نبوت: تفاوت میان نسخهها
اصلاح متن
جز (جایگزینی متن - '{{شعر جدید' به '{{شعر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اصلاح متن) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
بنابر قول مشهور، بین نبی و رسول تفاوتهایی وجود دارد و با آنکه هر رسولی نبی است، اما همه انبیا، رسول نیستند.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۶۰ش، ج ۳، ص ۱۱۶.</ref>رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند؛ اما نبی تنها در خواب.<ref>عسکری، معجم الفروق اللغویة، ۱۳۸۴ش، ص ۳۶۲.</ref><ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref> وحی بر رسول از وحی بر نبی عالیتر است چرا که وحی بر رسول را [[جبرئیل]] ابلاغ میکند؛ اما وحی بر نبی از طریق [[فرشته|فرشتگان]] دیگر یا [[الهام]] قلبی یا [[رؤیای صادقه]] صورت میپذیرد.<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص ۱۰۵.</ref> برخی رسول و نبی را در معنا مترادف دانستهاند.<ref>ماوردی، اعلام النبوة، ۱۹۸۷م، ص ۵۱.</ref> | بنابر قول مشهور، بین نبی و رسول تفاوتهایی وجود دارد و با آنکه هر رسولی نبی است، اما همه انبیا، رسول نیستند.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۶۰ش، ج ۳، ص ۱۱۶.</ref>رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند؛ اما نبی تنها در خواب.<ref>عسکری، معجم الفروق اللغویة، ۱۳۸۴ش، ص ۳۶۲.</ref><ref>کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref> وحی بر رسول از وحی بر نبی عالیتر است چرا که وحی بر رسول را [[جبرئیل]] ابلاغ میکند؛ اما وحی بر نبی از طریق [[فرشته|فرشتگان]] دیگر یا [[الهام]] قلبی یا [[رؤیای صادقه]] صورت میپذیرد.<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص ۱۰۵.</ref> برخی رسول و نبی را در معنا مترادف دانستهاند.<ref>ماوردی، اعلام النبوة، ۱۹۸۷م، ص ۵۱.</ref> | ||
[[ملاصدرا]] براین باور است که نبوت دارای باطن و ظاهر است و باطنش ولایت و ظاهرش همان شریعت است و هر پیامبر به سبب این ولایت وحی را از خداوند یا از فرشتهای (که مشاهدهاش میکند و مناسب با مقام او در ولایت ونبوت است) دریافت میکند و آنچه را با واسطه یا بدون واسطه از خداوند دریافت میکند به بندگان میرساندو با آنان سخن میگوید وآنان را [[تزکیه|تهذیب]] میکند و به آنان میآموزاند و این جز از راه شریعت ممکن نیست. <ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب،۱۳۶۳ش، ص۴۸۵.</ref>{{یاد|إن للنبوة باطنا و هو الولاية و ظاهرا و هو الشريعة فالنبي بالولاية يأخذ من الله أو من الملك المعاني التي بها كمال مرتبته في الولاية و النبوة .}} صدرالمتالهین همچنان بر این باور است که نبوت امری موهبتی و از مواهب ربانی و غیر کسبی است و به بیتی از شعر [[حافظ شیرازی|حافظ]] استشهاد میکند و میگوید:«كما قال لسانلعرفاء وناظم جوهرالأولياء»:{{شعر|متن = دولت آن است كه بیخون دل آید به کنار//ورنه با سعی وعملْ باغ جِنان این همه نیست<ref>الملاصدرا، مفاتیح الغیب،۱۳۶۳ش، ص۴۷۰.</ref>}} | [[ملاصدرا]] براین باور است که نبوت دارای باطن و ظاهر است و باطنش ولایت و ظاهرش همان شریعت است و هر پیامبر به سبب این ولایت وحی را از خداوند یا از فرشتهای (که مشاهدهاش میکند و مناسب با مقام او در ولایت ونبوت است) دریافت میکند و آنچه را با واسطه یا بدون واسطه از خداوند دریافت میکند به بندگان میرساندو با آنان سخن میگوید وآنان را [[تزکیه|تهذیب]] میکند و به آنان میآموزاند و این جز از راه شریعت ممکن نیست. <ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب،۱۳۶۳ش، ص۴۸۵.</ref>{{یاد|إن للنبوة باطنا و هو الولاية و ظاهرا و هو الشريعة فالنبي بالولاية يأخذ من الله أو من الملك المعاني التي بها كمال مرتبته في الولاية و النبوة .}} صدرالمتالهین همچنان بر این باور است که نبوت امری موهبتی و از مواهب ربانی و غیر کسبی است و به بیتی از شعر [[حافظ شیرازی|حافظ]] استشهاد میکند و میگوید:«كما قال لسانلعرفاء وناظم جوهرالأولياء»:{{شعر|متن = دولت آن است كه بیخون دل آید به کنار//ورنه با سعی وعملْ باغ جِنان این همه نیست<ref>الملاصدرا، مفاتیح الغیب،۱۳۶۳ش، ص۴۷۰.</ref>}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
*در روایات، ضرورت نبوت به شیوههای گوناگونی بیان شده است؛ [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به پرسشی، به عدم امکان رابطه مستقیم بندگان با خدا تکیه کرده و ضرورت نبوت را تبیین کرده و انبیا را سفیرانی دانسته که باید در میان مردم باشند تا اوامر و نواهی الهی را به آنها برسانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص ۱۶۸، باب الاضطرار الی الحجة، ح ۱.</ref><ref>اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.</ref> در روایتی دیگر، [[امام علی(ع)]]، تایید و تقویت عقل و احیای [[فطرت]] و جلوگیری از [[غفلت]] و همچنین یادآوری نعمتهای خداوند را دلیل بعثت انبیا دانسته است.<ref>اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.</ref><ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱، خ ۱.</ref> | *در روایات، ضرورت نبوت به شیوههای گوناگونی بیان شده است؛ [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به پرسشی، به عدم امکان رابطه مستقیم بندگان با خدا تکیه کرده و ضرورت نبوت را تبیین کرده و انبیا را سفیرانی دانسته که باید در میان مردم باشند تا اوامر و نواهی الهی را به آنها برسانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص ۱۶۸، باب الاضطرار الی الحجة، ح ۱.</ref><ref>اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.</ref> در روایتی دیگر، [[امام علی(ع)]]، تایید و تقویت عقل و احیای [[فطرت]] و جلوگیری از [[غفلت]] و همچنین یادآوری نعمتهای خداوند را دلیل بعثت انبیا دانسته است.<ref>اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.</ref><ref>شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱، خ ۱.</ref> | ||
* در [[عرفان]]، [[فلسفه]]، و [[کلام اسلامی]]: ضرورت نبوت در فلسفه اسلامی، با نگاهی زمینی و اینجهانی تبیین شده و نبوت به این دلیل ضروری تلقی میشود که انسان موجودی مدنی و اجتماعی است. و بنابراین نبوت و بعثت انبیا، لازمه زندگی اجتماعی دانسته شده است.<ref>نصیری و همکاران، «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان...»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، ص ۵۹.همچنین رجوع کنید به: ابن سینا، الاشارات والنتبیهات، ناشر: نشر البلاغه،ص۱۴۴ </ref>البته [[علامه طباطبایی]] فیلسوف و عارف بزرگ شیعی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] بر اساس آیه۲۱۳ سوره بقره نبوت(بعثت پیامبران) را نتیجه مستقیم | *در [[عرفان]]، [[فلسفه]]، و [[کلام اسلامی]]: ضرورت نبوت در فلسفه اسلامی، با نگاهی زمینی و اینجهانی تبیین شده و نبوت به این دلیل ضروری تلقی میشود که انسان موجودی مدنی و اجتماعی است. و بنابراین نبوت و بعثت انبیا، لازمه زندگی اجتماعی دانسته شده است.<ref>نصیری و همکاران، «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان...»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، ص ۵۹.همچنین رجوع کنید به: ابن سینا، الاشارات والنتبیهات، ناشر: نشر البلاغه،ص۱۴۴ </ref> البته [[علامه طباطبایی]] فیلسوف و عارف بزرگ شیعی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] بر اساس آیه۲۱۳ سوره بقره نبوت(بعثت پیامبران) را نتیجه مستقیم مدنی و اجتماعی بودن انسان ندانسته و بر این باور است که چون این مدنیت منتهی به اختلاف گشته خداوند پیامبران را برای رفع اختلاف برانگیخته است. وی هم چنین اختلافی که سبب نزول وحی و تشریع دین آسمانی شده را اختلاف در شوؤن زندگی و امور مرتبط با آن میداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۳۶، ج۱۸، ص۳۱.</ref>{{یاد| ان تفريع بعث الانبياء وإنزال الكتب على مجرد كون الانسان مدنيا بالطبع غير مستقيم إلا بعد تقييد هذه المدنية بالطبع بكونها مؤدية إلى الاختلاف}} در کلام اسلامی، ضرورت نبوت با اتکا به دلایلی از جمله [[قاعده لطف]] تبیین شده است؛ بر این اساس، از آنجا که برای خداوند ضروری است که [[مکلف]] را به اطاعت از خود نزدیک و از گناهان دور سازد، بر خداوند واجب است که پیامبران را مبعوث سازد.<ref>بخشی، «نبوت در آیینه علم کلام»، در خردنامه همشهری، ش ۱۱، ص ۱۸.</ref> در عرفان اسلامی، ضرورت نبوت با تکیه بر نگاهی آسمانی تبیین میشود که بر اساس آن، وجود [[انسان کامل]] در میان انسانها ضروری است، پس نبوت ضروری است. به بیانی دیگر، عارفان مسلمان، نبی را مظهری تام برای [[اسم اعظم]] الهی دانسته و از همین رو حضور او در میان مردم را ضروری تلقی کردهاند.<ref>نصیری و همکاران، «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان...»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، ص ۵۹.</ref> | ||
==اهداف بعثت انبیا== | ==اهداف بعثت انبیا== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
*نشان دادن و گوشزد کردن آیات قدرت خداوندی. <ref>مکارم، ناصر، ترجمه نهج البلاغه، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۱. | *نشان دادن و گوشزد کردن آیات قدرت خداوندی. <ref>مکارم، ناصر، ترجمه نهج البلاغه، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۱. | ||
</ref> | </ref> | ||
* دعوت به توحید، مهمترین هدف انبیا دانسته شده است. همه انبیا، بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، مردم را دعوت به توحید و دوری از [[شرک]] و بتپرستی کردهاند.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۳-۳۴؛ همچنین ببینید: سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره زخرف، آیه ۴۵؛ سوره نوح، آیه ۲-۳؛ سوره هود، آیه ۵۰ و ۶۱.</ref> | *دعوت به توحید، مهمترین هدف انبیا دانسته شده است. همه انبیا، بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، مردم را دعوت به توحید و دوری از [[شرک]] و بتپرستی کردهاند.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۳-۳۴؛ همچنین ببینید: سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره زخرف، آیه ۴۵؛ سوره نوح، آیه ۲-۳؛ سوره هود، آیه ۵۰ و ۶۱.</ref> | ||
* دعوت به معاد، بر اساس آیات قرآن کریم، یکی دیگر از اهداف انبیاء الهی بوده است. آنها مردم را درباره زندگی پس از مرگ آگاه میکردهاند که در آن به تمام اعمال و رفتار انسانی رسیدگی میشود و بنابراین هر کس باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد تا دچار عذاب و گرفتاری در حیات اخروی نشود.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷؛ همچنین ببینید: سوره مومنون، آیه ۳۵-۳۸؛ سوره اعراف، آیه ۵۹؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۵؛ سوره هود، آیه ۸۴؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۶؛ سوره طه، آیه ۱۵، سوره انعام، آیه ۱۳۰ و ۱۵۴؛ سوره سجده، آیه ۱۰، سوره ق، آیه ۲-۳، سوره غافر، آیه ۱۵.</ref> | *دعوت به معاد، بر اساس آیات قرآن کریم، یکی دیگر از اهداف انبیاء الهی بوده است. آنها مردم را درباره زندگی پس از مرگ آگاه میکردهاند که در آن به تمام اعمال و رفتار انسانی رسیدگی میشود و بنابراین هر کس باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد تا دچار عذاب و گرفتاری در حیات اخروی نشود.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷؛ همچنین ببینید: سوره مومنون، آیه ۳۵-۳۸؛ سوره اعراف، آیه ۵۹؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۵؛ سوره هود، آیه ۸۴؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۶؛ سوره طه، آیه ۱۵، سوره انعام، آیه ۱۳۰ و ۱۵۴؛ سوره سجده، آیه ۱۰، سوره ق، آیه ۲-۳، سوره غافر، آیه ۱۵.</ref> | ||
* عدالت، یکی دیگر از اهداف پیامبران از نظر قرآن کریم است. انبیا با مفاسد اجتماعی مبارزه کرده و برای برپایی عدالت در جامعه تلاش میکردهاند.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.</ref> مبارزه [[حضرت صالح]] با اسراف و تبذیر،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref> مبارزه [[لوط (ع)]] با مفاسد جنسی،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref> و مبارزه [[شعیب]] با [[کمفروشی]] و مفاسد اقتصادی،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۸۱-۱۸۳.</ref> مواردی از تلاشهای پیامبران برای برقراری عدالت اجتماعی است که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.</ref> | *عدالت، یکی دیگر از اهداف پیامبران از نظر قرآن کریم است. انبیا با مفاسد اجتماعی مبارزه کرده و برای برپایی عدالت در جامعه تلاش میکردهاند.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.</ref> مبارزه [[حضرت صالح]] با اسراف و تبذیر،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref> مبارزه [[لوط (ع)]] با مفاسد جنسی،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref> و مبارزه [[شعیب]] با [[کمفروشی]] و مفاسد اقتصادی،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۸۱-۱۸۳.</ref> مواردی از تلاشهای پیامبران برای برقراری عدالت اجتماعی است که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.</ref> | ||
* تزکیه و تقوا، از اهداف انبیاست که به تاکید قرآن کریم، نقش مهمی در رشد و رستگاری انسان دارد. تزکیه به عنوان هدف پیامبران، دستکم در سه آیه از قرآن کریم آمده است. تقوا هم یکی از در آیات مختلفی به عنوان هدف پیامبران آمده و در [[سوره شعراء]] و [[سوره صافات|صافات]]، چند آیه با ترکیبی واحد آمده که نشاندهنده تلاش پیامبرانی از جمله [[نوح]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۰۶ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[هود]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۲۴ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[حضرت صالح|صالح]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۴۲ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[لوط]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۱ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> شعیب<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۷۷ (إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> و [[حضرت الیاس|الیاس]]<ref>نگاه کنید به: سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۲۴ (وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> در توصیه قوم خود به تقواست.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۴۹-۵۱.</ref> | *تزکیه و تقوا، از اهداف انبیاست که به تاکید قرآن کریم، نقش مهمی در رشد و رستگاری انسان دارد. تزکیه به عنوان هدف پیامبران، دستکم در سه آیه از قرآن کریم آمده است. تقوا هم یکی از در آیات مختلفی به عنوان هدف پیامبران آمده و در [[سوره شعراء]] و [[سوره صافات|صافات]]، چند آیه با ترکیبی واحد آمده که نشاندهنده تلاش پیامبرانی از جمله [[نوح]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۰۶ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[هود]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۲۴ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[حضرت صالح|صالح]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۴۲ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> [[لوط]]،<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۱ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> شعیب<ref>نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۷۷ (إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> و [[حضرت الیاس|الیاس]]<ref>نگاه کنید به: سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۲۴ (وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ).</ref> در توصیه قوم خود به تقواست.<ref>نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۴۹-۵۱.</ref> | ||
==ویژگیهای انبیاء== | ==ویژگیهای انبیاء== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۲: | ||
گفتهاند که در میان پیامبران، [[پیامبر اسلام(ص)]] به سبب گستره مکانی و زمانی رسالت پیامبریاش، از دیگر پیامبران بیشتر به علم غیب دستیابی داشته است.<ref> مظفر، ص۱۵</ref> | گفتهاند که در میان پیامبران، [[پیامبر اسلام(ص)]] به سبب گستره مکانی و زمانی رسالت پیامبریاش، از دیگر پیامبران بیشتر به علم غیب دستیابی داشته است.<ref> مظفر، ص۱۵</ref> | ||
==پیامبران == | ==پیامبران== | ||
{{اصلی|پیامبران}} | {{اصلی|پیامبران}} | ||
اولین پیامبر الهی [[حضرت آدم]] است که به همراه همسرش [[حضرت حوا|حوا]] در بهشت آفریده شد و به دلیل خوردن [[میوه ممنوعه]] به همراه همسرش از [[بهشت]] اخراج شدند. آخرین پیامبر، [[حضرت محمد]](ص)، در سال ۵۷۰ میلادی در شهر [[مکه]] به دنیا آمد. | اولین پیامبر الهی [[حضرت آدم]] است که به همراه همسرش [[حضرت حوا|حوا]] در بهشت آفریده شد و به دلیل خوردن [[میوه ممنوعه]] به همراه همسرش از [[بهشت]] اخراج شدند. آخرین پیامبر، [[حضرت محمد]](ص)، در سال ۵۷۰ میلادی در شهر [[مکه]] به دنیا آمد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
اسمهایی که [[قرآن]] از پیامبران آورده، همه اختصاص به مردان دارد و نامی از زنان به عنوان پیامبر برده نشده است.<ref name=":0" /> به همین جهت در میان [[تفسیر قرآن|مفسران]]، بحثها و اختلافهایی درباره نبوت زنان شکل گرفته است.<ref name=":0">غروی نائینی، «نبوت زنان در قرآن کریم»، ص۳۰.</ref> | اسمهایی که [[قرآن]] از پیامبران آورده، همه اختصاص به مردان دارد و نامی از زنان به عنوان پیامبر برده نشده است.<ref name=":0" /> به همین جهت در میان [[تفسیر قرآن|مفسران]]، بحثها و اختلافهایی درباره نبوت زنان شکل گرفته است.<ref name=":0">غروی نائینی، «نبوت زنان در قرآن کریم»، ص۳۰.</ref> | ||
=== مخالفان نبوت زنان === | ===مخالفان نبوت زنان=== | ||
[[بیضاوی]] مفسر [[اهل سنت]] معتقد است [[مسلمان|مسلمانان]]، [[اجماع]] دارند که زنان به مقام نبوت نمیرسند.<ref>به نقل از شکوری، «نبوت زنان در قرآن مجید»، ص۴۸.</ref> برخی نیز مخالفان نبوت زنان را «اغلب قریب به اتفاق علماء» دانستهاند.<ref>الشیخ، عقیلی، «نبوت زنان در قرآن و عهدین»، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم | [[بیضاوی]] مفسر [[اهل سنت]] معتقد است [[مسلمان|مسلمانان]]، [[اجماع]] دارند که زنان به مقام نبوت نمیرسند.<ref>به نقل از شکوری، «نبوت زنان در قرآن مجید»، ص۴۸.</ref> برخی نیز مخالفان نبوت زنان را «اغلب قریب به اتفاق علماء» دانستهاند.<ref>الشیخ، عقیلی، «نبوت زنان در قرآن و عهدین»، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم | ||
سال اول, شماره ۶. بهار ۸۹ش،ص۱۸۳.https://ensani.ir/file/download/article/20121209085404-9422-15.pdf</ref> | سال اول, شماره ۶. بهار ۸۹ش،ص۱۸۳.https://ensani.ir/file/download/article/20121209085404-9422-15.pdf</ref> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۸: | ||
یکی از دلایلِ مخالفان نبوتِ زنان، تعبیر «رجال» در آیه «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِ؛ و پيش از تو جز مردانى از مردم شهرها را كه به آنان وحى میكرديم نفرستادیم»<ref>سوره نحل، آیه۴۳، سوره یوسف، آیه۱۰۹، سوره انبیاء، آیه۱۰۷.</ref> است که کلمه «رجال» به معنای مردان بوده و نشان میدهد تنها مردان به این مقام میرسند.<ref>بیضاوی، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۲۷.</ref> | یکی از دلایلِ مخالفان نبوتِ زنان، تعبیر «رجال» در آیه «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِ؛ و پيش از تو جز مردانى از مردم شهرها را كه به آنان وحى میكرديم نفرستادیم»<ref>سوره نحل، آیه۴۳، سوره یوسف، آیه۱۰۹، سوره انبیاء، آیه۱۰۷.</ref> است که کلمه «رجال» به معنای مردان بوده و نشان میدهد تنها مردان به این مقام میرسند.<ref>بیضاوی، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۲۷.</ref> | ||
=== موافقان نبوت زنان === | ===موافقان نبوت زنان=== | ||
قرطبی، مفسر [[قرن هفتم قمری]]،<ref>قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۸۳.</ref> و تقی الدین سُبْکی، از فقها و محدثان اهل سنت در قرن هشتم قمری،<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> به نبوت [[حضرت مریم]] معتقد بودند؛ زیرا خداوند به واسطه [[فرشته]] به مانند دیگر پیامبران به او وحی رساند. آیه ۴۲ [[سوره آلعمران|سوره آل عمران]] و ذکر نام مریم در کنار دیگر پیامبران، از دلایل نبوت مریم شمرده شده است.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> | قرطبی، مفسر [[قرن هفتم قمری]]،<ref>قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۸۳.</ref> و تقی الدین سُبْکی، از فقها و محدثان اهل سنت در قرن هشتم قمری،<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> به نبوت [[حضرت مریم]] معتقد بودند؛ زیرا خداوند به واسطه [[فرشته]] به مانند دیگر پیامبران به او وحی رساند. آیه ۴۲ [[سوره آلعمران|سوره آل عمران]] و ذکر نام مریم در کنار دیگر پیامبران، از دلایل نبوت مریم شمرده شده است.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۵: | ||
[[شیعه|شیعیان]] بر اساس آیات قرآن و روایات متعددی مانند [[حدیث ثقلین]] معتقدند پس از پایان نبوت، [[خداوند]] به واسطه امامانی که حافظ و بیانکننده دین هستند، آخرین دین را حفظ کرده است{{یاد|{{عربی| اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً |ترجمه= امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم.}} مائده/۳}} و در زمان مناسب، [[امام مهدی|آخرین امام]] که زنده است و در دوران [[غیبت کبرا]] به صورت ناشناس زندگی میکند را مأمور میکند تا با حاکم کردن [[اسلام]] در سراسر جهان، بشر را به نهایت هدایت و کمال خود برساند.{{یاد|{{عربی|وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ}} [[آیه ۵ سوره قصص]]}} | [[شیعه|شیعیان]] بر اساس آیات قرآن و روایات متعددی مانند [[حدیث ثقلین]] معتقدند پس از پایان نبوت، [[خداوند]] به واسطه امامانی که حافظ و بیانکننده دین هستند، آخرین دین را حفظ کرده است{{یاد|{{عربی| اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً |ترجمه= امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم.}} مائده/۳}} و در زمان مناسب، [[امام مهدی|آخرین امام]] که زنده است و در دوران [[غیبت کبرا]] به صورت ناشناس زندگی میکند را مأمور میکند تا با حاکم کردن [[اسلام]] در سراسر جهان، بشر را به نهایت هدایت و کمال خود برساند.{{یاد|{{عربی|وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ}} [[آیه ۵ سوره قصص]]}} | ||
== مدعیان دروغین== | ==مدعیان دروغین== | ||
مدعیان دروغین نبوت، افرادی بودند که ادعای پیامبری میکردند، اما از جانب خدا به پیامبری مبعوث نشده بودند. [[اسود عنسی]]،<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۴.</ref> [[طلیحة بن خویلد]]، <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۷۳.</ref> [[سجاح]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و [[مسیلمه کذاب]] <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref>{{یاد|دهخدا میگوید مُتَنَبّی آن است که دعوی پیغامبری کند به دروغ. دهخدا، لغتنامه، ذیل متنبی}} از مدعیان دروغین نبوت در [[صدر اسلام]] بودند. ناتوانی از اعجاز،<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.</ref> تکذیب از سوی پیامبر دیگر، تکذیب پیامبران و درخواست مزد در قبال رسالت را از راههای شناخت مدعیان دروغین از پیامبران برشمردهاند.{{مدرک}} برخی دیگر از محققان نشانههای شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين» پیامبری را این امور برشمردهاند:۱- تکیه پیامبران راستین و الهی برمنطق و عقل.۲- دعوت از سر دلسوزی و مهربانی. ۳- منزه بودن از تعصّب<ref>https://makarem.ir/maaref/fa/tag/index/51212/مدعيان-دروغين</ref> | مدعیان دروغین نبوت، افرادی بودند که ادعای پیامبری میکردند، اما از جانب خدا به پیامبری مبعوث نشده بودند. [[اسود عنسی]]،<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۴.</ref> [[طلیحة بن خویلد]]، <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۷۳.</ref> [[سجاح]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و [[مسیلمه کذاب]] <ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶</ref>{{یاد|دهخدا میگوید مُتَنَبّی آن است که دعوی پیغامبری کند به دروغ. دهخدا، لغتنامه، ذیل متنبی}} از مدعیان دروغین نبوت در [[صدر اسلام]] بودند. ناتوانی از اعجاز،<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.</ref> تکذیب از سوی پیامبر دیگر، تکذیب پیامبران و درخواست مزد در قبال رسالت را از راههای شناخت مدعیان دروغین از پیامبران برشمردهاند.{{مدرک}} برخی دیگر از محققان نشانههای شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين» پیامبری را این امور برشمردهاند:۱- تکیه پیامبران راستین و الهی برمنطق و عقل.۲- دعوت از سر دلسوزی و مهربانی. ۳- منزه بودن از تعصّب<ref>https://makarem.ir/maaref/fa/tag/index/51212/مدعيان-دروغين</ref> | ||
[[ناصر مکارم شیرازی| آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران قرآن اعجاز، مطالعه در حالات مُدّعى نبوّت و بررسى محتويات آيين او و جمعآورى قرائن و گواهى پيامبران پيشين را؛ سه راه برای صدق ادعای نبوت و تشخیص مدعیان دروغین نبوت برشمرده است.<ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/418719/راه-شناخت-%c2«Ù¾ÙاÙ
بر%c2»-ÙاÙØ¹Û | [[ناصر مکارم شیرازی| آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران قرآن اعجاز، مطالعه در حالات مُدّعى نبوّت و بررسى محتويات آيين او و جمعآورى قرائن و گواهى پيامبران پيشين را؛ سه راه برای صدق ادعای نبوت و تشخیص مدعیان دروغین نبوت برشمرده است.<ref>https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/418719/راه-شناخت-%c2«Ù¾ÙاÙ
بر%c2»-ÙاÙØ¹Û | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۳: | ||
'''کتابهای عمومی''' | '''کتابهای عمومی''' | ||
{| | {| class="wikitable" align="center" style="margin:auto" | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! نویسنده!! انتشارات | !نام کتاب!!نویسنده!!انتشارات | ||
|- | |- | ||
|آموزش کلام اسلامی؛ راهنماشناسی و معادشناسی (جلد ۲)|| محمد سعیدی مهر || نشر طه | |آموزش کلام اسلامی؛ راهنماشناسی و معادشناسی (جلد ۲)||محمد سعیدی مهر||نشر طه | ||
|- | |- | ||
| راه و راهنماشناسی || [[محمدتقی مصباح یزدی]] || [[مؤسسه امام خمینی]] | |راه و راهنماشناسی||[[محمدتقی مصباح یزدی]]||[[مؤسسه امام خمینی]] | ||
|- | |- | ||
| نبوت|| [[مرتضی مطهری]] || نشر صدرا | |نبوت||[[مرتضی مطهری]]||نشر صدرا | ||
|} | |} | ||
'''کتابهای تخصصی''' | '''کتابهای تخصصی''' | ||
{| | {| class="wikitable" align="center" style="margin:auto" | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! نویسنده!! انتشارات | !نام کتاب!!نویسنده!!انتشارات | ||
|- | |- | ||
| پاسخ به شبهات کلامی؛ دین و نبوت(دفتر دوم)|| محمدحسین قدردان قراملکی || پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه | |پاسخ به شبهات کلامی؛ دین و نبوت(دفتر دوم)||محمدحسین قدردان قراملکی||پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه | ||
|- | |- | ||
| || || | | || || | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۸: | ||
|} | |} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۱: | ||
[[رده:باورهای مشترک شیعه و سنی]] | [[رده:باورهای مشترک شیعه و سنی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای اولویت ویرایش]] | [[رده:مقالههای دارای اولویت ویرایش]] | ||
<references /> |