پرش به محتوا

قبح عقاب بلابیان: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
قاعده قبح عقاب بلابیان به این معناست تا زمانی که عملی توسط شرع یا قانون نهی نشده (همین‌طور در مورد وجوب عملی) و آن نهی به شخصِ مکلف نرسیده باشد مجازات او برای ارتکاب آن عمل، از نر عقلا زشت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فاضل لنکرانی، ایضاح الکفایة، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۴۰۲؛ مجمع فقه اهل البیت(ع)، قواعد اصول الفقه، ۱۴۲۷ق، ص۳۸۶؛ محقق داماد، قواعد فقه (بخش جزایی)، ۱۳۸۸ش، ص۱۵.</ref> نزد فقهای شیعه افزون‌بر اینکه اصلِ وجودِ حکم در مقام عمل برای تکلیف لازم است، اطلاع‌رسانی به مکلف و آگاه‌سازی او نیز شرط تکلیف دانسته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، الاقتصاد الی طریق الرشاد، ۱۴۰۰ق، ص۶۲؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۹.</ref> گفته شده این قاعده مقابل قاعده «حُسن عقاب مع البیان» است؛ به این معنا که اگر مکلفی با تکلیف مُنَجَّزشده خود، بدون عُذر نظیر اضطرار، اجبار، اکراه، مخالفت (ترک تکلیف واجب یا انجام حرام) کند، عقل در چنین جایی به پسندیده بودن مؤاخذه و مجازات او حکم می‌کند، هرچند به لزوم آن حکم نکند.<ref>فرحی، تحقیق در قواعد فقهی اسلام، ۱۳۹۸ش، ص۶۱۹.</ref>  
قاعده قبح عقاب بلابیان به این معناست تا زمانی که عملی توسط شرع یا قانون نهی نشده (همین‌طور در مورد وجوب عملی) و آن نهی به شخصِ مکلف نرسیده باشد مجازات او برای ارتکاب آن عمل، از نظر عقلا زشت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فاضل لنکرانی، ایضاح الکفایة، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۴۰۲؛ مجمع فقه اهل البیت(ع)، قواعد اصول الفقه، ۱۴۲۷ق، ص۳۸۶؛ محقق داماد، قواعد فقه (بخش جزایی)، ۱۳۸۸ش، ص۱۵.</ref> نزد فقهای شیعه افزون‌بر اینکه اصلِ وجودِ حکم در مقام عمل برای تکلیف لازم است، اطلاع‌رسانی به مکلف و آگاه‌سازی او نیز شرط تکلیف دانسته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، الاقتصاد الی طریق الرشاد، ۱۴۰۰ق، ص۶۲؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۹.</ref> گفته شده این قاعده مقابل قاعده «حُسن عقاب مع البیان» است؛ به این معنا که اگر مکلفی با تکلیف مُنَجَّزشده خود، بدون عُذر نظیر اضطرار، اجبار، اکراه، مخالفت (ترک تکلیف واجب یا انجام حرام) کند، عقل در چنین جایی به پسندیده بودن مؤاخذه و مجازات او حکم می‌کند، هرچند به لزوم آن حکم نکند.<ref>فرحی، تحقیق در قواعد فقهی اسلام، ۱۳۹۸ش، ص۶۱۹.</ref>  


به عقیده [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، از عالمان [[اصول فقه]] در [[قرن چهاردهم قمری]]، عقاب در قاعده «قبح عقاب بلابیان»، عام است که شامل عقوبت دنیایی و اخروی می‌شود.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۳۴۳.</ref> در مورد «بیان» نیز گفته شده، تنها صادر شدن حکم، مجوز عقاب و مؤاخذه نیست، بلکه رسیدن حکم به مکلف (وُصول) لازم است تا عنوان بیان محقق شود و تکلیف بر مکلف منجز شود.<ref>طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۱۲۹۶ق، ص۵۱۸؛ عراقی، نهایة الافکار، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۵.</ref> به اعتقاد [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]] (درگذشت: [[سال ۱۳۷۱ هجری شمسی|۱۳۷۱ش]])، رسیدن حکم به مکلف، مورد اتفاق همه عالمان علم اصول و [[اخباریان]] است؛ بنابراین، مخالفت با تکلیف غیر واصل، از واضح‌ترین مصادیق [[ظلم]] است.<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۴.</ref>
به عقیده [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، از عالمان [[اصول فقه]] در [[قرن چهاردهم قمری]]، عقاب در قاعده «قبح عقاب بلابیان»، عام است که شامل عقوبت دنیایی و اخروی می‌شود.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۳۴۳.</ref> در مورد «بیان» نیز گفته شده، تنها صادر شدن حکم، مجوز عقاب و مؤاخذه نیست، بلکه رسیدن حکم به مکلف (وُصول) لازم است تا عنوان بیان محقق شود و تکلیف بر مکلف منجز شود.<ref>طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۱۲۹۶ق، ص۵۱۸؛ عراقی، نهایة الافکار، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۵.</ref> به اعتقاد [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]] (درگذشت: [[سال ۱۳۷۱ هجری شمسی|۱۳۷۱ش]])، رسیدن حکم به مکلف، مورد اتفاق همه عالمان علم اصول و [[اخباریان]] است؛ بنابراین، مخالفت با تکلیف غیر واصل، از واضح‌ترین مصادیق [[ظلم]] است.<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۴.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۷٬۳۶۶

ویرایش