[پیامبر (ص) |پیامبر (ص‌)]] ارتباط حاصل‌ شد <ref> (ابن‌ حبیب‌، المنمق‌، ۲۶۸؛ بلاذری‌، انساب‌...، ۱/۲۳۸؛ ابن‌ اثیر، ۱/۶۸۰ -۶۸۱؛ نیز نك: ولفنسون‌، ۶۸) </ref>.


در نخستين‌ جنگ‌ به‌ نام‌ «حرب‌ سُمير»، پيروزي‌ از آن‌ اوس‌ شد، اما در بيشتر جنگهاي‌ بعدي‌، خزرجيان‌ تسلط يافتند <ref>(ابن‌ اثير، 1/658 - 659، نيز براي‌ جنگهاي‌ ديگر، نك: 1/660 بب)</ref>.
ظاهراً خزرجیان‌ برآن‌ بودند تا [[عبدالله‌ بن‌ اُبَی‌]] ّ ابن‌ سلول‌ را - كه‌ بعدها از منافقان‌ مشهور شد <ref> (بلاذری‌، همان‌، ۱/۲۷۴) </ref> - تاج‌ بر سر نهند و فرمانروایی‌ شهر بدو بسپرند <ref> (ابن‌ سعید، ۱/۱۹۰؛ نیز نك: ولفنسون‌، ۷۰) </ref>.
 
در واپسين‌ جنگ‌ اين‌ هر دو تيره‌ به‌ نام‌ «[[حرب‌ بُعاث]]‌» كه‌ اندكى‌ پيش‌ از [[هجرت‌]] [[حضرت‌ محمد (ص‌)|حضرت‌ رسول‌(ص‌)]] به‌ يثرب‌ اتفاق‌ افتاد، اوسيان‌ براي‌ كسب‌ پيروزي‌ بر رقيب‌، به‌ [[مكه]]‌ آمدند و خواهان‌ انعقاد پيمان‌ با قريش‌ شدند، اما اعتنايى‌ نديدند. در همين‌ اوقات‌ بود كه‌ ميان‌ برخى‌ از ايشان‌ و [[پیامبر (ص)|پيامبر(ص‌)]] ارتباط حاصل‌ شد <ref>(ابن‌ حبيب‌، المنمق‌، 268؛ بلاذري‌، انساب‌...، 1/238؛ ابن‌ اثير، 1/680 -681؛ نيز نك: ولفنسون‌، 68)</ref>.
 
ظاهراً خزرجيان‌ برآن‌ بودند تا [[عبدالله‌ بن‌ اُبَى‌]] ّ ابن‌ سلول‌ را - كه‌ بعدها از منافقان‌ مشهور شد <ref>(بلاذري‌، همان‌، 1/274)</ref> - تاج‌ بر سر نهند و فرمانروايى‌ شهر بدو بسپرند <ref>(ابن‌ سعيد، 1/190؛ نيز نك: ولفنسون‌، 70)</ref>.


==پس از قبول اسلام==
==پس از قبول اسلام==
با هجرت‌ پيامبر(ص‌) به‌ يثرب‌، اوس‌ و خزرج‌ اسلام‌ آوردند و «انصار» عنوان‌ يافتند و خود بدان‌ افتخار مى‌كردند <ref>(على‌، 4/140-141؛ براي‌ تفصيل‌، نك: ه د، انصار)</ref>. با اين همه‌، در برخى‌ مواقع‌، رقابتهاي‌ ديرين‌ ميان‌ دو تيره‌ سر بر مى‌آورد، چنانكه‌ بر سر اينكه‌ كدام‌ يك‌ در [[پیمان عقبه]] زودتر با آن‌ حضرت‌ دست‌ بيعت‌ دادند، اختلاف‌ و تفاخر داشتند.
با هجرت‌ پیامبر (ص‌) به‌ یثرب‌، اوس‌ و خزرج‌ اسلام‌ آوردند و «انصار» عنوان‌ یافتند و خود بدان‌ افتخار می‌كردند <ref> (علی‌، ۴/۱۴۰-۱۴۱؛ برای‌ تفصیل‌، نك: ه د، انصار) </ref>. با این همه‌، در برخی‌ مواقع‌، رقابتهای‌ دیرین‌ میان‌ دو تیره‌ سر بر می‌آورد، چنانكه‌ بر سر اینكه‌ كدام‌ یك‌ در [[پیمان عقبه]] زودتر با آن‌ حضرت‌ دست‌ بیعت‌ دادند، اختلاف‌ و تفاخر داشتند.


اين‌ اختلاف‌ درباره حضور ايشان‌ در ديگر مواقع‌ دوره اسلامى‌ نيز وجود داشت‌ (<ref>نك: ابن‌ سعد، 4(1)/ابن‌ قدامه‌، 499)</ref>. البته‌ به‌ نظر مى‌رسد كه‌ در دوره اسلامى‌ نيز اكثريت‌ با خزرجيان‌ بود، چنانكه‌ در ميان‌ [[نقیب|نقيبان‌]] 12 گانه‌ - در آغاز ارتباط با پيامبر(ص‌) - 3 تن‌ از اوسيان‌ بودند و بقيه‌ از خزرج‌ <ref>(بلاذري‌، همان‌، 1/252؛ طبري‌، تاريخ‌، 2/363)</ref> و در [[جنگ‌ بدر]] نيز شمار افراد خزرج‌ بيشتر از اوس‌ بود <ref>(ابن‌ اسحاق‌، 288؛ بلاذري‌، همان‌، 1/290)</ref>.
این‌ اختلاف‌ درباره حضور ایشان‌ در دیگر مواقع‌ دوره اسلامی‌ نیز وجود داشت‌ (<ref>نك: ابن‌ سعد، ۴ (۱) /۴؛ ابن‌ قدامه‌، ۴۹۹) </ref>. البته‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ در دوره اسلامی‌ نیز اكثریت‌ با خزرجیان‌ بود، چنانكه‌ در میان‌ [[نقیب|نقیبان‌]] ۱۲ گانه‌ - در آغاز ارتباط با پیامبر (ص‌) - ۳ تن‌ از اوسیان‌ بودند و بقیه‌ از خزرج‌ <ref> (بلاذری‌، همان‌، ۱/۲۵۲؛ طبری‌، تاریخ‌، ۲/۳۶۳) </ref> و در [[جنگ‌ بدر]] نیز شمار افراد خزرج‌ بیشتر از اوس‌ بود <ref> (ابن‌ اسحاق‌، ۲۸۸؛ بلاذری‌، همان‌، ۱/۲۹۰) </ref>.


در جنگهاي‌ [[مريسيع]]‌ و [[بنی‌قریظه|بنى‌ قريظه]] و قضيه [[افك]] ‌ نيز اختلاف‌ ميان‌ اوس‌ و خزرج‌ ظاهر شد، ولى‌ پيامبر(ص‌) آتش‌ فتنه‌ را خاموش‌ كرد <ref>(واقدي‌، 2/415، 431، 515؛ نيز نك: ابن‌ سعد، 1(2)/46؛ طبري‌، همان‌، 2/614؛ احمد بن‌ حنبل‌، 6/59، 196)</ref>. پس‌ از وفات‌ آن‌ حضرت‌ نيز، در ماجراي‌ [[سقیفه بنی ساعده|سقيفه]] ‌، [[ابوبكر]] و يارانش‌ از رقابت‌ اوس‌ و خزرج‌ بر سر جانشينى‌ پيامبر(ص‌) سود بردند <ref>(طبري‌، همان‌، 3/221-222؛ مسعودي‌، 2/304)</ref>.
در جنگهای‌ [[مریسیع]]‌ و [[بنی‌قریظه|بنی‌ قریظه]] و قضیه [[افك]] نیز اختلاف‌ میان‌ اوس‌ و خزرج‌ ظاهر شد، ولی‌ پیامبر (ص‌) آتش‌ فتنه‌ را خاموش‌ كرد <ref> (واقدی‌، ۲/۴۱۵، ۴۳۱، ۵۱۵؛ نیز نك: ابن‌ سعد، ۱ (۲) /۴۶؛ طبری‌، همان‌، ۲/۶۱۴؛ احمد بن‌ حنبل‌، ۶/۵۹، ۱۹۶) </ref>. پس‌ از وفات‌ آن‌ حضرت‌ نیز، در ماجرای‌ [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] ‌، [[ابوبكر]] و یارانش‌ از رقابت‌ اوس‌ و خزرج‌ بر سر جانشینی‌ پیامبر (ص‌) سود بردند <ref> (طبری‌، همان‌، ۳/۲۲۱-۲۲۲؛ مسعودی‌، ۲/۳۰۴) </ref>.


اوس‌ و خزرج‌ هر يك‌ داراي‌ 5 [[بطن]]‌ بودند <ref>(نك: شريف‌، 310- 311 بب)</ref>. اين‌ بطون‌ خود به‌ عشاير و شاخه‌هاي‌ ديگري‌ كه‌ شمار آنها بالغ‌ بر 40 شاخه‌ مى‌شد، به‌ جز عشاير ديگري‌ از اعراب‌ كه‌ با دو تيره‌ رابطه ولاء داشتند، تقسيم‌ مى‌شدند <ref>(شريف‌،ص 309)</ref>.
اوس‌ و خزرج‌ هر یك‌ دارای‌ ۵ [[بطن]]‌ بودند <ref> (نك: شریف‌، ۳۱۰- ۳۱۱ بب) </ref>. این‌ بطون‌ خود به‌ عشایر و شاخه‌های‌ دیگری‌ كه‌ شمار آنها بالغ‌ بر ۴۰ شاخه‌ می‌شد، به‌ جز عشایر دیگری‌ از اعراب‌ كه‌ با دو تیره‌ رابطه ولاء داشتند، تقسیم‌ می‌شدند <ref> (شریف‌،ص ۳۰۹) </ref>.


==افتخارات==
==افتخارات==
اوس‌ و خزرج‌ علاوه‌ بر آنكه‌ به‌ جنگاوري‌ و دليري‌ شهره‌ بودند <ref>(ابن‌ عبدربه‌، 2/192-193؛ بلاذري‌، فتوح‌، 17)</ref>، هر يك‌ شاعرانى‌ داشتند. از ميان‌ اوسيان‌، قيس‌ بن‌ خَطيم‌ كه‌ به‌ «زبان‌ اوس‌» شهره‌ بود، و ابوقيس‌ ابن‌ اسلت‌، مشهورند <ref>(على‌، 1/475؛ ابوالفرج‌، 2/159 بب، 15/160 بب)</ref>؛ و از خزرجيان‌ نيز بايد به‌ [[حسان بن ثابت|حسان‌ بن‌ ثابت]]‌ - كه‌ مدايح‌ او در حق‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) شهره‌ است‌ - و كعب‌ بن‌ مالك‌ اشاره‌ كرد (<ref>ذهبى‌، 2/512 بب، 2/523 بب؛ نيز نك: على‌، 9/654)</ref>. برخى‌ از وجوه‌ اصحاب‌ پيامبر(ص‌) نيز به‌ دو تيره اوس‌ و خزرج‌ تعلق‌ داشتند و بعدها اعضاي‌ دو تيره‌، هر يك‌ به‌ سببى‌ به‌ ايشان‌ افتخار مى‌كردند. در اوس‌ كسانى‌ مانند [[غسیل الملائکه|حنظله غسيل‌ الملائكه]] ‌، عاصم‌ بن‌ ثابت‌، [[سعد بن‌ معاذ]]، و در خزرج‌، زيد بن‌ ثابت‌، معاذ بن‌ جبل‌، [[اُبَى‌ّ بن‌ كعب]]‌ <ref>(ابن‌ عبدربه‌، 3/331؛ نيز نك: على‌، 4/137) </ref> را بايد نام‌ برد.
اوس‌ و خزرج‌ علاوه‌ بر آنكه‌ به‌ جنگاوری‌ و دلیری‌ شهره‌ بودند <ref> (ابن‌ عبدربه‌، ۲/۱۹۲-۱۹۳؛ بلاذری‌، فتوح‌، ۱۷) </ref>، هر یك‌ شاعرانی‌ داشتند. از میان‌ اوسیان‌، قیس‌ بن‌ خَطیم‌ كه‌ به‌ «زبان‌ اوس‌» شهره‌ بود، و ابوقیس‌ ابن‌ اسلت‌، مشهورند <ref> (علی‌، ۱/۴۷۵؛ ابوالفرج‌، ۲/۱۵۹ بب، ۱۵/۱۶۰ بب) </ref>؛ و از خزرجیان‌ نیز باید به‌ [[حسان بن ثابت|حسان‌ بن‌ ثابت]]‌ - كه‌ مدایح‌ او در حق‌ حضرت‌ رسول‌ (ص‌) شهره‌ است‌ - و كعب‌ بن‌ مالك‌ اشاره‌ كرد (<ref>ذهبی‌، ۲/۵۱۲ بب، ۲/۵۲۳ بب؛ نیز نك: علی‌، ۹/۶۵۴) </ref>. برخی‌ از وجوه‌ اصحاب‌ پیامبر (ص‌) نیز به‌ دو تیره اوس‌ و خزرج‌ تعلق‌ داشتند و بعدها اعضای‌ دو تیره‌، هر یك‌ به‌ سببی‌ به‌ ایشان‌ افتخار می‌كردند. در اوس‌ كسانی‌ مانند [[غسیل الملائکه|حنظله غسیل‌ الملائكه]] ‌، عاصم‌ بن‌ ثابت‌، [[سعد بن‌ معاذ]]، و در خزرج‌، زید بن‌ ثابت‌، معاذ بن‌ جبل‌، [[اُبَی‌ّ بن‌ كعب]]‌ <ref> (ابن‌ عبدربه‌، ۳/۳۳۱؛ نیز نك: علی‌، ۴/۱۳۷) </ref> را باید نام‌ برد.


گفته‌اند برخى‌ از آيات‌ قرآن‌ كريم‌، به‌ ويژه‌ آيه 103 از سوره آل‌ عمران‌ كه‌ مؤمنان‌ را به‌ وحدت‌ و پرهيز از تفرقه‌ دعوت‌ مى‌كند، در شأن‌ اوس‌ و خزرج‌ نازل‌ شده‌ است‌ <ref>(شيخ‌ طوسى‌، 2/545 -546؛ قرطبى‌، 4/155؛ نيز نك: طبري‌، تفسير، 4/17)</ref>.
گفته‌اند برخی‌ از آیات‌ قرآن‌ كریم‌، به‌ ویژه‌ آیه ۱۰۳ از سوره آل‌ عمران‌ كه‌ مؤمنان‌ را به‌ وحدت‌ و پرهیز از تفرقه‌ دعوت‌ می‌كند، در شأن‌ اوس‌ و خزرج‌ نازل‌ شده‌ است‌ <ref> (شیخ‌ طوسی‌، ۲/۵۴۵ -۵۴۶؛ قرطبی‌، ۴/۱۵۵؛ نیز نك: طبری‌، تفسیر، ۴/۱۷) </ref>.


از ميان‌ مؤلفان‌ و مورخان‌ قديم‌، كسانى‌ چون‌ ابوعبيده‌ معمر بن‌ مثنى‌ (ه م‌)، واقدي‌ 207ق‌) و علاّن‌ شعوبى‌ (د اواخر قرن‌ 2ق‌آثاري‌ درباره اوس‌ و خزرج‌ و انساب‌ و جنگها و مثالب‌ ايشان‌ داشته‌اند <ref>(نك: ابن‌ نديم‌، 60، 111، 118)</ref>.
از میان‌ مؤلفان‌ و مورخان‌ قدیم‌، كسانی‌ چون‌ ابوعبیده‌ معمر بن‌ مثنی‌ (ه م‌) ، واقدی‌ ۲۰۷ق‌) و علاّن‌ شعوبی‌ (د اواخر قرن‌ ۲ق‌) ، آثاری‌ درباره اوس‌ و خزرج‌ و انساب‌ و جنگها و مثالب‌ ایشان‌ داشته‌اند <ref> (نك: ابن‌ ندیم‌، ۶۰، ۱۱۱، ۱۱۸) </ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۹: خط ۶۶:
{{col-end}}
{{col-end}}
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
==منابع==
*ابن‌ اثير، الكامل‌؛
{{ستون-شروع|2}}
*ابن‌ اسحاق‌، محمد، سيره، به‌ كوشش‌ محمد حميدالله‌، قونيه‌، 1401ق‌/1981م‌؛
*ابن‌ اثیر، الكامل‌؛
*ابن‌ حبيب‌، محمد، «اسماء المغتالين‌»، ضمن‌ نوادر المخطوطات‌، به‌ كوشش‌ محمد عبدالسلام‌ هارون‌، قاهره‌، 1373ق‌/1954م‌؛ همو، *المنمق‌، به‌ كوشش‌ خورشيد احمد فارق‌، بيروت‌، 1405ق‌/1985م‌؛
*ابن‌ اسحاق‌، محمد، سیره، به‌ كوشش‌ محمد حمیدالله‌، قونیه‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌؛
*ابن‌ حزم‌، على‌، جمهره انساب‌ العرب‌، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛
*ابن‌ حبیب‌، محمد، «اسماء المغتالین‌» ، ضمن‌ نوادر المخطوطات‌، به‌ كوشش‌ محمد عبدالسلام‌ هارون‌، قاهره‌، ۱۳۷۳ق‌/۱۹۵۴م‌؛
*ابن‌ دريد، محمد، الاشتقاق‌، به‌ كوشش‌ عبدالسلام‌ محمد هارون‌، قاهره‌، 1378ق‌/1958م‌؛
*ابن‌ حبیب‌، محمد، المنمق‌، به‌ كوشش‌ خورشید احمد فارق‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌؛
*ابن‌ رسته‌، احمد، الاعلاق‌ النفيسه، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1891م‌؛
*ابن‌ حزم‌، علی‌، جمهره انساب‌ العرب‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌؛
*ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الكبري‌، ليدن‌، 1322ق‌؛
*ابن‌ درید، محمد، الاشتقاق‌، به‌ كوشش‌ عبدالسلام‌ محمد هارون‌، قاهره‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۵۸م‌؛
*ابن‌ سعيد مغربى‌، على‌، نشوه الطرب‌، به‌ كوشش‌ نصرت‌ عبدالرحمان‌، عمان‌، 1982م‌؛
*ابن‌ رسته‌، احمد، الاعلاق‌ النفیسه، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۱م‌؛
*ابن‌ عبدربه‌، احمد، العقد الفريد، به‌ كوشش‌ احمد امين‌ و ديگران‌، بيروت‌، 1402ق‌/1983م‌؛
*ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الكبری‌، لیدن‌، ۱۳۲۲ق‌؛
*ابن‌ قتيبه‌، عبدالله‌، المعارف‌، به‌ كوشش‌ ثروت‌ عكاشه‌، قاهره‌، 1960م‌؛
*ابن‌ سعید مغربی‌، علی‌، نشوه الطرب‌، به‌ كوشش‌ نصرت‌ عبدالرحمان‌، عمان‌، ۱۹۸۲م‌؛
*ابن‌ قدامه‌، عبدالله‌، التبيين‌ فى‌ انساب‌ القرشيين‌، به‌ كوشش‌ محمد نايف‌ دليمى‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛
*ابن‌ عبدربه‌، احمد، العقد الفرید، به‌ كوشش‌ احمد امین‌ و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۳م‌؛
*ابن‌ منظور، لسان‌؛ ابن‌ نديم‌، الفهرست‌؛
*ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، المعارف‌، به‌ كوشش‌ ثروت‌ عكاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌؛
*ابن‌ هشام‌، عبدالملك‌، التيجان‌ فى‌ ملوك‌ حمير، حيدرآباد دكن‌، 1347ق‌؛
*ابن‌ قدامه‌، عبدالله‌، التبیین‌ فی‌ انساب‌ القرشیین‌، به‌ كوشش‌ محمد نایف‌ دلیمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌؛
*ابوالفرج‌ اصفهانى‌، الاغانى‌، بيروت‌، 1390ق‌/1970م‌؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، 1313ق‌؛
*ابن‌ منظور، لسان‌؛ ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌؛
*بلاذري‌، احمد، انساب‌ الاشراف‌، به‌ كوشش‌ محمد حميدالله‌، قاهره‌، 1959م‌؛ همو، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1865م‌؛
*ابن‌ هشام‌، عبدالملك‌، التیجان‌ فی‌ ملوك‌ حمیر، حیدرآباد دكن‌، ۱۳۴۷ق‌؛
*خليفه بن‌ خياط، الطبقات‌، به‌ كوشش‌ سهيل‌ زكار، دمشق‌، 1966م‌؛
*ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، بیروت‌، ۱۳۹۰ق‌/۱۹۷۰م‌؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، ۱۳۱۳ق‌؛
*ذهبى‌، محمد، سيراعلام‌ النبلاء، به‌ كوشش‌ شعيب‌ ارنؤوط و ديگران‌، بيروت‌، 1406ق‌/1986م‌؛
*بلاذری‌، احمد، انساب‌ الاشراف‌، به‌ كوشش‌ محمد حمیدالله‌، قاهره‌، ۱۹۵۹م‌؛
*سمهودي‌، على‌، وفاء الوفاء، به‌ كوشش‌ محمد محيى‌الدين‌ عبدالحميد، قاهره‌، 1374ق‌/ 1955م‌؛
*بلاذری‌، احمد،، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۶۵م‌؛
*شريف‌، احمد ابراهيم‌، مكه و المدينه فى‌ الجاهليه و عهد الرسول‌، قاهره‌، دارالفكر العربى‌؛
*خلیفه بن‌ خیاط، الطبقات‌، به‌ كوشش‌ سهیل‌ زكار، دمشق‌، ۱۹۶۶م‌؛
*شيخ‌ طوسى‌، حسن‌، التبيان‌، به‌ كوشش‌ احمد حبيب‌ قصير عاملى‌، بيروت‌، دارالتراث‌ العربى‌؛
*ذهبی‌، محمد، سیراعلام‌ النبلاء، به‌ كوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌؛
*طبري‌، تاريخ‌؛ همو، تفسير؛
*سمهودی‌، علی‌، وفاء الوفاء، به‌ كوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، ۱۳۷۴ق‌/ ۱۹۵۵م‌؛
*على‌، جواد، المفصل‌ فى‌ تاريخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بيروت‌، 1976م‌؛
*شریف‌، احمد ابراهیم‌، مكه و المدینه فی‌ الجاهلیه و عهد الرسول‌، قاهره‌، دارالفكر العربی‌؛
*قرطبى‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، قاهره‌، دارالكتب‌ المصريه‌؛
*شیخ‌ طوسی‌، حسن‌، التبیان‌، به‌ كوشش‌ احمد حبیب‌ قصیر عاملی‌، بیروت‌، دارالتراث‌ العربی‌؛
*كستر، م‌. ج‌.، الحيره و مكه، ترجمه يحيى‌ جبوري‌، بغداد، 1976م‌؛
*طبری‌، تاریخ‌؛ همو، تفسیر؛
*كلبى‌، محمد، الاصنام‌، به‌ كوشش‌ احمد زكى‌ پاشا، قاهره‌، 1924م‌؛ همو، جمهره النسب‌، به‌ كوشش‌ ناجى‌ حسن‌، بيروت‌، 1407ق‌/1987م‌؛ همو، نسب‌ معدواليمن‌ الكبير، به‌ كوشش‌ ناجى‌ حسن‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛
*علی‌، جواد، المفصل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌، ۱۹۷۶م‌؛
*مسعودي‌، على‌، مروج‌ الذهب‌، به‌ كوشش‌ يوسف‌ اسعد داغر، بيروت‌، 1385ق‌/1965م‌؛
*قرطبی‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، قاهره‌، دارالكتب‌ المصریه‌؛
*مهران‌، محمد بيومى‌، تاريخ‌ العرب‌ القديم‌، اسكندريه‌، 1989م‌؛
*كستر، م‌. ج‌.، الحیره و مكه، ترجمه یحیی‌ جبوری‌، بغداد، ۱۹۷۶م‌؛
*واقدي‌، محمد، المغازي‌، به‌ كوشش‌ مارسدن‌ جونز، لندن‌، 1966م‌؛
*كلبی‌، محمد، الاصنام‌، به‌ كوشش‌ احمد زكی‌ پاشا، قاهره‌، ۱۹۲۴م‌.
*وكيل‌، محمد سيد، يثرب‌ قبل‌الاسلام‌، حجاز، 1409ق‌/1989م‌؛
*كلبی‌، محمد، جمهره النسب‌، به‌ كوشش‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌؛
*ولفنسون‌، اسرائيل‌، تاريخ‌ اليهود فى‌ بلاد العرب‌، قاهره‌، 1345ق‌/ 1927م‌؛
*كلبی‌، محمد، نسب‌ معدوالیمن‌ الكبیر، به‌ كوشش‌ ناجی‌ حسن‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.
*يعقوبى‌، تاريخ‌، بيروت‌، دارصادر. ‌
*مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، به‌ كوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۵م‌؛
*مهران‌، محمد بیومی‌، تاریخ‌ العرب‌ القدیم‌، اسكندریه‌، ۱۹۸۹م‌؛
*واقدی‌، محمد، المغازی‌، به‌ كوشش‌ مارسدن‌ جونز، لندن‌، ۱۹۶۶م‌؛
*وكیل‌، محمد سید، یثرب‌ قبل‌الاسلام‌، حجاز، ۱۴۰۹ق‌/۱۹۸۹م‌؛
*ولفنسون‌، اسرائیل‌، تاریخ‌ الیهود فی‌ بلاد العرب‌، قاهره‌، ۱۳۴۵ق‌/ ۱۹۲۷م‌؛
*یعقوبی‌، تاریخ‌، بیروت‌، دارصادر. ‌
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==