علی شریعتی: تفاوت میان نسخهها
←استادان، چهرهها و جریانهای تاثیرگذار
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
'''گرایشهای فکری و فلسفی غربی'''{{سخ}} | '''گرایشهای فکری و فلسفی غربی'''{{سخ}} | ||
شریعتی در دوران دانشجویی در فرانسه در دهه ۱۳۴۰ شمسی، با اندیشههای ریمون آرون، ژاک برک، هانری کربن، فرانتز فانون، روژه گارودی، ژرژ گورویچ، لویی ماسینیون و ژان پل سارتر آشنا شد.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> برخی معتقدند اشارههای پراکنده شریعتی به اندیشمندانی مانند هگل، مارکس، هوسرل، یاسپرس، هایدگر و مارکوزه، نشانه تاثیرپذیری او از سنت فکری آلمانی و فرانسوی است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> تاکید شریعتی بر تفاوت میان انسان و بشر، و همچنین استفاده از مفاهیمی مانند عصیانگری و انتخابگری، و سرانجام شاهد آوردن از سخنان سارتر، نیچه و هایدگر، نشانههایی بر گرایش او به مکتب اگزیستانسیالیسم دانسته شده است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> | شریعتی در دوران دانشجویی در فرانسه در دهه ۱۳۴۰ شمسی، با اندیشههای ریمون آرون، ژاک برک، هانری کربن، فرانتز فانون، روژه گارودی، ژرژ گورویچ، [[لویی ماسینیون]] و ژان پل سارتر آشنا شد.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> برخی معتقدند اشارههای پراکنده شریعتی به اندیشمندانی مانند هگل، مارکس، هوسرل، یاسپرس، هایدگر و مارکوزه، نشانه تاثیرپذیری او از سنت فکری آلمانی و فرانسوی است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> تاکید شریعتی بر تفاوت میان انسان و بشر، و همچنین استفاده از مفاهیمی مانند عصیانگری و انتخابگری، و سرانجام شاهد آوردن از سخنان سارتر، نیچه و هایدگر، نشانههایی بر گرایش او به مکتب اگزیستانسیالیسم دانسته شده است.<ref>خسروپناه، آسیبشناسی دینپژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۱.</ref> | ||
'''مکتب تفکیک'''{{سخ}} | '''مکتب تفکیک'''{{سخ}} |