پرش به محتوا

نظام احسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:
[[فیلسوف|فیلسوفان]] و متکلمان برای اثبات نظام احسن استدلال‌هایی را مطرح‌ کرده‌اند. علم عنایی خداوند به چگونگی آفرینش، حب ذات کامل مطلق به خود،‌ [[امکان اشرف|برهان امکان اشرف]]، نامحدود بودن خدا و مطالعه جزئی در مخلوقات از جمله این ادله هستند.
[[فیلسوف|فیلسوفان]] و متکلمان برای اثبات نظام احسن استدلال‌هایی را مطرح‌ کرده‌اند. علم عنایی خداوند به چگونگی آفرینش، حب ذات کامل مطلق به خود،‌ [[امکان اشرف|برهان امکان اشرف]]، نامحدود بودن خدا و مطالعه جزئی در مخلوقات از جمله این ادله هستند.


برخی معیار احسن بودن نظام را کل نظام دانسته‌اند نه تک تک اجزاء. در مقابل برخی نقش ویژه‌ای برای انسان جدای از دیگر اجزاء قائل هستند که احسن بودن نظام به معنای هماهنگی کل نظام در راستای اهداف خلقت نوع انسان یا انسانی خاص است.
برخی معیار احسن بودن نظام را کل نظام دانسته‌اند نه تک تک اجزاء. در مقابل برخی نقش ویژه‌ای برای انسان جدای از دیگر اجزاء قائل هستند که احسن بودن نظام به معنای هماهنگی کل نظام در راستای [[هدف آفرینش انسان|اهداف خلقت نوع انسان]] یا انسانی خاص است.


نظام احسن با [[برهان نظم]] تفاوت‌هایی دارد. از جمله این که برهان نظم برای [[اثبات خدا|اثبات خدا]] است و از مقدمات عقلی و تجربی بهره‌ می‌برد؛ اما نظام احسن نتیجه اثبات وجود خدا و برخی صفات اوست و مقدماتی تماما عقلی دارد.
نظام احسن با [[برهان نظم]] تفاوت‌هایی دارد. از جمله این که برهان نظم برای [[اثبات خدا|اثبات خدا]] است و از مقدمات عقلی و تجربی بهره‌ می‌برد؛ اما نظام احسن نتیجه اثبات وجود خدا و برخی صفات اوست و مقدماتی تماما عقلی دارد.
خط ۱۸: خط ۱۸:
===ملاک احسن بودن نظام===
===ملاک احسن بودن نظام===
یکی از مباحثی که در رابطه با نظام احسن مطرح است، تعیین ملاک و معیاری است که احسن بودن نظام بر پایه آن سنجیده می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱-۱۲.</ref> به گفته برخی از فلاسفه، احسن بودن نظام بر پایه هماهنگی کل سیستم و نظام است و نباید در این میان به مصلحت موجود خاصی مثل انسان نظر داشت.<ref>جوادی آملی، سرچشمه‌ اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۲-۶۲۳.</ref> در مقابل گفته شده است بر اساس آیات و روایات مفسران بر این باورند که انسان همچون بقیه مخلوقات به عنوان جزئی از خلقت نیست و به عنوان غایت خلقت برای سایر مخلوقات معرفی شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.</ref> ملاصدرا فیلسوف شیعه نیز معتقد است که غایت خلقت نه همه انسان‌ها بلکه انسانی خاص فراتر از عالم جسمانی است.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۶.</ref> بر این اساس معیار نظام احسن انسان خواهد بود که همه خلقت در راستای رسیدن او به اهدافش خلق شده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.</ref>
یکی از مباحثی که در رابطه با نظام احسن مطرح است، تعیین ملاک و معیاری است که احسن بودن نظام بر پایه آن سنجیده می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱-۱۲.</ref> به گفته برخی از فلاسفه، احسن بودن نظام بر پایه هماهنگی کل سیستم و نظام است و نباید در این میان به مصلحت موجود خاصی مثل انسان نظر داشت.<ref>جوادی آملی، سرچشمه‌ اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۲-۶۲۳.</ref> در مقابل گفته شده است بر اساس آیات و روایات مفسران بر این باورند که انسان همچون بقیه مخلوقات به عنوان جزئی از خلقت نیست و به عنوان غایت خلقت برای سایر مخلوقات معرفی شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.</ref> ملاصدرا فیلسوف شیعه نیز معتقد است که غایت خلقت نه همه انسان‌ها بلکه انسانی خاص فراتر از عالم جسمانی است.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۶.</ref> بر این اساس معیار نظام احسن انسان خواهد بود که همه خلقت در راستای رسیدن او به اهدافش خلق شده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.</ref>
{{همچنین ببینید|هدف آفرینش انسان}}


===تفاوت برهان نظم و نظام احسن===
===تفاوت برهان نظم و نظام احسن===
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۴۴۸

ویرایش