Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جز (←آثار) |
جز (←تالیف و تدریس) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
پس از مدتی دانشمندان عراق، بویژه اهل حله كه او را مردی دانشمند مى شمردند، از او خواستند كه به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر سر باز زد، اما سپس به عراق رفت<ref>ماحوزی، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص43، 44</ref> و به احتمال قوی در حله اقامت گزید؛ زیرا كسانى كه از او روایت كرده اند مانند [[سید عبدالكریم بن طاووس حلى]]<ref>افندی،ریاض العلماء، ج5، ص227</ref> و [[علامه حلی]]<ref>خوانساری، روضات الجنات ، ج7، ص216</ref> اهل حله هستند. | پس از مدتی دانشمندان عراق، بویژه اهل حله كه او را مردی دانشمند مى شمردند، از او خواستند كه به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف بپردازد. ابن میثم در آغاز از سفر سر باز زد، اما سپس به عراق رفت<ref>ماحوزی، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص43، 44</ref> و به احتمال قوی در حله اقامت گزید؛ زیرا كسانى كه از او روایت كرده اند مانند [[سید عبدالكریم بن طاووس حلى]]<ref>افندی،ریاض العلماء، ج5، ص227</ref> و [[علامه حلی]]<ref>خوانساری، روضات الجنات ، ج7، ص216</ref> اهل حله هستند. | ||
وی با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] معاصر بود و گفتهاند كه خواجه نزد او فقه مىخواند و | وی با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] معاصر بود و گفتهاند كه خواجه نزد او فقه مىخواند و او از خواجه [[علم كلام|كلام]] میآموخت.<ref>ماحوزی، «السلافة البهیه فى الترجمة المیثمیه»، ج۱، ص۴۷؛ نک: نوری، مستدرك الوسائل ، ج۳، ص۴۲۶؛ خوانساری، روضات الجنات ، ج۶، ص۳۰۲</ref> | ||
در واقع شهرت عمده ابن میثم در كلام است و حتى در شرحى كه بر نهج البلاغه نوشته، روش [[علم کلام|كلامى]] و [[فلسفه|فلسفى]] در پیش گرفته است. | در واقع شهرت عمده ابن میثم در كلام است و حتى در شرحى كه بر نهج البلاغه نوشته، روش [[علم کلام|كلامى]] و [[فلسفه|فلسفى]] در پیش گرفته است. | ||
به هر حال ابن میثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فیلسوف، محقق و زبده فقها و محدثان و متكلم ماهر<ref>حرعاملى، | به هر حال ابن میثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فیلسوف، محقق و زبده فقها و محدثان و متكلم ماهر<ref>حرعاملى، امل الامل، ج۱، ص۳۳۲؛ ماحوزی، «السلافه»، ج۱، ص۴۲</ref> وصف كردهاند و [[فخرالدین طریحی|طریحى]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۷۲</ref> او را در [[فقه]] همچون [[خواجه نصیرالدین]] در [[علم كلام]] دانسته است. | ||
به گفته [[سلیمان ماحوزی بحرانى]]<ref>ماحوزی بحرانى، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص47-53</ref> (که به درخواست شاگردان و دوستان، رسالهای در شرح حال او به نام السلافة البهیة فى الترجمة المیثمیه نگاشته است) فقیهان و محدثان و متكلمان و ادیبان به آراء و روایات ابن میثم، به تصریح یا به اشاره استناد جسته اند.<ref>ماحوزی بحرانى، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص47،48</ref> | به گفته [[سلیمان ماحوزی بحرانى]]<ref>ماحوزی بحرانى، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص47-53</ref> (که به درخواست شاگردان و دوستان، رسالهای در شرح حال او به نام السلافة البهیة فى الترجمة المیثمیه نگاشته است) فقیهان و محدثان و متكلمان و ادیبان به آراء و روایات ابن میثم، به تصریح یا به اشاره استناد جسته اند.<ref>ماحوزی بحرانى، «السلافه البهیه فى الترجمه المیثمیه»، ج1، ص47،48</ref> |