پرش به محتوا

اصول فقه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
درباره حجیت ظواهر سنت بحثی نیست، لیکن دو بحث مهم درباره سنت در دانش اصول مطرح است؛ یکی حجیت [[خبر واحد]] است و دیگری مسئله [[تعادل و تراجیح|تعارض اخبار و روایات]]. در حجیت خبر واحد، اصولیان با استناد به مفهوم آیه  «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا»<ref>حجرات: ۶.</ref> معتقدند اگر راوی یا راویان عادل باشند، می‌توان به حدیث استناد و بر اساس آن عمل کرد.<ref>مرتضی مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج۲۰، ص۴۱.</ref>
درباره حجیت ظواهر سنت بحثی نیست، لیکن دو بحث مهم درباره سنت در دانش اصول مطرح است؛ یکی حجیت [[خبر واحد]] است و دیگری مسئله [[تعادل و تراجیح|تعارض اخبار و روایات]]. در حجیت خبر واحد، اصولیان با استناد به مفهوم آیه  «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا»<ref>حجرات: ۶.</ref> معتقدند اگر راوی یا راویان عادل باشند، می‌توان به حدیث استناد و بر اساس آن عمل کرد.<ref>مرتضی مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج۲۰، ص۴۱.</ref>


اصولیان در مورد تعارض اخبار و روایات نیز می‌گویند: نخست باید بین آنها سازگاری ایجاد کرد و اگر جمع امکان نداشت باید دید کدام‌یک از نظر سند یا محتوا یا شهرت یا... بر دیگری برتری دارد که در این صورت به آن عمل می‌شود و اگر هیچ‌یک بر دیگری برتری نداشت، اختیار داریم به هرکدام عمل کنیم.<ref>مرتضی مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج۲۰، ص۴۲.</ref>
اصولیان در مورد تعارض اخبار و روایات نیز می‌گویند: نخست باید بین آنها سازگاری ایجاد کرد و اگر جمع امکان نداشت باید دید کدام‌یک از نظر سند یا محتوا یا شهرت یا... بر دیگری برتری دارد که در این صورت به آن عمل می‌شود و اگر هیچ‌یک بر دیگری برتری نداشت، اختیار داریم به هرکدام عمل کنیم.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج۲۰، ص۴۲.</ref>


===حجیت عقل===
===حجیت عقل===
[[عقل]] یکی از منابع چهارگانه [[احکام]] است؛ حجیت عقل از نظر [[شیعه]] به این معنی است که اگر در موردی، عقل یک حکم قطعی داشت، آن حکم به اعتبار اینکه قطعی و یقینی است حجت است. اصولیان حجیت قطع را ذاتی می‌دانند و [[اخباریان|اَخباریانْ]] منکر حجیتِ عقل‌اند. از نظر اصولیان، حجیت عقل هم به حکم عقل ثابت است و هم مورد تأیید شرع است. اساسا حقانیت شرع و [[اصول دین]] به حکم عقل ثابت می شود چگونه ممکن است از نظر شرعی عقل را حجت ندانیم.<ref>سید محمد باقر صدر، دروس فی علم الاصول، ج 2، ص309.</ref>
{{اصلی|عقل}}
مسائل اصولی مربوط به عقل در دو  بخش «ملاکات احکام» و «لوازم احکام» مطرح می شود. اصولیان می‌گویند احکام شرعی، برخاسته از مصلحت‌ها و مفسده‌ها هستند و اگر آن مصالح و مفاسد نبودند، امر و نهی الهی نیز نبود و اگر عقل انسان به آن مصالح و مفاسد آگاه گردد، همان حکم را می کند که شرع بدان حکم کرده است. این مسئله در اصول فقه تحت عنوان «ملازمات عقلی» مطرح می‌شود.<ref>مرتضی مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۵۲.</ref>
عقل یکی از منابع چهارگانه [[احکام]] است؛ حجیت عقل از نظر [[شیعه]] به این معنا است که اگر عقل در موردی، حکمی قطعی داشت، آن حکم به اعتبار اینکه قطعی و یقینی است حجت است. اصولیان حجیت قطع را ذاتی می‌دانند و [[اخباریان|اَخباریانْ]] منکر حجیتِ عقل‌اند. از نظر اصولیان، حجیت عقل هم به حکم عقل ثابت است و هم مورد تأیید شرع است و وقتی حقانیت شرع و [[اصول دین]] به حکم عقل ثابت می شود، چگونه ممکن است از نظر شرعی عقل را حجت ندانیم.<ref>صدر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۳۰۹.</ref>
 
مسائل اصولی مربوط به عقل در دو  بخش «ملاکات احکام» و «لوازم احکام» مطرح می‌شود. اصولیان می‌گویند احکام شرعی، برخاسته از مصلحت‌ها و مفسده‌ها هستند و اگر آن مصالح و مفاسد نبودند، امر و نهی الهی نیز نبود و اگر عقل انسان به آن مصالح و مفاسد آگاه گردد، همان حکمی را می‌کند که شرع بدان حکم کرده است. این مسئله در اصول فقه تحت عنوان «ملازمات عقلی» مطرح می‌شود.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۵۲.</ref>


===اِجماع===
===اِجماع===
{{اصلی|اجماع}}
{{اصلی|اجماع}}
در علم اصول درباره حجیت اجماع و ادله آن و به‌تبع از شیوه بهره‌برداری از آن بحث می‌شود. عالمان [[اهل سنت]] با استناد به گفته [[پیامبر(ص)]] که امتم بر خطا اجتماع نمی کنند، اجماع را حجت می دانند، اصولیون [[شیعه]] ضمن مسلم ندانستن این حدیث از پیامبر(ص)، اجماع را به دلیل وجود انسان معصوم در میان امت معتبر می دانند.
در علم اصول درباره حجیت اجماع و ادله آن و به‌تبع از شیوه بهره‌برداری از آن بحث می‌شود. عالمان [[اهل سنت]] با استناد به گفته [[پیامبر(ص)]] که امتم بر خطا اجتماع نمی کنند، اجماع را حجت می دانند. اصولیان [[شیعه]] ضمن مسلّم ندانستن این حدیث از پیامبر(ص)، اجماع را به این دلیل معتبر می‌دانند که در میان امت، انسان معصوم وجود دارد، پس ممکن نیست همه مردم بر مطلب خطا همصدا شوند. از سوی دیگر آنچه در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] و [[کلام|کلامی]] به نام اجماع به کار می‌رود، اجماع تمام امت نیست، بلکه اجماع گروهی از امت است که حدیث مذکور - بر فرض صدور - از اثبات آن عاجز است.
از سوی دیگر؛ آنچه در کتاب های فقهی و کلامی به نام اجماع به کار می رود اجماع تمام امت نیست، بلکه اجماع گروهی از امت است که بر فرض صدور، حدیث مذکور از اثبات آن عاجز است.
 
شیعه برای اجماع اصالت قایل نیست. از نظر شیعه اجماع اگر کاشف از [[سنت]] باشد حجت است. به عقیده شیعه هرگاه در مسئله ای دلیلی نباشد، اما بدانیم که عموم یا گروهی از [[صحابه|صحابه پیامبر]] یا صحابه [[ائمه]] به گونه ای خاص عمل می کرده اند، کشف می کنیم که در این جا دستوری بوده است و به ما نرسیده است.<ref>مرتضی مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج 20، ص 51.</ref>
شیعه برای اجماع اصالت قائل نیست، بلکه اگر کاشف از [[سنت]] باشد حجت است. به عقیده شیعه هرگاه در مسئله‌ای دلیلی نباشد، اما بدانیم که عموم یا گروهی از [[صحابه|صحابه پیامبر]] یا صحابه [[ائمه]] به گونه‌ای خاص عمل می‌کرده‌اند، کشف می‌کنیم که در آنجا دستوری بوده که به ما نرسیده است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، مجموعه آثار ج۲۰، ص۵۱.</ref>


===اصول عملیه===
===اصول عملیه===
در مواردی که [[فقیه]] به [[حکم شرعی]] دسترسی پیدا نمی کند، جهت رفع تحیر و سرگردانی مکلف یک سلسله اصول و ضوابطی را معین کرده است  که از آن ها به اصول عملیه نام برده می شود. اصول عملیه چهار تا است:
در مواردی که [[فقیه]] به [[حکم شرعی]] دسترسی پیدا نمی‌کند، جهت رفع تحیر و سرگردانی مکلف یک سلسله اصول و ضوابطی را معین کرده است  که از آن ها به اصول عملیه نام برده می شود. اصول عملیه چهار تا است:
#اصل برائت
#اصل برائت
#اصل احتیاط
#اصل احتیاط
کاربر ناشناس