پرش به محتوا

مرجعیت زن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
مخالفان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایل زیر تمسک کرده‌اند:
مخالفان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایل زیر تمسک کرده‌اند:


*'''آیات''': آیاتی چون [[آیه الرجال قوامون علی النساء|آیه ۳۴ سوره نساء]] که [[قیمومیت مردان بر زنان]] را ثابت می‌داند،<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۲.</ref> [[آیه ۲۲۸ سوره بقره|۲۲۸ بقره]] که بیان‌گر برتری مردان بر زنان است،<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۳.</ref> [[آیه تطهیر|۳۳ احزاب]] که دستور به در خانه ماندن و [[تبرج|تبرج نداشتن]] زنان می‌دهد<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۴.</ref> و [[آیه ۱۸ سوره زخرف|۱۸ زخرف]] که نشان‌دهنده ضعف زنان در استدلال و اقامه برهان است<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> را دلیل بر ممکن نبودن تقلید از زنان دانسته‌اند. [[محمد سند بحرانی]] (زاده: ۱۳۸۲ق) از فقهای شیعه آیات مرتبط با این مسئله در [[قرآن]] را به شش دسته تقسیم می‌کند و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که زن به دلیل داشتن ویژگی‌های متفاوت با مردان در خلقت، بر اساس این آیات مناسب مناصبی چون [[مرجع تقلید|مرجعیت تقلید]] نیست.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۴.</ref> به عقیده وی این مسئله نشان‌دهنده حقارت و نقص زنان نبوده بلکه به دلیل وجود تفاوت با مردان چنین بیان شده است. از نظر قرآن در رسیدن به درجات کمال انسانی تفاتی میان زن و مرد نیست.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۲.</ref>
*'''آیات''': آیاتی چون [[آیه الرجال قوامون علی النساء|آیه ۳۴ سوره نساء]] که [[قیمومیت مردان بر زنان]] را ثابت می‌داند،<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۲.</ref> [[آیه ۲۲۸ سوره بقره|۲۲۸ بقره]] که بیان‌گر برتری مردان بر زنان است،<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۳.</ref> [[آیه تطهیر|۳۳ احزاب]] که دستور به در خانه ماندن و [[تبرج|تبرج نداشتن]] زنان می‌دهد<ref>ایزدی‌فرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۴.</ref> و [[آیه ۱۸ سوره زخرف|۱۸ زخرف]] که نشان‌دهنده ضعف زنان در استدلال و اقامه برهان است<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> را دلیل بر ممکن نبودن تقلید از زنان دانسته‌اند. [[محمد سند بحرانی]] (زاده: ۱۳۸۲ق) از فقهای شیعه آیات مرتبط با این مسئله در [[قرآن]] را به شش دسته تقسیم می‌کند و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که زن به دلیل داشتن ویژگی‌های متفاوت با مردان در خلقت، بر اساس این آیات مناسب مناصبی چون [[مرجع تقلید|مرجعیت تقلید]] نیست.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۴.</ref> به عقیده وی این مسئله نشان‌دهنده حقارت و نقص زنان نبوده، بلکه به دلیل وجود تفاوت آنان با مردان است. از نظر قرآن در رسیدن به درجات کمال انسانی تفاتی میان زن و مرد نیست.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۲.</ref>


*'''روایات''': از جمله روایات مورد استناد مخالفان مرجعیت زن، [[مشهوره ابی‌خدیجه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۳۰۳.</ref> است که در آن، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در ارجاع برای قضاوت، تعبیر «رجل» (مرد) به کار برده است.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> همچنین در روایتی راوی از استنباط همسرش با قول [[زرارة بن اعین|زراره]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] سخن می‌گوید که امام صادق(ع) اظهار نظر کردن زنان در این مسائل را نفی می‌کنند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> گفته شده این روایت به صراحت تقلید از زنان را نادرست می‌داند.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> روایاتِ بیان‌گر ضعف رأی و قوه استدلال زنان، روایاتِ نهی از [[مشورت با زنان]] و روایاتی که لزوم دوری زنان از [[اختلاط با نامحرم|اختلاط با مردان]] را تاکید می‌کنند، از دیگر احادیثی‌اند که برای مناسب نبودن زنان برای جایگاه مرجعیت مورد استناد قرار گرفته‌اند.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۴-۱۹۸ː؛ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۷-۱۲۰.</ref>
*'''روایات''': از جمله روایات مورد استناد مخالفان مرجعیت زن، [[مشهوره ابی‌خدیجه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۳۰۳.</ref> است که در آن، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در ارجاع برای قضاوت، تعبیر «رجل» (مرد) به کار برده است.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> همچنین در روایتی راوی از استنباط همسرش با قول [[زرارة بن اعین|زراره]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] سخن می‌گوید که امام صادق(ع) اظهار نظر کردن زنان در این مسائل را نفی می‌کند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> گفته شده این روایت به صراحت تقلید از زنان را نادرست می‌داند.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> روایاتِ بیان‌گر ضعف رأی و قوه استدلال زنان، روایاتِ نهی از [[مشورت با زنان]] و روایاتی که لزوم دوری زنان از [[اختلاط با نامحرم|اختلاط با مردان]] را تاکید می‌کنند، از دیگر احادیثی‌اند که برای مناسب نبودن زنان برای جایگاه مرجعیت مورد استناد قرار گرفته‌اند.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۴-۱۹۸ː؛ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۷-۱۲۰.</ref>


*'''انصراف ادله تقلید به مردان:''' طبق این دلیل، گرچه دلایلِ حجیت تقلید مطلق هستند، اما براساس قرائنی، [[انصراف]] به مردان پیدا می‌کنند.<ref>بروجردی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، مطبعه الخراسان، ص۲۱.</ref> گفته می‌شود آنچه به صورت یقینی از این روایات برداشت می‌شود حجیت تقلید از مردان است و نمی‌توان به اطلاق آن‌ها برای اثبات حجیت تقلید از زن تمسک کرد.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۴-۱۱۷؛ قائنی، «تقلید از مجتهد زن(۲)»، ص۴۱-۵۳.</ref> در نقد این دلیل محمد ابراهیم جناتی معتقد است در ادله موجود برای تقلید نمی‌توان انصراف معتبری برداشت کرد.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref>
*'''انصراف ادله تقلید به مردان:''' طبق این دلیل، گرچه دلایلِ حجیت تقلید مطلق هستند، اما براساس قرائنی، [[انصراف]] به مردان پیدا می‌کنند.<ref>بروجردی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، مطبعه الخراسان، ص۲۱.</ref> گفته می‌شود آنچه به صورت یقینی از این روایات برداشت می‌شود حجیت تقلید از مردان است و نمی‌توان به اطلاق آن‌ها برای اثبات حجیت تقلید از زن تمسک کرد.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۴-۱۱۷؛ قائنی، «تقلید از مجتهد زن(۲)»، ص۴۱-۵۳.</ref> در نقد این دلیل محمد ابراهیم جناتی معتقد است در ادله موجود برای تقلید نمی‌توان انصراف معتبری برداشت کرد.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref>


*'''مذاق شارع:''' [[سید ابوالقاسم خویی]] با نقد روایاتِ مشروط بودن تقلید به مرد بودن مجتهد، معتقد است با توجه به مجموعه ادله‌ای که از شریعت به دستمان رسیده است، می‌توانیم ذائقه و نظر کلّی خداوند در این مسئله را استنباط کنیم. نگاه دین به زن این‌گونه است که برای زن تصدّی امور منزل و دوری از جامعه و پوشیده بودن ترجیح دارد. پس به صورت قطع ثابت می‌شود که شارع نسبت به مرجعیت زن که لازمه محل رجوع و ریاست مسلمین است، رضایت ندارد.<ref>خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.</ref> در نقد این دلیل گفته شده مرجعیت مستلزم امامت، اختلاط با نامحرم و خروج زنان از پوشش و عفاف نیست.<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref>
*'''مذاق شارع:''' [[سید ابوالقاسم خویی]] با نقد روایاتِ مشروط کردن تقلید به مرد بودن مجتهد، معتقد است با توجه به مجموعه ادله‌ای که از شریعت به دستمان رسیده است، می‌توانیم ذائقه و نظر کلّی [[شارع]] در این مسئله را استنباط کنیم. نگاه دین به زن این‌گونه است که برای زن تصدّی امور منزل و دوری از جامعه و پوشیده بودن ترجیح دارد. پس به صورت قطع ثابت می‌شود که شارع نسبت به مرجعیت زن که لازمه محل رجوع و ریاست مسلمین است، رضایت ندارد.<ref>خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.</ref> در نقد این دلیل گفته شده مرجعیت مستلزم امامت، اختلاط با نامحرم و خروج زنان از پوشش و عفاف نیست.<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref>
*'''اجماع''': [[شهید ثانی]]، [[اجماع]] را به عنوان یکی از دلایل این شرط ذکر کرده است.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به عقیده [[علی‌اکبر سیفی مازندرانی|سیفی مازندرانی]]<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲.</ref> و [[محمد محمدی قائنی|محمدی قائنی]]<ref>قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۹.</ref> نمی‌توان این مسئله را اجماعی دانست؛ به دلیل این که در این مسئله فقهای متقدم تصریح نکرده‌اند و در کلمات بقیه نیز اختلاف وجود دارد.
*'''اجماع''': [[شهید ثانی]]، [[اجماع]] را به عنوان یکی از دلایل این شرط ذکر کرده است.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به عقیده [[علی‌اکبر سیفی مازندرانی|سیفی مازندرانی]]<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲.</ref> و [[محمد محمدی قائنی|محمدی قائنی]]<ref>قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۹.</ref> نمی‌توان این مسئله را اجماعی دانست؛ به دلیل این که در این مسئله فقهای متقدم تصریح نکرده‌اند و در کلمات بقیه نیز اختلاف وجود دارد.


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵

ویرایش