پرش به محتوا

وحدت وجود: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹: خط ۲۹:
پیش از ابن‌عربی، در میان آثار صوفیانی چون [[معروف کرخی]]،<ref>عین‌القضات همدانی، تمهیدات، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۶.</ref> [[حسین بن منصور حلاج|منصور حلاج]]،<ref>حلاج، کتاب الطواسین، ۱۹۱۳م، ص۵۸-۶۲.</ref> و [[عطار نیشابوری]]<ref>عطار نیشابوری، دیوان غزلیات و قصاید عطار، ۱۳۴۱ش، ص۷۴۹-۷۵۱.</ref> از اشاره به مفهوم وحدت وجود خبر داده‌اند.<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴-۸۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۷.</ref> تمثیل سیمرغ (سی مرغ) در منطق الطیر عطار تمثلی برای مفهوم وحدت وجود دانسته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۸.</ref> به گفته محققان، وحدت وجود با ظهور [[ابن‌عربی]] به‌ آموزه اصلی و اساسی [[عرفان نظری]] تبدیل شد.<ref>زرین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۴۵؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۶۱؛ جهانگیری، محیی‌الدین ابن‌عربی، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> به نظر [[مرتضی مطهری|مطهری]]، وحدت وجود پیش از ملاصدرا در [[فلسفه اسلامی]] مطرح نبوده است.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> به نظر او، ملاصدرا وحدت وجود را از عرفان ابن‌عربی گرفت و در حکمت متعالیه آن را تبدیل به یک موضوع فلسفی کرد و برایش پایه‌های فلسفی تبیین کرد.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۹۱.</ref>
پیش از ابن‌عربی، در میان آثار صوفیانی چون [[معروف کرخی]]،<ref>عین‌القضات همدانی، تمهیدات، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۶.</ref> [[حسین بن منصور حلاج|منصور حلاج]]،<ref>حلاج، کتاب الطواسین، ۱۹۱۳م، ص۵۸-۶۲.</ref> و [[عطار نیشابوری]]<ref>عطار نیشابوری، دیوان غزلیات و قصاید عطار، ۱۳۴۱ش، ص۷۴۹-۷۵۱.</ref> از اشاره به مفهوم وحدت وجود خبر داده‌اند.<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴-۸۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۷.</ref> تمثیل سیمرغ (سی مرغ) در منطق الطیر عطار تمثلی برای مفهوم وحدت وجود دانسته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۸.</ref> به گفته محققان، وحدت وجود با ظهور [[ابن‌عربی]] به‌ آموزه اصلی و اساسی [[عرفان نظری]] تبدیل شد.<ref>زرین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۴۵؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۶۱؛ جهانگیری، محیی‌الدین ابن‌عربی، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref> به نظر [[مرتضی مطهری|مطهری]]، وحدت وجود پیش از ملاصدرا در [[فلسفه اسلامی]] مطرح نبوده است.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹.</ref> به نظر او، ملاصدرا وحدت وجود را از عرفان ابن‌عربی گرفت و در حکمت متعالیه آن را تبدیل به یک موضوع فلسفی کرد و برایش پایه‌های فلسفی تبیین کرد.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۹۱.</ref>
{{گفتاورد تزیینی|[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]: اگر خدای تبارک و تعالی از ما سؤال کند که شما که معنی «وحدت وجود» را به‌حسب مسلک حکما نمی‌دانستید و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نکردید و آن علم و مقدمات آن را نیاموختید، برای چه کورکورانه آنها را تکفیر و توهین کردید، ما در محضر مقدس حق چه جوابی داریم بدهیم، جز آنکه سر خجلت به زیر افکنیم.<ref>خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۹–۳۹۰.</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]: اگر خدای تبارک و تعالی از ما سؤال کند که شما که معنی «وحدت وجود» را به‌حسب مسلک حکما نمی‌دانستید و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نکردید و آن علم و مقدمات آن را نیاموختید، برای چه کورکورانه آنها را تکفیر و توهین کردید، ما در محضر مقدس حق چه جوابی داریم بدهیم، جز آنکه سر خجلت به زیر افکنیم.<ref>خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۹–۳۹۰.</ref>}}
==تفسیرهای سه‌گانه: از وحدت شهود تا وحدت شخصی==
==تفسیرهای سه‌گانه: از وحدت شهود تا وحدت شخصی==
از وحدت وجود تفسیرهای مختلفی ارائه شده است؛ برخی محققان این تفسیرها را در سه دسته صورت‌بندی کرده‌اند:<ref>برای نمونه ن.ک: مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۹-۹۴.</ref>  
از وحدت وجود تفسیرهای مختلفی ارائه شده است؛ برخی محققان این تفسیرها را در سه دسته صورت‌بندی کرده‌اند:<ref>برای نمونه ن.ک: مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۹-۹۴.</ref>  
confirmed، protected، templateeditor
۶٬۱۷۰

ویرایش