پرش به محتوا

نظام احسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==معرفی و جایگاه==
==معرفی و جایگاه==
نظام احسن را به نیکوترین نظم از میان نظم‌های ممکن برای جهان خلقت تعریف کرده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> [[فیلسوف|فیلسوفان]] و [[متکلم|متکلمان]] در مباحث مرتبط با حکمت و عدل الهی با ذکر این اصطلاح به این مسئله اشاره می‌کنند که در میان حالت‌های ممکن برای خلقت، خداوند بهترینِ آن‌ها را آفریده است و آفرینشی بهتر از آن‌چه خلق شده ممکن نیست.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهان‏بينى توحيدى)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۳.</ref> به گزارش [[ملامهدی نراقی]] (درگذشت: [[سال ۱۲۰۹ هجری قمری|۱۲۰۹ق]]) فیلسوف شیعه، همه اندیشمندان اسلامی اعم از فلاسفه، متکلمین و [[محدث|محدثین]] به احسن بودن نظام آفرینش اذعان دارند. به گفته او در این مسئله تنها [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] (درگذشت: [[سال ۲۰۴ هجری قمری|۲۰۴ق]])‌ مخالفت کرده و بر این باور است که می‌توان آفرینشی کامل‌تر از آن‌چه واقع شده وجود داشته باشد. نراقی حرف شافعی در این رابطه را مورد اعتنا نمی‌داند چرا که او در علم الهیات بیگانه و غیر متخصص بوده است.<ref>نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref>
نظام احسن را به نیکوترین نظم از میان نظم‌های ممکن برای جهان خلقت تعریف کرده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> [[فیلسوف|فیلسوفان]] و [[متکلم|متکلمان]] در مباحث مرتبط با حکمت و عدل الهی با ذکر این اصطلاح به این مسئله اشاره می‌کنند که در میان حالت‌های ممکن برای خلقت، خداوند بهترینِ آن‌ها را آفریده است و آفرینشی بهتر از آن‌چه خلق شده ممکن نیست.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهان‏بينى توحيدى)، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۳.</ref> احسن بودن نظام به معنای به معنای بی‌نقص بودن آن نیست. زیرا  از آن جهت که معلول از علت خود ناقص‌تر است، به دلیل نقص ذاتی مخلوق، در هر نظام ممکنی نقص وجود خواهد داشت.<ref>عبودیت، مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۹ش، ۲۸۸-۲۹۱.</ref>


به گفته [[مرتضی مطهری]] (درگذشت: [[سال ۱۳۵۸ هجری شمسی|۱۳۵۸ش]]) متفکر شیعه، [[قرآن|قرآن کریم]] خلقت را بدون ایراد و در کامل‌ترین حالت ممکن معرفی می‌کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان شناسى قرآن)،  ۱۳۸۴ش، ج‏۲۹، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref> [[آیه ۷ سوره سجده|آیات ۷ سجده]]، [[آیه ۵۰ سوره طه|۵۰ طه]] و [[آیه ۸۸ سوره نمل|۸۸ نمل]] به احسن بودن و بی عیب بودن نظام آفرینش اشاره کرده‌اند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان شناسى قرآن)، ۱۳۸۴ش، ج‏۲۹، ص۱۶۰-۱۶۱؛ مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۱.</ref> بر اساس آیات قرآن استدلال‌هایی برای احسن بودن آفرینش ارائه شده است.<ref>مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۷۵-۸۶.</ref>
به گفته [[مرتضی مطهری]] (درگذشت: [[سال ۱۳۵۸ هجری شمسی|۱۳۵۸ش]]) متفکر شیعه، [[قرآن|قرآن کریم]] خلقت را بدون ایراد و در کامل‌ترین حالت ممکن معرفی می‌کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان شناسى قرآن)،  ۱۳۸۴ش، ج‏۲۹، ص۱۵۸-۱۶۱.</ref> [[آیه ۷ سوره سجده|آیات ۷ سجده]]، [[آیه ۵۰ سوره طه|۵۰ طه]] و [[آیه ۸۸ سوره نمل|۸۸ نمل]] به احسن بودن و بی عیب بودن نظام آفرینش اشاره کرده‌اند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان شناسى قرآن)، ۱۳۸۴ش، ج‏۲۹، ص۱۶۰-۱۶۱؛ مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۱.</ref> بر اساس آیات قرآن استدلال‌هایی برای احسن بودن آفرینش ارائه شده است.<ref>مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۷۵-۸۶.</ref>
خط ۱۶: خط ۱۶:
گفته شده در مجامع حدیثی روایات بسیاری وجود دارد که نظام خلقت را به بهترین حالت معرفی می‌کنند.<ref>مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۸۶.</ref> برای نمونه [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] بر اساس گزارشی که در [[توحید مفضل (کتاب)|کتاب توحید مفضل]] نقل شده است، نام این جهان را در زبان یونانی قوسموس معرفی می‌کنند. این نام به معنای زینت است و به گفته ایشان به این جهت جهان را اینگونه نام‌گذاری کرده‌اند که نشان‌ دهند آن‌چه در این جهان وجود دارد به بهترین و زیباترین صورت آفریده شده است.<ref>مفضل بن عمر، توحید مفضل، نشر داوری، ص۱۷۶.</ref>{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی||عنوان=[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]|نقل‌قول=اشياء را از موادّى ازلى يا نمونه‌هايى ابدى نيافريد، بلكه آفريد آنچه آفريد و اندازه‌اش را تعيين كرد و صورتى داد به آنچه داد و آن صورت را به نيكوترين شكل نگاشت .<ref>شریف رضی، نهج‌ البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۳.</ref>|منبع=<small></small>|تراز=چپ|عرض=۲۴۰px|حاشیه=۵px|اندازه خط=۱۲px|رنگ پس‌زمینه=#b6faa1|گیومه نقل‌قول=|تراز منبع=راست}}
گفته شده در مجامع حدیثی روایات بسیاری وجود دارد که نظام خلقت را به بهترین حالت معرفی می‌کنند.<ref>مردانی ولندانی، عرضه نظر بوعلی سینا درباره نظام احسن بر آیات و روایات، ۱۳۹۰ش، ص۸۶.</ref> برای نمونه [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] بر اساس گزارشی که در [[توحید مفضل (کتاب)|کتاب توحید مفضل]] نقل شده است، نام این جهان را در زبان یونانی قوسموس معرفی می‌کنند. این نام به معنای زینت است و به گفته ایشان به این جهت جهان را اینگونه نام‌گذاری کرده‌اند که نشان‌ دهند آن‌چه در این جهان وجود دارد به بهترین و زیباترین صورت آفریده شده است.<ref>مفضل بن عمر، توحید مفضل، نشر داوری، ص۱۷۶.</ref>{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی||عنوان=[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]|نقل‌قول=اشياء را از موادّى ازلى يا نمونه‌هايى ابدى نيافريد، بلكه آفريد آنچه آفريد و اندازه‌اش را تعيين كرد و صورتى داد به آنچه داد و آن صورت را به نيكوترين شكل نگاشت .<ref>شریف رضی، نهج‌ البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۲۳۳.</ref>|منبع=<small></small>|تراز=چپ|عرض=۲۴۰px|حاشیه=۵px|اندازه خط=۱۲px|رنگ پس‌زمینه=#b6faa1|گیومه نقل‌قول=|تراز منبع=راست}}


به گفته مرتضی مطهری  علاوه بر متون فلسفی و کلامی و قرآن و حدیث، در شعر و ادبیات نیز مسئله نظام احسن مورد توجه بوده است.<ref>مطهری، يادداشتهاى استاد مطهرى، ۱۳۸۴ش، ج‏۱۵، ص۲۰۹.</ref> برای نمونه اوحد الدین کرمانی (درگذشت: [[سال ۶۳۵ هجری قمری|۶۳۵ق]]) شاعر و عارف چنین سروده است:{{شعر|جز حكم حقى كه حكم را شايد نيست\\حكمى كه ز حكم حق فزون آيد نيست
=== ملاک احسن بودن نظام ===
آن چيز كه هست آنچنان مى‌‏بايد\\آن چيز كه آنچنان نمى‌‏بايد نيست<ref>اوحدالدین‌ کرمانی‌، دیوان رباعبات اوحد الدین کرمانی، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۵.</ref>}}[[سعدی|سعدی شیرازی]] (درگذشت: [[سال ۶۹۱ هجری قمری|۶۹۱ق]]) می‌سراید:{{شعر|آن كه هفت اقليم عالم را نهاد\\هركسى را هرچه لايق بود داد<ref>سعدی ،کلیات سعدی، ۱۳۲۰ش، ص۲۱۰.</ref>}}[[محتشم کاشانی]] (درگذشت: [[سال ۹۹۶ هجری قمری|۹۹۶ق]]) شاعر شیعه نیز در شعری چنین بیان می‌کند:{{شعر| مُقدِّرى كه به گُل نَكهَت و به گِل جان داد\\به هركه هرچه سزا ديد حكمتش آن داد<ref>محتشم کاشانی، دیوان مولانا محتشم کاشانی، کتابفروشی محمودی، ص۱۸۰.</ref>}}
 
==دیرینه‌شناسی==
یکی از مباحثی که در رابطه با نظام احسن مطرح است، تعیین ملاک و معیاری است که احسن بودن نظام بر پایه آن سنجیده می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱-۱۲.</ref> به گفته برخی از فلاسفه، احسن بودن نظام بر پایه هماهنگی کل سیستم و نظام است و نباید در این میان به مصلحت موجود خاصی مثل انسان نظر داشت.<ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۲-۶۲۳.</ref> در مقابل گفته شده است بر اساس آیات و روایات مفسران بر این باورند که انسان همچون بقیه مخلوقات به عنوان جزئی از خلقت نیست و به عنوان غایت خلقت برای سایر مخلوقات معرفی شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.</ref> ملاصدرا فیلسوف شیعه نیز معتقد است که غایت خلقت نه کل انسان‌ها بلکه انسانی خاص فراتر از عالم جسمانی است.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۶.</ref> بر این اساس معیار نظام احسن انسان خواهد بود که همه خلقت در راستای رسیدن او به اهدافش خلق شده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.</ref>
 
=== تفاوت برهان نظم و نظام احسن ===
{{اصلی|برهان نظم}}
در تفاوت میان نظام احسن و برهان نظم مواردی بیان شده است. توجه برهان نظم به نظم عالم ماده و شمول نظام احسن به همه هستی، وجود مقدمه تجربی در برهان نظم و امکان استدلال عقلی محض برای نظام احسن، ارائه برهان نظم برای اثبات خدا و مفروض بودن وجود خدا و برخی صفاتش برای نظام احسن، کفایت نظم حداقلی برای برهان نظم و اثبات نظم حداکثری در نظام احسن، ارتباط نظام احسن در پاسخ به مسئله شر و استفاده از برهان نظم برای اصل خداباوری،  اِنّی (سیر از معلول به علت) بودن استدلا‌های برهان نظم و لِمّی (سیر از علت به معلول) ثابت شدن نظام احسن و امکان استفاده از دلیل نقلی برای اثبات نظام احسن بر خلاف برهان نظم از جمله این تفاوت‌ها هستند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷-۱۹.</ref>
 
== دیرینه‌شناسی ==
مسئله نظام احسن جایگاه ویژه‌ای در [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و [[کلام اسلامی]] و همچنین مباحث فلسفی و الهیاتی مغرب زمین دارد.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> [[ابن‌سینا]] (درگذشت: [[سال ۴۲۸ هجری قمری|۴۲۸ق]])، [[شهاب‌الدین سهروردی|شیخ اشراق]] (درگذشت: [[سال ۵۸۷ هجری قمری|۵۸۷ق]]) و [[ملاصدرا]] (درگذشت: [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]])‌ از جمله فیلسوفان اسلامی هستند که برای اثبات نظام احسن دست به استدلال‌های مختلفی زده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> در مباحث متکلمین این بحث در محدوده افعال الهی درباره انسان مطرح شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> تعبیر متکلمین در این رابطه اصلح بودن افعال الهی است که غالبا به عنوان فروعات بحث رزق مطرح شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> آغاز این بحث در مباحث کلامی را از معتزله دانسته‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> در کلام امامیه نیز گفته شده بیشترین بحث را در این مسئله [[عبدالرزاق لاهیجی|محقق لاهیجی]] (درگذشت: ۱۰۷۲ق) در دو کتاب [[گوهر مراد (کتاب)|گوهر مراد]] و [[سرمایه ایمان (کتاب)|سرمایه ایمان]] مطرح کرده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> در تفاسیر نیز به فراخور مطالب و آیات به این بحث اشاره شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref>
مسئله نظام احسن جایگاه ویژه‌ای در [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و [[کلام اسلامی]] و همچنین مباحث فلسفی و الهیاتی مغرب زمین دارد.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> [[ابن‌سینا]] (درگذشت: [[سال ۴۲۸ هجری قمری|۴۲۸ق]])، [[شهاب‌الدین سهروردی|شیخ اشراق]] (درگذشت: [[سال ۵۸۷ هجری قمری|۵۸۷ق]]) و [[ملاصدرا]] (درگذشت: [[سال ۱۰۵۰ هجری قمری|۱۰۵۰ق]])‌ از جمله فیلسوفان اسلامی هستند که برای اثبات نظام احسن دست به استدلال‌های مختلفی زده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> در مباحث متکلمین این بحث در محدوده افعال الهی درباره انسان مطرح شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۵.</ref> تعبیر متکلمین در این رابطه اصلح بودن افعال الهی است که غالبا به عنوان فروعات بحث رزق مطرح شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> آغاز این بحث در مباحث کلامی را از معتزله دانسته‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> در کلام امامیه نیز گفته شده بیشترین بحث را در این مسئله [[عبدالرزاق لاهیجی|محقق لاهیجی]] (درگذشت: ۱۰۷۲ق) در دو کتاب [[گوهر مراد (کتاب)|گوهر مراد]] و [[سرمایه ایمان (کتاب)|سرمایه ایمان]] مطرح کرده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref> در تفاسیر نیز به فراخور مطالب و آیات به این بحث اشاره شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۶.</ref>
به گزارش [[ملامهدی نراقی]] (درگذشت: [[سال ۱۲۰۹ هجری قمری|۱۲۰۹ق]]) فیلسوف شیعه، همه اندیشمندان اسلامی اعم از فلاسفه، متکلمین و [[محدث|محدثین]] به احسن بودن نظام آفرینش اذعان دارند. به گفته او در این مسئله تنها [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] (درگذشت: [[سال ۲۰۴ هجری قمری|۲۰۴ق]])‌ مخالفت کرده و بر این باور است که می‌توان آفرینشی کامل‌تر از آن‌چه واقع شده وجود داشته باشد. نراقی حرف شافعی در این رابطه را مورد اعتنا نمی‌داند چرا که او در علم الهیات بیگانه و غیر متخصص بوده است.<ref>نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref>
==نظام احسن و شرور==
{{اصلی|مسئله شر}}
به گفته مرتضی مطهری، مسئله نظام احسن و شرور عالم یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی است که ریشه فلسفه‌هایی همچون [[ثنویت|ثَنَویّت]] (دوگانه دانستن مبدأ خیر و شرّ در عالم)،‌ [[مادی‌انگاری|مادّی‌انگاری]] و بدبینی شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۴۹.</ref> بر اساس این مسئله اگر نظام خلقت بهترین نظام است چرا در عالم شروری دیده می‌شود که اگر وجود نداشتند خلقت کامل‌تری را شاهد بودیم.<ref>نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref> در رابطه با حل این مسئله و نسبت آن با نظام احسن پاسخ‌هایی توسط متفکران اسلامی ارائه شده است:
*شرور عدمی هستند و از جهت نداشتن کمالات پیش می‌آیند. بر این اساس هرچه از خداوند صادر شده خیر است و ایجاد شرور در عالم به جهت دارایی‌ها و کمالات مخلوقات نیست بلکه به جهت نبود برخی از کمالات در مخلوقات پیش می‌آید که اموری عَرَضی هستند.<ref>ابن‌سینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۳۵۵؛ ابن‌سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۵۵۴؛ انراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref>
*احسن بودن نظام به این معنا نیست که هریک از اجزاء به صورت جزئی نمی‌تواند کامل‌تر این باشد. بلکه مقصود این است که سیستم کلی و روابط حاکم بر آن بهتر از این ممکن نیست. در نتیجه وجود نقائص و شرور نسبی در مرتبه‌ای از خلقت که دارای محدودیت‌هایی هستند امری طبیعی بوده و ناقض احسن بودن نظام نیست.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۷۳-۶۸۱؛ نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹-۱۰؛ عبودیت، مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۹ش، ۲۸۸-۲۹۱.</ref>


==ادله اثبات نظام احسن==
==ادله اثبات نظام احسن==
خط ۳۷: خط ۵۳:


===دلیل اِنّی===
===دلیل اِنّی===
گفته شده در کنار برهان‌های لِمّی (سیر از علت به معلول) که برای اثبات نظام احسن ارائه شده است، می‌توان با مطالعه در مخلوقات و پی‌بردن به اسرار و حکمت‌های آن (سیر از معلول به علت = استدلال انّی) به احسن بودن نظام آفرینش پی برد. و هر مقداری که بر علم بشر افزوده شود، از حکمت‌های خلقت دانش بیشتری در او شکل می‌گیرد.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸۶.</ref> [[غلامرضا فیاضی]] (زاده: [[سال ۱۳۲۸ هجری شمسی|۱۳۲۸ش]]) اندیشمند شیعه معتقد است که این برهان مقدماتی دارد که بر اساس استقراء ناقص (مطالعه بخشی از مخلوقات) شکل گرفته‌اند. و از آن‌جاییکه استقراء ناقص یقین ایجاد نمی‌کند، نمی‌توان به عنوان برهان مستقل از آن نام برد. بلکه تایید کننده براهین لِمّی است.<ref>طباطبایی و فیاضی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۱۹۱.</ref>  
گفته شده در کنار برهان‌های لِمّی (سیر از علت به معلول) که برای اثبات نظام احسن ارائه شده است، می‌توان با مطالعه در مخلوقات و پی‌بردن به اسرار و حکمت‌های آن (سیر از معلول به علت = استدلال انّی) به احسن بودن نظام آفرینش پی برد. و هر مقداری که بر علم بشر افزوده شود، از حکمت‌های خلقت دانش بیشتری در او شکل می‌گیرد.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸۶.</ref> [[غلامرضا فیاضی]] (زاده: [[سال ۱۳۲۸ هجری شمسی|۱۳۲۸ش]]) اندیشمند شیعه معتقد است که این برهان مقدماتی دارد که بر اساس استقراء ناقص (مطالعه بخشی از مخلوقات) شکل گرفته‌اند. و از آن‌جاییکه استقراء ناقص یقین ایجاد نمی‌کند، نمی‌توان به عنوان برهان مستقل از آن نام برد. بلکه تایید کننده براهین لِمّی است.<ref>طباطبایی و فیاضی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۱۹۱.</ref>


==ملاک نظام احسن==
== نظام احسن در شعر و ادبیات ==
یکی از مباحثی که در رابطه با نظام احسن مطرح است، تعیین ملاک و معیاری است که احسن بودن نظام بر پایه آن سنجیده می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱-۱۲.</ref> به گفته برخی از فلاسفه، احسن بودن نظام بر پایه هماهنگی کل سیستم و نظام است و نباید در این میان به مصلحت موجود خاصی مثل انسان نظر داشت.<ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۲۲-۶۲۳.</ref> در مقابل گفته شده است بر اساس آیات و روایات مفسران بر این باورند که انسان همچون بقیه مخلوقات به عنوان جزئی از خلقت نیست و به عنوان غایت خلقت برای سایر مخلوقات معرفی شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۴.</ref> ملاصدرا فیلسوف شیعه نیز معتقد است که غایت خلقت نه کل انسان‌ها بلکه انسانی خاص فراتر از عالم جسمانی است.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۶.</ref> بر این اساس معیار نظام احسن انسان خواهد بود که همه خلقت در راستای رسیدن او به اهدافش خلق شده‌اند.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.</ref>
به گفته مرتضی مطهری  علاوه بر متون فلسفی و کلامی و قرآن و حدیث، در شعر و ادبیات نیز مسئله نظام احسن مورد توجه بوده است.<ref>مطهری، يادداشتهاى استاد مطهرى، ۱۳۸۴ش، ج‏۱۵، ص۲۰۹.</ref> برای نمونه اوحد الدین کرمانی (درگذشت: [[سال ۶۳۵ هجری قمری|۶۳۵ق]]) شاعر و عارف چنین سروده است:{{شعر|جز حكم حقى كه حكم را شايد نيست\\حكمى كه ز حكم حق فزون آيد نيست
 
آن چيز كه هست آنچنان مى‌‏بايد\\آن چيز كه آنچنان نمى‌‏بايد نيست<ref>اوحدالدین‌ کرمانی‌، دیوان رباعبات اوحد الدین کرمانی، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۵.</ref>}}
==تفاوت نظام احسن و برهان نظم==
{{اصلی|برهان نظم}}
در تفاوت میان نظام احسن و برهان نظم مواردی بیان شده است:
 
*در نظام احسن، روابط حاکم بر همه هستی اعم از مادی و مجرد مورد بحث است اما در برهان نظم توجه به نظم حاکم در عالم ماده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۷-۱۸.</ref>
*برهان نظم دارای مقدمات عقلی و تجربی است اما نظام احسن صرفا با مقدمات عقلی ثابت می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.</ref>
*برهان نظم برای [[اثبات خدا|اثبات خداوند]] است اما نظام احسن نتیجه استدلال‌هایی است که در آن وجود خداوند و برخی صفاتش مفروض دانسته شده است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.</ref>
*در برهان نظم وجود یک نظم هم در جهان هستی کافی است اما در نظام احسن وجود نظم سراسری در همه هستی بلکه بهترین نظم ممکن ثابت می‌شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.</ref>
*فایده نظام احسن در پاسخ به مسئله شر است که یکی از دغدغه‌های اصلی خداباوران در طول تاریخ بوده است. در صورتی که برهان نظم مربوط به اصل خداباوری است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.</ref>
*برهان نظم معمولا به صورت اِنّی (سیر از معلول به علت) مطرح می‌گردد در صورتی که عمده استدلال‌های نظام احسن، لِمّی (سیر از علت به معلول) است.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.</ref>
*در برهان نظم به دلیل مشکل دور نمی‌توان از ادله نقلی استفاده کرد در صورتی که می‌توان برای اثبات نظام احسن از [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] بهره‌ برد.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۸-۱۹.</ref>
*وجود شرور در عالم منافاتی با برهان نظم ندارند چرا که با وجود حتی یک نظم جزئی برهان تمام است. در صورتی که برای اثبات نظام احسن باید [[مسئله شر]] حل شود.<ref>پورروستایی، رهیافتی قرآنی به نظریه نظام احسن، ۱۳۹۲ش، ص۱۹.</ref>
 
==نظام احسن و شرور==
{{اصلی|مسئله شر}}
به گفته مرتضی مطهری، مسئله نظام احسن و شرور عالم یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی است که ریشه فلسفه‌هایی همچون [[ثنویت|ثَنَویّت]] (دوگانه دانستن مبدأ خیر و شرّ در عالم)،‌ [[مادی‌انگاری|مادّی‌انگاری]] و بدبینی شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۴۹.</ref> بر اساس این مسئله اگر نظام خلقت بهترین نظام است چرا در عالم شروری دیده می‌شود که اگر وجود نداشتند خلقت کامل‌تری را شاهد بودیم.<ref>نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref> در رابطه با حل این مسئله و نسبت آن با نظام احسن پاسخ‌هایی توسط متفکران اسلامی ارائه شده است:
 
*شرور عدمی هستند و از جهت نداشتن کمالات پیش می‌آیند. بر این اساس هرچه از خداوند صادر شده خیر است و ایجاد شرور در عالم به جهت دارایی‌ها و کمالات مخلوقات نیست بلکه به جهت نبود برخی از کمالات در مخلوقات پیش می‌آید که اموری عَرَضی هستند.<ref>ابن‌سینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۳۵۵؛ ابن‌سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۵۵۴؛ انراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷.</ref>
*احسن بودن نظام به این معنا نیست که هریک از اجزاء به صورت جزئی نمی‌تواند کامل‌تر این باشد. بلکه مقصود این است که سیستم کلی و روابط حاکم بر آن بهتر از این ممکن نیست. در نتیجه وجود نقائص و شرور نسبی در مرتبه‌ای از خلقت که دارای محدودیت‌هایی هستند امری طبیعی بوده و ناقض احسن بودن نظام نیست.<ref>ابن‌سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۷۳-۶۸۱؛ نراقی، جامع الافكار وناقد الانظار، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۹-۱۰؛ عبودیت، مصباح، خداشناسی، ۱۳۹۹ش، ۲۸۸-۲۹۱.</ref>


[[سعدی|سعدی شیرازی]] (درگذشت: [[سال ۶۹۱ هجری قمری|۶۹۱ق]]) می‌سراید:
{{شعر|آن كه هفت اقليم عالم را نهاد\\هركسى را هرچه لايق بود داد<ref>سعدی ،کلیات سعدی، ۱۳۲۰ش، ص۲۱۰.</ref>}}
[[محتشم کاشانی]] (درگذشت: [[سال ۹۹۶ هجری قمری|۹۹۶ق]]) شاعر شیعه نیز در شعری چنین بیان می‌کند:
{{شعر| مُقدِّرى كه به گُل نَكهَت و به گِل جان داد\\به هركه هرچه سزا ديد حكمتش آن داد<ref>محتشم کاشانی، دیوان مولانا محتشم کاشانی، کتابفروشی محمودی، ص۱۸۰.</ref>}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۴۴۸

ویرایش