پرش به محتوا

سدیر صیرفی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


==معرفی و جایگاه==
==معرفی و جایگاه==
سَدیر بن حُکَیم بن صُهَیب<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶؛ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> با لقب اَلصَّیرفی<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> و کنیه ابالفضل<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰؛ برقی، رجال البرقی، ۱۳۴۲ش، ص۱۸؛ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶.</ref> از روایان حدیث امام باقر(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> و امام صادق(ع)<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۵۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۴۲۷؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳، ص۱۵۵.</ref> است. [[حکیم بن صهیب]] پدر سدیر از راویان [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] و امام باقر(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ ش، ص۱۱۳.</ref> و دو فرزند سدیر به نام‌های [[حنان بن سدیر]] بن حکیم از راویان امام صادق(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۳.</ref> و [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۳۴.</ref> و فرزند دیگرش [[خالد بن سدیر]] بن حکیم صهیب الصیرفی از راویان امام صادق(ع) است.<ref>ابن داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۳۸.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامَقانی]] نویسنده کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] از یک روایت استفاده می‌کند که پدر سدیر و جد و عموی وی از شیعیان و خواص و مقربان [[اهل‌بیت(ع)]] بوده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳۰، ص۱۶۴.</ref> [[محمد بن عمر کشی|کَشّی]] هم در رجال خود قائل شده که حنان پسر سدیر به مذهب [[واقفیه]] پیوسته بود.<ref>کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۵۵.</ref> مجموع روایاتی که با نام سدیر در اسناد به کار رفته به ۶۸ مورد و با عنوان سدیر الصیرفی به ۲۱ مورد می‌رسد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹، ص۳۹.</ref> در منابع رجالی و تاریخی، دربارهٔ هویت سدیر، مطالب بیشتری ذکر نشده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ خویی، معجم الرجال، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۹، ص۳۹.</ref>
سَدیر بن حُکَیم بن صُهَیب<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶؛ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> با لقب اَلصَّیرفی<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> و کنیه ابالفضل<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰؛ برقی، رجال البرقی، ۱۳۴۲ش، ص۱۸؛ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶.</ref> از روایان حدیث امام باقر(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> و امام صادق(ع)<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۵۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۴۲۷؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳، ص۱۵۵.</ref> است. [[حکیم بن صهیب|حکیم پدر سدیر]] از راویان [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] و امام باقر(ع) است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ ش، ص۱۱۳.</ref> همچنین فرزندانش [[حنان بن سدیر|حنان]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۳.</ref> و [[خالد بن سدیر|خالد]]<ref>ابن‌داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۳۸.</ref> از راویان امام صادق‌اند. البته خالد از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] نیز روایت کرده است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۳۴.</ref>  
 
[[عبدالله مامقانی|مامَقانی]] نویسنده کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] از یک روایت استفاده می‌کند که پدر سدیر، جد و عموی وی از شیعیان و خواص و [[اهل‌بیت(ع)]] بوده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳۰، ص۱۶۴.</ref> [[محمد بن عمر کشی|کَشّی]] هم در رجال خود قائل شده که حنان پسر سدیر به [[واقفیه|مذهب واقفیه]] پیوسته بود.<ref>کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۵۵.</ref> مجموع روایاتی که با نام سدیر در اسناد به‌کار رفته به ۶۸ مورد و با عنوان سدیر به ۲۱ مورد می‌رسد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹، ص۳۹.</ref> در منابع رجالی و تاریخی، دربارهٔ هویت سدیر، مطالب بیشتری ذکر نشده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ خویی، معجم الرجال، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۹، ص۳۹.</ref>


==وثاقت سدیر==
==وثاقت سدیر==
علمای [[علم رجال|رجال]] در منابع متقدم و متأخر رجالی به [[ثقه|وثاقت]] سَدیر حکم داده‌اند. [[علامه حلی]] در کتاب [[الخلاصه]] گریه و دعای [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] برای آزادی سدیر از زندانِ حکومت را دلالت‌کننده بر مرتبه بلندش می‌داند.<ref>علامه حلی، الخلاصة للحلی، ۱۴۰۲ ه، ص۸۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] در کتاب [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|مُعجَمُ‌الرّجال]] قائل است که همه راویانی که در اسناد کتاب [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر علی بن ابراهیم]] و کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل‌الزّیارات]] قرار دارند جزو افراد ثقه به‌شمار می‌روند<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱، ص۴۹–۵۰.</ref> و سدیر از جمله راویانی است که نامش در اسناد این دو کتاب آمده است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۸ و قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸۸.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامَقانی]] پژوهشگر [[علم رجال|رجال]] شیعی هم در [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح‌المقال]] می‌نویسد از روایات استفاده می‌شود که سدیر از بزرگان شیعه است که دارای روایات فراوان بوده و بزرگان [[اصحاب اجماع]] همچون [[عبدالله بن مسکان|عبدالله بن مُسکان]] از وی نقل حدیث کرده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج ۳۰ ص۱۶۳.</ref>
علمای [[علم رجال|رجال]] در منابع متقدم و متأخر رجالی به [[ثقه|وثاقت]] سَدیر حکم داده‌اند. [[علامه حلی]] در کتاب [[الخلاصه]] گریه و دعای [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] برای آزادی سدیر از زندانِ حکومت را دلالت‌کننده بر مرتبه بلندش می‌داند.<ref>علامه حلی، الخلاصة للحلی، ۱۴۰۲ ه، ص۸۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] در کتاب [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|مُعجَمُ‌الرّجال]] قائل است که همه راویانی که در اسناد کتاب [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر علی بن ابراهیم]] و کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل‌الزّیارات]] قرار دارند جزو افراد ثقه به‌شمار می‌روند<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱، ص۴۹–۵۰.</ref> و سدیر از جمله راویانی است که نامش در اسناد این دو کتاب آمده است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۸ و قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۸۸.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامَقانی]] پژوهشگر [[علم رجال|رجال]] شیعی هم در [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح‌المقال]] می‌نویسد از روایات استفاده می‌شود که سدیر از بزرگان شیعه است که دارای روایات فراوان بوده و بزرگان [[اصحاب اجماع]] همچون [[عبدالله بن مسکان|عبدالله بن مُسکان]] از وی نقل حدیث کرده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج ۳۰ ص۱۶۳.</ref>


محمدجواد شبیری پژوهشگر [[علم رجال|رجال]] شیعی در خصوص [[وثاقت]] سدیر گفته است علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌تسنن]] نسبت به راویان شیعه بسیار حساس بوده و با کوچک‌ترین مطلبی، روایان شعیه را [[حدیث ضعیف|تضعیف]] می‌کنند؛ اما با وجود تصریح به شیعه‌بودن سدیر، بزرگان رجالی اهل‌تسنن همچون عقیلی و ابن‌عُدی حکم به [[ثقه|توثیق]] سدیر داده‌اند. افزون بر آن، امام باقر(ع) با کنایه از سدیر یاد می‌کند و این نشانگر آن است که سدیر در زمان این امام شخصیت شناخته‌شده‌ای بوده است.<ref>«[https://sath3.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry%20mohammad/feqh/1401/14010725/ درس خارج فقه استاد سید محمدجواد شبیری]»، مدرسه فقاهت</ref>
محمدجواد شبیری پژوهشگر [[علم رجال|رجال]] شیعی در خصوص وثاقت سدیر گفته است علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌تسنن]] نسبت به راویان شیعه بسیار حساس بوده و با کوچک‌ترین مطلبی، روایان شعیه را [[حدیث ضعیف|تضعیف]] می‌کنند؛ اما با وجود تصریح به شیعه‌بودن سدیر، بزرگان رجالی اهل‌تسنن همچون عقیلی و ابن‌عُدی حکم به [[ثقه|توثیق]] سدیر داده‌اند. افزون بر آن، امام باقر(ع) با کنایه از سدیر یاد می‌کند و این نشانگر آن است که سدیر در زمان این امام شخصیت شناخته‌شده‌ای بوده است.<ref>«[https://sath3.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry%20mohammad/feqh/1401/14010725/ درس خارج فقه استاد سید محمدجواد شبیری]»، مدرسه فقاهت</ref>


بااین‌حال، بعضی از روایات بر مذمت سدیر دلالت دارند<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۳۱؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰.</ref> که همین امر سبب اختلاف در وثاقت سدیر در میان بعضی از پژوهشگران رجال شیعی شده است. آیت‌الله خویی با رد نظریه مذمت سدیر بیان می‌کند برداشت نادرست از فهم روایات سبب شده تا بعضی قائل به مذمت سدیر شوند؛ درحالی‌که همان روایات نه‌تنها بر مذمت سدیر دلالتی ندارند، که مدح او را بیان می‌کنند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۸.</ref> افزون بر این، بعضی از روایاتی که بر مذمت سدیر دلالت می‌کنند سندشان ضعیف است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۹.</ref> ذهبی از عالمان رجال اهل سنت، در کتاب میزان‌الاعتدال، روایتی در ثقه‌بودن سدیر نقل کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۱۶.</ref>
بااین‌حال، بعضی از روایات بر مذمت سدیر دلالت دارند<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۳۱؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰.</ref> که همین امر سبب اختلاف در وثاقت سدیر در میان بعضی از پژوهشگران رجال شیعی شده است. آیت‌الله خویی با رد نظریه مذمت سدیر بیان می‌کند برداشت نادرست از فهم روایات سبب شده تا بعضی قائل به مذمت سدیر شوند؛ درحالی‌که همان روایات نه‌تنها بر مذمت سدیر دلالتی ندارند، که مدح او را بیان می‌کنند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۸.</ref> افزون بر این، بعضی از روایاتی که بر مذمت سدیر دلالت می‌کنند سندشان ضعیف است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۹.</ref> ذهبی از عالمان رجال اهل سنت، در کتاب میزان‌الاعتدال، روایتی در ثقه‌بودن سدیر نقل کرده است.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۱۶.</ref>