پرش به محتوا

ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۳۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ۳ نوامبر
اضافه کردن متن و منبع
جز (ویکی سازی)
(اضافه کردن متن و منبع)
خط ۵: خط ۵:


بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی، [[مسلمان]] دانسته می‌شود؛ ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست. برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است؛ اما اسلام ظاهری در مرتبه پایین‌تری از ایمان قرار دارد.
بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی، [[مسلمان]] دانسته می‌شود؛ ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست. برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است؛ اما اسلام ظاهری در مرتبه پایین‌تری از ایمان قرار دارد.
در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه گذاری شده است. از طرفی ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تایید می‌کنند. هم‌چنین از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ به‌کار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزه‌های [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اسلام]]، و معنای خاص، افزون‌بر معنای اول، همراه با اعتقاد به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امامان شیعه |ائمه دوازده گانه]] است.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی [[شیعه|شیعیان]] دوازده امامی، مؤمن محسوب می‌شوند.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ به‌کار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزه‌های[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اسلام]]، و معنای خاص، افزون‌بر معنای اول، همراه با اعتقاد به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امامان شیعه |ائمه دوازده گانه]] است.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی [[شیعه|شیعیان]] دوازده امامی، مؤمن محسوب می‌شوند.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>


ایمان به‌معنای خاصّ، در باب‌های بسیاری از فقه مانند [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)| تقلید]]، [[طهارت]]، [[نماز]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]]، [[وقف]]، [[نذر]]، [[قضاوت|قضاء]] و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادت‌ها دانسته شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳. </ref> ایمان در [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، مستحقّ زکات و خمس، [[قضاوت|قاضی]]، شاهد و تقسیم‌کننده اموال که از جانب [[حاکم شرع]] نصب شده، شرط شده است.<ref>فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کرده‌اند.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref>  
ایمان به‌معنای خاصّ، در باب‌های بسیاری از فقه مانند [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)| تقلید]]، [[طهارت]]، [[نماز]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]]، [[وقف]]، [[نذر]]، [[قضاوت|قضاء]] و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادت‌ها دانسته شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳. </ref> ایمان در [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، مستحقّ زکات و خمس، [[قضاوت|قاضی]]، شاهد و تقسیم‌کننده اموال که از جانب [[حاکم شرع]] نصب شده، شرط شده است.<ref>فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کرده‌اند.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref>  
خط ۱۴: خط ۱۶:


==مصادیق==
==مصادیق==
در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...</ref> ایمان به همه پیامبران،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتاب‌های آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref>
در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...</ref> ایمان به همه [[پیامبران]]،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتاب‌های آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref>


متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، معاد، پیامبران و اعتقاد به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر دانسته‌اند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل الهی|عدل]]، اقرار به نبوت پیامبر، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هرآنچه پیامبر آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۷.</ref>
متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، [[معاد]]، پیامبران و اعتقاد به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر(ص) دانسته‌اند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل الهی|عدل]]، اقرار به نبوت پیامبر اسلام(ص)، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هرآنچه پیامبر اسلام(ص) آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۷.</ref>


==آثار و ویژگی‌ها==
==آثار و ویژگی‌ها==
خط ۲۵: خط ۲۷:
در آیاتی از قرآن کریم، ‌خطاها، نقص‌ها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.<ref>سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.</ref>
در آیاتی از قرآن کریم، ‌خطاها، نقص‌ها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.<ref>سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.</ref>
==ایمان تقلیدی==
==ایمان تقلیدی==
مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان هم‌نظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.</ref> [[حشویه]] و [[تعلیمیه]]، ایمان از روی تقلید را درست دانسته‌اند.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref>
مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان هم‌نظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای[[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.</ref> [[حشویه]] و [[تعلیمیه]]، ایمان از روی تقلید را درست دانسته‌اند.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref>


==رابطه اسلام و ایمان==
==رابطه اسلام و ایمان==
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوت‌اند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۱.</ref>
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوت‌اند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۱.</ref>


با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش،<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۵، ۴۳۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۱۸.</ref> تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفته‌اند.[[فضل بن حسن طبرسی|امین الاسلام طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] ذیل آیه ۳۵ سوره احزاب  {{یاد|اِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }}ادعا کرده که ایمان و اسلام نزد بیشتر مفسران یکی است و تکرارش فقط برای تکرار لفظ است. <ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر دار المعرفة، ج۸، ص۵۶۱.</ref>
با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش،<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۵، ۴۳۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۱۸.</ref> تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفته‌اند. [[فضل بن حسن طبرسی|امین الاسلام طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] ذیل آیه ۳۵ سوره احزاب  {{یاد|اِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }} ادعا کرده که ایمان و اسلام نزد بیشتر مفسران یکی است و تکرارش فقط برای تکرار لفظ است.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر دار المعرفة، ج۸، ص۵۶۱.</ref>


[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.</ref> بر این عقیده‌اند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛‌ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.
[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.</ref> بر این عقیده‌اند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛‌ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.
خط ۳۶: خط ۳۸:
بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنان‌که نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی و باور به مضمون [[شهادتین]] است که به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۰۱، ۳۰۳.</ref>
بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنان‌که نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی و باور به مضمون [[شهادتین]] است که به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۰۱، ۳۰۳.</ref>


== رابطه ایمان و معرفت(علم) ==
بین ایمان و معرفت تلازمی وجود ندارد زیرا ممکن است که در برخی از موارد علم و آگاهی محقق شود اما ایمان تحقق نیابد. به طور مثال در داستان سجده نکردن [[ابلیس]] بر [[آدم (پیامبر)|آدم(ص)]]، گرچه او علم به عظمت الهی داشت، اما ایمان کافی در پیروی از دستور [[خدا|خداوند]] را نداشت.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۲-۴۳.</ref> در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه گذاری شده است، برخلاف [[مسیحیت]] که انسان باید ابتدا ایمان بیاورد سپس بفهمد. این معرفت ستیزی، بازتاب [[تحریف دین مسیحیت]] می‌باشد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۴.</ref>
== رابطه ایمان و عقل ==
از دیدگاه [[اسلام]]، ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تایید می‌کنند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۴.</ref> در روایتی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] عقل حجتی درونی و [[دین]] حجت ظاهری معرفی شده است.<ref>کافی، اصول دین، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۶.</ref> هیچ [[فرقه اسلامی]]، عقلانیت را به طور کلی انکار نکرده و اختلاف آنها تنها در قلمرو و حیطه کارکرد عقل است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۵.</ref> در [[امامیه|مذهب امامیه]] هم در رجوع به دین و هم در کشف احکام دینی(به طور مستقیم یا غیر مستقیم) نیاز به عقل وجود دارد و عقل یکی از منابع [[احکام شرعی|احکام دین]] معرفی شده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۷.</ref> در دین اسلام بین عقل و ایمان تعارض وجود ندارد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۷.</ref>
== رابطه ایمان و عمل ==
از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۸.</ref> از این رو در [[آیه|آیات]] بسیاری، ایمان و [[عمل صالح]] با هم ذکر شده‌اند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۸.</ref> [[جعفر سبحانی]] متکلم شیعی، بر این باور است که هر عملی با هر نیتی بر ایمان دلالت ندارد بلکه تنها عملی ارزشمند است که از سر ایمان و بندگی خدا نشأت بگیرد از این رو عملی که از سر نفع شخصی یا عادت و یا [[ریا]] انجام شود، مورد تایید اسلام نیست.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۹-۵۰.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۴۹: خط ۵۹:
* خمیس، محمد عبد الرحمن،اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ق.
* خمیس، محمد عبد الرحمن،اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ق.
* خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
* خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
* سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی، انديشه اسلامي (۱)، قم، نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
* سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ق.
* شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ق.
خط ۵۹: خط ۷۰:
* فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین،  تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
* فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین،  تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
* فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
* لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
* لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
* معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره،  مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ق.
* معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره،  مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ق.
confirmed، protected، templateeditor
۹۷۹

ویرایش