پرش به محتوا

اعاده معدوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
خط ۴۱: خط ۴۱:
در بین متأخران نیز، [[علامه مجلسی]] ضمن قول به جواز انعدام موجودات عالم، اعاده را نیز جایز دانسته است. <ref>مجلسی، ج۶، ۳۳۱</ref> اما اکثر [[:رده:متکلمان|متکلمان]] [[امامیه]] همچون [[خواجه نصیر الدین طوسی]] و [[علامه حلی]] به طور صریح و امثال [[شیخ مفید]] ضمن بحث از عدم فنای عالم، اعاده معدوم را ممتنع شمرده‌اند.<ref>طوسی ـ قواعد العقائد، ۴۶۳</ref><ref>حلی ـ شرح یاقوت، ۱۹۲</ref><ref>لاهیجی، گوهر مراد، ۴۵۰</ref>
در بین متأخران نیز، [[علامه مجلسی]] ضمن قول به جواز انعدام موجودات عالم، اعاده را نیز جایز دانسته است. <ref>مجلسی، ج۶، ۳۳۱</ref> اما اکثر [[:رده:متکلمان|متکلمان]] [[امامیه]] همچون [[خواجه نصیر الدین طوسی]] و [[علامه حلی]] به طور صریح و امثال [[شیخ مفید]] ضمن بحث از عدم فنای عالم، اعاده معدوم را ممتنع شمرده‌اند.<ref>طوسی ـ قواعد العقائد، ۴۶۳</ref><ref>حلی ـ شرح یاقوت، ۱۹۲</ref><ref>لاهیجی، گوهر مراد، ۴۵۰</ref>


== دیدگاه [[:رده:فلاسفه|فلاسفه]] ==
== دیدگاه فلاسفه ==


اعاده معدوم بنا بر مبانی [[فلسفه|فلسفی]] غیر ممکن است، تا آنجا که برخی امتناع آن را بدیهی شمرده‌اند. به نظر آنان اعتقاد به اعادۀ معدوم ناشی از سوء فهم و نداشتن تصوری درست از این مفهوم است، در حالی که ذهن به صِرف داشتن چنین تصوری، محال بودنش را تصدیق می‌کند.<ref>ابن سینا، «‌المباحثات »، ص۱۷۸</ref><ref>صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۳۵۶</ref>
اعاده معدوم بنا بر مبانی [[فلسفه|فلسفی]] غیر ممکن است، تا آنجا که برخی امتناع آن را بدیهی شمرده‌اند. به نظر آنان اعتقاد به اعادۀ معدوم ناشی از سوء فهم و نداشتن تصوری درست از این مفهوم است، در حالی که ذهن به صِرف داشتن چنین تصوری، محال بودنش را تصدیق می‌کند.<ref>ابن سینا، «‌المباحثات »، ص۱۷۸</ref><ref>صدرالدین شیرازی، الاسفار، ج۱، ص۳۵۶</ref>


[[ابن سینا]] در شفا می‌گوید:<ref> الهیات شفاء، فصل پنجم از مقالۀ نخست</ref>: «‌عقل بدون آن که نیاز به دلیل و برهان داشته باشد اعادۀ معدوم را ردّ می‌کند و آن چه دراین باره ذکر می‌شود نه از باب تعلیم و آموزش بلکه از قبیل تنبیه و یادآوری است.‌»  
[[ابن سینا]] در شفا می‌گوید:<ref> الهیات شفاء، فصل پنجم از مقالۀ نخست</ref>: «‌عقل بدون آن که نیاز به دلیل و برهان داشته باشد اعادۀ معدوم را ردّ می‌کند و آن چه دراین باره ذکر می‌شود نه از باب تعلیم و آموزش بلکه از قبیل تنبیه و یادآوری است.‌»


از دیدگاه فلاسفه، حکم به امتناع اعادۀ معدوم یک حکم فطری است. فطریات، قضایایی هستند که دلیلشان همراه با حضور آنها در ذهن، به ذهن می‌آید و انسان برای تصدیق آنها نیاز به تلاش فکری ندارد. بااینهمه، [[:رده:فلاسفه|فلاسفه]] در این موضوع به بحث و استدلال پرداخته‌اند:
از دیدگاه فلاسفه، حکم به امتناع اعادۀ معدوم یک حکم فطری است. فطریات، قضایایی هستند که دلیلشان همراه با حضور آنها در ذهن، به ذهن می‌آید و انسان برای تصدیق آنها نیاز به تلاش فکری ندارد. بااینهمه، [[:رده:فلاسفه|فلاسفه]] در این موضوع به بحث و استدلال پرداخته‌اند:
کاربر ناشناس