confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح کتابشناسی منبع) |
جز (تمییز کاری) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ابوالعاص پیش از [[بعثت]] با زینب دختر پیامبر ازدواج کرد و هنگامی که به [[حضرت محمد(ص)]] به [[پیامبری]] مبعوث شد، مشرکان قریش از او خواستند که همسرش را طلاق بدهد، اما او نپذیرفت با این حال نگذاشت که زینب همراه مسلمانان به مدینه [[هجرت به مدینه|هجرت]] کند تا اینکه در سال در [[جنگ بدر]] به اسارت مسلمانان درآمد و بر اساس تعهدی که به پیامبر(ص) داده بود، زینب را به مدینه فرستاد. | ابوالعاص پیش از [[بعثت]] با زینب دختر پیامبر ازدواج کرد و هنگامی که به [[حضرت محمد(ص)]] به [[پیامبری]] مبعوث شد، مشرکان قریش از او خواستند که همسرش را طلاق بدهد، اما او نپذیرفت با این حال نگذاشت که زینب همراه مسلمانان به مدینه [[هجرت به مدینه|هجرت]] کند تا اینکه در سال در [[جنگ بدر]] به اسارت مسلمانان درآمد و بر اساس تعهدی که به پیامبر(ص) داده بود، زینب را به مدینه فرستاد. | ||
او در سال ۶ قمری اسلام آورد و به مدینه مهاجرت کرد و با همان عقد پیشین با زینب زندگی کرد. [[امامه بنت ابوالعاص|امامه]] همسر [[امام علی(ع) | او در [[سال ۶ قمری]] [[اسلام]] آورد و به مدینه مهاجرت کرد و با همان عقد پیشین با زینب زندگی کرد. [[امامه بنت ابوالعاص|امامه]] همسر [[امام علی(ع)]] دختر ابوالعاص و زینب است. | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
اَبوالْعاص بن رَبیع بن عَبْدُالعُزّی بن عَبدشَمْس بن عبدمناف از [[قریش|قبیله قریش]]، خواهرزاده [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|حضرت خدیجه]] و همسر [[زینب دختر پیامبر | اَبوالْعاص بن رَبیع بن عَبْدُالعُزّی بن عَبدشَمْس بن عبدمناف از [[قریش|قبیله قریش]]، خواهرزاده [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|حضرت خدیجه]] و همسر [[زینب دختر پیامبر]] بود.<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۲.</ref> ابوالعاص [[کنیه]] اوست. به گفته ابن عبدالبر، صحابهنگار قرن پنجم قمری، از او بیشتر با نام لقیط یاد شده است.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۷۰۱.</ref> با این حال، نام او را قاسم<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۲</ref> یا مقسّم،<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۹م، ص۱۴۱.</ref> و هشیم یا مُهَشِّم نیز گفتهاند.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۷۰۱.</ref> | ||
ابوالعاص، بازرگان، ثروتمند، امانتدار و از مشاهیر شهر مکه بود.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۱.</ref> هنگامی که پیامبر به [[نبوت]] مبعوث شد، مشرکان قریش درصدد آزار و اذیت او برآمدند و از [[عتبة بن ابیلهب]] و ابوالعاص خواستند تا دختران پیامبر را طلاق بدهند؛ ابوالعاص بر خلاف عتبه، درخواست آنان را نپذیرفت.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲.</ref> پیامبر نیز از او به نیکی یاد میکرد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | ابوالعاص، بازرگان، ثروتمند، امانتدار و از مشاهیر شهر مکه بود.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۱.</ref> هنگامی که پیامبر به [[نبوت]] مبعوث شد، مشرکان قریش درصدد آزار و اذیت او برآمدند و از [[عتبة بن ابیلهب]] و ابوالعاص خواستند تا دختران پیامبر را طلاق بدهند؛ ابوالعاص بر خلاف عتبه، درخواست آنان را نپذیرفت.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲.</ref> پیامبر نیز از او به نیکی یاد میکرد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲.</ref> | ||
ابوالعاص در سال ۱۲ قمری درگذشت.<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۲.</ref> | ابوالعاص در [[سال ۱۲ قمری]] درگذشت.<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۲.</ref> | ||
== اسارت به دست مسلمانان== | == اسارت به دست مسلمانان== | ||
ابوالعاص پیش از [[مبعث|بعثت]]، با [[ | ابوالعاص پیش از [[مبعث|بعثت]]، با [[زینب دختر پیامبر]]، [[ازدواج]] کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵.</ref> پس از بعثت، با آنکه خدیجه و دخترانش [[ایمان]] آوردند، ابوالعاص اسلام نیاورد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲.</ref> به گزارش مقدسی، پیامبر اکرم(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، [[ابورافع]] و [[زید بن حارثه]] را به مکه فرستاد تا دخترانش را به [[مدینه]] بیاورند؛ اما ابوالعاص، زینب را نگذاشت به مدینه برود.<ref> مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیه، ج۵، ص۱۸.</ref> | ||
ابوالعاص در [[غزوه بدر]] در صف مشرکان حضور داشت و به اسارت مسلمانان درآمد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲-۶۵۳.</ref> هنگامی که مردم مکه برای آزادی اسیران [[فدیه]] پرداختند، زینب هم فدیهای برای ابوالعاص به مدینه فرستاد که ضمن آن گردنبندی از آن خدیجه بود. گفتهاند که چون چشم [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بر آن افتاد، متأثر شد و پس از کسب موافقت مسلمانان، ابوالعاص را آزاد ساخت و اموال زینب را پس فرستاد و از ابوالعاص پیمان گرفت که زینب را آزاد گذارد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۶.</ref> او نیز پس از بازگشت به [[مکه]]، زینب را همراه با یاران پیامبر(ص) به مدینه فرستاد.<ref> نگاه کنید به: ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۳.</ref> با این حال روایتی وجود دارد که براساس آن زینب، همراه پیامبر به مدینه مهاجرت کرده است.<ref>نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۶.</ref> | ابوالعاص در [[غزوه بدر]] در صف مشرکان حضور داشت و به اسارت مسلمانان درآمد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۲-۶۵۳.</ref> هنگامی که مردم مکه برای آزادی اسیران [[فدیه]] پرداختند، زینب هم فدیهای برای ابوالعاص به مدینه فرستاد که ضمن آن گردنبندی از آن خدیجه بود. گفتهاند که چون چشم [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بر آن افتاد، متأثر شد و پس از کسب موافقت مسلمانان، ابوالعاص را آزاد ساخت و اموال زینب را پس فرستاد و از ابوالعاص پیمان گرفت که زینب را آزاد گذارد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۶.</ref> او نیز پس از بازگشت به [[مکه]]، زینب را همراه با یاران پیامبر(ص) به مدینه فرستاد.<ref> نگاه کنید به: ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۳.</ref> با این حال روایتی وجود دارد که براساس آن زینب، همراه پیامبر به مدینه مهاجرت کرده است.<ref>نگاه کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۶.</ref> | ||
==مسلمان شدن== | ==مسلمان شدن== | ||
ابوالعاص در [[سال ۶ قمری | ابوالعاص در [[سال ۶ قمری]]، پس از پناه بردن به زینب، همسر قبلیاش، و دختر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]]، مسلمان شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۵۳ و ۵۵۴.</ref> او در [[جمادی الاول]] [[سال ۶ قمری]] همراه با کاروانی از [[قریش]] برای تجارت راهی [[شام]] شده بود<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۳۷۷، ۳۹۸.</ref> و در راه بازگشت، میان آنان و مسلمانان به فرماندهی [[زید بن حارثه]]، [[سریه|سریهای]] رخ داد، برخی از کاروانیان گریختند و برخی دیگر اسیر مسلمانان شدند. ابوالعاص گریخت و خود را شبانه به [[مدینه]] رساند و به زینب دختر رسول خدا پناهنده شد. زینب او را پناه داد، ولی خبر آن را در [[مسجد]] در حضور مسلمانان به اطلاع [[پیامبر(ص)]] رساند. پیامبر(ص) پناهندگی زینب را پذیرفت و دستور داد اموال کاروان را بازگردانند اما به او گفت تا زمانی که ابوالعاص [[شرک|مشرک]] باشد بر او [[محارم|حلال]] نخواهد بود. ابوالعاص همراه با اموال به مکه بازگشت و ضمن بازگرداندن اموال، [[شهادتین]] را بر زبان جاری کرد و خبر داد که در [[مدینه]] به [[اسلام]] گرویده است.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۵۳ و ۵۵۴.</ref> | ||
ابوالعاص پس از چندی به [[مدینه]] بازگشت و پیامبر(ص) در [[محرم]] [[سال ۷ | ابوالعاص پس از چندی به [[مدینه]] بازگشت و پیامبر(ص) در [[محرم]] [[سال ۷ قمری]] زینب را با همان عقد زناشویی پیشین نزد او فرستاد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، دار المعرفه، ج۱، ص۶۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۷.</ref> هر چند که بعضی گفتهاند که زینب با [[نکاح]] جدید به همسری ابوالعاص درآمد.<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۲۲.</ref> | ||
زینب برای ابوالعاص پسری به نام علی و دختری به نام [[امامه بنت ابوالعاص|امامه]] به دنیا آورد. <ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵.</ref> امامه، پس از شهادت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]]،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵.</ref> بنا به سفارش آن حضرت، با [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، نخستین [[امام]] شیعیان، ازدواج کرد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۲۲.</ref> و [[محمد اوسط بن علی|محمد اوسط]] را برای او به دنیا آورد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۳۹۷.</ref> | زینب برای ابوالعاص پسری به نام علی و دختری به نام [[امامه بنت ابوالعاص|امامه]] به دنیا آورد. <ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵.</ref> امامه، پس از شهادت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]]،<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵.</ref> بنا به سفارش آن حضرت، با [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، نخستین [[امام]] شیعیان، ازدواج کرد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۲۲.</ref> و [[محمد اوسط بن علی|محمد اوسط]] را برای او به دنیا آورد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۳۹۷.</ref> |