Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۹۳
ویرایش
(اضافه کردن الگو) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اَنْفال'''، | '''اَنْفال'''، اصطلاحی [[قرآن|قرآنی]] و [[فقه|فقهی]] که در فقه [[امامیه]] عبارت است از اموالی که از جانب [[خداوند]] در اختیار [[پیامبر اکرم(ص)]] و پس از آن حضرت در اختیار [[امامان معصوم(ع)|امامان(ع)]] قرار گرفته و در عصر [[غیبت امام زمان(عج)|غیبت]] نیز در اختیار [[امام زمان(عج)]] است. غنیمتهای برجسته جنگها، قله کوهها، دریاها، زمینهای موات، بستر رودخانهها، مال بدون وارث از جمله موارد مربوط به انفال است. | ||
==واژه شناسی== | ==واژه شناسی== | ||
'''معنای لغوی''': «انفال» جمع | '''معنای لغوی''': «انفال» جمع «نَفَل» است که. مفهوم لغوی واژه نفل، در سالهای نخستین ظهور اسلام شناخته شده بود؛ اما در طی قرنهای بعد، با غلبه کاربرد اصطلاحی آن، معنای لغویاش به فراموشی سپرده شد. برخی معنای آن را غنیمت، بخشش یا زیادی بیان کردهاند.<ref> نگاه کنید: فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۳۰؛ ابن منظور، لسان العرب، ذیل نفل.</ref> برخی نیز معنای اصلی را «زیادی» دانسته و معانی دیگر را به آن بازگرداندهاند.<ref>نگاه کنید: راغب، مفردات، ص۵۲۴؛ابوهلال، الفروق اللغویه، ص۱۴۰.</ref> | ||
<big>'''معنای اصطلاحی'''</big>: | <big>'''معنای اصطلاحی'''</big>: | ||
انفال در اصطلاح فقهی عبارت است از غنائم و موهبتهای منقول و غیر منقولی از جانب خداوند برای حاکم اسلامی. این اموال در جهت تقویت اسلام، مصالح مسلمین و امت اسلامی مصرف میشود..<ref> | انفال در اصطلاح فقهی عبارت است از غنائم و موهبتهای منقول و غیر منقولی از جانب خداوند برای حاکم اسلامی. این اموال در جهت تقویت اسلام، مصالح مسلمین و امت اسلامی مصرف میشود..<ref> مشکینی، میرزا علی، ص۹۳.</ref> | ||
مبنای | مبنای شکلگیری این اصطلاح در فقه اسلامی، آیه نخست از [[سوره انفال]] است که در آن چنین آمده است: «از تو درباره انفال میپرسند؛ بگو انفال از آن خدا و رسول است». | ||
==انفال در فقه و تفسیر== | ==انفال در فقه و تفسیر== | ||
نفل، به عنوان | نفل، به عنوان مالی که از غنیمت جنگی به کسی اعطا شود، در [[حدیث|احادیث]] بارها به کار رفته است. همین کاربرد، در عرف [[فقیه|فقیهان]] [[امامیه]] و [[اهل سنت]] در طی قرنها رواج داشته است. با وجود آن که میان ایشان در برخی جزئیات اختلافاتی به چشم میخورد، در اصل استعمال نفل در این معنا اختلاف قابل ملاحظهای دیده نمیشود.<ref>مثلاً نگاه کنید: مالک، الموطأ، ص۳۶۲؛ ترمذی، سنن، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲؛ شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | ||
== در فقه امامیه== | == در فقه امامیه== | ||
[[امامیه|شیعه امامیه]] با | [[امامیه|شیعه امامیه]] با تکیه بر روایاتی از [[ائمّه اطهار(ع)]]، انفال را اموالی دانستهاند که از جانب خداوند در اختیار [[پیامبر اکرم(ص)]] و پس از آن حضرت در اختیار امامان(ع) قرار گرفته و در عصر غیبت نیز در اختیار و ملکیت [[امام زمان(عج)]] است. | ||
انفال در فقه امامیه، به عنوان بخشی است که به مباحث خمس ملحق شده است و همواره مورد توجه بوده است. مباحث اساسی در این باب، بحث از کسانی است که انفال به آنها تعلق | انفال در فقه امامیه، به عنوان بخشی است که به مباحث خمس ملحق شده است و همواره مورد توجه بوده است. مباحث اساسی در این باب، بحث از کسانی است که انفال به آنها تعلق میگیرد و نیز بحث در مورد مبنای تصرف در انفال که جزو اموال امام(ع) است.<ref>مثلاً نگاه کنید: علامه حلی، مختلف الشیعه، ص۲۰۶-۲۱۰.</ref> | ||
== در فقه اهل سنت== | == در فقه اهل سنت== | ||
در مورد تفسیر آیه اول سوره انفال و بیان حقیقت انفال بین مفسران و علمای اهل سنت، چندین نظر وجود دارد: | در مورد تفسیر آیه اول سوره انفال و بیان حقیقت انفال بین مفسران و علمای اهل سنت، چندین نظر وجود دارد: | ||
مشهور میان اهل سنت این است که آیه اول سوره انفال، | مشهور میان اهل سنت این است که آیه اول سوره انفال، درباره تقسیم غنائم [[جنگ بدر]] نازل شده است. این مطلب را افرادی چون [[ابن عباس]]، [[عبادة بن صامت]]، [[ابو ایوب انصاری]] و برخی دیگر از صحابه نقل کردهاند و در [[مجامع روایی]] اهل سنت، از [[صحاح سته|صحاح]] تا [[مسند|مسانید]] و [[تفسیر|تفاسیر]] و کتابهای [[سیره]] بازتاب یافته است.<ref>نگاه کنید: ابوداوود، سنن، ج۳، ص۷۷؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن هشام، السیره، ج۲، ص۳۲۲؛ واحدی، اسباب النزول، ص۱۳۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۹، ص۴-۸.</ref> | ||
بر اساس این روایات، انفال | بر اساس این روایات، انفال اموالی بوده که پیامبر(ص) به عنوان جایزه برای برخی از یاران خود نهاده بود و با نزول آیه شریفه، نه اینکه اموال به مالکیت خدا و رسول درآمده باشد، بلکه حکم و اختیار مصرف این اموال در دست پیامبر(ص) قرار گرفت؛ و ایشان با این اختیار جدید، پس از بدر نیز همواره درباره لغو اعطای انفال اختیار داشت. | ||
برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه ۷ سوره حشر با تعبیر [[فیء]] بیان کرده و | برخی دیگر معتقدند، انفال همان است که در آیه ۷ سوره حشر با تعبیر [[فیء]] بیان کرده و آنرا مختص خدا و رسول، و نیز [[ذیالقربی|ذیالقُربی]]، یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان دانسته است. این تفسیر از عطاء بن ابی رباح و سُدّی از شاگردان ابن عباس نقل شده است.<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۹، ص۹.</ref> [[محیالدین ابن عربی]]، در کتاب [[احکام القرآن(ابن عربی)|احکام القرآن]] این دیدگاه را مورد تأیید قرار داده، و آن را تفسیر مقبول نزد فقیهان [[مالکی|مالکی]] معرفی کرده است.<ref>نگاه کنید: ابن عربی، احکام القرآن، ج۲، ص۲۷۵.</ref> | ||
در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل غنائم است که با آیه خمس، [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم | در نظری دیگر در میان تفسیرهای منقول از دیگر [[تابعان]] بیان شده که انفال معادل غنائم است که با آیه خمس، [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شده است. بر اساس این دیدگاه، در ابتدا تمام غنایم جنگی در اختیار رسول اکرم(ص) بوده است و با نزول آیه خمس، تنها یک پنجم آن به مصارف پیشین که بیان شده، اختصاص یافته و مابقی برای جنگجویان است.<ref>نگاه کنید: سیوطی، الدر المنثور، ج۹، ص۸ -۱۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref> | ||
==مصادیق انفال== | ==مصادیق انفال== | ||
با وجود اختلاف نظری که میان فقهای امامیه و روایات این بخش وجود دارد، موارد زیر را میتوان به عنوان مصادیق انفال در فقه امامیه نام برد: | |||
با وجود اختلاف نظری که میان فقهای امامیه | |||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*کلیه زمینهایی که اهالی آن به اراده و خواست خود نه به زور، از آن خارج | *کلیه زمینهایی که اهالی آن به اراده و خواست خود نه به زور، از آن خارج شدهاند و بدون جنگ به دست مسلمانان افتاده است؛ | ||
*[[ | *[[زمینهای موات]] و ویرانهای که اصلا مالک نداشته است و به وسیله کسی آباد و احیاء شده است؛ | ||
*نیزارها؛ | *نیزارها؛ | ||
*درهها؛ | *درهها؛ | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
*بستر رودخانهها و سواحل دریاها؛ | *بستر رودخانهها و سواحل دریاها؛ | ||
*زمین و میراثی که از مرده بدون وارث باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶.</ref> | *زمین و میراثی که از مرده بدون وارث باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶.</ref> | ||
*اموال خصوصی و | *اموال خصوصی و زمینهایی که پادشاهان و سلاطین در اختیار داشتهاند(بدون اینکه ملک شخص دیگری بوده و غصب شده باشد) و به دست مسلمانان افتاده است که [[قطایا]] و [[صفایا]] نامیده میشود؛ | ||
*غنائمی که در جنگ بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>برای روایات، نگاه | *غنائمی که در جنگ بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>برای روایات، نگاه کنید: حر عاملی، وسائل الشیعه،ج۴، ص۳۶۴؛ برای بررسی آیه، نگاه کنید: سیوری، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای فروع فقهی، نگاه کنید: محقق حلی، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵.</ref> | ||
*غنیمتهای برجستهای که در جنگ گرفته میشود؛ | *غنیمتهای برجستهای که در جنگ گرفته میشود؛ | ||
*دریاها؛ | *دریاها؛ | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
==اموال عمومی== | ==اموال عمومی== | ||
در فقه امامیه | در فقه امامیه موهبتهای طبیعی همانند زمینهای موات و جنگلها از موارد انفال دانسته شده است. توجه به این مسئله و اینکه امام زمان(عج) استفاده و بهرهبرداری از انفال را در عصر غیبت برای شیعیان [[مباح]] نموده است، زمینه مناسبی را برای بحث درباره مسائل حقوقی این اموال و استفاده عموم از آنها، و ایجاد اصطلاح اموال عمومی شده است. | ||
این مبحث به خصوص از [[صفویه|دوره صفوی]] دارای اهمیت | این مبحث به خصوص از [[صفویه|دوره صفوی]] دارای اهمیت ویژهای شد و با وجود مخالفتهایی در آغاز، روی به گسترش و بسط آورده است. مهمترین و قدیمیترین متن در مورد [[اموال عمومی]] نیز کتاب «[[قاطعه اللجاج(کرکی)|قاطعه اللجاج]]» [[محقق کرکی]] است.<ref>بهخصوص، نگاه کنید: کرکی، قاطعه اللجاج، ص۱۶۲.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|اندازه=ریز|۲}} | {{پانویس|اندازه=ریز|۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*ابن | *ابن عربی، محمد. ''احکام القرآن''. به کوشش علی محمد بجاوی. بیروت. ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م. | ||
*ابن منظور. ''لسان''. | *ابن منظور. ''لسان''. | ||
*ابن هشام، | *ابن هشام، عبدالملک. ''السیره النبویه''. به کوشش مصطفی سقا و دیگران. بیروت. ۱۹۷۵م. | ||
*ابوداوود | *ابوداوود سجستانی، سلیمان. ''سنن''. به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید. قاهره: داراحیاء السنه النبویه. | ||
*ابوهلال | *ابوهلال عسکری، حسن. الفروق اللغویه. قاهره. ۱۳۵۳ق. | ||
*احمد بن حنبل. ''مسند''. قاهره. ۱۳۱۳ق. | *احمد بن حنبل. ''مسند''. قاهره. ۱۳۱۳ق. | ||
*ترمذی، محمد. ''سنن''. به | *ترمذی، محمد. ''سنن''. به کوشش ابراهیم عطوه عوض. بیروت. ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. | ||
* | *حرعاملی، محمد. ''وسائل الشیعه''. بیروت. ۱۳۹۱ق. | ||
*راغب | *راغب اصفهانی، حسین. ''مفردات الفاظ القرآن''. به کوشش ندیم مرعشلی. قاهره. ۱۳۹۲ق. | ||
*سیوری، مقداد. '' | *سیوری، مقداد. ''کنز العرفان''. به کوشش محمدباقر بهبودی. تهران. ۱۳۴۳ش. | ||
* | *سیوطی. ''الدر المنثور''. بیروت. ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | ||
*شیخ | *شیخ طوسی، محمد. ''الخلاف''. به کوشش کاظمینی بروجردی. تهران. ۱۳۷۷ق. | ||
*علامه | *علامه حلی، حسن. ''مختلف الشیعه''. تهران. مکتبه نینوی الحدیثه. | ||
* | *فیومی، احمد. ''المصباح المنیر''. قاهره. ۱۳۲۵ق. | ||
* | *مالک بن انس. ''الموطأ''. به کوشش فاروق سعد. بیروت. ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | ||
*ماوردی، | *ماوردی، علی. ا''لاحکام السلطانیه''. بیروت. ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. | ||
*محقق | *محقق کرکی، علی. ''قاطعه اللجاج''. ضمن کلمات المحققین. تهران. ۱۴۰۲ق. | ||
*مشکینی، | *مشکینی، میرزا علی. ''مصطلحات الفقه''. نرم افزار جامع فقه اهل البیت. نسخه ۲. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | ||
*نجفی، محمد حسن. ''جواهر | *نجفی، محمد حسن. ''جواهر الکلام''. به کوشش محمود قوچانی. تهران. ۱۳۹۴ق. | ||
*واحدی، | *واحدی، علی. ''اسباب النزول''. بیروت. دارالکتب العلمیه. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||