پرش به محتوا

المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
تفسیر المیزان از مهم‌ترین تفاسیر جهان اسلام، اثری کم‌نظیر، از افتخارات شیعه،<ref>ایازی، سیر تطور تفاسیر شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۹.</ref> گنجینه‌ای از اندیشه‌های اسلامی، دارای نوآوری‌های قابل‌توجه،<ref>«امتیازات المیزان در گفت‌وگو با استاد محمدهادی معرفت»، ص۱۱۷.</ref> سَنَد عقاید اسلام و شیعه<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۶.</ref> و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر علمی علامه طباطبایی،<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه؛ نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۴۵.</ref> شمرده شده است. [[مرتضی مطهری]] (درگذشت ۱۳۵۸ش)، تفسیر المیزان را بهترین تفسیر در میان تفاسیر شیعه و اهل‌سنت از صدر اسلام تا قرن چهاردهم شمسی دانسته است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۵، ص۴۲۹.</ref> برخی آن را پس از [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|التبیان شیخ طوسی]] و [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان طبرسی]]، بزرگ‌ترین و جامع‌ترین تفسیر شیعی و از نظر قوت علمی و روش تفسیری، بی‌نظیر دانسته‌اند.<ref>ایازی، سیر تطور تفاسیر شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۹.</ref>
تفسیر المیزان اثر سید محمدحسین طباطبایی، از مهم‌ترین تفاسیر جهان اسلام، اثری کم‌نظیر، از افتخارات شیعه،<ref>ایازی، سیر تطور تفاسیر شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۹.</ref> گنجینه‌ای از اندیشه‌های اسلامی، دارای نوآوری‌های قابل‌توجه،<ref>«امتیازات المیزان در گفت‌وگو با استاد محمدهادی معرفت»، ص۱۱۷.</ref> سَنَد عقاید اسلام و شیعه<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۶.</ref> و بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر علمی علامه طباطبایی،<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه؛ نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۴۵.</ref> شمرده شده است. [[مرتضی مطهری]] (درگذشت ۱۳۵۸ش)، تفسیر المیزان را بهترین تفسیر در میان تفاسیر شیعه و اهل‌سنت از صدر اسلام تا قرن چهاردهم شمسی دانسته است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۵، ص۴۲۹.</ref> برخی آن را پس از [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|التبیان شیخ طوسی]] و [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان طبرسی]]، بزرگ‌ترین و جامع‌ترین تفسیر شیعی و از نظر قوت علمی و روش تفسیری، بی‌نظیر دانسته‌اند.<ref>ایازی، سیر تطور تفاسیر شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۲۰۹.</ref>


[[عبدالله جوادی آملی]]، مفسر و صاحب [[تفسیر تسنیم (کتاب)|تفسیر تسنیم]]، معتقد است کمتر مسائلی درباره عقاید، اخلاق و فقه است که در تفسیر المیزان بدان پرداخته نشده باشد. وی المیزان را در میان تفاسیر به کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر الکلام]] در میان کتاب‌های فقهی تشبیه کرده که هم کمبود گذشتگان را جبران و هم زمینه تحقیق آیندگان را فراهم کرده است. ازاین‌رو، المیزان یک دایرةالمعارف قرآنی است.<ref>جوادی آملی، «مقدمه»، در ترجمه تفسیر المیزان، ص۱۶.</ref>
[[عبدالله جوادی آملی]]، مفسر و صاحب [[تفسیر تسنیم (کتاب)|تفسیر تسنیم]]، معتقد است کمتر مسائلی درباره عقاید، اخلاق و فقه است که در تفسیر المیزان بدان پرداخته نشده باشد. وی المیزان را در میان تفاسیر به کتاب [[جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام (کتاب)|جواهر الکلام]] در میان کتاب‌های فقهی تشبیه کرده که هم کمبود گذشتگان را جبران و هم زمینه تحقیق آیندگان را فراهم کرده است. ازاین‌رو، المیزان یک دایرةالمعارف قرآنی است.<ref>جوادی آملی، «مقدمه»، در ترجمه تفسیر المیزان، ص۱۶.</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:
سید محمدحسین کتاب‌ها و مقاله‌های متعددی در موضوعاتی همچون تفسیر و فلسفه و کلام دارد. تفسیر المیزان، مهم‌ترین و برجسته‌ترین اثر وی به شمار می‌رود. او این تفسیر را از حدود [[سال ۱۳۳۳ هجری شمسی|سال ۱۳۳۳ش]]/۱۳۷۴ق نوشتن تفسیر المیزان را آغاز کرد و در [[شب بیست و سوم رمضان]] سال ۱۳۹۲ق/۱۳۵۰ش به پایان رساند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۳۹۸؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۱ -۶۳.</ref> قرآن در اسلام، ''[[اصول فلسفه و روش رئالیسم (کتاب)|اصول فلسفه و روش رئالیسم]]''، [[سنن النبی (کتاب)|سنن النبی(ص)]]، ''[[بدایة الحکمة (کتاب)|بدایة الحکمة]]''، ''[[نهایة الحکمة (کتاب)|نهایة الحکمة]]'' و ''[[شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]'' از دیگر آثار او به شمار می‌رود.<ref>حسن‌زاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸.</ref>
سید محمدحسین کتاب‌ها و مقاله‌های متعددی در موضوعاتی همچون تفسیر و فلسفه و کلام دارد. تفسیر المیزان، مهم‌ترین و برجسته‌ترین اثر وی به شمار می‌رود. او این تفسیر را از حدود [[سال ۱۳۳۳ هجری شمسی|سال ۱۳۳۳ش]]/۱۳۷۴ق نوشتن تفسیر المیزان را آغاز کرد و در [[شب بیست و سوم رمضان]] سال ۱۳۹۲ق/۱۳۵۰ش به پایان رساند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۳۹۸؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۱ -۶۳.</ref> قرآن در اسلام، ''[[اصول فلسفه و روش رئالیسم (کتاب)|اصول فلسفه و روش رئالیسم]]''، [[سنن النبی (کتاب)|سنن النبی(ص)]]، ''[[بدایة الحکمة (کتاب)|بدایة الحکمة]]''، ''[[نهایة الحکمة (کتاب)|نهایة الحکمة]]'' و ''[[شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]'' از دیگر آثار او به شمار می‌رود.<ref>حسن‌زاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸.</ref>


==معرفی تفسیر==
==روش تفسیری قرآن به قرآن==
المیزان فی تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، [[تفسیر ترتیبی]] و به روش [[تفسیر قرآن  به قرآن]] و به زبان [[عربی]] است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است.
[[تفسیر ترتیبی]] و به روش [[تفسیر قرآن  به قرآن]]  
 
مؤلف در آغاز [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، مقدمه‌ای نگاشته و ضمن نگاهی اجمالی که به سیر تطور تفسیر و روش‌های آن دارد، روش‌های تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح می‌نماید. او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن می‌داند و معتقد است روش [[اهل بیت|اهل بیت]] در تفسیر، نیز همین بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴-۱۴.</ref>
مؤلف در آغاز [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، مقدمه‌ای نگاشته و ضمن نگاهی اجمالی که به سیر تطور تفسیر و روش‌های آن دارد، روش‌های تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح می‌نماید. او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن می‌داند و معتقد است روش [[اهل بیت|اهل بیت]] در تفسیر، نیز همین بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴-۱۴.</ref>


شیوه این تفسیر چنین است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را که در یک [[سیاق]] قرار دارند می‌آورد، پس از آن تحت عنوان "بیان" به شرح و تفسیر آیات می‌پردازد و در پاره‌ای از موارد پس از شرح و تبیین آیات یک سیاق به مناسبت یک یا چند موضوع مطرح در آیات مورد بحث را عنوان مستقلی قرار می‌دهد و ابعاد آن را تشریح می‌نماید. مباحث مطرح شده در این بخش‌ها علاوه از مباحث قرآنی ممکن است [[فلسفه|فلسفی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، [[تاریخ|تاریخی]] یا اجتماعی باشد که مولف در عنوان اینگونه از مباحث به نحوه بحث یا حوزه‌ای که برای بحث خود انتخاب می‌نماید، اشاره دارد.<ref>برای نمونه ببینید: ج۱، ص۲۴، ۴۸، ۸۶، ۱۰۵.</ref>


مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref>
اساس کار تفسیر المیزان، بر قاعدهٔ [[تفسیر قرآن به قرآن]] است. بدین معنا که معیار اول برای تفسیر قرآن، خود قرآن است. علامه طباطبایی معتقد است، وقتی قرآن خود را «تبیاناً لِکُلّ شیء»<ref>سوره نحل، آیه ۸۸.</ref> (روشنگر هر چیز) معرفی می‌کند، چطور ممکن است برای بیان معنا و مقصود خود محتاج به غیر خود باشد.<ref>شمس الوحی تبریزی (سیرهٔ عملی علامه طباطبایی)، جوادی آملی، ۱۳۸۶ش، ص۹۶.</ref> او این شیوه را همچنین مستند به روایات می‌داند به عنوان نمونه گفتاری از امام علی(ع) در نهج البلاغه که به توصیف قرآن می‌پردازد: پاره‌ای از آن پاره‌ای دیگر را به زبان می‌آورد، و بعضی از آن شاهد بر بعضی دیگر است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۲.</ref> وی همچنان روش تفسیر قرآن به قرآن را قدیمی‌ترین روشی می‌داند که معلمان قرآن (پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام) بدان پای بند بوده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۴.</ref>


قلم و بیان علامه در تفسیر المیزان را سنگین و فهم آن را دشوار دانسته‌اند.<ref>«امتیازات المیزان در گفت‌وگو با استاد محمدهادی معرفت»، ص۱۱۶.</ref>
علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره می‌گیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترک در سوره‌های مختلف را کنار یکدیگر قرار می‌دهد و برای درک پیام آیه از آیات دیگر کمک می‌گیرد.<ref>نقیب زاده، «مقایسۀ دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)»، ص۸۴.</ref>


==روش تفسیری قرآن به قرآن==
شیوه این تفسیر چنین است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را که در یک [[سیاق]] قرار دارند می‌آورد، پس از آن تحت عنوان "بیان" به شرح و تفسیر آیات می‌پردازد و در پاره‌ای از موارد پس از شرح و تبیین آیات یک سیاق به مناسبت یک یا چند موضوع مطرح در آیات مورد بحث را عنوان مستقلی قرار می‌دهد و ابعاد آن را تشریح می‌نماید. مباحث مطرح شده در این بخش‌ها علاوه از مباحث قرآنی ممکن است [[فلسفه|فلسفی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، [[تاریخ|تاریخی]] یا اجتماعی باشد که مولف در عنوان اینگونه از مباحث به نحوه بحث یا حوزه‌ای که برای بحث خود انتخاب می‌نماید، اشاره دارد.<ref>برای نمونه ببینید: ج۱، ص۲۴، ۴۸، ۸۶، ۱۰۵.</ref>
اساس کار تفسیر المیزان، بر قاعدهٔ [[تفسیر قرآن به قرآن]] است. بدین معنا که معیار اول برای تفسیر قرآن، خود قرآن است. علامه طباطبایی معتقد است، وقتی قرآن خود را «تبیاناً لِکُلّ شیء»<ref>سوره نحل، آیه ۸۸.</ref> (روشنگر هر چیز) معرفی می‌کند، چطور ممکن است برای بیان معنا و مقصود خود محتاج به غیر خود باشد.<ref>شمس الوحی تبریزی (سیرهٔ عملی علامه طباطبایی)، جوادی آملی، ۱۳۸۶ش، ص۹۶.</ref> او این شیوه را همچنین مستند به روایات می‌داند به عنوان نمونه گفتاری از امام علی(ع) در نهج البلاغه که به توصیف قرآن می‌پردازد: پاره‌ای از آن پاره‌ای دیگر را به زبان می‌آورد، و بعضی از آن شاهد بر بعضی دیگر است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۲.</ref> وی همچنان روش تفسیر قرآن به قرآن را قدیمی‌ترین روشی می‌داند که معلمان قرآن (پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام) بدان پای بند بوده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۴.</ref>


علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره می‌گیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترک در سوره‌های مختلف را کنار یکدیگر قرار می‌دهد و برای درک پیام آیه از آیات دیگر کمک می‌گیرد.<ref>نقیب زاده، «مقایسۀ دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)»، ص۸۴.</ref>
مؤلف معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.<ref>صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.</ref>


[[جعفر سبحانی]]: علامه را باید از بنیان گذاران سبکی خاص در تفسیر دانست که نمونه‌های آن صرفاً در اخبار خاندان رسالت است و آن رفع ابهام هر آیه توسط آیه‌ای دیگر است.
[[جعفر سبحانی]]: علامه را باید از بنیان گذاران سبکی خاص در تفسیر دانست که نمونه‌های آن صرفاً در اخبار خاندان رسالت است و آن رفع ابهام هر آیه توسط آیه‌ای دیگر است.


آقابزرگ تهرانی، در کتاب نقباء‌ البشر، روش تفسیر المیزان را فلسفی بیان کرده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه؛ نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۴۵.</ref>
آقابزرگ تهرانی، در کتاب نقباء‌ البشر، روش تفسیر المیزان را فلسفی بیان کرده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه؛ نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۴۵.</ref>
==ویژگی‌های تفسیر==
 
قلم و بیان علامه در تفسیر المیزان را سنگین و فهم آن را دشوار دانسته‌اند.<ref>«امتیازات المیزان در گفت‌وگو با استاد محمدهادی معرفت»، ص۱۱۶.</ref>
 
==ویژگی‌ها==
برای تفسیر المیزان ویژگی‌های بیان شده است که برخی از آنها از این قرار است:
برای تفسیر المیزان ویژگی‌های بیان شده است که برخی از آنها از این قرار است:
*'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.</ref> دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئله‌ای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را می‌گوید، این روش هر چند که مورد پسند بحث‌های علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمی‌پسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را می‌گوید عیبی ندارد)، و این روشی است که می‌توان آن‌ را تفسیر خواند و خود قرآن آن را می‌پسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی می‌داند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref>
*'''تفسیر قرآن به قرآن:''' سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.<ref>استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.</ref> دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئله‌ای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را می‌گوید، این روش هر چند که مورد پسند بحث‌های علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمی‌پسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را می‌گوید عیبی ندارد)، و این روشی است که می‌توان آن‌ را تفسیر خواند و خود قرآن آن را می‌پسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی می‌داند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref>
خط ۹۷: خط ۹۸:
*جمع میان معانی ظاهری و باطنی و عقل و نقل نیز از دیگر ویژگی‌های المیزان شمرده شده است.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۵.</ref>
*جمع میان معانی ظاهری و باطنی و عقل و نقل نیز از دیگر ویژگی‌های المیزان شمرده شده است.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۵.</ref>


==نگاهی به محتوا==
==ساختار و محتوا==
محور‌های کلی مباحث در تفسیر المیزان براساس تصریح علامه طباطبایی عبارتند از:
محور‌های کلی مباحث در تفسیر المیزان براساس تصریح علامه طباطبایی عبارتند از:
#معارف مربوط به [[اسما و صفات|اسماء الهی]].
#معارف مربوط به [[اسما و صفات|اسماء الهی]].
خط ۱۴۰: خط ۱۴۱:
تاکنون هفت جلد ابتدایی این کتاب توسط الیاس حسن به زبان اندونزیایی ترجمه و منتشر شده است.<ref>[http://inlislite.uin-suska.ac.id/opac/detail-opac?id=22450 Tafsir al-Mizan]، وبسایت کتابخانه دانشگاه ملی اسلامی سلطان شریف قاسم ریائو اندونزی.</ref>
تاکنون هفت جلد ابتدایی این کتاب توسط الیاس حسن به زبان اندونزیایی ترجمه و منتشر شده است.<ref>[http://inlislite.uin-suska.ac.id/opac/detail-opac?id=22450 Tafsir al-Mizan]، وبسایت کتابخانه دانشگاه ملی اسلامی سلطان شریف قاسم ریائو اندونزی.</ref>


==کتاب‌های مرتبط با المیزان==
==کتاب‌های مرتبط: فهرست‌ها و خلاصه‌ها==
===فهرست‌های موضوعی===
===فهرست‌های موضوعی===
از آنجا که المیزان تفسیری ترتیبی است و گاهی راجع به یک موضوع خاص در چند موضع وارد بحث می‌شود برای راحتی مراجعه و تحقیق کتاب‌های زیر همه مواردی که در این تفسیر به یک موضوع پرداخته شده را در ذیل آن موضوع فهرست می‌کند:  
از آنجا که المیزان تفسیری ترتیبی است و گاهی راجع به یک موضوع خاص در چند موضع وارد بحث می‌شود برای راحتی مراجعه و تحقیق کتاب‌های زیر همه مواردی که در این تفسیر به یک موضوع پرداخته شده را در ذیل آن موضوع فهرست می‌کند:  
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۱۱

ویرایش