Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[پرونده:لویی ماسینیون در ۱۹۰۹م.jpg|بندانگشتی|ماسینیون در سال ۱۹۰۹م|275x275پیکسل]] | [[پرونده:لویی ماسینیون در ۱۹۰۹م.jpg|بندانگشتی|ماسینیون در سال ۱۹۰۹م|275x275پیکسل]] | ||
==کارنامه شیعهپژوهی: انگیزه و تأثیر== | ==کارنامه شیعهپژوهی: انگیزه و تأثیر== | ||
یکی از جنبههای اسلامشناسی ماسینیون شیعهپژوهی قلمداد شده است.<ref>بارانی و حسیناف، «تحليل مطالعات شيعی لويی ماسينيون، بررسی ديدگاهها و روشها»، ص۵۰.</ref> سفر ماسینیون به [[عراق]] را موجب توجه او به میراث معنوی شیعه دانستهاند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> ماسینیون در [[نجف]]، [[کربلا]] و [[کوفه]] مقابر ائمه(ع) و سایر اماکن مقدس شیعه را زیارت کرد.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> او مرقد [[سلمان فارسی]] و [[حذیفة بن یمان]] را نیز [[زیارت]] کرد.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> زیارت او از مرقد سلمان فارسی در کنار روایت «[[سلمان منا اهل البیت|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ]]» از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عاملی برای توجه پژوهشی او به سلمان فارسی و نگارش کتاب سلمان پاک دانسته شده است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> | یکی از جنبههای اسلامشناسی ماسینیون شیعهپژوهی قلمداد شده است.<ref>بارانی و حسیناف، «تحليل مطالعات شيعی لويی ماسينيون، بررسی ديدگاهها و روشها»، ص۵۰.</ref> سفر ماسینیون به [[عراق]] را موجب توجه او به میراث معنوی شیعه دانستهاند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> ماسینیون در [[نجف]]، [[کربلا]] و [[کوفه]]، مقابر ائمه(ع) و سایر اماکن مقدس شیعه را [[زیارت]] کرد.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> او مرقد [[سلمان فارسی]] و [[حذیفة بن یمان]] را نیز [[زیارت]] کرد.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> زیارت او از مرقد سلمان فارسی در کنار روایت «[[سلمان منا اهل البیت|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ]]» از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عاملی برای توجه پژوهشی او به سلمان فارسی و نگارش کتاب سلمان پاک دانسته شده است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۸۱.</ref> | ||
تحقیقات شیعهپژوهی ماسینیون فراوان و در زمینههای متنوعی چون تاریخ تحول و پیدایش مذاهب و [[فرق تشیع|فرق شیعه]] (مانند [[اسماعیلیه]]، [[قرمطیان|قرامطه]] و [[علویان (سوریه)|نصیریه]]) توصیف شده است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۹.</ref> نیز در این زمینه، به نگارش آثاری درباره شخصیتهای مرتبط با [[شیعه|تشیع]]، از جمله [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]، [[سلمان فارسی]] و [[حسین بن روح نوبختی]]، اشاره شده است.<ref>حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۴۶-۴۷.</ref> از نظر شریعتی ویژگی پژوهش ماسینیون درباره حضرت فاطمه(س) در ترسیم تأثیر آن حضرت بر تاریخ اسلام از طریق زندهنگهداشتن روح عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و تبعیض است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۷ش، ص۴.</ref> | تحقیقات شیعهپژوهی ماسینیون فراوان و در زمینههای متنوعی چون تاریخ تحول و پیدایش مذاهب و [[فرق تشیع|فرق شیعه]] (مانند [[اسماعیلیه]]، [[قرمطیان|قرامطه]] و [[علویان (سوریه)|نصیریه]]) توصیف شده است.<ref>بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۹.</ref> نیز در این زمینه، به نگارش آثاری درباره شخصیتهای مرتبط با [[شیعه|تشیع]]، از جمله [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]، [[سلمان فارسی]] و [[حسین بن روح نوبختی]]، اشاره شده است.<ref>حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۴۶-۴۷.</ref> از نظر [[علی شریعتی|شریعتی]] ویژگی پژوهش ماسینیون درباره حضرت فاطمه(س) در ترسیم تأثیر آن حضرت بر تاریخ اسلام از طریق زندهنگهداشتن روح عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و تبعیض است.<ref>شریعتی، فاطمه فاطمه است، ۱۳۵۷ش، ص۴.</ref> | ||
بهجز تحقیقات شخصی ماسینیون درباره تشیع، تأثیر او بر جریانهای شیعهپژوهی قابل توجه قلمداد شده است.<ref>بارانی و حسیناف، «تحليل مطالعات شيعی لويی ماسينيون، بررسی ديدگاهها و روشها»، ص۵۰.</ref> برای نمونه [[هانری کربن]]، یکی از برجستهترین مفسران حکمت معنوی شیعه، از شاگردان و تأثیرپذیرفتگان ماسینیون شمرده شده که تا آخر عمر ماسینیون ارتباط علمی و معنوی خود را با او حفظ کرد.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> به نقل از منابع، آشنایی با ماسینیون حادثه مهمی در زندگی پژوهشی کربن بوده است؛ زیرا موجب آشنایی کربن با فلسفه معنوی شیعه و تغییر مسیر حیات علمی او شده است.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> سرآغاز این رخداد روزی گزارش شده که ماسینیون نسخه خطی [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمة الاشراق]] نوشته [[شهابالدین سهروردی|سهروردی]] با شرحهای [[قطبالدین شیرازی]] و [[ملاصدرا]] را به کربن میدهد.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> همچنین، عباس اقبال آشتیانی (درگذشت: ۱۳۳۴ش)، ادیب و مورخ ایرانی، ماسینیون را مشوق خود در نگارش کتابش درباره [[خاندان نوبختی]]، خاندان دانشور شیعه، دانسته است؛<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۱۱ش، مقدمه، ص۱۴.</ref> کتابی که بعداً ماسینیون در نگارش مدخل «نوبختی» در دایرةالمعارف اسلام از آن بهره برده و از آن یاد کرده است.<ref>ساجدی، «لویی ماسینیون ایرانشناس نامدار فرانسوی»، ص۱۴۵.</ref> | بهجز تحقیقات شخصی ماسینیون درباره تشیع، تأثیر او بر جریانهای شیعهپژوهی قابل توجه قلمداد شده است.<ref>بارانی و حسیناف، «تحليل مطالعات شيعی لويی ماسينيون، بررسی ديدگاهها و روشها»، ص۵۰.</ref> برای نمونه [[هانری کربن]]، یکی از برجستهترین مفسران حکمت معنوی شیعه، از شاگردان و تأثیرپذیرفتگان ماسینیون شمرده شده که تا آخر عمر ماسینیون ارتباط علمی و معنوی خود را با او حفظ کرد.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> به نقل از منابع، آشنایی با ماسینیون حادثه مهمی در زندگی پژوهشی کربن بوده است؛ زیرا موجب آشنایی کربن با فلسفه معنوی شیعه و تغییر مسیر حیات علمی او شده است.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> سرآغاز این رخداد روزی گزارش شده که ماسینیون نسخه خطی [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمة الاشراق]] نوشته [[شهابالدین سهروردی|سهروردی]] با شرحهای [[قطبالدین شیرازی]] و [[ملاصدرا]] را به کربن میدهد.<ref>ژامبه، «عرفان و استشراق، عرفان اسلامی از دیدگاه لویی ماسینیون و هانری کربن»، ص۱۳.</ref> همچنین، عباس اقبال آشتیانی (درگذشت: ۱۳۳۴ش)، ادیب و مورخ ایرانی، ماسینیون را مشوق خود در نگارش کتابش درباره [[خاندان نوبختی]]، خاندان دانشور شیعه، دانسته است؛<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۱۱ش، مقدمه، ص۱۴.</ref> کتابی که بعداً ماسینیون در نگارش مدخل «نوبختی» در دایرةالمعارف اسلام از آن بهره برده و از آن یاد کرده است.<ref>ساجدی، «لویی ماسینیون ایرانشناس نامدار فرانسوی»، ص۱۴۵.</ref> |