۱۷٬۱۳۹
ویرایش
AliMurtazo (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| حوادث مهم=[[ذبیحالله|ذبح فرزند]] • بنای [[کعبه]] | | حوادث مهم=[[ذبیحالله|ذبح فرزند]] • بنای [[کعبه]] | ||
}} | }} | ||
'''حضرت ابراهیم''' مشهور به '''ابراهیم خلیل'''، دومین [[ | '''حضرت ابراهیم''' مشهور به '''ابراهیم خلیل'''، دومین [[اولوا العزم|پیامبر اولوالعزم]] است. ابراهیم در [[بینالنهرین]] به [[نبوت|پیامبری]] مبعوث شد و [[نمرود]] حاکم زمان خود و مردم آن ناحیه را به آیین توحید دعوت کرد. عده کمی دعوت او را پذیرفتند و چون او از [[ایمان|ایمانآوردن]] آنها مأیوس شد، به [[فلسطین]] مهاجرت کرد. | ||
اولوالعزم]] است. ابراهیم در [[بینالنهرین]] به [[نبوت|پیامبری]] مبعوث شد و [[نمرود]] حاکم زمان خود و مردم آن ناحیه را به | |||
برپایه [[آیه|آیات]] [[قرآن]]، قوم بتپرست ابراهیم، او را بهجهت آنکه [[بتشکنی ابراهیم|بتهایشان را شکسته بود]]، در آتش انداختند، اما [[سرد شدن آتش بر ابراهیم|آتش به فرمان خدا سرد شد]] و ابراهیم از آن سالم بیرون آمد. | برپایه [[آیه|آیات]] [[قرآن]]، قوم بتپرست ابراهیم، او را بهجهت آنکه [[بتشکنی ابراهیم|بتهایشان را شکسته بود]]، در آتش انداختند، اما [[سرد شدن آتش بر ابراهیم|آتش به فرمان خدا سرد شد]] و ابراهیم از آن سالم بیرون آمد. | ||
[[ اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل(ع)]] و [[اسحاق (پیامبر)| اسحاق(ع)]] دو فرزند ابراهیم و جانشینان او هستند. نسب قوم [[بنیاسرائیل]] که [[پیامبران]] زیادی از بین آنها ظهور کرد و همچنین [[ مریم | [[ اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل(ع)]] و [[اسحاق (پیامبر)| اسحاق(ع)]] دو فرزند ابراهیم و جانشینان او هستند. نسب قوم [[بنیاسرائیل]] که [[پیامبران]] زیادی از بین آنها ظهور کرد و همچنین [[حضرت مریم(س)|حضرت مریم]] مادر [[حضرت عیسی]]، از طریق اسحاق به ابراهیم(ع) میرسد. [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] هم به اسماعیل فرزند دیگر او نسب میبَرد. | ||
[[قرآن]] بنای خانه [[کعبه]] و دعوت مردم به [[مناسک حج]] را به ابراهیم نسبت داده و او را [[ | [[قرآن]] بنای خانه [[کعبه]] و دعوت مردم به [[مناسک حج]] را به ابراهیم نسبت داده و او را [[خلیلالله (لقب)|خلیلالله]] (دوست خدا) معرفی کرده است. طبق آیات قرآن او پس از آزمودهشدن با بلاها ازجمله [[ذبح اسماعیل|ذبح فرزندش]] به فرمان خدا، علاوه بر [[نبوت]] به مقام [[امامت]] هم نائل شده است. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
===نبوت و امامت=== | ===نبوت و امامت=== | ||
در [[آیه|آیاتی]] چند از قرآن، از نبوت حضرت ابراهیم و دعوت او به توحید سخن آمده است.<ref name=":0">سوره مریم، آیه۴۱تا۴۸ - سوره انبیاء، آیه ۵۱تا۵۷ - سوره شعراء، آیه ۶۹تا۸۲ - سوره صافات، آیه ۸۳تا۱۰۰ - سوره زخرف، آیه ۲۶و۲۷ - سوره ممتحنه، آیه۴ - سوره عنکبوت، آیه ۱۶تا۲۵.</ref> همچنین در آیه ۳۵ [[سوره احقاف]] از [[ | در [[آیه|آیاتی]] چند از قرآن، از نبوت حضرت ابراهیم و دعوت او به توحید سخن آمده است.<ref name=":0">سوره مریم، آیه۴۱تا۴۸ - سوره انبیاء، آیه ۵۱تا۵۷ - سوره شعراء، آیه ۶۹تا۸۲ - سوره صافات، آیه ۸۳تا۱۰۰ - سوره زخرف، آیه ۲۶و۲۷ - سوره ممتحنه، آیه۴ - سوره عنکبوت، آیه ۱۶تا۲۵.</ref> همچنین در آیه ۳۵ [[سوره احقاف]] از [[اولوا العزم|پیامبران اولوالعزم]] نام آمده است <ref name=":0" /> که طبق روایات، ابراهیم از جملهٔ آنان و دومین پیامبر اولوالعزم پس از [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] است.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۸، ص۲۱۸ </ref> مطابق با آیه ۱۲۴ [[سوره بقره]]، خداوند [[حضرت ابراهیم]](ع) را پس از چند امتحان به مقام [[امامت]] نصب کرد. به نظر [[سید محمدحسین طباطبائی| | ||
علامه طباطبایی]] مقام امامت در این [[آیه]] به معنای هدایت باطنی است؛ مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژهای است که پس از مجاهدتهای بسیار به دست میآید.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref> | علامه طباطبایی]] مقام امامت در این [[آیه]] به معنای هدایت باطنی است؛ مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژهای است که پس از مجاهدتهای بسیار به دست میآید.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۸: | ||
*سردشدن آتش: طبق آیات ۵۷ تا ۷۰ [[سوره انبیاء]]، ابراهیم پس از آنکه دید قومش از پرستش بتها دست برنمیدارند، بتها را شکست و این کار را به بت بزرگ نسبت داد و گفت اگر بت سخن میگوید، از او بپرسید. بتپرستان در برابر استدلال او فرو ماندند، اما دست از اعتقاد خود برنداشته، او را به سبب شکستن بتها در آتش انداختند؛ اما آتش به دستور الهی بر او سرد شد.<ref>سوره انبیاء، آیه۵۷ تا ۷۰.</ref> | *سردشدن آتش: طبق آیات ۵۷ تا ۷۰ [[سوره انبیاء]]، ابراهیم پس از آنکه دید قومش از پرستش بتها دست برنمیدارند، بتها را شکست و این کار را به بت بزرگ نسبت داد و گفت اگر بت سخن میگوید، از او بپرسید. بتپرستان در برابر استدلال او فرو ماندند، اما دست از اعتقاد خود برنداشته، او را به سبب شکستن بتها در آتش انداختند؛ اما آتش به دستور الهی بر او سرد شد.<ref>سوره انبیاء، آیه۵۷ تا ۷۰.</ref> | ||
*زندهشدن [[چهار مرغ|چهار پرنده]]: بنا به آیه ۲۶۰ | *زندهشدن [[چهار مرغ ابراهیم|چهار پرنده]]: بنا به [[آیه ۲۶۰ سوره بقره]]، خداوند در پاسخ به درخواست حضرت ابراهیم برای دیدن زندهشدن مردگان، او را مأمور نمود که چهار پرنده را [[ذبح شرعی|ذبح]] و با هم مخلوط کند و بر فراز چند کوه قرار دهد. او این کار را انجام داد و سپس پرندگان را فرا خواند. آنها زنده شدند و به سوی او آمدند. | ||
===هجرت=== | ===هجرت=== | ||
در [[آیه | در [[آیه ۷۱ سوره انبیاء]] در مورد ابراهیم(ع) آمده است: «ما او را به همراه لوط به سرزمینی بردیم که در آن برای جهانیان [[برکت]] نهادهایم.»<ref>سوره انبیاء، آیه۷۱.</ref> برخی کتابهای تفسیری سرزمین مورد اشاره در این آیه را [[شام]]<ref>محلی و سیوطی، تفسیر الجلالین، ۱۴۱۶ق، ص۴۰۲؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۲۰۰.</ref> یا [[فلسطین]] و [[بیت المقدس]]<ref>کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۶، ص۸.</ref> دانستهاند. در روایت [[امام صادق(ع)]] نیز بیت المقدس به عنوان مقصد هجرت ابراهیم(ع) معرفی شده است.<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء، آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۹۸.</ref> | ||
===بنای کعبه=== | ===بنای کعبه=== | ||
در آیه ۱۲۷ سوره بقره آمده است که حضرت ابراهیم به کمک فرزندش [[اسماعیل]]، [[کعبه]] را بنا نمود<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref> و به فرمان خدا مردم را به [[مناسک حج]] دعوت کرد.<ref>سوره حج، آیه ۲۷.</ref> مطابق برخی روایات، کعبه نخستین بار توسط | در [[آیه ۱۲۷ سوره بقره]] آمده است که حضرت ابراهیم به کمک فرزندش [[اسماعیل]]، [[کعبه]] را بنا نمود<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۷.</ref> و به فرمان خدا مردم را به [[مناسک حج]] دعوت کرد.<ref>سوره حج، آیه ۲۷.</ref> مطابق برخی روایات، کعبه نخستین بار توسط حضرت آدم بنا شد و ابراهیم آن را بازسازی کرد.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۸۹و۱۹۰.</ref> | ||
===ذبح فرزند=== | ===ذبح فرزند=== | ||
نوشتار اصلی: [[ذبیحالله]] | نوشتار اصلی: [[ذبیحالله]] | ||
یکی از [[امتحانهای الهی]] حضرت ابراهیم مأمورشدن او به [[ذبح | یکی از [[امتحان الهی|امتحانهای الهی]] حضرت ابراهیم مأمورشدن او به [[ذبح اسماعیل|ذبح فرزندش]] بود. مطابق با گزارش قرآن، ابراهیم در خواب دید که فرزندش را ذبح میکند. این موضوع را با پسرش در میان نهاد و فرزندش از او خواست که به فرمان خدا عمل کند؛ اما هنگامی که ابراهیم، فرزندش را در قربانگاه خواباند تا ذبح کند، ندا آمد: «ای ابراهیم، خوابت را تحقق دادی. بهراستی ما نیکوکاران را اینگونه پاداش میدهیم [که نیت پاک و خالصشان را بهجای عمل میپذیریم]. بهیقین این آزمایش روشن بود و ما فرزندت را در برابر قربانی بزرگی [از ذبح شدن] رهانیدیم.»<ref>سوره صافات، آیه۱۰۱ تا ۱۰۸.</ref> | ||
قرآن نام فرزند ابراهیم را که به ذبح او مأمور شد، نبرده است. درخصوص آن، هم میان [[شیعه|شیعیان]] و هم میان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد. برخی میگویند [[اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل]] بوده و برخی دیگر آن را [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق]] میدانند.<ref>نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۱۰۰؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۱۶ تا ۶۲۲.</ref> [[شیخ طوسی]] معتقد است از روایات شیعه برمیآید که اسماعیل بوده است.<ref>طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۸، ص۵۱۸</ref> [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]] در [[شرح فروع کافی ملاصالح مازندرانی (کتاب)|شرح فروع کافی]] این نظر را دیدگاه مشهور بین علمای شیعه دانسته است.<ref>مازندرانی، شرح فروع الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> در زیارت | قرآن نام فرزند ابراهیم را که به ذبح او مأمور شد، نبرده است. درخصوص آن، هم میان [[شیعه|شیعیان]] و هم میان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد. برخی میگویند [[اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل]] بوده و برخی دیگر آن را [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق]] میدانند.<ref>نگاه کنید به قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۱۰۰؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۱۶ تا ۶۲۲.</ref> [[شیخ طوسی]] معتقد است از روایات شیعه برمیآید که اسماعیل بوده است.<ref>طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۸، ص۵۱۸</ref> [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]] در [[شرح فروع کافی ملاصالح مازندرانی (کتاب)|شرح فروع کافی]] این نظر را دیدگاه مشهور بین علمای شیعه دانسته است.<ref>مازندرانی، شرح فروع الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۰۲.</ref> در [[زیارت غفیله|زیارت غُفَيله]] (زیارت مخصوص امام حسین (ع) در نيمه رجب) نیز آمده است: ... سلام بر تو اى وارث اسماعيل ذبيح خدا!<ref>السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ إسماعيلَ ذَبيحِ اللّه. محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسين(ع)، ج١٢، ص١٢٧.</ref> | ||
==ابراهیم در عهدین== | ==ابراهیم در عهدین== | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۹: | ||
==سیمای حضرت ابراهیم در عرفان اسلامی== | ==سیمای حضرت ابراهیم در عرفان اسلامی== | ||
از منظر بسیاری از عارفان اسلامی، حضرت ابراهیم (ع)، سالکی است که در سیر باطنی و با گذر از مقامات سلوکی به بالاترین مراتب کمالی دست یافته است. [[عبدالکریم قشیری]]، عارف و مفسّر قرن چهارم و پنجم، | از منظر بسیاری از عارفان اسلامی، حضرت ابراهیم (ع)، سالکی است که در سیر باطنی و با گذر از مقامات سلوکی به بالاترین مراتب کمالی دست یافته است. [[عبدالکریم قشیری]]، عارف و مفسّر قرن چهارم و پنجم، رؤیت ملکوت توسط حضرت را جذبهای قبل از سلوک دانسته<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۴۸۴.</ref> و [[رشیدالدین میبدی]] معتقد است که این جذبه، او را نسبت به همه تجلیات و مظاهر حق، شیفته ساخت؛ اما با رؤیت بیثباتی این مظاهر، دریافت که آنها نمیتوانند متعلق عشق مطلق باشند.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵۱.</ref> | ||
از نظر عارفان فرازهای داستان حضرت ابراهیم در قرآن کریم، نظیر [[سرد شدن آتش]]، [[ذبح اسماعیل]]، عدول از اجرام سماوی، | از نظر عارفان فرازهای داستان حضرت ابراهیم در قرآن کریم، نظیر [[سرد شدن آتش بر ابراهیم|سرد شدن آتش]]، [[ذبح اسماعیل]]، عدول از اجرام سماوی، درخواست احیاء اموات و [[چهار مرغ ابراهیم|کشتن مرغان]] مملوء از اشارات عرفانی و تاویلات باطنی است. <ref>ر.ک. نزهت، «تحول شخصیت در نگرش تأویلی تفاسیر عرفانی با تأکید بر قصه حضرت ابراهیم»، زمستان ۱۳۹۹ش، ص ۱۳–۴۱؛ کرمانی، «حضرت ابراهیم (ع) در عرفان اسلامی»، ۱۳۹۹ش، ص۱–۱۸.</ref> | ||
به عنوان نمونه، در داستان عدول از ستاره، ماه و خورشید و توجه به ساحت حق، توسط حضرت ابراهیم (ع)، قشیری، ستاره را به نور کم فروغ عقل، ماه را به علم و فروعات احکام الهی و خورشید را به عرفان تعبیر کردهاست.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱ش، ج۱، ص۴۸۵.</ref>[[عبدالرزاق کاشانی]] این سه را عبارتی از سه مرتبه نفسی، قلبی و روحی دانسته که حضرتش با کسب معرفت در زوال این مراتب، به مقام وحدت نائل میشود.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۲ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> | به عنوان نمونه، در داستان عدول از ستاره، ماه و خورشید و توجه به ساحت حق، توسط حضرت ابراهیم (ع)، قشیری، ستاره را به نور کم فروغ عقل، ماه را به علم و فروعات احکام الهی و خورشید را به عرفان تعبیر کردهاست.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱ش، ج۱، ص۴۸۵.</ref>[[عبدالرزاق کاشانی]] این سه را عبارتی از سه مرتبه نفسی، قلبی و روحی دانسته که حضرتش با کسب معرفت در زوال این مراتب، به مقام وحدت نائل میشود.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۲ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> | ||
شبستری در این خصوص میسراید: | شبستری در این خصوص میسراید: | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۷: | ||
|ستاره با مه و خورشید اکبر\\بود حس و خیال و عقل انور<ref>شبستری، گلشن راز، ۱۳۸۲ش، ص۲۷.</ref>}} | |ستاره با مه و خورشید اکبر\\بود حس و خیال و عقل انور<ref>شبستری، گلشن راز، ۱۳۸۲ش، ص۲۷.</ref>}} | ||
به تعبیر | به تعبیر [[ابنعربی]]، مراد از ستاره، ماه، خورشید که ابراهیم ربوبیت آنها را نفی میکند، (نه اجسام آنها ) که بُعد روحانی و نوری آنهاست.<ref>ابن عربی،مجموعه رسائل ابن عربی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> | ||
==تکنگاری== | ==تکنگاری== | ||
کتاب قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم(ع) نوشته [[ناصر مکارم شیرازی]] از انتشارات مدرسه امام على بن | کتاب قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم(ع) نوشته [[ناصر مکارم شیرازی]] از انتشارات مدرسه امام على بن ابىطالب(ع)، زندگی و اندیشه و عملکرد ایشان را در ٢٢٤ص توضیح داده است.<ref>[https://bookroom.ir/book/30601 قهرمان توحید: شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم علیه السلام] پاتوق کتاب فردا.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
ویرایش