وصیت امام حسین(ع) به محمد بن حنفیه: تفاوت میان نسخهها
←متن و ترجمه
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
بر اساس گزارش [[تسلیة المجالس و زینة المجالس (کتاب)|کتاب تسلیة المجالس]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] صبح روزی که میخواست برای آخرین بار از مدینه به سمت مکه خارج شود با [[محمد بن حنفیه|برادرش محمد حنفیه]] دیدار داشت. وی توصیه کرد که امام از جنگ دوری کند تا آسیبی نبیند و راهکارهایی ارائه کرد. امام حسین(ع) در پاسخ وی بیان داشت که حتی اگر هیچ مکان امنی در دنیا نداشته باشد، باز با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت نخواهد کرد.<ref>حسینی موسوی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۸.</ref> | بر اساس گزارش [[تسلیة المجالس و زینة المجالس (کتاب)|کتاب تسلیة المجالس]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] صبح روزی که میخواست برای آخرین بار از مدینه به سمت مکه خارج شود با [[محمد بن حنفیه|برادرش محمد حنفیه]] دیدار داشت. وی توصیه کرد که امام از جنگ دوری کند تا آسیبی نبیند و راهکارهایی ارائه کرد. امام حسین(ع) در پاسخ وی بیان داشت که حتی اگر هیچ مکان امنی در دنیا نداشته باشد، باز با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت نخواهد کرد.<ref>حسینی موسوی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۸.</ref> | ||
در این هنگام محمد بن حنفیه با گریه کلام امام را قطع کرده و امام حسین(ع) همراه او گریه کرد. سپس امام حسین(ع) با تشکر از خیرخواهی برادر، عزم خود را برای حرکت به سمت مکه همراه برادران و فزندانشان و شیعیانی که بر اساس نظر ایشان عمل میکنند اعلام کرد. از محمد حنفیه نیز خواست در [[مدینه]] باقی بماند تا از جانب او مراقب اتفاقات آنجا باشد. در این حال امام قلم و کاغذی خواسته و این وصیت را خطاب به او نوشت:<ref>حسینی موسوی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰.</ref>{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَی بِهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَی أَخِیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِیةِ:|بسم اللّه الرحمن الرحیم؛ این وصیتی است از حسین بن علی بن ابی طالب به برادرش محمّد، معروف به پسر حنفیه:|أَنَّ الْحُسَینَ یشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ|حسین شهادت میدهد که معبودی جز خدای یگانهای که شریکی ندارد نیست، و محمّد بنده و فرستاده اوست که ازجانب حق به حق مبعوث شده است و این که بهشت و دوزخ حق است و روز رستاخیز- بدون شک- خواهد آمد، و خداوند خفتگان در قبرها را برمیانگیزد.|وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی | در این هنگام محمد بن حنفیه با گریه کلام امام را قطع کرده و امام حسین(ع) همراه او گریه کرد. سپس امام حسین(ع) با تشکر از خیرخواهی برادر، عزم خود را برای حرکت به سمت مکه همراه برادران و فزندانشان و شیعیانی که بر اساس نظر ایشان عمل میکنند اعلام کرد. از محمد حنفیه نیز خواست در [[مدینه]] باقی بماند تا از جانب او مراقب اتفاقات آنجا باشد. در این حال امام قلم و کاغذی خواسته و این وصیت را خطاب به او نوشت:<ref>حسینی موسوی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰.</ref>{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَی بِهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَی أَخِیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِیةِ:|بسم اللّه الرحمن الرحیم؛ این وصیتی است از حسین بن علی بن ابی طالب به برادرش محمّد، معروف به پسر حنفیه:|أَنَّ الْحُسَینَ یشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ|حسین شهادت میدهد که معبودی جز خدای یگانهای که شریکی ندارد نیست، و محمّد بنده و فرستاده اوست که ازجانب حق به حق مبعوث شده است و این که بهشت و دوزخ حق است و روز رستاخیز- بدون شک- خواهد آمد، و خداوند خفتگان در قبرها را برمیانگیزد.|وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی (ص)، أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ|و من از سرِ مستی و طغیان و فسادانگیزی و ستمکاری قیام نکردم، تنها برای اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم علی بن ابی طالب علیهالسلام رفتار نمایم.|فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَی بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَی هَذَا أَصْبِرُ حَتَّی یقْضِی اللَّهُ بَینِی وَ بَینَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ|هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت، پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر میکنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داوری کند که او بهترین داوران است.|وَ هَذِهِ وَصِیتِی یا أَخِی إِلَیک وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَ إِلَیهِ أُنِیب.<ref>حسینی موسوی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref>|این وصیت من است به توای برادر! توفیق من جز از ناحیه خداوند نیست. بر او توکل میکنم و بازگشتم به سوی اوست.|شکل بندی عنوان=|شکل بندی عنوان ستون راست=|شکل بندی عنوان ستون چپ=|شکل بندی ستون راست=|شکل بندی ستون چپ=|رنگ حاشیه=|تراز=|عرض=|عنوان=|عنوان ستون راست=|عنوان ستون چپ=ترجمه}}به نقل [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]، امام حسین(ع) این مکتوب را مهر کرده، پیچید و به برادرش داد. سپس با او وداع کرده و نیمه شب از مدینه خارج شد.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۳۰.</ref> | ||
==اعتبارسنجی سندی و محتوایی== | ==اعتبارسنجی سندی و محتوایی== |