پرش به محتوا

ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ۴ نوامبر
اصلاح ویرایشی
(اضافه کردن متن و منبع)
(اصلاح ویرایشی)
خط ۲: خط ۲:
'''ایمان''' اعتقاد قلبی به خدا و یگانگی او، نبوت، آموزه‌های[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اکرم(ص)]] و [[ امامان شیعه|دوازده امام معصوم(ع)]] است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، [[ قضاوت |قاضی]] و [[زکات|زکات‌گیرنده]] دانسته‌اند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمی‌تواند [[تقلید (فقه) |تقلیدی]] باشد.
'''ایمان''' اعتقاد قلبی به خدا و یگانگی او، نبوت، آموزه‌های[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اکرم(ص)]] و [[ امامان شیعه|دوازده امام معصوم(ع)]] است. فقیهان شیعه ایمان را از شرایط لازم برای [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، [[ قضاوت |قاضی]] و [[زکات|زکات‌گیرنده]] دانسته‌اند. بنابر نظر بیشتر عالمان شیعه، ایمان نمی‌تواند [[تقلید (فقه) |تقلیدی]] باشد.


[[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، لازمه ایمان را افزون‌بر باور به [[توحید]]، [[نبوت|نبوت پیامبر(ص)]]، [[عدل الهی]] و [[معاد]]، باور به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر دانسته‌اند. بنابر آموزه‌های [[ قرآن |قرآن کریم]]، ایمان متفاوت از [[اسلام]] و در مرتبه‌ای بالاتر از آن است؛ همچنین ایمان، قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ کسی را نمی‌توان با اکراه و اجبار به ایمان رساند.  
[[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، لازمه ایمان را افزون‌بر باور به [[توحید]]، [[نبوت|نبوت پیامبر(ص)]]، [[عدل الهی]] و [[معاد]]، باور به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر دانسته‌اند. بنابر آموزه‌های [[ قرآن |قرآن کریم]]، ایمان متفاوت از [[اسلام]] و در مرتبه‌ای بالاتر از آن است؛ همچنین ایمان، قابلیت کم و زیاد شدن دارد و هیچ‌کسی را نمی‌توان با اکراه و اجبار به ایمان رساند.


بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی، [[مسلمان]] دانسته می‌شود؛ ولی هر مسلمانی لزوما مؤمن نیست. برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است؛ اما اسلام ظاهری در مرتبه پایین‌تری از ایمان قرار دارد.
بسیاری از عالمان شیعه، بر این باورند که اسلام اعم از ایمان است و بر این اساس، هر مؤمنی، [[مسلمان]] دانسته می‌شود؛ ولی هر مسلمانی لزوماً مؤمن نیست. برخی عالمان شیعه مانند [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[شهید ثانی]]، بر این باورند که ایمان و اسلام واقعی یکی است؛ اما اسلام ظاهری در مرتبه پایین‌تری از ایمان قرار دارد.


در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه گذاری شده است. از طرفی ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تایید می‌کنند. هم‌چنین از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.
در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه‌گذاری شده است. از طرفی ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تأیید می‌کنند. هم‌چنین از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ به‌کار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزه‌های[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اسلام]]، و معنای خاص، افزون‌بر معنای اول، همراه با اعتقاد به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امامان شیعه |ائمه دوازده گانه]] است.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی [[شیعه|شیعیان]] دوازده امامی، مؤمن محسوب می‌شوند.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>
در روایات و آثار فقهی شیعه، ایمان به دو معنای عامّ و خاصّ به‌کار رفته است: معنای عام، یعنی اعتقاد قلبی به تمامی آموزه‌های[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیامبر اسلام]] و معنای خاص، افزون‌بر معنای اول، همراه با اعتقاد به [[امامت]] و [[ولایت]] [[امامان شیعه |ائمه دوازده گانه]] است.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.</ref> بنابر معنای خاص از ایمان، تمامی [[شیعه|شیعیان]] دوازده‌امامی، مؤمن محسوب می‌شوند.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۳۳۷-۳۳۸.</ref>


ایمان به‌معنای خاصّ، در باب‌های بسیاری از فقه مانند [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)| تقلید]]، [[طهارت]]، [[نماز]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]]، [[وقف]]، [[نذر]]، [[قضاوت|قضاء]] و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادت‌ها دانسته شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳. </ref> ایمان در [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، مستحقّ زکات و خمس، [[قضاوت|قاضی]]، شاهد و تقسیم‌کننده اموال که از جانب [[حاکم شرع]] نصب شده، شرط شده است.<ref>فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref> گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کرده‌اند.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.</ref>  
ایمان به معنای خاصّ، در باب‌های بسیاری از فقه مانند [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)| تقلید]]، [[طهارت]]، [[نماز]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[روزه]]، [[اعتکاف]]، [[حج]]، [[وقف]]، [[نذر]]، [[قضاوت|قضاء]] و شهادات، به کار رفته و شرط صحت و قبولی تمامی عبادت‌ها دانسته شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ ق، ج ۱۵، ص ۶۳. </ref> ایمان در [[مرجع تقلید]]، [[امام جماعت]]، مستحقّ زکات و خمس، [[قضاوت|قاضی]]، شاهد و تقسیم‌کننده اموال که از جانب [[حاکم شرع]] نصب شده، شرط شده است.<ref>فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.</ref> گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز به شرط بودن ایمان تصریح کرده‌اند.<ref> فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج ۱، ص ۷۸۷.</ref>


[[شیخ مفید]]، از علمای امامیه، ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات دانسته است؛<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ص۵۵۸، ۵۵۹.</ref> [[ محمد بن ادریس شافعی |شافعی]]، از عالمان اهل‌سنت هم بر همین نظر است.<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۱.</ref> برخی از [[امامیه]]، مانند [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[ابن‌میثم بحرانی]]، [[مقداد بن عبدالله حلی| فاضل مقداد]] و [[عبدالرزاق لاهیجی]] معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به [[خدا]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[وحی]] است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.<ref>سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۳۶، ۵۳۷؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق،  ص۱۷۰؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۲؛ فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، ۱۳۸۰ش، ص۴۴۰؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۵.</ref>
[[شیخ مفید]]، از علمای امامیه، ایمان را تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به طاعات دانسته است؛<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ ق، ص ۴۴۰؛ شبّر، حق الیقین، ۱۴۱۸ ق، ص ۵۵۸، ۵۵۹.</ref> [[ محمد بن ادریس شافعی |شافعی]]، از عالمان اهل‌سنت هم بر همین نظر است.<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ ق، ص ۴۱.</ref> برخی از [[امامیه]]، مانند [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[ابن‌میثم بحرانی]]، [[مقداد بن عبدالله حلی| فاضل مقداد]] و [[عبدالرزاق لاهیجی]] معتقدند که ایمان، عمل قلبی و کار دل است و بر این اساس، ایمان همان اعتقاد قلبی به [[خدا]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[وحی]] است و مؤمن کسی است که با قلب خود معتقد باشد و اقرار زبان ضرورتی ندارد.<ref>سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ۱۴۱۱ ق، ص ۵۳۶، ۵۳۷؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ ق، ص ۱۷۰؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ ق، ص ۴۴۲؛ فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، ۱۳۸۰ ش، ص ۴۴۰؛ لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۶۴ ش، ص ۱۶۵.</ref>


==مصادیق==
==مصادیق==
در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵و...</ref> ایمان به همه [[پیامبران]]،<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتاب‌های آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref>
در [[قرآن| قرآن کریم]]، مصادیقی برای ایمان بیان شده است؛ از جمله ایمان به خدا،<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶ و ۱۸۶؛ سوره آل‌عمران، آیه ۵۲، ۱۱۰، ۱۹۳؛ سوره نساء، آیه ۱۷۵ و...</ref> ایمان به همه [[پیامبران]]،<ref>سوره آل‌عمران، آیه ۱۷۹؛ سوره حدید، آیه ۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۷؛ سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref> ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است؛ مانند کتاب‌های آسمانی،<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref> ایمان به روز قیامت،<ref>سوره بقره، آیه ۶۲، ۸، ۱۲۶، ۲۲۸، ۲۳۲، ۲۶۴.</ref> ایمان به فرشتگان<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۵ و ۱۷۷.</ref> و ایمان به غیب.<ref>سوره بقره: آیه ۴.</ref>


متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، [[معاد]]، پیامبران و اعتقاد به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر(ص) دانسته‌اند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل الهی|عدل]]، اقرار به نبوت پیامبر اسلام(ص)، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هرآنچه پیامبر اسلام(ص) آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۲۷.</ref>
متکلمان [[شیعه]]، لازمه ایمان را باور به [[توحید]]، [[عدل الهی]]، [[معاد]]، پیامبران و اعتقاد به [[امامت امامان شیعه|امامت امامان معصوم]] بعد از پیامبر(ص) دانسته‌اند.<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ ق، ص ۱۴۵؛ شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۱۴۴ و ۱۶۴.</ref> در مقابل، [[معتزله]] معتقدند ایمان یعنی باور به [[توحید]]، [[عدل الهی|عدل]]، اقرار به نبوت پیامبر اسلام(ص)، وعد و [[وعید]] و قیام به [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>غزالی، قواعد العقائد، ۱۴۰۵ ق، ص ۱۴۵.</ref> [[اشاعره]] معتقدند لازمه ایمان تصدیق کردن به هر آنچه پیامبر اسلام(ص) آورده است؛ همچون یگانگی خداوند و وجوب نماز.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۱۷۷؛ ایجی، کتاب مواقف، ۱۴۱۷ ق، ج ۳، ص ۵۲۷.</ref>


==آثار و ویژگی‌ها==
==آثار و ویژگی‌ها==
خط ۲۷: خط ۲۷:
در آیاتی از قرآن کریم، ‌خطاها، نقص‌ها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.<ref>سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.</ref>
در آیاتی از قرآن کریم، ‌خطاها، نقص‌ها و گناهان مؤمنان به آنها گوشزد شده و از آنان خواسته شده خود را اصلاح کنند.<ref>سوره صف، آیه ۲؛ سوره منافقون، آیه ۹؛ سوره ممتحنه، آیه ۱؛ سوره حجرات، آیه ۱-۱۲؛ سوره مجادله، آیه ۹.</ref>
==ایمان تقلیدی==
==ایمان تقلیدی==
مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان هم‌نظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای[[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.</ref> [[حشویه]] و [[تعلیمیه]]، ایمان از روی تقلید را درست دانسته‌اند.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref>
مشهور عالمان [[امامیه]]، بر این باورند که تقلید در ایمان، کافی نیست.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۵۹.</ref> [[معتزله]] و بیشتر [[اشاعره]] نیز در این باره با شیعیان هم‌نظرند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref> در مقابل، فقهای[[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]]،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۱۸.</ref> [[حشویه]] و [[تعلیمیه]]، ایمان از روی تقلید را درست دانسته‌اند.<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۵۹.</ref>


==رابطه اسلام و ایمان==
==رابطه اسلام و ایمان==
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوت‌اند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ق، ص۳۹۱.</ref>
بسیاری از عالمان شیعه، معتقدند اسلام و ایمان دو مفهوم متفاوت‌اند و بر این اساس، اسلام اعم از ایمان است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، اما هر مسلمانی، لزوماً مؤمن نیست.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص ۵۴.</ref> بیشتر اشاعره نیز چنین نظری دارند.<ref>باقلانی، تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۹۱.</ref>


با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ق، ص۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش،<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۵، ۴۳۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۱۸.</ref> تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفته‌اند. [[فضل بن حسن طبرسی|امین الاسلام طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] ذیل آیه ۳۵ سوره احزاب {{یاد|اِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }} ادعا کرده که ایمان و اسلام نزد بیشتر مفسران یکی است و تکرارش فقط برای تکرار لفظ است.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر دار المعرفة، ج۸، ص۵۶۱.</ref>
با این حال، [[معتزله]]،<ref>معتزلی، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۰۸ ق، ص ۷۰۵.</ref> بسیاری از [[خوارج]]، [[زیدیه]]،<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، انتشارات داوری، ص ۵۴.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش،<ref>خمیس، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ۱۴۱۶ ق، ص ۴۳۵، ۴۳۶.</ref> و [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج ۲، ص ۴۱۸.</ref> تفاوت اسلام و ایمان را نپذیرفته‌اند. [[فضل بن حسن طبرسی|امین الاسلام طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] ذیل آیه ۳۵ سوره احزاب {{یاد|اِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }} ادعا کرده که ایمان و اسلام نزد بیشتر مفسران یکی است و تکرارش فقط برای تکرار لفظ است.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، الناشر دار المعرفة، ج ۸، ص ۵۶۱.</ref>


[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۰۷.</ref> بر این عقیده‌اند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛‌ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.
[[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[کلام اسلامی|متکلم]] شیعه قرن هفتم هجری،<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد، ۱۴۱۶ ق، ص ۱۴۳، ۱۴۲.</ref> [[شهید ثانی]]، فقیه بزرگ شیعه در قرن دهم هجری،<ref>شهید ثانی، حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ ق، ص ۱۲۰، ۱۲۱.</ref> و تفتازانی، [[متکلم]] قرن هشتم هجری،<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ ق، ج ۵، ص ۲۰۷.</ref> بر این عقیده‌اند که ایمان و [[اسلام]] واقعی یکی است، اما اسلام ظاهری متفاوت از ایمان و اعم از آن است؛‌ بر این اساس، کسانی که اسلام ظاهری دارند، لزوماً مؤمن نیستند، اما همه مؤمنان، مسلمان نیز هستند.


بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنان‌که نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی و باور به مضمون [[شهادتین]] است که به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۳۰۱، ۳۰۳.</ref>
بنابر نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۰ ش)، فیلسوف و مفسر، اسلام و ایمان، درجاتی دارند و رسیدن به هر مرتبه از اسلام، شرط رسیدن به مرتبه بعدی از ایمان است؛ چنان‌که نخستین مرتبه اسلام، پذیرش ظاهر اوامر و نواهی الهی است و پس از آن، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی و باور به مضمون [[شهادتین]] است که به انجام احکام فرعی اسلام منجر می‌شود.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ ق، ج ۱، ص ۳۰۱، ۳۰۳.</ref>


== رابطه ایمان و معرفت(علم) ==
== رابطه ایمان و معرفت(علم) ==
بین ایمان و معرفت تلازمی وجود ندارد زیرا ممکن است که در برخی از موارد علم و آگاهی محقق شود اما ایمان تحقق نیابد. به طور مثال در داستان سجده نکردن [[ابلیس]] بر [[آدم (پیامبر)|آدم(ص)]]، گرچه او علم به عظمت الهی داشت، اما ایمان کافی در پیروی از دستور [[خدا|خداوند]] را نداشت.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۲-۴۳.</ref> در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه گذاری شده است، برخلاف [[مسیحیت]] که انسان باید ابتدا ایمان بیاورد سپس بفهمد. این معرفت ستیزی، بازتاب [[تحریف دین مسیحیت]] می‌باشد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۴.</ref>
بین ایمان و معرفت تلازمی وجود ندارد زیرا ممکن است که در برخی از موارد علم و آگاهی محقق شود اما ایمان تحقق نیابد. به طور مثال در داستان سجده نکردن [[ابلیس]] بر [[آدم (پیامبر)|آدم(ص)]]، گرچه او علم به عظمت الهی داشت، اما ایمان کافی در پیروی از دستور [[خدا|خداوند]] را نداشت.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۲-۴۳.</ref> در [[اسلام|دین اسلام]]، ایمان مبتنی بر علم و معرفت پایه‌گذاری شده است، برخلاف [[مسیحیت]] که انسان باید ابتدا ایمان بیاورد سپس بفهمد. این معرفت ستیزی، بازتاب [[تحریف دین مسیحیت]] می‌باشد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۴.</ref>


== رابطه ایمان و عقل ==
== رابطه ایمان و عقل ==
از دیدگاه [[اسلام]]، ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تایید می‌کنند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۴.</ref> در روایتی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] عقل حجتی درونی و [[دین]] حجت ظاهری معرفی شده است.<ref>کافی، اصول دین، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۱۶.</ref> هیچ [[فرقه اسلامی]]، عقلانیت را به طور کلی انکار نکرده و اختلاف آنها تنها در قلمرو و حیطه کارکرد عقل است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۵.</ref> در [[امامیه|مذهب امامیه]] هم در رجوع به دین و هم در کشف احکام دینی(به طور مستقیم یا غیر مستقیم) نیاز به عقل وجود دارد و عقل یکی از منابع [[احکام شرعی|احکام دین]] معرفی شده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۷.</ref> در دین اسلام بین عقل و ایمان تعارض وجود ندارد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۷.</ref>
از دیدگاه [[اسلام]]، ایمان مبتنی بر [[عقل]] است و هر دوی آنها موهبت الهی بوده که یکدیگر را تأیید می‌کنند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۴.</ref> در روایتی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] عقل حجتی درونی و [[دین]] حجت ظاهری معرفی شده است.<ref>کافی، اصول دین، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۱۶.</ref> هیچ [[فرقه اسلامی]]، عقلانیت را به طور کلی انکار نکرده و اختلاف آنها تنها در قلمرو و حیطه کارکرد عقل است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۵.</ref> در [[امامیه|مذهب امامیه]] هم در رجوع به دین و هم در کشف احکام دینی(به طور مستقیم یا غیرمستقیم) نیاز به عقل وجود دارد و عقل یکی از منابع [[احکام شرعی|احکام دین]] معرفی شده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۷.</ref> در دین اسلام بین عقل و ایمان تعارض وجود ندارد.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۷.</ref>


== رابطه ایمان و عمل ==
== رابطه ایمان و عمل ==
از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۸.</ref> از این رو در [[آیه|آیات]] بسیاری، ایمان و [[عمل صالح]] با هم ذکر شده‌اند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۸.</ref> [[جعفر سبحانی]] متکلم شیعی، بر این باور است که هر عملی با هر نیتی بر ایمان دلالت ندارد بلکه تنها عملی ارزشمند است که از سر ایمان و بندگی خدا نشأت بگیرد از این رو عملی که از سر نفع شخصی یا عادت و یا [[ریا]] انجام شود، مورد تایید اسلام نیست.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ش، ص۴۹-۵۰.</ref>
از دیدگاه اسلام میان ایمان و عمل، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و عمل، نمود ظاهری ایمان است که اگر نباشد، معلوم می‌شود ایمان در قلب، ریشه ندوانیده است.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۸.</ref> از این رو در [[آیه|آیات]] بسیاری، ایمان و [[عمل صالح]] با هم ذکر شده‌اند.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۸.</ref> [[جعفر سبحانی]] متکلم شیعی، بر این باور است که هر عملی با هر نیتی بر ایمان دلالت ندارد بلکه تنها عملی ارزشمند است که از سر ایمان و بندگی خدا نشأت بگیرد از این رو عملی که از سر نفع شخصی یا عادت و یا [[ریا]] انجام شود، مورد تأیید اسلام نیست.<ref>سبحانی، انديشه اسلامي (۱)، ۱۳۹۱ ش، ص ۴۹-۵۰.</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
خط ۵۳: خط ۵۲:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ایجی، عضد الدین، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۷ق.
* ایجی، عضد الدین، کتاب المواقف، تحقیق عبدالرحمن عمیرة، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۷ ق.
* باقلانی، محمد بن طبیب، تمهید الأوائل و تلخیص الدلایل، تحقیق عماد الدین احمد حیدر، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۱۴ق.
* باقلانی، محمد بن طبیب، تمهید الأوائل و تلخیص الدلایل، تحقیق عماد الدین احمد حیدر، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۴۱۴ ق.
* بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
* بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ ق.
* تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، تحقیق دکتر عبد الرحمن عمیرة، قم، منشورات الرضی، ۱۴۰۹ق.
* تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، تحقیق دکتر عبد الرحمن عمیرة، قم، منشورات الرضی، ۱۴۰۹ ق.
* خمیس، محمد عبد الرحمن،اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ق.
* خمیس، محمد عبد الرحمن، اصول الدین عند الإمام ابوحنیفة، ریاض، دار الصمیعی للنشر و التوزیع، ۱۴۱۶ ق.
* خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
* خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق علی ربانی گلپایگانی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ ق.
* سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی، انديشه اسلامي (۱)، قم، نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
* سبحانی، جعفر و محمد محمدرضایی، انديشه اسلامي (۱)، قم، نشر معارف، ۱۳۹۱ ش.
* سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، تحقیق سید احمد حسینی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
* شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ق.
* شبّر، سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۸ ق.
* شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسةالمعارف الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
* شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسةالمعارف الاسلامی، ۱۴۱۴ ق.
* شهید ثانی، زین الدین علی، حقایق الایمان، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
* شهید ثانی، زین الدین علی، حقایق الایمان، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مکتبة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ ق.
* صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبارالرضا، تصحیح وتعلیق: حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی، بی تا.
* صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبارالرضا، تصحیح وتعلیق: حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی، بی تا.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی، ۱۳۹۳ق.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، الاعلمی، ۱۳۹۳ ق.
* غزالی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق و تعلیق موسی محمد علی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
* غزالی، محمد بن محمد، قواعد العقائد، تحقیق و تعلیق موسی محمد علی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ ق.
* فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
* فاضل مقداد، ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ ق.
* فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* فاضل مقداد، اللوامع الإلهیة فی المباحث الکلامیة، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبایی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰ ش.
* کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
* کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ ق.
* لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ش.
* لاهیجی، عبد الرزاق، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانی، تهران، الزهراء، ۱۳۶۴ ش.
* معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ق.
* معتزلی، عبد الجبار، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن حسین بن ابوهاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، ۱۴۰۸ ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح: عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تصحیح: عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ ق.
*هاشمی شاهرودی، سید محمود، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، مدخل ایمان.
* هاشمی شاهرودی، سید محمود، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، مدخل ایمان.
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۹۸: خط ۹۷:
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | توضیحات =  
  | توضیحات =
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>


confirmed، protected، templateeditor
۹۷۹

ویرایش