پرش به محتوا

عقیل بن ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، کنیه‌اش ابویزید بود. بنا بر برخی برخی گزارش‌ها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>بنابراین ده سال بعد از [[عام الفیل]] متولد شده است. مادر او نیز [[فاطمه بنت اسد]] است.<ref>ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰.</ref>
عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، کنیه‌اش ابویزید بود. بنا بر برخی برخی گزارش‌ها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>بنابراین ده سال بعد از [[عام الفیل]] متولد شده است. مادر او نیز [[فاطمه بنت اسد]] است.<ref>ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰.</ref>


عقیل از قبیله قریش و نسب‌شناس بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> از این‌رو گفته‌اند نزد برخی از قریشیان محبوبیت نداشته است زیرا نسب آن‌ها را می‌دانست و بدی‌هایشان را بازگو می‌کرد.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>  همچنین او فردی حاضرجواب بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref>
عقیل از قبیله قریش و نسب‌شناس بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> از این‌رو گفته‌اند نزد برخی از قریشیان محبوبیت نداشته است زیرا نسب آن‌ها را می‌دانست و بدی‌هایشان را بازگو می‌کرد.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>  همچنین او فردی حاضرجواب بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> درگذشت عقیل را برخی در دوره حکومت معاویه و برخی در ابتدای خلافت [[یزید بن معاویه|یزید]] (قبل از [[واقعه حره]]) دانسته‌اند.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.</ref>


==اسلام آوردن==
==اسلام آوردن==
عقیل پس از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] اسلام آورد. او در این جنگ توسط سپاه مسلمانان [[اسیر]] شد؛ اما چون پولی نداشت عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] برای آزادی او ۴۰۰۰ درهم [[فدیه]] داد.<ref> ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> به گفتۀ ابن‌قتیبه، عقیل بلافاصله پس از آزادی بعد از جنگ بدر، [[مسلمان]] شد.<ref> ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۶.</ref> البته برخی احتمال داده‌اند او در [[مکه]]، [[اسلام]] آورده بود، اما ایمان خود را مخفی می‌کرد و پس از جنگ بدر، آن را علنی کرد.<ref>نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۴۹.</ref> پیامبر(ص) نیز پیش از شروع جنگ بدر از مسلمانان خواسته بود: در صورت دیدن عباس، عقیل، نوفل بن حارث و بَخْتَری آنان را نکشند. چرا که به ستم بیرون آورده شده‌اند.<ref> بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۲۸</ref> با این حال، ابن‌حجر گفته است عقیل در سال [[فتح مکه]] مسلمان شد؛ البته او  گفته است که برخی معتقدند که عقیل پس از [[صلح حدیبیه]] مسلمان شد و در ابتدای [[سال ۸ هجری قمری|سال هشتم هجری]] به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|هجرت]] کرد.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref> البته، در منابع از حضور عقیل در ولیمه [[ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)|ازدواج علی(ع)]] که چند ماه پس از جنگ بدر بود، سخن به میان آمده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۵۴</ref>
عقیل پس از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] اسلام آورد. او در این جنگ توسط سپاه مسلمانان [[اسیر]] شد؛ اما چون پولی نداشت عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] برای آزادی او ۴۰۰۰ درهم [[فدیه]] داد.<ref> ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> به گفتۀ ابن‌قتیبه، عقیل بلافاصله پس از آزادی بعد از جنگ بدر، [[مسلمان]] شد.<ref> ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۶.</ref> البته برخی احتمال داده‌اند او در [[مکه]]، [[اسلام]] آورده بود، اما ایمان خود را مخفی می‌کرد و پس از جنگ بدر، آن را علنی کرد.<ref>نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۴۹.</ref> پیامبر(ص) نیز پیش از شروع جنگ بدر از مسلمانان خواسته بود: در صورت دیدن عباس، عقیل، نوفل بن حارث و بَخْتَری آنان را نکشند. چرا که به ستم بیرون آورده شده‌اند.<ref> بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۲۸</ref> با این حال، ابن‌حجر گفته است عقیل در سال [[فتح مکه]] مسلمان شد؛ البته او  گفته است که برخی معتقدند که عقیل پس از [[صلح حدیبیه]] مسلمان شد و در ابتدای [[سال ۸ هجری قمری|سال هشتم هجری]] به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|هجرت]] کرد.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref> البته، در منابع از حضور عقیل در ولیمه [[ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)|ازدواج علی(ع)]] که چند ماه پس از جنگ بدر بود، سخن به میان آمده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۵۴</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان = پیامبر خطاب به عقیل:| نقل‌قول =من تو را دو جور دوست دارم؛ دوست‌داشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوست‌داشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.|تاریخ بایگانی| منبع =<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = پیامبر خطاب به عقیل:| نقل‌قول =من تو را دو جور دوست دارم؛ دوست‌داشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوست‌داشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.|تاریخ بایگانی| منبع =<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


عقیل در [[جنگ موته]] شرکت کرد و نیز طبق روایتی وی در [[جنگ حنین]] از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابت‌قدم ماند.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref>
عقیل در [[جنگ موته]] شرکت کرد و نیز طبق روایتی وی در [[جنگ حنین]] از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابت‌قدم ماند.<ref>ابن‌حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
عقیل به همراه دو نفر دیگر در زمان [[عمر بن خطاب]] فراخوانده شد که مردم را جهت تقسیم بیت‌المال به ترتیب مراتبشان بنویسند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۰.</ref>
عقیل به همراه دو نفر دیگر در زمان [[عمر بن خطاب]] فراخوانده شد که مردم را جهت تقسیم بیت‌المال به ترتیب مراتبشان بنویسند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۰.</ref>


===همراهی امام علی در تجهیز پیامبر و فاطمه===
==همراهی امام علی در تجهیز پیامبر و فاطمه==
عقیل به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط علی(ع) حضور داشت.<ref>الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.</ref> او همچنین به هنگام نماز بر جنازه [[حضرت فاطمه(س)]] و [[دفن حضرت زهرا(س)|دفن]] آن حضرت حضور داشته است.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۱۸۳.</ref>
عقیل به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط علی(ع) حضور داشت.<ref>الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.</ref> او همچنین به هنگام نماز بر جنازه [[حضرت فاطمه(س)]] و [[دفن حضرت زهرا(س)|دفن]] آن حضرت حضور داشته است.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۱۸۳.</ref>


زمانی که [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[ابوذر]] را به [[ربذه]]، [[تبعید]] کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و [[عمار]]، ابوذر را بدرقه کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.</ref>
زمانی که [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[ابوذر]] را به [[ربذه]]، [[تبعید]] کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و [[عمار]]، ابوذر را بدرقه کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس از غارت و کشتار ضحاک بن قیس و کوتاهی کوفیان| نقل‌قول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور <small>[حمله ضحاک و بی‌وفایی کوفیان]</small> مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کرده‌اند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو می‌زی­‌ایم تا تو می‌زی­‌ای، و با تو می‌­میریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظه‌ای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک| نقل‌قول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بی‌وفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کرده‌اند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو می‌زی­‌ایم تا تو می‌زی­‌ای، و با تو می‌­میریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظه‌ای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
عقیل بعد از انتقال پایتخت به [[کوفه]]، در [[مدینه]] ماند و در هیچ یک از جنگ‌های [[امام علی(ع)]] حاضر نبود.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> نقل شده است که پس از [[ماجرای حکمیت]]، معاویه حملات ایذائی را علیه حضرت ترتیب داد که در یکی از آن‌ها لشکری به فرماندهی [[ضحاک بن قیس|ضحّاک بن‌قیس]] به [[عراق عرب|عراق]] فرستاد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.</ref> حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[حجر بن عدی]] تجهیز کرد و حجر لشکر ضحاک را در هم شکست.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> با رسیدن این اخبار به عقیل وی نگران شد و نامه‌ای به امام نوشت و از او درخواست کسب تکلیف کرد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> امام با نوشتن نامه‌ای به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده است و وی را از نگرانی رهانید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref>


===داستان درخواست از بیت المال===
عقیل پس از انتقال پایتخت به [[کوفه]]، در [[مدینه]] ماند و در هیچ یک از جنگ‌های [[امام علی(ع)]] حاضر نبود.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> پس از [[ماجرای حکمیت]]، معاویه لشکری به فرماندهی [[ضحاک بن قیس|ضحّاک بن‌قیس]] به [[عراق عرب|عراق]] فرستاد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.</ref> حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[حجر بن عدی]] تجهیز کرد و حجر لشکر ضحاک را شکست داد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> با رسیدن این اخبار به عقیل وی نگران شد و نامه‌ای به امام نوشت و از او درخواست کسب تکلیف کرد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> امام با نوشتن نامه‌ای به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده است و وی را از نگرانی رهانید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref>
 
عقیل در نامه‌ای که در اواخر [[ خلافت امام علی(ع)]]، ارادت خود به علی را بازگو کرده و پیوستن گروه [[عبدالله بن ابی‌سرح]] به معاویه را دشمنی با خدا و رسول او و خاموش‌کردن نور الهی معرفی می‌کند. امام علی(ع) نیز در پاسخ عقیل بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرده و او و فرزندانش را از حضور در جبهه‌های نبرد علیه دشمنان دین معاف کرده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ مدنی شیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.</ref>
 
==درخواست از بیت‌المال==
{{اصلی|داستان حدیده محماة}}
{{اصلی|داستان حدیده محماة}}
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت و اموال بیت‌المال در اختیار آن حضرت بود، عقیل، به نزدش آمد و گفت: «مقروض هستم و از ادای آن عاجزم، [[قرض]] مرا ادا کن.» وقتی علی(ع) از مقدار [[قرض]] که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آن‌قدر ندارم که بتوانم [[قرض]] تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک می‌کنم...»
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت، عقیل از او درخواست کرد که بدهی‌اش را ادا کند. هنگامی که علی(ع) از مقدار [[قرض]] که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آن‌قدر ندارم که بتوانم [[قرض]] تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک می‌کنم...»
 
عقیل گفت از بیت‌المال بده، ولی حضرت از این امر امتناع نموده<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> و آهنی گداخته را به دست عقیل که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده و اعتراض کرد، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.<ref>ابن‌أبی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref>گزارشی ازاین ماجرا درنهج البلاغه از زبان امام علی(ع) آمده است و در تاریخ به داستان الحدیدة المحماة (آهن گداخته) مشهور شده است.<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۲۵.</ref>  [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] نیز در دیداری که [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] با او داشت از عقیل درخواست کرد که داستان حدیده محماة را برایش نقل کند.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق،  ج۴۲، ص۱۱۷.</ref>
عقیل گفت از بیت‌المال بده، ولی حضرت از این امر امتناع نموده<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref> و آهنی گداخته را به دست عقیل که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده و اعتراض کرد، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.<ref>ابن‌أبی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref>گزارشی ازاین ماجرا درنهج البلاغه از زبان امام علی(ع) آمده است و در تاریخ به داستان الحدیدة المحماة (آهن گداخته) مشهور شده است.<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۲۵.</ref>  [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] نیز در دیداری که [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] با او داشت از عقیل درخواست کرد که داستان حدیده محماة را برایش نقل کند.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق،  ج۴۲، ص۱۱۷.</ref>


خط ۵۹: خط ۶۳:
{{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرین‌کوب]] | نقل‌قول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرین‌کوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرین‌کوب]] | نقل‌قول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرین‌کوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


در تهاجم مخالفان عقیل بر او، چیزی که یاریشان نمود جدا شدن او از برادرش علی و رفتنش به جانب [[معاویه]] در [[شام]] بود.<ref> ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۱.</ref> که آن را با درخواست مالی عقیل از علی مرتبط کرده‌اند. در حالی که [[ابن ابی‌الحدید]] معتقد است نظر همه راویان ثقه بر این است که رفتن عقیل به شام بعد از شهادت امام علی(ع) بوده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref>چنانکه نامه او در اواخر [[ خلافت امام علی(ع)]] به آن حضرت و پاسخ آن نامه حاکی از آن است. چه عقیل در این نامه ارادت خود به علی را بازگو کرده پیوستن گروه [[عبدالله بن ابی‌سرح]] به معاویه را دشمنی با خدا و رسول او و خاموش کردن نور الهی معرفی می‌کند.<ref>المدنی الشیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.</ref>{{یاد| عقیل در بخشی از نامه‌اش به پیوستن عبدالله بن ابی‌سرح همراه با حدود ۴۰ نفر از [[طلقاء]] و همفکران ابوسفیان و معاویه و نکوهش و توبیخ سخت آنها اشاره کرده است. امام علی(ع) نیز در پاسخش بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرده و او و فرزندانش را از حضور در جبهه‌های نبرد علیه دشمنان دین معاف کرده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ المدنی الشیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.</ref>}}
بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است. برخی این دیدار را مربوط به زمان حیات امام علی دانسته‌اند. دلیل این گروه روایتی است که در منابع صحابه‌نگاری نقل شده است. در این گزارش آمده است اگر نمی‌دانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمی‌آمد و او را رها نمی‌کرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت به‌خیری را می‌خواهم.<ref>ابن‌الاثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref>  


معاویه بدو گفت: علی را چگونه دیدی؟ گفت: گوئی پیامبر بود و صحابه‌اش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.<ref> ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref>  
{{جعبه نقل قول| عنوان =عقیل در پاسخ معاویه که از او پرسیده بود علی را چگونه دیدی؟| نقل‌قول =«گوئی پیامبر بود و صحابه‌اش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»<ref> ابن‌اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref> |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


از آنجا که معاویه از عقیل در مورد موقعیت [[امام حسن(ع)]]، [[ابن‌زبیر]]، [[مروان]] سؤالاتی پرسید و اینان کسانی بودند که بعد از شهادت حضرت امیر در جامعه موقعیتی خاص پیدا کردند لذا معلوم می‌شود که عقیل بعد شهادت علی نزد معاویه رفته است.<ref>نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۵۱</ref>
به گفته [[ابن‌ابی‌الحدید]] نظر همه راویان ثقه بر این است که رفتن عقیل به شام پس از شهادت امام علی(ع) بوده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> همچنین [[عبدالله مامقانی]] در کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] می‌نویسد: ما از جهت گرامی‌داشتن عقیل «چون برادرش علیّ علیه‌السّلام و پسرعمویش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و فرزندش حضرت مسلم است» درباره او سخن نمی‌گوئیم، ولی به خبر او اعتماد و اطمینان نداریم.<ref>مامقانی، تنقیح المقال به نقل: فیض الاسلام، نهج البلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۹۴۸.</ref> همچنین به گفته محمدصادق نجمی از سؤالاتی که معاویه در این ملاقات درباره افراد دارای موقعیت خاصی همچون [[امام حسن(ع)]]، [[ابن‌زبیر]]، [[مروان]] از عقیل پرسید معلوم می‌شود که عقیل بعد شهادت علی نزد معاویه رفته است.<ref>نجمی، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۵۱.</ref>
 
برخی این ملاقات را در زمان حیات امام علی(ع) دانسته‌اند. دلیل این گروه این روایت است: روزی معاویه در حالی که عقیل نزدش نشسته بود گفت: این ابویزید [کنیه عقیل] است، اگر نمی‌دانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمی‌آمد و او را رها نمی‌کرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت به‌خیری را می‌خواهم.<ref>ابن الاثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰.</ref>  
[[عبدالله مامقانی]] در کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] می‌نویسد: ما از جهت گرامی‌داشتن عقیل «چون برادرش علیّ علیه‌السّلام و پسرعمویش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و فرزندش حضرت مسلم است» درباره او سخن نمی‌گوئیم، ولی به خبر او اعتماد و اطمینان نداریم.<ref>مامقانی، تنقیح المقال به نقل: فیض الاسلام، نهج البلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۹۴۸.</ref>
 
==وفات==
درگذشت عقیل را برخی در دوره حکومت [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] و برخی در ابتدای خلافت [[یزید بن معاویه|یزید]] (قبل از [[واقعه حره]]) دانسته‌اند.<ref>ابن حجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
خط ۹۴: خط ۹۲:
# عبدالله اکبر
# عبدالله اکبر
{{پایان}}
{{پایان}}
از میان این فرزندان، جعفر اکبر، مسلم، عبدالله اکبر، عبدالرحمان و محمد از [[یاران امام حسین(ع)]] بودند، برخی گفته‌اند ۶ تن از فرزندان عقیل در [[واقعه کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.</ref>
جعفر اکبر، مسلم، عبدالله اکبر، عبدالرحمان و محمد از [[فهرست اصحاب امام حسین(ع)|یاران امام حسین(ع)]] بودند، برخی گفته‌اند شش تن از فرزندان او در [[واقعه کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.</ref> [[شیخ مفید]]، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش (ام هانیء، اسماء، رَمْله، و زینب) هنگام شنیدن خبر [[شهادت امام حسین(ع)]] از خانه برون می‌آید و به گریه و زاری می‌پردازد.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref>
 
[[شیخ مفید]]، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش (ام هانیء، اسماء، رَمْله، و زینب) هنگام شنیدن خبر [[شهادت]] [[امام حسین(ع)]] از خانه برون می‌آید و به گریه و زاری می‌پردازد.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغة لابن‌أبی‌الحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
* ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
* ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، قم، مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، الطبعة الاولی، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، علی محمد البجاوی، بیروت،دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق-۱۹۷۴م.
* بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر المحمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق-۱۹۷۴م.
* دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
* کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
* کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الإئمة الأطهار، بیروت، دار االإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار االإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدتقی، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.  
* مجلسی، محمدتقی، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.  
* محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، بیروت، مؤسسة التضامن الفکری، ۱۳۸۷ق-۱۹۶۸م.(نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل البیت(ع)، نسخه دوم).
* محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، بیروت، مؤسسة التضامن الفکری، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۸م.
* مدنی الشیرازی، السیدعلی خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق السیدمحمدصادق بحر العلوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
* مدنی شیرازی، سید علی خان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
* نجم، محمد صادق، عقیل بن ابی طالب در میزان تاریخ صحیح، در مجله میقات حج، بهار ۱۳۷۵ش، شمار۱۵.
* نجمی، محمدصادق، عقیل بن ابی‌طالب در میزان تاریخ صحیح، در مجله میقات حج، بهار ۱۳۷۵ش، شمار۱۵.
* هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم، قم، انتشارات هادی، ۱۴۰۵ق.
* یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
* یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
*[http://ensani.ir/fa/article/57140/%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA عقیل در اینیه حقیقت]
*[http://ensani.ir/fa/article/57140 عقیل در اینیه حقیقت]
 
{{مهاجران به مدینه}}
{{مهاجران به مدینه}}
{{یاران امام علی (ع)}}
{{یاران امام علی (ع)}}