پرش به محتوا

نامه امام علی به شریح قاضی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


==اهمیت و جایگاه==
==اهمیت و جایگاه==
نامه امام(ع) به شریح قاضی را در راستای سیاست‌های کلی اداری به عنوان قاطعیت در برابر کارگزاران حکومتی برشمردند.<ref>محمدی ری شهری، دانش‌نامه امیرالمؤمنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵.</ref> شریح قاضی به عنوان خریدار خانه چون در معرض اتهام بود، امام(ع) این کار او را نپسندید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref>  
نامه امام(ع) به شریح قاضی را در راستای سیاست‌های کلی اداری به عنوان قاطعیت در برابر کارگزاران حکومتی برشمردند.<ref>محمدی ری شهری، دانش‌نامه امیرالمؤمنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۳۵.</ref> شریح قاضی به عنوان خریدار خانه چون در معرض اتهام بود، امام(ع) این کار او را نپسندید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> شریح قاضی قاضی کوفه بود. عمر بن خطاب او را به قضاوت کوفه گماشته بود.<ref>ذهبی، سير أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲.</ref> او در خلافت عثمان و [[حکومت امام علی(ع)|امام علی]] نیز در این منصب ابقا شد.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۹.</ref>  


به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در شرح نهج‌البلاغه، حکومت امام(ع) بعد از دوران پرمخاطره [[عثمان بن عفان|عثمان]] و ریخت و پاش گسترده [[بیت المال|بیت‌المال]] بود که گروهی از سرشناسان جامعه اسلامی به زندگی پر زرق و برق روی آورده بودند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> لذا امام(ع) انتظار ندارد که قاضی او زندگی اشرافی داشته باشد.<ref>«[https://www.m-nasr.com/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-3 شرح نامه ۳]»،محمد نصر اصفهانی.</ref> امام(ع) برای متوقف ساختن این جریان در نامه‌های متعدد هشدار می‌دهد؛<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> و پس از نکوهش شریح، سندی عبرت‌آموز برای او تنظیم می‌کند تا ناپایداری دنیا و بی اعتباری دنیا را به وی نشان دهد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref>
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در شرح نهج‌البلاغه، حکومت امام(ع) بعد از دوران پرمخاطره [[عثمان بن عفان|عثمان]] و ریخت و پاش گسترده [[بیت المال|بیت‌المال]] بود که گروهی از سرشناسان جامعه اسلامی به زندگی پر زرق و برق روی آورده بودند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> لذا امام(ع) انتظار ندارد که قاضی او زندگی اشرافی داشته باشد.<ref>«[https://www.m-nasr.com/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-3 شرح نامه ۳]»،محمد نصر اصفهانی.</ref> امام(ع) برای متوقف ساختن این جریان در نامه‌های متعدد هشدار می‌دهد؛<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> و پس از نکوهش شریح، سندی عبرت‌آموز برای او تنظیم می‌کند تا ناپایداری دنیا و بی اعتباری دنیا را به وی نشان دهد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:


امام(ع) با عبرت از گذشتگان و جبارانی که بدن‌هایشان در زیر خاک پوسیده شده به شریح هشدار می‌دهد، خود را برای حساب قیامت آماده کند.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهج‌البلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> در این نامه نکاتی همچون پرهیز از غفلت و غرور،<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref> برحذر بودن از [[حب دنیا]] و کسب مال دنیا از راه [[مال حرام|حرام]] و [[رشوه]] گرفتن در [[احکام شرعی|احکام]]<ref>ابن میثم، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.</ref> در برخی از شروح بیان شده است.
امام(ع) با عبرت از گذشتگان و جبارانی که بدن‌هایشان در زیر خاک پوسیده شده به شریح هشدار می‌دهد، خود را برای حساب قیامت آماده کند.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهج‌البلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> در این نامه نکاتی همچون پرهیز از غفلت و غرور،<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref> برحذر بودن از [[حب دنیا]] و کسب مال دنیا از راه [[مال حرام|حرام]] و [[رشوه]] گرفتن در [[احکام شرعی|احکام]]<ref>ابن میثم، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.</ref> در برخی از شروح بیان شده است.
===شریح قاضی===
{{اصلی| شریح بن حارث کندی}}
شریح قاضی (متوفای ۸۷ هجری) توسط عمر بن خطاب به قضاوت کوفه گماشته شد.<ref>ذهبی، سير أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲.</ref> به گفته [[ابن‌ابی‌الحدید|ابن‌ ابی‌الحدید]]، وی نزدیک به ۶۰ سال پیوسته قاضی بود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۸.</ref> در زمان خلافت عثمان و همچنین در دوران حکومت امام علی(ع) همچنان بر منصب قضا بود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۹.</ref> طبق روایت هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) شریح قاضی را به مقام قضاوت نصب کرد، شرط کرد، حکمی را تنفیذ نکند مگر آنکه حضرت(ع) را در جریان گذارد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۰۷؛ دعائم الإسلام، ۱۳۸۵ق، ج‏۲، ص۵۳۴.</ref>
منابع متعدد گزارش دادند، در زمان خلافت امام علی(ع) یکبار حضرت(ع) بر شریح خشم گرفت و او را از [[کوفه]] بیرون کرد و دستور داد تا در روستایی نزدیک کوفه که اکثر ساکنانش یهودی بودند اقامت کند، اما حضرت(ع) در عین حال او را از [[قضاوت]] عزل نکرد. پس از مدتی حضرت(ع) از او خشنود شد و او را به کوفه بازگرداند.<ref>حسن زاده آملی، تکمله شرح منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ۱۳۶۴ش، ج۱۷، ص۱۵۱؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۹؛ خویی، الدرة النجفیة، ص۲۹۸.</ref>


==سند نامه==
==سند نامه==