پرش به محتوا

علی شریعتی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه
{{جعبه اطلاعات زندگینامه
  | عنوان        = علی شریعتی
  | عنوان        = علی شریعتی
  | تصویر        = علی شریعتی.jpeg
  | تصویر        = علی شریعتی.jpeg
خط ۵۲: خط ۵۲:


علی شریعتی سرانجام [[۲۶ اردیبهشت]] ۱۳۵۶ از [[ایران]] خارج شد<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۸.</ref> و [[۲۹ خرداد]] در [[لندن]] درگذشت.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> روزنامه‌های اطلاعات و کیهان، در [[۳۱ خرداد]] ۱۳۵۶ش، مرگ شریعتی را ناشی از سکته قلبی دانستند و اعلام کردند او برای درمان ناراحتی چشم و کسالت قلبی به [[انگلستان]] رفته است.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> نزدیکان شریعتی، هر گونه بیماری قلبی او را ردّ کرده‌اند.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> برخی نیروهای انقلابی، درگذشت شریعتی را شهادت خواندند و بسیاری او را معلم شهید خطاب می‌کرده‌اند.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۸۳-۱۹۶.</ref>
علی شریعتی سرانجام [[۲۶ اردیبهشت]] ۱۳۵۶ از [[ایران]] خارج شد<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۸.</ref> و [[۲۹ خرداد]] در [[لندن]] درگذشت.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> روزنامه‌های اطلاعات و کیهان، در [[۳۱ خرداد]] ۱۳۵۶ش، مرگ شریعتی را ناشی از سکته قلبی دانستند و اعلام کردند او برای درمان ناراحتی چشم و کسالت قلبی به [[انگلستان]] رفته است.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> نزدیکان شریعتی، هر گونه بیماری قلبی او را ردّ کرده‌اند.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۹.</ref> برخی نیروهای انقلابی، درگذشت شریعتی را شهادت خواندند و بسیاری او را معلم شهید خطاب می‌کرده‌اند.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۱۸۳-۱۹۶.</ref>
شریعتی سرانجام در [[۵ تیر]] ۱۳۵۶ش، با حضور [[امام موسی صدر]] و نزدیکانش در نزدیکی [[حرم حضرت زینب(س)]] [[دفن]] شد.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۰.</ref>
شریعتی سرانجام در [[۵ تیر]] ۱۳۵۶ش، با حضور [[امام موسی صدر]] و نزدیکانش در نزدیکی [[حرم حضرت زینب(س)]] دفن شد.<ref>اسفندیاری، شعله بی‌قرار، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۰.</ref>


==استادان، چهره‌ها و جریان‌های تاثیرگذار==
==استادان، چهره‌ها و جریان‌های تاثیرگذار==
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
علی شریعتی همواره منتقدان و مخالفانی از میان گرایش‌ها ورویکردهای مختلف مذهبی و سیاسی داشته است؛<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۴.</ref> برخی از این اشخاص و جریان‌ها عبارتند از:
علی شریعتی همواره منتقدان و مخالفانی از میان گرایش‌ها ورویکردهای مختلف مذهبی و سیاسی داشته است؛<ref>خسروپناه، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۴.</ref> برخی از این اشخاص و جریان‌ها عبارتند از:


#[[مرتضی مطهری]]، آرا و اندیشه‌های شریعتی را ناسازگار با بنیادهای اندیشه دینی می‌دانست و گرچه خود معتقد به مبارزه بر مبنای اسلام بود، اما محوری‌کردن عنصر مبارزه و قربانی کردن دیگر وجوه دین را ناروا قلمداد می‌کرد و گاه این رویکرد شریعتی را مارکسیسم‌زدگی می‌خواند.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref> مطهری در نقدی که بر جزوه [[حسین وارث آدم (کتاب)|حسین وارث آدم]] نوشته، این جزوه را توجیه تاریخ بر اساس مارکسیسم دانسته و آن را روضه مارکسیستی برای [[امام حسین(ع)]] خوانده است.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۷، ص۶۷۱.</ref>  
#[[مرتضی مطهری]]، آرا و اندیشه‌های شریعتی را ناسازگار با بنیادهای اندیشه دینی می‌دانست و گرچه خود معتقد به مبارزه بر مبنای اسلام بود، اما محوری‌کردن عنصر مبارزه و قربانی کردن دیگر وجوه دین را ناروا قلمداد می‌کرد و گاه این رویکرد شریعتی را مارکسیسم‌زدگی می‌خواند.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref> مطهری در نقدی که بر جزوه [[حسین وارث آدم (کتاب)|حسین وارث آدم]] نوشته، این جزوه را توجیه تاریخ بر اساس مارکسیسم دانسته و آن را روضه مارکسیستی برای [[امام حسین(ع)]] خوانده است.<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۷، ص۶۷۱.</ref>
#[[مهدی بازرگان]]، با رویکردی نزدیک به [[مرتضی مطهری|مطهری]]، معتقد بود که محدود کردن دین در عرصه فقه و اخلاق و عبادات، همان اندازه خیانت است که محدود کردن آن در کلاه‌خود و شمشیر و مبارزه و [[جهاد]].<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref> همچنین [[سید حسین نصر]]، از سنت‌گرایان، حرکت شریعتی را آلاینده فضای قدسی سنت دانسته و آن را مخلّ آرامش روحانی دین تلقی کرده است.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه‌اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref>
#[[مهدی بازرگان]]، با رویکردی نزدیک به [[مرتضی مطهری|مطهری]]، معتقد بود که محدود کردن دین در عرصه فقه و اخلاق و عبادات، همان اندازه خیانت است که محدود کردن آن در کلاه‌خود و شمشیر و مبارزه و [[جهاد]].<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref> همچنین [[سید حسین نصر]]، از سنت‌گرایان، حرکت شریعتی را آلاینده فضای قدسی سنت دانسته و آن را مخلّ آرامش روحانی دین تلقی کرده است.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه‌اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref>
#برخی جریان‌های حوزوی در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، مانند [[دارالتبلیغ اسلامی]] وابسته به [[محمدکاظم شریعتمداری]]، [[مکتب اسلام (ماهنامه)|نشریه مکتب اسلام]]، و مخصوصا [[مکارم شیرازی]] و [[مصباح یزدی]]، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی]] {{یاد|حسینی تهرانی در رابطه با داستان سالم پیدا شدن بدن شیخ صدوق در قبر پس از ۹۰۰ سال وانکار دکتر گفته است :آقای دکتر در کتابش‌ می‌نویسد: «اینکه‌ می‌گویند بدن‌ صدوق تر و تازه‌ است‌، برای آن‌ است‌ که‌ ریاضت‌ می‌کشید ؛ افرادی هم‌ که‌ چربی نخورند و گوشت‌ نخورند بدن‌های‌ آنها خشک‌ می‌شود، و اگر در محفظه‌ای قرار دهند که‌ با هوا و رطوبت‌ تماس‌ نداشته‌ باشد ممکن‌ است‌ که‌ چند صباحی بدن‌ بماند.».آقا جان‌ بیا ایمان‌ بیاور به‌ خدا و عالم‌ غیب‌! صدوق‌ اهل‌ گوشت‌ و چربی خوردن‌ هم‌ بود، ریاضت‌ هم‌ نمی‌کشید و چاق‌ هم‌ بود، قریب‌ هزارسال‌ است‌ که‌ مرده‌، بدنتر وتازه‌ است‌، زیر زمین‌ مرطوب‌ هم‌ هست‌. معادشناسی، ج۳، ص۱۹۶}} انتقاداتی به رویکردهای شریعتی وارد کردند. تفاسیر متفاوت شریعتی از برخی روایات تاریخی و مخصوصا آیات [[قرآن]]، منشأ این انتقادات بود که منتقدین مذکور، عدم انطباق آرای شریعتی با روایات اصیل دینی را مورد تاکید قرار می‌دادند. تفسیر او از داستان خلقت آدم و حوا، یکی از این موارد است.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه‌ اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref>
#برخی جریان‌های حوزوی در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، مانند [[دارالتبلیغ اسلامی]] وابسته به [[محمدکاظم شریعتمداری]]، [[مکتب اسلام (ماهنامه)|نشریه مکتب اسلام]]، و مخصوصا [[مکارم شیرازی]] و [[مصباح یزدی]]، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی]] {{یاد|حسینی تهرانی در رابطه با داستان سالم پیدا شدن بدن شیخ صدوق در قبر پس از ۹۰۰ سال وانکار دکتر گفته است :آقای دکتر در کتابش‌ می‌نویسد: «اینکه‌ می‌گویند بدن‌ صدوق تر و تازه‌ است‌، برای آن‌ است‌ که‌ ریاضت‌ می‌کشید ؛ افرادی هم‌ که‌ چربی نخورند و گوشت‌ نخورند بدن‌های‌ آنها خشک‌ می‌شود، و اگر در محفظه‌ای قرار دهند که‌ با هوا و رطوبت‌ تماس‌ نداشته‌ باشد ممکن‌ است‌ که‌ چند صباحی بدن‌ بماند.».آقا جان‌ بیا ایمان‌ بیاور به‌ خدا و عالم‌ غیب‌! صدوق‌ اهل‌ گوشت‌ و چربی خوردن‌ هم‌ بود، ریاضت‌ هم‌ نمی‌کشید و چاق‌ هم‌ بود، قریب‌ هزارسال‌ است‌ که‌ مرده‌، بدنتر وتازه‌ است‌، زیر زمین‌ مرطوب‌ هم‌ هست‌. معادشناسی، ج۳، ص۱۹۶}} انتقاداتی به رویکردهای شریعتی وارد کردند. تفاسیر متفاوت شریعتی از برخی روایات تاریخی و مخصوصا آیات [[قرآن]]، منشأ این انتقادات بود که منتقدین مذکور، عدم انطباق آرای شریعتی با روایات اصیل دینی را مورد تاکید قرار می‌دادند. تفسیر او از داستان خلقت آدم و حوا، یکی از این موارد است.<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/10402 ترکش‌دوز، سنخ‌شناسی منتقدین شریعتی، سایت باشگاه‌ اندیشه، ۹ خرداد ۱۳۸۴.]</ref>
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
#گروهی از روحانیان سنتی و محافل مذهبی غیرمبارز، نخستین کسانی دانسته شده‌اند که به مخالفت با شریعتی پرداختند و معتقد بودند او شیعه نیست و در پی ضربه زدن به تشیع است. این دسته، شریعتی را به ضدیت با ولایت متهم می‌کردند و [[حسینیه ارشاد]] را که محل اصلی سخنرانی‌های او بود، «یزیدیه اضلال» می‌نامیدند.<ref>شکوهی، «مخالفان شریعتی از سنتی تا مدرن (۲)»، در روزنامه اعتماد، ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ص۱۶. </ref>
#گروهی از روحانیان سنتی و محافل مذهبی غیرمبارز، نخستین کسانی دانسته شده‌اند که به مخالفت با شریعتی پرداختند و معتقد بودند او شیعه نیست و در پی ضربه زدن به تشیع است. این دسته، شریعتی را به ضدیت با ولایت متهم می‌کردند و [[حسینیه ارشاد]] را که محل اصلی سخنرانی‌های او بود، «یزیدیه اضلال» می‌نامیدند.<ref>شکوهی، «مخالفان شریعتی از سنتی تا مدرن (۲)»، در روزنامه اعتماد، ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ص۱۶. </ref>
#سید حمید روحانی، از تاریخ‌نگاران معاصر، پس از انقلاب، با استفاده از برخی مطالب، نامه‌ها و همچنین گزارش‌هایی از ساواک، شریعتی را همکار ساواک دانست و نظرات خود درباره شریعتی را در جلد سوم کتاب [[نهضت امام خمینی (کتاب)|نهضت امام خمینی]] و نیز نشریه ۱۵ خرداد منتشر کرد. ادعای همکاری شریعتی با ساواک، با پاسخ‌ها و تحلیل‌های فراوانی مواجه شد.<ref>شکوهی، «مخالفان شریعتی از سنتی تا مدرن (۲)»، در روزنامه اعتماد، ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ص۱۶. </ref>
#سید حمید روحانی، از تاریخ‌نگاران معاصر، پس از انقلاب، با استفاده از برخی مطالب، نامه‌ها و همچنین گزارش‌هایی از ساواک، شریعتی را همکار ساواک دانست و نظرات خود درباره شریعتی را در جلد سوم کتاب [[نهضت امام خمینی (کتاب)|نهضت امام خمینی]] و نیز نشریه ۱۵ خرداد منتشر کرد. ادعای همکاری شریعتی با ساواک، با پاسخ‌ها و تحلیل‌های فراوانی مواجه شد.<ref>شکوهی، «مخالفان شریعتی از سنتی تا مدرن (۲)»، در روزنامه اعتماد، ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ص۱۶. </ref>
# سید موسی خویی نوه [[سید ابوالقاسم خویی]] گزارش کرده که [[سید مرتضی عسکری]] در [[نجف]] در پی این بود که  آیت الله خویی فتوای تکفیر شریعتی را صادر کنند ولی با مشاوره‌هایی که صورت گرفت  این کار انجام نگرفت  و خویی هم کتاب‌های شریعتی را به چند نفر از [[مجتهدان|مجتهدین]] دادند و در نهایت، به طور غیررسمی نظر دادند که بعضی حرف‌های شریعتی درست نیست.<ref>https://mobahesat.ir/8156</ref>
#سید موسی خویی نوه [[سید ابوالقاسم خویی]] گزارش کرده که [[سید مرتضی عسکری]] در [[نجف]] در پی این بود که  آیت الله خویی فتوای تکفیر شریعتی را صادر کنند ولی با مشاوره‌هایی که صورت گرفت  این کار انجام نگرفت  و خویی هم کتاب‌های شریعتی را به چند نفر از [[مجتهدان|مجتهدین]] دادند و در نهایت، به طور غیررسمی نظر دادند که بعضی حرف‌های شریعتی درست نیست.<ref>https://mobahesat.ir/8156</ref>


==نقش شریعتی در انقلاب اسلامی==
==نقش شریعتی در انقلاب اسلامی==
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
===ترجمه===
===ترجمه===
علی شریعتی در میانه سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۸ش، به ترجمه چند اثر پرداخت:
علی شریعتی در میانه سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۸ش، به ترجمه چند اثر پرداخت:
# کتاب ابوذر غفاری، نوشته جودة السحار در سال ۱۳۳۴ش، با عنوان «ابوذر غفاری، اولین خداپرست سوسیالیست» در مشهد چاپ شد.
#کتاب ابوذر غفاری، نوشته جودة السحار در سال ۱۳۳۴ش، با عنوان «ابوذر غفاری، اولین خداپرست سوسیالیست» در مشهد چاپ شد.
# کتاب «فی النقد والأدب»، نوشته محمد مندور، در سال ۱۳۳۸ش با عنوان «در نقد و ادب» منتشر شد.
#کتاب «فی النقد والأدب»، نوشته محمد مندور، در سال ۱۳۳۸ش با عنوان «در نقد و ادب» منتشر شد.
# ترجمه کتاب نیایش از الکسیس کارل در سال ۱۳۳۹ش.
#ترجمه کتاب نیایش از الکسیس کارل در سال ۱۳۳۹ش.
# مقالاتی از فرانتس فانون درباره جنگ‌های چریکی که در سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ش در روزنامه ایران آزاد منتشر می‌شد.
#مقالاتی از فرانتس فانون درباره جنگ‌های چریکی که در سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ش در روزنامه ایران آزاد منتشر می‌شد.
# کتاب سلمان فارسی اثر لویی ماسینیون در سال ۱۳۴۸ش.<ref>[http://drshariati.org/?cat=24 از زبان‌های دیگر]، سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی.</ref>
#کتاب سلمان فارسی اثر لویی ماسینیون در سال ۱۳۴۸ش.<ref>[http://drshariati.org/?cat=24 از زبان‌های دیگر]، سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی.</ref>


بسیاری از آثار علی شریعتی، به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است؛ ۱۸ کتاب به زبان عربی، ۲۶ کتاب به زبان انگلیسی، ۵۹ کتاب به زبان ترکی، و برخی از کتاب‌ها به زبان کردی، اردو، اندونزیایی، آلبانیایی، تامیلی، تائی، بنگالی، آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیولی، چاپ و منتشر شده است.<ref>[http://www.shariati.com/translatf.html انتشارات و ترجمه‌های کتب و سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی]، سایت دکتر شریعتی.</ref>
بسیاری از آثار علی شریعتی، به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است؛ ۱۸ کتاب به زبان عربی، ۲۶ کتاب به زبان انگلیسی، ۵۹ کتاب به زبان ترکی، و برخی از کتاب‌ها به زبان کردی، اردو، اندونزیایی، آلبانیایی، تامیلی، تائی، بنگالی، آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیولی، چاپ و منتشر شده است.<ref>[http://www.shariati.com/translatf.html انتشارات و ترجمه‌های کتب و سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی]، سایت دکتر شریعتی.</ref>
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
کتاب‌هایی که در ردّ نظریات شریعتی نوشته شده، نزدیک به سی جلد است و بیشتر آنها پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] نوشته شده و در یک مورد، نویسنده‌ای به نام [[قاسم اسلامی]]، {{یاد| مجتهد شیعی ۱۳۰۳-۱۳۶۰ش) http://almonzer.blogfa.com/post/107 }}۱۱ جلد کتاب در ردّ او نوشته است.<ref>امیر فریار، «کتابشناسی شریعتی»، در ماهنامه جهان کتاب، دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۰،ش ۲۷۲-۲۷۴، ص۲۲.</ref> در میانه سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۸۹ش، به استثنای سال ۱۳۵۰، هر ساله کتابی درباره شریعتی منتشر شده و در سال ۱۳۵۹ش، چهل کتاب درباره او به چاپ رسیده است.<ref>امیر فریار، «کتابشناسی شریعتی»، در ماهنامه جهان کتاب، دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۰،ش ۲۷۲-۲۷۴، ص۲۲.</ref>
کتاب‌هایی که در ردّ نظریات شریعتی نوشته شده، نزدیک به سی جلد است و بیشتر آنها پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] نوشته شده و در یک مورد، نویسنده‌ای به نام [[قاسم اسلامی]]، {{یاد| مجتهد شیعی ۱۳۰۳-۱۳۶۰ش) http://almonzer.blogfa.com/post/107 }}۱۱ جلد کتاب در ردّ او نوشته است.<ref>امیر فریار، «کتابشناسی شریعتی»، در ماهنامه جهان کتاب، دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۰،ش ۲۷۲-۲۷۴، ص۲۲.</ref> در میانه سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۸۹ش، به استثنای سال ۱۳۵۰، هر ساله کتابی درباره شریعتی منتشر شده و در سال ۱۳۵۹ش، چهل کتاب درباره او به چاپ رسیده است.<ref>امیر فریار، «کتابشناسی شریعتی»، در ماهنامه جهان کتاب، دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۰،ش ۲۷۲-۲۷۴، ص۲۲.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}


confirmed، protected، templateeditor
۱٬۷۹۳

ویرایش