پرش به محتوا

نسیء: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۷ بایت اضافه‌شده ،  پنج‌شنبهٔ ‏۱۷:۲۰
خط ۳۱: خط ۳۱:


===آغاز سنت نسیء===
===آغاز سنت نسیء===
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = زبیدی در کتاب خود، تاج العروس، اشعاری از قلمسهای قبیلۀ بنی‌کنانه نقل می‌کند که نشان‌گر بزرگی و افتخارآمیز بودنِ این مقام است:{{-}}همانا قبیله‌های بلندپایه کنانه دانستند
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = زبیدی در کتاب خود، تاج العروس، اشعاری از یکی از قَلْمَسه‌های{{یاد| قَلامس جمع قَلَمَّس است به معنای رییس بزرگ و منظور کسی است که مسؤول  اعلان تأخیر و جابجایی ماه‌ها بوده است.}} قبیلۀ بنی‌کنانه نقل می‌کند که نشان‌گر بزرگی و افتخارآمیز بودنِ این مقام است:{{-}}همانا قبیله‌های بلندپایه کنانه دانستند


که ما زمانی که شاخه درخت سبز می‌شود
که ما زمانی که شاخه درخت سبز می‌شود
خط ۴۵: خط ۴۵:
فرمان از ما آغاز می‌شود و به سوی ما می‌آید
فرمان از ما آغاز می‌شود و به سوی ما می‌آید


و اگر از امر و فرمان روی برگردانیم، روی برگردانده خواهد شد.<ref>زبیدی، تاج العروس، ذیل واژۀ نَّسِيءُ.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 320px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#f0f0ff| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}بر اساس برخی روایات، نسیء از سنت‌های یهودیان بود که اعراب دوران جاهلیت از آنان آموخته بودند.<ref>«[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n156633/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1_%D8%B4%D8%AF_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB% کتاب تاریخی، تفسیری، تقویمی «نسی و کبیسه»، اثر جدید سید حسن خمینی منتشر شد]»، پروتال امام خمینی.</ref> بر اساس روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، اول کسی که این سنت را در جزیرةالعرب بر قرار ساخت «عَمرو بن لُحَیِّ» بود،<ref>مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، جلد ۷ ، صفحه ۴۰۹.</ref> که به کمک بنی‌کنانه بر مکه حاکم شده بود.{{مدرک}} طبق نقل دیگر، حُذیفة بن عبد بن فَقیم کِنانی،<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، بی‌تا، ج۱، ص۲۸.</ref> و طبق نقل بلاذری فرزندش قَلَعُ بن حُذيفة اولین افرادی بودند که این سنت را اجرا کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۴۱.</ref> به طور کلی، این وظیفه به افرادی از قبیلۀ بنی کنانه تعلق داشت که عنوانِ «قَلَمَّس» داشتند.<ref>مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، صفحه ۴۰۹.</ref>  
و اگر از امر و فرمان روی برگردانیم، روی برگردانده خواهد شد.<ref>زبیدی، تاج العروس، دارالهدایه، ج۱، ص۴۵۷، ذیل واژۀ نَسِيءُ.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 320px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#f0f0ff| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}بر اساس برخی روایات، نسیء از سنت‌های یهودیان بود که اعراب دوران جاهلیت از آنان آموخته بودند.<ref>«[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n156633/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1_%D8%B4%D8%AF_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB% کتاب تاریخی، تفسیری، تقویمی «نسی و کبیسه»، اثر جدید سید حسن خمینی منتشر شد]»، پروتال امام خمینی.</ref> بر اساس روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، اول کسی که این سنت را در جزیرةالعرب بر قرار ساخت «عَمرو بن لُحَیِّ» بود،<ref>مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، جلد ۷ ، صفحه ۴۰۹.</ref> که به کمک بنی‌کنانه بر مکه حاکم شده بود.{{مدرک}} طبق نقل دیگر، حُذیفة بن عبد بن فَقیم کِنانی،<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، بی‌تا، ج۱، ص۲۸.</ref> و طبق نقل بلاذری فرزندش قَلَعُ بن حُذيفة اولین افرادی بودند که این سنت را اجرا کردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۴۱.</ref> به طور کلی، این وظیفه به افرادی از قبیلۀ بنی کنانه تعلق داشت که عنوانِ «قَلَمَّس» داشتند.<ref>مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، صفحه ۴۰۹.</ref>  


[[سید محمدحسین حسینی طهرانی]] برای محاسبۀ اولین سالِ اجرای این سنت، چنین گفته است که این مقام تا هفت نسل بعد از حُذیفه به فرزندان او به ارث رسید تا در نهایت به أبو ثُمامة (جُنادة بن عوف بن اميّة بن قلع بن عبّاد بن قلع بن حذيفة) منتقل شد. حال چنانچه سنّ متوسّط هر نسل را سى سال در نظر بگيريم، مجموع عمرِ این سنت دويست و ده سال مى‌شود و چون ده سال هجرت را از آن كم كنيم، نتیجه خواهیم گرفت که سال دويستِ قبل از هجرت، سال آغاز این سنت بوده است.<ref>حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۱۶۱.</ref>
[[سید محمدحسین حسینی طهرانی]] برای محاسبۀ اولین سالِ اجرای این سنت، چنین گفته است که این مقام تا هفت نسل بعد از حُذیفه به فرزندان او به ارث رسید تا در نهایت به أبو ثُمامة (جُنادة بن عوف بن اميّة بن قلع بن عبّاد بن قلع بن حذيفة) منتقل شد. حال چنانچه سنّ متوسّط هر نسل را سى سال در نظر بگيريم، مجموع عمرِ این سنت دويست و ده سال مى‌شود و چون ده سال هجرت را از آن كم كنيم، نتیجه خواهیم گرفت که سال دويستِ قبل از هجرت، سال آغاز این سنت بوده است.<ref>حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۱۶۱.</ref>
۱۶٬۴۸۹

ویرایش