پرش به محتوا

علی شریعتی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:
شریعتی از چهره‌ها و جریان‌های متعددی تاثیر گرفته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹.</ref> چنانکه خود او نوشته، تمام عمر فکری و اعتقادی‌اش، «همه در ایمان به مکتب علی و عشق به خاندان عزیز پیغمبر و تعهد در برابر نهضت آزادکننده و عدالتخواه تشیع انقلابی» گذشته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹.</ref> همچنین گفته است که نه‌تنها حوادث بعد از درگذشت [[پیامبر(ص)|پیامبر]]، بلکه اساسا مسیر تحولات تاریخ بشری را با بینش شیعی می‌نگرد و «فاطمه را واسطة العقد سلسله نبوت و امامت، دو مرحله اساسی در تقدیر تاریخی اندیشه نجات و نهضت عدالت‌طلبی» می‌شمارد.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>  
شریعتی از چهره‌ها و جریان‌های متعددی تاثیر گرفته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹.</ref> چنانکه خود او نوشته، تمام عمر فکری و اعتقادی‌اش، «همه در ایمان به مکتب علی و عشق به خاندان عزیز پیغمبر و تعهد در برابر نهضت آزادکننده و عدالتخواه تشیع انقلابی» گذشته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹.</ref> همچنین گفته است که نه‌تنها حوادث بعد از درگذشت [[پیامبر(ص)|پیامبر]]، بلکه اساسا مسیر تحولات تاریخ بشری را با بینش شیعی می‌نگرد و «فاطمه را واسطة العقد سلسله نبوت و امامت، دو مرحله اساسی در تقدیر تاریخی اندیشه نجات و نهضت عدالت‌طلبی» می‌شمارد.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref>  


شریعتی همچنین خود را در سال‌های ابتدایی دهه سی شمسی، دستخوش افکار موریس مترلینگ، آرتور شوپنهاور، فرانتس کافکا و [[صادق هدایت]] دانسته و تصریح کرده که آشنایی با افکار آنان، او را «از آشیانه گرم و مأنوس و پریقین آرام‌بخش مذهب موروثه و دنیای معصومانه نوجوانی به سوی تندبادهای سهمناک و طوفان‌های وحشی اقیانوس‌های بی‌کرانه افکار سردرگم و خشن فلسفه‌های پس از دو جنگ جهانی اروپا» برده است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او علاوه بر آنکه خود را تحت تعلیم علمای بزرگ اسلامی دانسته، از شاگردی جامعه‌شناسانی مانند گورویچ و آرون، و همچنین اسلام‌شناسانی مانند ماسینیون، ژاک برگ، برانشویک و هنری ماسه، سخن گفته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۲ و ۲۰۳.</ref> علاوه بر همه این موارد، تحلیلگران، شریعتی را تحت تاثیر جریان‌های فکری زمانه دانسته و برخی موارد را ذکر کرده‌اند. از جمله:
شریعتی همچنین خود را در سال‌های ابتدایی دهه سی شمسی، دستخوش افکار موریس مترلینگ، آرتور شوپنهاور، فرانتس کافکا و [[صادق هدایت]] دانسته و تصریح کرده که آشنایی با افکار آنان، او را «از آشیانه گرم و مأنوس و پریقین آرام‌بخش مذهب موروثه و دنیای معصومانه نوجوانی به سوی تندبادهای سهمناک و طوفان‌های وحشی اقیانوس‌های بی‌کرانه افکار سردرگم و خشن فلسفه‌های پس از دو جنگ جهانی اروپا» برده است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۹-۲۰۰.</ref> او علاوه بر آنکه خود را تحت تعلیم علمای بزرگ اسلامی دانسته، از شاگردی جامعه‌شناسانی مانند گورویچ و آرون، و همچنین اسلام‌شناسانی مانند [[لویی ماسینیون]]، ژاک برگ، برانشویک و هنری ماسه، سخن گفته است.<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۲ و ۲۰۳.</ref> علاوه بر همه این موارد، تحلیلگران، شریعتی را تحت تاثیر جریان‌های فکری زمانه دانسته و برخی موارد را ذکر کرده‌اند. از جمله:


'''کانون نشر حقایق دینی'''{{سخ}}
'''کانون نشر حقایق دینی'''{{سخ}}
confirmed، protected، templateeditor
۵٬۸۲۲

ویرایش